1-برای نمره دادن به کارنامه سهساله دولت روحانی، دو نوع معیار میتوان تعیین کرد:
یکی مقایسه با یک دولت ایدهآل و دیگری مقایسه با وضعیتی که اقتصاد كشور درصورت تداوم سیاست های دولت قبل به آن دچار میشد. به عنوان یک پاسخ کلی، در مقایسه دولت روحانی با دولت ایدهآل، ضعفهای بسیاری مشاهده میشود و ما تقریباً در همه بخشها و همه سیاستهای اقتصادی ضعف میبینیم. البته وضعیت سیاستهای پولی خیلی بهتر است، اما سیاستهای مالی، سیاستهای اصلاح یارانهها، سیاست ارزی و سیاستهای موثر بر صنعت به شدت دچار ضعف هستند.
ولی اگر ایدهآلگرایی را کنار بگذاریم و دولت روحانی را با دولت قبل مقایسه کنیم کارنامه دولت قابل قبول است.
٢- به عنوان نمونه، یکی از بحثهای مطرح حول کارنامه دولت، اثرات توافق هستهای بر اقتصاد است. متاسفانه غالبا اثر برجام با یک معیار نادرست ارزیابی میشود. اینکه بعد از اجرای برجام کجای اقتصاد تکان خورده است، معیار ناصحیحی برای ارزیابی برجام است ، اگرچه شواهد بسیاری بیاوریم که تکان خورده یا نخورده است! چرا که اثر اصلی و مهم برجام را که یک اثر سلبی است نادیده میگیرد (یعنی اتفاقاتی که در نبود برجام میافتاد و برجام مانع ظهور آن اتفاقات شد).
توافق هستهای یک روند مخرب در اقتصاد ایران را متوقف کرد و چشمانداز بسیار مبهم و تیرهای را که پیشروی فعالان اقتصادی بود و اقتصاد را در سراشیبی سقوط انداخته بود، تغییر داد.
٣- نکته مهم این است که توقف این روند مخرب، بعد از دست یابی به برجام آغاز نشد؛ بلکه از همان روزی که انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیسجمهور ایران مسجل شد، روند نگران کننده اقتصاد ایران متوقف شد؛ چرا که عاملان اقتصادی باور داشتند روحانی میتواند این مساله را حلوفصل کند و توافق را به دست آورد.
به همین دلیل، از همان روز انتخاب روحانی، روندهای مخرب سفتهبازی در بازار ارز و طلا و سایر بازارها که باعث جهشهای بیسابقه قیمتی شده بود و نیز روند افزایش تورم متوقف شد و اقتصاد در بسیاری از حوزهها رو به بهبود رفت. اثر زودهنگام یک پدیده بر متغیرهای اقتصادی در ادبیات اقتصادی تحت عنوان انتظارات عقلایی مبحث اثبات شدهای است. اگر عاملان اقتصادی به این نتیجه برسند که اتفاقی در سالهای آینده رخ خواهد داد، اثر آن را همان لحظه وارد محاسبات خود میکنند و این اثر به سرعت در اقتصاد ظاهر میشود. دقیقا بر همین مبنا بلافاصله پس از تصمیم تعیین کننده مردم در انتخاب روحانی، روند قبلی که میتوانست وضع اقتصاد ایران را به شدت بحرانی کند، متوقف شد.
واقعیت این است که ما نمیتوانیم تاریخ را بهطور موازی پیش ببریم و بگوییم اگر روند قبلی ادامه پیدا میکرد، چه حوادثی رخ میداد، اما میتوانیم ببینیم در کشورهایی که مشابه آن سیاستها در دستور کار است مثل ونزوئلا، چه اتفاقاتی افتاده است که تورم هولناک و افزایش بیش از صد برابری نرخ دلار فقط گوشهای از این اتفاقات در ونزوئلاست.
٤- البته منطقی است که توقعات از دولت بسیار فراتر باشد و سقف مطالبات به توقف روندهای مخرب محدود نباشد. اگر دولت میخواست آثار ایجابی برجام به صورت پررنگتری در اقتصاد ظاهر شود باید سیاستهای اقتصادی مکملی به ويژه در حوزه بهبود فضای کسب و کار اتخاذ میکرد.
متاسفانه تيم اقتصادي دولت فقط روی تامین مالی متمرکز شد و از سایر عوامل (همچون شفافسازیهای مالیاتی، امتیاززدایی از فعالیتهای دولتی، تسهیل ورود بخش خصوص به اقتصاد، سیاست ارزی، رکودزدایی از بخش مسکن و...) غفلت کرد.
البته برخی از این سیاست ها در دوره مذاکره با محدودیت سوءاستفاده طرف مقابل از آثار روانی احتمالی مواجه بود اما خیلی از سیاستها قابل اجرا بود.
متأسفانه در بيشتر حوزه ها، بعد از حصول برجام نيز تعلل و بیعملی تیم اقتصادی ادامه یافته است كه هدايت صحيح اين تيم يا تجديدنظر در تركيب تيم را گريزناپذير مي كند.
*بخشي از نكاتي كه در ضميمه تحليلي و مشترك دنياي اقتصاد و تجارت فردا طرح كرده ام.
کانال علی میرزاخانی
نظرات بینندگان