بيمه از زبان هندي ( اردو ) گرفته شده است و در لغت به معناي ضمانت است . در اصطلاح نيز ضمانت مخصوصي است از جان يا مال كه در حقوق جديد دنيا رواج يافته است . در بيمه اشخاص با پرداخت وجهي مسئوليت كالا يا سرمايه يا جان خود را به عهده ديگري مي گذارند و بيمه كننده در هنگام زيان بايد زيان و خسارت وارده را بپردازد.
در تعريفي ديگر ، بيمه عقدي است كه به موجب آن، يك طرف ( شركت بيمه ) تعهد مي نمايد در ازاء پرداخت وجه يا وجوهي از طرف ديگر ( بيمه گزار ) در صورت وقوع يا بروز حادثه، خسارت وارد بر او را جبران نموده يا وجه معيني بپردازد.
در واقع ، بيمه عملي است كه به موجب آن بيمه گر در مقابل دريافت عوض به نام ( حق بيمه يا وجه اشتراك ) و به موجب مقررات خاص خسارات را جبران مي نمايد ؛ بدين ترتيب بيمه موجد نوعي اطمينان در مقابل مخاطره محتمل الوقوع تلقي مي گردد.
بيمه در واقع نوعي تعاون و همياري اجتماعي در زمان حوادث و راهكاري منطقي براي توسعه بهداشت رواني و پاسخ گويي به نيازهاي جوامع بشري به ويژه زندگي شهري در مقابل بروز حوادث ناگهاني و غیر قابل پیش بینی مي باشد . جوامع بشري از حدود پنج هزار سال پيش بهترين و موثرترين وسيله براي مقابله با زيان هاي عظيم حوادث را تعاون و همياري اجتماعي به منظور كاهش زيان جوامع يافتند تا در اين راستا افراد جامعه بيمه شده به تنهايي در مقابل خسارت ناشي از حادثه ناگهاني قرار نگيرند و از اين طريق تمام افراد به آسايش خيال و امنيت مالي دست يابند.
براي مثال ، در اوايل قرن صنعتي در اروپا كارگران صنعتي و معادن در محيط كار با آسيب ديدگي، نقص عضو و فوت روبه رو بودند و بار سنگين نگراني از وضعيت مالي خانواده در صورت بروز حادثه آنها را بر آن داشت تا صندوقي در محل كار تعبيه كنند و ماهانه به سهم خود مبلغي ناچيز به صندوق بريزند و در موقع حادثه، آسيب ديدگان از اندوخته صندوق به نفع خانواده هاي خود استفاده كنند و به اين ترتيب نه تنها غرامت آسيب ديدگان جبران مي شد بلكه همه افراد آن جامعه به آسايش خيال دست يافتند و در واقع خود را بيمه حوادث نمودند.
شركت هاي بيمه همان صندوق تعبيه شده مي باشند.بیمه اگرچه یک پدیده اقتصادی است ؛ اما یک کار فرهنگی می باشد.
کارشناسان، فعالان و مسئولان صنعت بیمه همگی بر این نکته اذعان دارند که فرهنگ بیمه در کشور فراگیر نشده است و بیشتر مردم بیمه را با بیمه اجباری شخص ثالث، بیمه بدنه و یا خدمات درمانی می شناسند .
نکته دیگر این است که بیمه گران باید به « فرهنگ سازی » هم توجه کنند. به طور مثال از مجموع 111 نیروگاه در کشور 9 نیروگاه آن بیمه است و فقط 7 درصد صنعت ساختمان کشور بیمه است.این در حالی است که بیمه کردن ساختمان و صنایع و دیگر موارد باید فرهنگ سازی شود .
جامعه شناسان در ارائه تعریف فرهنگ متفق القول نیستند.
هرسکویتس بیش از 60 تعریف ارائه داده که توسط علمای علوم اجتماعی بیان گردیده و نگارنده به رغم کثرت تعاریف ارائه شده در متون علوم اجتماعی، «فرهنگ را مجموعه ای از شیوه های زندگی اعضای جامعه (مثل نحوه لباس پوشیدن ، غذا خوردن، حرف زدن، خوابیدن، احوال پرسی کردن و رانندگی کردن ) الگوهای رفتاری، آداب، سنن، باورها، اعتقادات هر نوع توانایی که انسان ها در جامعه می آموزند تا با جامعه سازگار شوند،به راستی فرهنگ سازان بیمه و بازیگران فرهنگ ساز صنعت بیمه چه عناصری هستند و چگونه می توانند در راستای تحقق فرهنگ بیمه نقش آفرینی نمایند؟
خانواده :
اولین و مهمترین نهاد اجتماعی است که کارکردهای متنوعی دارد. یکی از کارکردهای خانواده، تربیت اجتماعی است. آگاهی به آداب معاشرت، پذیرش مسئوولیت اجتماعي، نحوه شرکت در مجامع، راه های مقابله با نیازهای اجتماعی و کنش های اخلاقی و از سوی دیگر در زندگی اجتماعی، آموزش ایده های عالی و تساوی خواهانه، روح فداکاری و گذشت، تقویت ایثار و از خود گذشتگی، نوع دوستی، میل خدمت به خلق و لذت بردن از آن، راه های مقابله با مشکلات، ایجاد حس احترام نسبت به قوانین و مقررات اجتماعی از طریق خانواده آموزش داده شده و بعدها تقویت و نهادینه می گردد و البته هیچ کس نمی تواند هر یک از ارزش های فوق را در فرهنگ سازی برای بیمه و تامین اجتماعی نفی کرده و یا طرد نماید.
روان شناسان می گویند: «والدین در تربیت اجتماعی از روش هایی چون الگو پذیربودن، القایی و داستان سرایی، بیان غیر مستقیم استفاده نمایند و قبل از ایجاد روش، والدین خود نیز معتقد به آن باشند.»
در روایات دین آمده است که پیامبر اکرم فرمودند: رطب خورده، کی منع رطب کند
کارشناسان آموزش فرهنگ بر این باورند که آموزش کودکان باید 5 ویژگی خاص را داشته باشد:
- « آموزش کودکان، باید پیش از دوره دبستان باشد.
- کار در آموزش در این دوره به صورت تجربی باشد.
- مطابق با اصول رشد کودکان باشد.
- به طور مکرر و مداوم باشد.
- دارای جایگاه خاصی در مدرسه باشد. »
- همچنین خانواده ها برای آموزش کودکان و نوجوانان به مقوله بیمه و تامین اجتماعی نکات ذیل را مدنظر داشته باشند:
- فرهنگ بیمه را همانند عناصر فرهنگی برای کودک و نوجوان شرح دهند تا آن جا که درک درستی از وضع برخی قوانین و مقررات بیمه ای پیدا کنند.
- با برقراری ارتباطات یک فرزند یا فرزندان، اعمال آنان را برای درونی کردن عناصر فرهنگ بیمه جلب نمایند.
- ایجاد حس انگیزه در کنار سایر روش های تربیتی بسیار مهم است.
- کودکان حسی و تجربی هستند و با شعار تربیت نمی شوند و تعلیم نمی پذیرند، کودکان آنچه رامی بینند، یاد می گیرند.
- اکنون متاسفانه دغدغه خانواده ها، فقط درس خواندن و آموزش کودکان شده است. فرزندان در مدارس درس بخوانند و در ریاضی و اجتماعی و فیزیک نمره 20 بگیرند، اما کمتر به مقوله تربیت و روابط انسانی و اجتماعی توجه می شود. این مقوله در خور اهمیت است که مسوولان و مدارس می بایست به آن بپردازند.
خانوادهای ایرانی باید زندگی مدرن و اصول آن را به فرزندان آموزش دهند. خطر محصول جامعه مدرنیته است که حاصل کارش ویرانی و نابودی و زیان و ضرر است و بیمه ،تدبیر انسان مدنیته برای زیستن در دنیای پرخطر است و بیمه چتری اطمینان بخش برای روزهای بحران و انسان مدرن می داند که در دنیای مدرن گریز و گزیری از خطر و حادثه نیست وبرای زیستن و زندگی در دنیای پرحادثه مدرن می بایست تمام خطرات و حوادث و ریسک را بیمه نمود.
مدرسه:
« بوردویو جامعه شناس فرانسوی می گوید: مدرسه سرمایه اجتماعی است . در هر جامعه ای، 3 شکل سرمایه وجود دارد. سرمایه اقتصادی که قابل تبدیل به پول است و در شکل حق مالکیت نهادینه می شود.
- دومین شکل سرمایه، سرمایه فرهنگی است که در مدارج تحصیلی نهادینه می شود و بالاخره سرمایه اجتماعی است که مکمل سرمایه فرهنگی و اقتصادی می باشد.
به اعتقاد جامعه شناس دیگری تبه نام « کلمن » سرمایه اجتماعی رامی توان در سه جنبه از ساختار اجتماعی یافت :
1) رابطه بزرگسالان با کودک
2) رابطه بین دو بزرگسالی که روابطی با کودک دارند.
3) استمرار و دوام ساختار در طول زمان»
مدرسه، جزو نهاد آموزش و پرورش است. آموزش و پرورش از اجزایی چون مدرسه، معلم، دانش آموز، برنامه ریزی درسی، کتاب های درسی و ارزشیابی تحصیلی تشکیل شده است و هر یک از این اجزا می تواند از دو جنبه کارکردی ( کارکردهای آشکار و کارکردهای پنهان ) مورد کنکاش قرار گیرد.
بنابراین در زمینه فرهنگ سازی بیمه، هر یک از این اجزاء می بایست ضرورت نیاز کرده و هر یک به این مساله به طور دقیق بپردازند.
معلم:
معلم فردی است که به نگهبانی و انتقال دانش می پردازد. او نقش سوزن بانی قطار راه آهن را درمیان نسل ها ایفا می کند. معلمان، مهمترین نقش را در نظام اجتماعی دارند و یک نظام آموزشی و اجتماعی موفق، معلمانی کارآمد و کاربلد را می خواهد نه معلمانی کم رمق و کم تحرک که فقط نقش مبصر را در کلاس ایفا کنند و بچه ها را به مدت چند ساعت سرگرم ساخته و آنها را ساکت کنند.
- مدارس باید دانش آموزان را با مفهوم بیمه و تامین اجتماعی در کتاب های درسی آشنا کنند و حس شهروندی را تقویت نمایند. در این زمینه به اعتقاد مارشال:
اولا شهروندی وضعیتی است که ناشی از عضویت کامل فرد در اجتماع است، ثانیا کسانی که حائز این وضعیت هستند، حقوق و تکالیف یکسان و برابری دارند به اعتقاد او باید بین حقوق شهروندی و تکالیف شهروندی، نوعی تعادل وجود داشته باشد.
- مدارس ایرانی، باید با مفاهیم مدرنیته و سنت آشنا شده و آسیب های هر یک را بشناسند. مدارس باید بدانند که یکی از مشخصات دوران مدرن، نهادینه شدن روح تدبیر و امید بیمه و تامین اجتماعی در کالبد اجتماع است و به مدد قوانین کارآمد، حوزه های شخصی و حریم های عمومی، مصون از تعرض زیاده خواهان و متخلفان قرار می گیرد و شهری متناسب با الگوهای نظام مند پدید می آید.
در این مقطع در شرایطی قرار داریم که فرهنگ سازی بیمه به دغدغه هر لحظه مسوولان امر بدل شده و برون رفت از این معضل نیز بستری مناسب را طلب می کند که واکاوی آن منوط به شناخت، وفاداری و اطاعت آگاهانه می باشد.
به قول آن اندیشمند چینی، اگر در پی دست یابی به آرمان شهرها هستید، آنها را بر پایه ها و ستون های قانون بنا کنید و از مردم بخواهید به این ستون ها تکیه کنند و مطمئن باشند که هرگز فرو نخواهند ریخت و در مدارس این پرسش مطرح و پاسخ داده شود که چرا ما ایرانی هادر فرهنگ سازی صنعت بیمه و آموزش چگونگی استفاده از صنعت بیمه برای سرمایه گذاری موفق عمل نکرده ایم ؟
- مسوولان آموزش و پرورش، تعریف مدرن و جدیدی از سواد آموزی را ارائه دهند. روزگاری باسواد کسی بود که خواندن و نوشتن را می دانست. بعدها گفته شد:
با سواد کسی است که لیسانس داشته باشد، زبانی را به غیر از زبان مادری خود بداند و مسلط به رایانه و اینترنت باشد، ولی اکنون می گویند: باسواد کسی است که علاوه بر داشتن مدرک لیسانس و داشتن زبان و تسلط رایانه و اینترنت، مسوولیت های شهروندی را نیز بداند و از شعور اجتماعی بهره مند باشد و نسبت به مسائل اجتماعی و سیاسی جامعه خویش بی تفاوت نباشد و در اجتماعات شرکت کند و برای آبادانی جامعه خویش تلاش نماید.
به راستی ما چه تعریفی از باسوادی داریم و ما در جهان کنونی تربیت، در کجا قرار داریم؟ و مگر نه این است که انسان مدرن برای روزهای بحران تربیت گردد؟
وسایل ارتباط جمعی :
وسایل ارتباط جمعی از پر بهاترین و مورد انتقاد ترین، محبوب ترین و منفورترین جنبه های جامعه مدرن به شمار می رود. وسایل ارتباط جمعی از جمله وسایل ارتباطی گوناگون است که بخش وسیعی از مخاطبین را بدون هیچ گونه ارتباط شخصی بین فرستندگان و گیرندگان پیام ها فرا می گیرد. این وسایل فرد را با طیف فوق العاده مردم از قبیل شخصیت های ورزشی و تاریخی، سیاست مداران، نویسندگان، روزنامه مجریان و گویندگان برنامه ها آشنا می سازد. وسایل ارتباطی نقش و اهمیت روز افزونی را در زندگی امروزی پیدا کرده اند، در نتیجه پیشرفت تکنولوژی های ارتباطی و رسانه های همگانی، سست شدن سازمان های اجتماعی سنتی مانند خانواده گسترده و اجتماعات بومی، وسایل همگانی در شکل دادن به جهت افراد اهمیت فزاینده ای پیدا کرده اند.
وسائل ارتباط همگانی نه تنها برای دولت ها حیاتی می باشند، درعین حال وسیله ای مهم برای حرکت جوامع سنتی به سوی نوگرایی اند.
رسانه های همگانی پیام های مستمر و استانداردی را به طور همزمان به تعداد بی شمار،می رسانند. بنابراین می توانند در تحول سریع جامعه نقش اساسی و مهم ایفا نمایند، دلایلی که اهمیت مطبوعات را در امر آموزش و فرهنگ سازی ضروری می سازد، عبارتند از:
1) انبوهی و تراکم جمعیت شهری: موضوع بیمه، عمدتا مبتلا به شهرهای بزرگ و متراکم است. انبوهی و تراکم جمعیت در این شهرها، مانع از اعزام کارشناسان و امکانات آموزشی به شهرها می شود: اما متون مطبوعاتی، تقریبا تمام مناطق شهری را در پوشش خود دارند.
2) جاذبه استفاده از تصویر و گرافیک در انتقال مفاهیم انتزاعی: با کمک تصاویر و طرح ها مفاهیم بهتر و گویاتر بیان می شوند.
3) توان تولید محتوای آموزشی جذاب مرتبط با تامین اجتماعی و بیمه : هم از بعد نگارشی و هم از بعد نرم افزاری، می توان برای تولید متون و تصاویر و طرح های جذاب که در مطبوعات ما وجود دارد بهره برد و در صورت سرمایه در این بخش، می توان مخاطبان زیادی جذب کرد.
4) کمبود استادان زبر دست و مجرب در حوزه بیمه.
5) ضرورت بهره برداری درست از بودجه های آموزشی و ارتقای دانش عمومی با هزينه کمتر.
- محدودیت ها و مشکلات :
1) « در جامعه ما کارکرد مطبوعات بیشتر به اطلاع رسانی خبری و سرگرمی معطوف است. هرچند انتظار از رسانه ها برای آموزش عمومی زیاد است، اما تاکنون در ایجاد انگیزه برای در استفاده از پیام های آموزشی موفق عمل نکرده ایم. البته در زمینه آموزش های غیر مستقیم از مطالب و داستان های سرگرم کننده، تجربه های موفقی وجود دارند، اما این تجربه های پراکنده تا زمانی که آموزش ها تبدیل به فرهنگ شوند باید تداوم داشته باشد و این کار نیاز به سیاست گذاری، برنامه دقیق و استمرار آموزش ها در قالب های متنوع و جذاب دارد.»
2) انفعالی عمل کردن مخاطبان: ارائه مطالب آموزشی به گونه ای که آن عطش و انگیزه استفاده از رسانه را به عنوان ابزار آموزشی در جامعه نمی بینیم، و باید تلاش کرد تا جوی در جامعه حاکم شود که مردم، آموزش پذیر مستعد و علاقه مند باشند. باید تحقیقی انجام شود درباره این که در چه مقطعی و چه دوره ای می توانیم علاقه تمایل نیروی آموزش پذیر را که بیشتر کودکان و نوجوانان هستند، افزایش داده و این علاقه را به سمت محتوای آموزشی رسانه هدایت کنیم. لذا از یک طرف باید در درون مخاطب، امید و رغبت ایجاد و از طرف دیگر کاری کرد تا مخاطبان ما آگاهانه تر و با اختیار برنامه های آموزشی را دنبال کنند.
3) عده ای از فعالان صنعت بیمه معتقدند که مسایل این صنعت باید در فضای حرفه ای مطرح شود و نیازی به درج آن در رسانه ها نیست.
با این وجود، همواره عواملی مانع طرح آزادانه نظرات انتقادی درباره ضعف ها و مشکلات صنعت بیمه بوده است:
نخست آنکه تقریباً همه خبرگان و صاحب نظران صنعت بیمه، جزو مسؤولان مؤسسات بیمه هستند. به همین دلیل ، دغدغه مصالح شخصی و شرکتی، انگیزه آنها را برای نوشتن و انتشار نقدها و نظراتشان در رسانه ها کم می کند.
این افراد، بیشتر آنچه که می توانند به صراحت در عرصه های عمومی عرضه نمایند را در جمع های محدود و دوستانه ابراز و سایر همکاران حرفه ای را از شنیدن نظرات شان محروم می کنند. مانع دوم و مهمتر، حساسیت و موضع گیری مخاطبین نقدهاست. اغلب این اشخاص نگرانند که انتقاد از آنان در عرصه های عمومی و حتی درون سازمانی، موجب تضعیف جایگاه و موقعیت شان شود و گاهی خصلت های روان شناختی شان از اساس هیچگونه نقد و نظر مخالفی را برنمی تابد .
با همه این احوال، اکنون رسانه ها نقش غیرقابل انکاری در تبیین و تحلیل مسائل صنعت بیمه دارند و مطالب مفید و مؤثری درباره رویکردها و برنامه های صنعت بیمه در آنها منتشر می شود. در این وضعیت چنانچه مدیران و مسؤولین این صنعت تحمل خود را در برابر نقد و نظر افزایش دهند و نگاهی درست و اصولی به موضوع نقد داشته باشند می توانند از ابزار نقد به عنوان فرصتی برای تصحیح امور و ارتقای کارایی مدیریت استفاده کنند.
برعکس، اگر به نقد و نظر به عنوان تهدید نگاه شود ایستگاه های بازبینی و اصلاح عملکرد حذف و مسیر پویایی مدیریت مسدود می گردد.
در مجموع نقد را باید در عرصه صنعت بیمه گسترش داد و قیدها و یا گزاره هایی چون نقد غیر منصفانه و مغرضانه و ارجاع به انگیزه های نقد کننده نباید باعث نگرانی و محرومیت از مواهب نقد ونظر شود.
گروه همسالان:
از دیدگاه روان شناسان اجتماعی، گروه نقش مهمی در رشد اجتماعی کودکان و نوجوانان و ارائه الگو به آنها دارد که یک از مهمترین این گروه ها، گروه همسالان است. مطالعات نشان داده است که سه عامل موجب تشکیل گروه همسالان می شوند. همسنی، همکلاسی و همسایگی، یعنی گروه های دوستی حول این سه خصوصیت تشکیل می شوند و اگر این سه خصوصیت در گروه ما با هم یافت شوند، آن گروه بسیار پایه ای و با ثبات خواهد بود.
«به اعتقاد اریک اریکسون در دوره نوجوانی بحران های روانی و اجتماعی او را دچار چالش می کند، زیرا این دوران دوره انتقال از خانواده به اجتماع است . بنابراین جامعه پذیری و فرهنگ پذیری و فرهنگ سازی در دوره نوجوانی از طریق گروه همسالان نقش مهم و اساسی دارد.»
آموزش مفاهیم تامین و رفاه و بیمه از این بستر می تواند نوجوانان را برای نقش شهروندی آماده کند. گروه همسالان با تاکید بر ارزش های حاکم بر گروه، مرزهای گروهی خود را با توجه به مکانیسم های درون گروه و برون گروه معین می نماید و بر وفاداری های « ما » درون گروه در مقابل « آنان » برون گروه می افزایند. در این میان هنگامی که فرد در تماس با اعضای خانواده خود و تماس با دوستان همگن خود دچار تعارض می شود، این تعارض را با پذیرش رفتار مورد قبول گروهی که بیشتر بدان وابسته است یعنی در غالب موارد گروه همگان و دوستان فیصله می دهد. روان شناسان می گویند که بین میزان همرنگی و همبستگی افراد در گروه پیوندی وجود دارد.
ویژگی مهم گروه ایجاد زمینه ای برای نوجوانان است تا به واسطه آن از زندگی فردی به سوی زندگي اجتماعی و اجتماعی شدن گام بردارند. چون تمایل به زندگی اجتماعی ریشه در درون آدمی دارد، نوجوان حاضر است حتی اگر به صورت آلت مضحکه هم که شده در گروه باقی بماند، اما از طرف گروه کنار گذاشته نشود، بنابراین تشکیل گروه های NGO ها در ایران، آسیب شناسی رفتارهای گروهی نوجوانان، تشکیل گروه های جذاب و پر کشش در راستای مسائل بیمه ای و تامین اجتماعی می تواند این قشر عظیم را نسبت به مسائل اقتصادی و اجتماعی و انسانی بیمه علاقه مند کند.
مسجد :
مسجد علاوه بر این که عبادتگاه و مکان نیایش مسلمانان است، محلی نیز برای اجتماع عام به شمار می رود و از اهمیت والایی برخوردار است. حضور در این فضای مقدس و تجدید حضور براي ادای وظایف و تکالیف دینی، پیوند عاطفی و روحانی و معنوی بین افراد برقرار کرده و یا منجر به تقویت آن می گردد. حضور فیزیکی و معنوی درمسجد که عامل گسترش مشترکات معنوی است جمع نمازگزاران را به همسویی و همفکری فرا می خواند و این احساس و درک را در آنها تقویت می کند که بنی آدم اعضای یکدیگرند و نبايد از درد و رنج همنوعان و حل مشکلات اجتماعی غافل شد.
به راستی آیا تاکنون مساله ای مهم تر و خطیرتر از تامین اجتماعی و رفاه و توسعه که حتی ممکن است امنیت ملی را به تهدید افکند، وجود دارد ؟ روحانیون ، جایگاه ویژه و پایگاه مقدسی که نزد مردم دارند، می توانند از تریبون های مساجد و نمازهای جمعه، به فرهنگ سازی در این باره بپردازند. امروزه فرهنگ سازی بیمه و تامین اجتماعی و توسعه و رفاه ، یک جهاد معنوی و دینی به شمار می رود و بخش اعظمی از مردم که در مساجد، تکایا و نمازهای جمعه و جماعت حضور می یابند، از این طریق می توان به آگاهی، هوشیاری و حساس سازی آنها دست زد.
اگر به تاریخ انقلاب نگاه کنیم، نقش مساجد عظیم و پر رنگ بوده است. نقش مساجد در وقوع انقلاب اسلامی و نقش عظیم مساجد در جنگ تحمیلی و اکنون نیز مساجد جایگاه ویژه ای در حل مسأله اقتصادی دارند.
بيمه سه نقش: 1- اجتماعي، 2 - اقتصادي و 3- انساني دارد. در « نقش اجتماعي »، رويکرد هاي تعاون، همياري، مشارکت، افزايش ايمني واعتبار، تامين اجتماعي، کاهش خسارت هاي مادي و معنوي، فقرزدايي، همبستگي، احسان، انفاق و مواردي از اين قبيل مي گنجند که در ماهيت کل جامعه و بسترسازي اطمينان وآرامش سودمند خواهند بود.
در « نقش اقتصادي »، رويکردهاي پس انداز، توسعه سرمايه گذاري، اعتبار، افزايش ايمني و پيشگيري ازخطر، حفظ ثروت ملي و شخصي، گردش مالي و رونق اقتصاد، جبران بخشي از زيان ها و مواردي اينچنين که موجب رفاه وآسايش اجتماع است، جاي دارد.
در « نقش انساني » نيز رويکردهاي رواني و آرامش خاطر؛ کاهش دغدغه، تدبير و آينده نگري، عزت و اعتمادبه نفس، التيام آلام، خطرپذيري و ديگر ويژگي هاي مفيد انساني که موجب افزايش اطمينان و کارآيي افراد در جامعه و فعاليت هاي اقتصادي خواهد شد، مي گنجند.
بنابراین در کدام رفتار انسانی می توان نقش های متنوع و اثر گذار مثل بیمه و تامین اجتماعی را مشاهده نمود. از سوی دیگر یکی از عوامل ضعف فرهنگی در تامین اجتماعی و بیمه ؛مسایل باورها و نگرش های مردم است. بسیاری از عوام مردم بر این باورند که ما بیمه ابوالفضل (ع) می باشیم و نیازی به بیمه های اجتماعی مدرن نیست که البته در این راستا تلاش روحانیون و مسجدی ها بسیار اثر گذار می باشد.
مساجد کانون مهرورزی و ایثارگری است و اگر ایثارگری نهادینه گردد، بیم ها و نا امیدی ها به حاشیه رانده می شود. در این راستا خانواده با بیمه عمر و آتیه فرزندان و تامین و تضمین آینده درس ایثار را به فرزندان خود می آموزند.
بازی و سرگرمی ها:
جامعه شناسان برای بازی و سرگرمی کارکردهای متنوعی را برمی شمارند. بازی می تواند به آموزش شیوه زندگی فردی منجر گردد. بازی به نهادینه شدن قانون و مقررات می انجامد. بازی، کسب آگاهی از جهان خارج را در پی دارد. بازی آموزش اخلاق و مناسبات است. بازی، رعایت قوانین و مقررات را در نوجوانان و جوانان تحریک می کند. بازی های با تحولات و تغییرات فرهنگی جوامع در ارتباط هستند و برخاسته از فرهنگ جوامع هستند که به دوام و قوام تمدن ها کمک می نمایند.
روزگاری، کودکان و نوجوانان، بازی های سنتی و رو در رو که همراه با حرکات بدنی بود، را انجام می دادند. اکنون بازی ها تغییر و تحولاتی یافت و بازی ها رنگ و بویی رایانه ای گرفت.
« جامعه شناسان » درباره تاثیرات بازی های رایانه ای، ویدئویی سه رویکرد اصلی را بر می شمارند:
1) رویکرد مثبت : اینان بر این باورند که در بازی های رایانه ای و ویدئویی هیچ چیزی بی ارزشی در دست یابی به مهارت های اجتماعی و فکری وجود ندارد.
2) رویکرد منفی : بازی رایانه ای اثرات مخرب و منفی دارد و به گسترش خشونت و انحراف جنسی کودکان و نوجوانان منتهی می شود.
3) رویکرد واقع گرا: بازی های رایانه ای هم می تواند مثبت و مفید باشد و هم می تواند مخرب و زیان آور باشد و دولتمردان و مسوولان بایستی نگاه جدی تری به قضیه داشته باشند. امروزه بازی های رایانه ای و ویدئویی مربوط به توسعه و رفاه و تامین اجتماعی و بیمه می تواند کمک نماید.
لذا رعایت نکات ذیل در این راستا ضروری است:
1) بازی های رایانه ای و ویدئویی بومي و ملی گردد.
2) والدین در بازی های رایانه ای نظارت داشته باشند و دخالت نکنند.
3) بازی رایانه ای با مضامین اقتصادی و بیمه ای برای نهادینه شدن ارزش های اقتصادی در نوجوانان ارائه شود.
حرف آخر:
« فرهنگ سازی » ، امری سهل و ممتنع است و اکنون ضرورت عمده در فرهنگ سازی بیمه و رفاه و تامین اجتماعی احساس می شود.
فرهنگ سازی یک نیاز و ضرورت است نه ژست و تفنن اجتماعی، بنابراین ، اولین گام در فرهنگ سازی این است که باورها و دیدگاه ما درباره این مساله تغییر کند. یعنی مسوولان و سیاست گذاران اجتماعی و سیاسی و فرهنگی که دغدغه مسائل توسعه و رفاه و تامین اجتماعی را دارند، بایستی بدانند که :
- فرهنگ و فرهنگ سازی امری تدریجی است و فرهنگ سازی بیمه در کوتاه مدت میسر نمی گردد و فرهنگ سازی گام به گام و مرحله به مرحله به نتیجه می رسد.
- فرهنگ سازی یک امر همگانی است . قطعا اقدامات مسوولان شهری، بدون همراهی خانواده، مدارس، مساجد، رسانه ها و ... محال است.
- فرهنگ سازی نیازمند دانش فنی است. برای فرهنگ سازی باید از علوم دینی و مذهبی، روان شناسی، جامعه شناسی، مدیریت، علوم سیاسی، ادبیات و هنر بهره برد.
- فرهنگ سازی، امری سهل و ممتنع است. در جامعه این تصور در میان عوام و برخی از خواص وجود دارد که فرهنگ سازی آسان است و فرهنگ سازی یعنی انجام یک یا دو کار نمادین اما در منظر جامعه شناختی ، فرهنگ سازی امری سخت و دشوار است و مهارت، دقت، حوصله و صبر فراوان می طلبد.
- فرهنگ سازی بدون برنامه موفقیتی به دست نمی آورد. برنامه ریزی می تواند کوتاه مدت ،میان مدت و بلند مدت ارائه گردد.
- فعالیت های فرهنگی می بایست با ارزشیابی همراه شوند و قطعا با توجه به نکات فوق می توان تغییرات اساسی در جهت فرهنگ سازی ایجاد نمود، زیرا انسان آفریننده فرهنگ، پرورده فرهنگ، پروراننده فرهنگ و نیازمند فرهنگ است.
در مقال نهایی به طور کلي راهبرد فرهنگ سازی در صنعت بيمه اين است که اين نکته ترويج و آموخته شود که چرا مردم بايد بيمه نامه بخرند؟ داشتن بيمه نامه چه ضرورتي دارد؟ و درباره انواع بيمه ها و مزاياي آنها اطلاعات مفيدي به عموم جامعه داده شود، به گونه اي که محصولات بيمه اي به عنوان «ضرورت زندگي» وارد پندارها شود تا نگرش مردم براي شکل دهي رفتار مناسب بيمه اي تغيير کند، آنگاه مردم تشويق شوند تا محصولات بيمه اي را با رغبت خريداري و وارد سبد نيازهاي اصلي شان کنند.
صنعت بيمه مي تواند با استفاده از راهبرد فرهنگ سازی به « اشاعه سواد بيمه اي » در جامعه بپردازد و با ترويج « رويکرد بيمه اي مديريت بحران » و « ويژگي هاي حمايتي بيمه » از بار منفي « لوکس بودن » بيمه بکاهد و در راستاي گسترش فرهنگ بيمه، «ظرفيت سازي» کند.
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
نظرات بینندگان
دلسوزاپ فرمودند پاداش مابازنشستگان صبور
هفته اینده از بودجه ملی پرداخت میشود انشا.....
و درود به شما که این امر مهم رو گوشزد می نمایید .
شایان ذکر است که رفاه اجتماعی مشهود در غرب رابطه بسیار زیادی با بیمه ها دارد و کمتر به سیاستهای آنها .
اعتماد به آینده
از واگذاری ریسک زندگی به شرکتهای بیمه میباشد
و جامعه با نداشتن دغدغه های اقتصادی فردی
به پویایی و تفکر در جهت رشد اجتماعی ،اقتصادی ، علمی و فرهنگی مشغول میباشد .
مثال :دانش آموزان عزیز در کل کشور حق بیمه پرداخت می کنند و میدانید که پدر و مادر دانش اموزان غالبا بیمه تکمیلی دارند پس از بیمه خوداستفاده نمی کنند و عده ای قلیل که روستای محروم است ممکن است بهره ببرند .
چه خوب بود در این نوشتار تعیین مینمودید که هزینه بیمه پرداختی دانش آموزان چقدر و در کجا استفاده شده است ؟؟
خانه از پایه بست ویران ست.
با انشا و انمهنگاری و کاری حاصل نمی شود .
سلام بر شما
آقای مهری
ضمن سپاس .
اگر شما لینک مطلب را دارید که قبلا منتشر شده است را ارسال فرمایید .
پایدار باشید .