١- دستگاه چاپ پول شايد تنها دستگاهي باشد كه اين روزها بر خلاف همه دستگاه ها در ونزوئلا از كار نيفتاده است. تمام خودپردازها در ونزوئلا اسكناس هاي نو با شماره سريال متوالي مي دهند اما روي ديگر اين سكه، بي ارزش شدن فاجعه بار پول ملي اين كشور بوده است؛ شبيه هشت سال پيش زيمبابوه كه قيمت يك كيلو گوشت به چند ميليارد دلار زيمبابوه رسيد و اقتصاد اين كشور را تا مرز فروپاشي كامل پيش برد.
٢- نرخ رسمي دلار در ونزوئلا ١٠ بوليوار است اما در بازار آزاد تا ١٢٠٠ بوليوار جهش كرده است. (براي تقريب به ذهن و مفهوم فاجعه بار اين اتفاق، تصور كنيد نرخ دلار در ايران از ١٠٠٠ تومان به حدود ١٢٠ هزار تومان مي رسيد) كه به معني تورم افسارگسيخته اي است كه قيمت كالاها را به صورت جنون آميزي افزايش داده است. مثلا قيمت يك بسته پودر لباسشويي كه رسما ٣٢ بوليوار است به ٦٠٠ بوليوار افزايش يافته است.
ظاهرا از هفته آينده هم قرار است روزانه چهار ساعت برق قطع شود!
٣- اين عاقبت ايجاد تعهدات سنگين براي دولت با پرداخت يارانه هاي بي حساب و كتاب و اداره اقتصاد با چاپ پول است.
اين قانون آهنين اقتصاد است كه بدون توليد نمي توان با تكيه بر پول نفت يارانه داد و همه چيز را ارزان نگه داشت!
البته براي چند سال شايد بشود اما تاوان وحشتناك آن به سرعت همه چيز را ويران مي كند. يادمان باشد كه ونزوئلا در مقطعي گرفتار اين بلا شده است كه نه تنها مثل ايران تحريم نبوده بلكه سالانه حدود دو برابر ايران نفت صادر كرده آن هم براي جمعيتي حدود ٢٨ ميليون نفر يعني كمي بيش از يك سوم جمعيت ايران!
٤- وضعيت ونزوئلا را بايد نگاه كنيم و همزمان از ياد نبريم كه اقتصاد ايران استعداد قابل توجهي براي گرفتار شدن در چنين وضعيت اسف باري دارد.
ظاهرا به جاي اينكه اجماع و همدلي براي حل مشكلات باشد در جهت عدم حل مشكلات است. هزاران ميليارد تومان بدهي براي دولت ايجاد شده است، منابع بانكي به دليل ورشكستگي اكثر مشتريان مادام العمر نظام بانكي و تمديد مرتب وام ها قفل شده است، مجلس به راحتي ابزار استفاده از بازار بدهي ملي براي تزريق پول غيرتورمي به اقتصاد را از بودجه حذف مي كند و تيم اقتصادي دولت هم به جاي پيگيري موضوع، مشغول دفاع پوپوليستي از تداوم پرداخت يارانه نقدي است و در بي عملي محض گرفتار شده است.
دستگاه ديپلماسي هم كه بايد مراقب باشد بر سر خارجي ها فرياد نكشد تا مبادا رقباي داخلي معادله "برجام مساوي هيچ" را علم كنند.
آيا در شرايطي كه ايران امروز مي تواند به بهشت سرمايه گذاري منطقه تبديل شود چنين همكاري وسيعي براي جلوگيري از وقوع اين اتفاق آن هم نه از سوي دشمنان بلكه توسط كساني كه همگي ساكنان يك كشتي هستند چه عاقبتي مي تواند رقم بزند؟
کانال علی میرزاخانی
نظرات بینندگان
دوست عزیز
معلمان به عنوان " شهروندان " باید نسبت به مسائل به ویژه علم اقتصاد تحلیل داشته باشند .
این بخشی از آموزش است .
ارتقای معیشت معلمان نیز تابعی از اقتصاد کشور است .
پایدار باشید .
شيرزاد جان! كجايي كه يادت به خير ... !