روزنامه دنياي اقتصاد شماره 4503 منتشره در روز يک شنبه 2 دِي 1397 به نقل از بهروز نعمتی سخنگوی هیاترئیسه مجلس شورای نوشت :
"طبق خبری که من از سازمان برنامه دارم این سازمان جمعبندی نهایی خود را درباره بودجه انجام داده و احتمالا این جمعبندی ۱۰ صبح امروز در جلسه سران قوا مطرح خواهد شد. وی افزود: احتمالا ما روز سهشنبه در جلسه علنی مجلس در خدمت دوستان دولت برای تقدیم لایحه بودجه سال ٩٨ خواهیم بود. از سوی دیگر عضو هیات رئیسه مجلس گفت: دولت هنوز لایحه بودجه سال ۹۸ را آماده نکرده و به احتمال بسیار سهشنبه به مجلس تقدیم میکند. احمد امیرآبادی فراهانی در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان، با اشاره به زمان ارائه لایحه بودجه سال ۹۸ از سوی دولت به مجلس گفت: براساس اعلام دولت به احتمال بسیار زیاد روز سهشنبه (۴ دیماه) بودجه به مجلس تقدیم میشود."
با توجه به دلنگرانی تحلیلگران اقتصادی از بودجه ۱۳۹۸ گفت , گوی مجازی ذیل را دنبال میکنیم .
پرسش کننده :
تحریم های آمریکا پس از خروج از برجام چه اثری بر بودجه ۱۳۹۸ دارد؟
پاسخ دهنده :
ریچاد نیفیو طراح تحریم های دولت اوباما گفته بود :
اگر اصلاح اقتصادی در ایران صورت بگیرد تحریم ها بی اثر یا کم اثر میشود ! واقعیت اقتصاد ایران از رشدهای بالای نقدینگی فراتر از نیاز اقتصاد حکایت دارد و به همین دلیل نیز ایران جزو معدود کشورهایی است که برای مدت طولانی تورمهای بالا را تداوم بخشیده است
پرسش کننده :
پس شما باسر به زیر برف بردن ، قصد دارید منکر اثر تحریم ها بشوید !
پاسخ دهنده :
خیر ، بحث این است که اگر اصلاح اقتصادی در ایران انجام شود و برای اصلاح ِابرچالش ها برنامه ریزی شود ، تحریم ها بی اثر یا کم اثر میشود !
پرسش کننده :
ابر چالش ها چیست ؟
پاسخ دهنده :
معضلات زیست محیطی ، اصلاح ِ ساختار بانکی ، صندوق های بازنشستگی ، معضل کم آبی، .... و بودجه های سمی از ابر چالش های اقتصاد ایران است .
پرسش کننده :
پس چرا تحریم های آمریکا درسال ِ جاری مشکلزا شد ؟ قیمت ارز ، طلا ، تورم جهش چشمگیر داشت ؟
پاسخ دهنده :
خروج آمریکا از برجام ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ اعلام شد و قرار بود از روزهای ۱۳ مرداد و ۱۳ آبان تحریم ها شروع شود .
چالش های مورد نظر حضرتعالی از ۱۸ اردیبهشت آغاز شد ! نه از ۱۳ مرداد یا بدتر از آن ۱۳ آبان ( همه تبليغ کرده بودند که از ۱۳ آبان به بعد زندگی در ایران غیر ممکن شود و دلار به ... هزار تومان برسد .)
پرسش کننده :
مگر دلار به بیش از بیست هزار تومان نرسید ؟
پاسخ دهنده :
العربیه در ۸ مهر( ۳۰ سپتامبر ) ننوشت :
دلار آمريكا بار دیگر از مرز 18 هزار تومان گذشت .
پرسش کننده :
یعنی شما منکر میشوید که نرخ دلار به بیش از ۲۰ هزار تومان رسیده بود ؟
پاسخ دهنده :
خیر ، من روی تاریخ ۸ مهر (یک ماه قبل از ۱۳ آبان ) تأکید دارم !
در آن زمان همه تصور میکردند که از ۱۳آبان به بعد دلار تا مرز ... تومان پیش میرود ! آنچه عمیقاً به آن نیاز داریم تداوم عقلانیت اما با اراده قوی برای « تغییر ساختارهای موجود » اقتصاد کشور است
پرسش کننده :
چرا عدد دلار را که مردم اعلام کرده بودند را مشخص نمیکنید ؟
پاسخ دهنده :
زیرا مردم عادی در کوی و برزن و رسانه های مجازی و... به نقل از کارشناسان اعداد نوجومی متعدد و غیر کارشناسی را مطرح میکردند که ذکر این اعداد ِ متعدد هم صحیح نمیباشد .
پرسش کننده :
به هر حال تحریم های آمریکا باعث ِ افزایش قیمت ِ دلار و تورم و... شد !
پاسخ دهنده :
از حقیر بپذیرید که تاکنون ( نگارش اين گفت و گو ) تبلیغ ِ تحریم موثر تر از خود تحریم ها بوده است !
پرسش کننده :
مگر عبور قیمت دلار از مرز ِ ۱۸ هزار تومان در سایه تبلیغ ِ تحریم یا خود تحریم تفاوتی دارد ؟ در هر دو صورت دود این آتش به چشم مردم ایران بویژه اقشار آسیبپذیر رفت !
پاسخ دهنده :
بررسی منشاء دود بسیار بسیار مهمتر از جلوگیری از ورود ِ دود به چشم انسان است !
پرسش کننده :
مسلم است وقتی منبع ِ دود مشخص شود . مبارزه با دود ، صحيح تر از پیگیری روش های جلوگیری از ورود ِ دود به چشم میباشد !
پاسخ دهنده :
راز بیان ِ حقیر :
"اثر تبلیغ ِ تحریم بیشتر از اجرای تحریم ها میباشد ."
در همن نتیجهگیری صحیح و منطقی حضرتعالی نهفته است . در آن سالها دولتمردان کشور به فکر کارهای بزرگ و پروژه های بزرگ بودند و به هشدارهای کارشناسان مبنی بر محدودیت منابع توجه نمی کردند
پرسش کننده :
این موضوع تبليغ تحريم و تفاوت آن با اجراي تحريم را بیشتر توضیح دهید .
پاسخ دهنده :
توضیح ِ علمي و دقيق ِ بيماري ِ اقتصادی از حوصله این بحث خارج است ؛ ولي حقیر بر اساس ِ بضاعت بسیار اندکم ، تلاش میکنم ، با ساده سازی ، موضوع را توضیح دهم :
وقتی از ۱۸ اردیبهشت قبل از شروع تحریم ها ( ۱۳ مرداد و ۱۳ آبان ) چالشهاي بزرگ ِ اقتصادی خود نمایی میکنند و تبلیغ میشود که از ۱۳ آبان به بعد در ایران نمی توان زندگی کرد و چنین و چنان میشود ، به معني آن است که اثرات این چالش ها قبل از شروع تحریم ها موثرتر میباشد و نشان میدهد که اقتصاد ما از بیماری رنج میبرد و به گفته ریچارد نیفیو ، اگر این بیماری علاج شود ، تحریمهای آمریکا و... بی اثر یا کم اثر میشود !
پرسش کننده :
بیماری اقتصاد ایران چیست ؟ راه درمان آن کدام است ؟
پاسخ دهنده ( 1 ) :
دستیار ویژه سابق ِ رئیسجمهوری در امور اقتصادی معتقد است که اقتصاد ایران اسیر یک توهم در سطح سیاستگذار و جامعه شده است. توهمی که دولت خود را متصدی تمام امور اقتصادی میداند و جامعه ارائه منابع ارزان از سمت دولت را یک وظیفه بدیهی میداند؛ غافل از اینکه همین رویکرد سبب مخارج افراطی دولت و مصرف بیرویه جامعه شده است. مسعود نیلی رفع این تمرین اجتماعی غلط ۷۰ ساله را از ضروریات اقتصاد کشور میداند.
این ابر چالشها، نتیجه و حاصل سیاستهایی بوده اند که در طول زمان خودمان اتخاذ کرده ایم و کسی از بیرون نظام تصمیم گیری بر ما تحمیل نکرده است. در نتیجه گام نخست به منظور اعمال سیاستهای صحیح در جهت حل مسائل، پذیرفتن اشتباهات گذشته بوده و نیاز است در یک فضای مسالمت آمیز و به دور از خط کشی های سیاسی، این پرسش مورد واکاوی قرار گیرد که ما چگونه خودمان به دست خودمان این ابرچالش ها را به وجود آورده ایم. هیچ یک از این مشکلات بزرگ دفعتاً اتفاق نیفتاده اند و برعکس همگی بسیار آرام و به تدریج رشد کرده اند.
آنچه عمیقاً به آن نیاز داریم تداوم عقلانیت اما با اراده قوی برای « تغییر ساختارهای موجود » اقتصاد کشور است. دستیابی به نتایج ارزشمند موجود نوید آن را می دهد که می توان از زمان باقیمانده حسن استفاده کرد و آینده بهتر را رقم زد و کاری کرد که سال ۱۴۰۰ آغازی مبارک بر قرنی جدید با خطاهای کمتر برای اقتصاد ایران باشد.
پرسش کننده :
از اصل موضوع ، اولین پرسش :
تحریم های آمریکا پس از خروج از برجام چه اثری بر بودجه ۱۳۹۸ دارد ، دور نشویم ؟
پاسخ دهنده :
همان طور که در بالا اشاره شد ، میزان تأثیر گذاری تحریمها به میزان بیماری اقتصاد ایران بستگی دارد .
برای کاهش اثرات تحریمها باید اصلاحات اقتصادی را دنبال کنیم .
اجرای این اصلاحات با بیم و امید ها همراه است .
پرسش کننده :
چه امیدی پیش رو داریم ؟
پاسخ دهنده :
با توجه به تعامل اخیر سران سه قوه در رابطه با مقابله با تحریمهای ناعادلانه و کاهش درآمدهای ارزی و مشکوک الحصول بودن آن به نظر میآید که بهترین شرایط برای اصلاح نظام اقتصادی ایران فراهم شده است .
پرسش کننده :
از چه بیم داریم ؟
پاسخ دهنده :
از برخی سیاستمداران تصمیم ساز و تصمیمگیر ِ پوپولیست که میخواهند به زور پل بسازند ! بايد ترسيد !
پرسش کننده :
بیشتر توضیح دهید از چه بيم داريد ؟ من متوجه منظورتان نشدم !
پاسخ دهنده : ( 1 )
در ادامه تحولات اقتصادی دهه ۱۳۳۰، رشد اقتصادی و رشد سرمایه گذاری در دهه ۱۳۴۰ شتاب گرفت به گونه ای که این دهه را به عصر طلایی اقتصاد ایران تبدیل کرد. اما همزمان با این دستاوردها، در همین دوران بذر بزرگترین و مخرب ترین مشکل اقتصاد ایران یعنی کسری بودجه «مزمن» کاشته شد و پایه اساسی ترین بیماری اقتصاد ایران گذاشته شد. چرا که سیاست مداران دیگر خود را مقید به قید بودجه نمی دیدند و تصور می کردند که باید به هر قیمت کارهای بزرگی به انجام برسانند. نقل قولی از نیکیتا خروشچف وجود دارد که می گوید «سیاست مداران پل می سازند حتی اگر رودخانه ای وجود نداشته باشد».
در آن سالها دولتمردان کشور به فکر کارهای بزرگ و پروژه های بزرگ بودند و به هشدارهای کارشناسان مبنی بر محدودیت منابع توجه نمی کردند.
نکته جالب و مهم از نظر تبیین مبانی رفتاری سیاستمداران اینست که حتی در نیمه اول دهه ۱۳۵۰ نیز که سالهای اوج درآمدهای تاریخ اقتصاد ناشی از صادرات نفت است، باز هم بیماری کسری بودجه همچنان نمايان بوده است.
پرسش کننده :
تازه متوجه شدم !
کسري بودجه و عدم توجه ِ سياستمداران به محدوديت منابع ، مهمترین چالش اقتصادی ایران است ، وقتی کسری بودجه در دوران ِ اوج درآمد های نفتی مشکلزا میشود .
قطعأ در زمانی که درآمد های نفتی مشکوک الحصول است و افزایش قیمت دلار منجر به افزایش تورم شده است ، این بحران بیشتر خود را نمایان میکند .
پاسخ دهنده :
با اغماض میتوانم با برخی نتیجهگیری شما موافق باشم ولی اجازاه دهيد با برخی نتیجهگیری شما ( افزایش قیمت دلار منجر به افزایش تورم شده است . ) مخالفت کنم .
پرسش کننده :
مگر تلاش دولت براي پايين نگهداشتن قيمت ارز ، منجر به کاهش تورم نشد ؟
پاسخ دهنده :
تلاش نافرجام روحاني براي پائين نگهداشتن قيمت ارز همچون دولت ِ " معجزه هزاره سوم " خطاي استراتژيک بود که نتايج يکساني داشت !
به زور پائين نگهداشتن نرخ ارز ، جهت کنترل تورم ، يک سياست مختوم به شکست است .
براي درک ِ مفهوم ِ تورم ، به جاي توجه به قيمت ارز بايد :
- رابطه بين رشد اقتصادي و رشد نقدينگي را درک کرد .
- ميزان ِ افزيش به نقدینگی بيش از نیاز حقیقی رشد اقتصادي را بايد مشخص کرد .
- بايد به ميزان ِ شکاف بین نرخ رشد نقدینگی و نرخ تورم که ريشه اصلي تورم است توجه کرد .
پرسش کننده :
رابطه بين رشد اقتصادي و رشد نقدينگي چيست ؟
پاسخ دهنده : ( 2 )
یکی از مهمترین دلالتهای سیاستگذاری اقتصاد کلان رشد متوسط نقدینگی معادل نیاز اقتصاد است. در آن صورت، اگر فرض کنیم که متوسط رشد اقتصادی معادل ۴ درصد باشد، بهطور متوسط نیاز به نقدینگی نیز ۴ درصد رشد میکند. اگر در اقتصاد دیگری بهطور متوسط رشد اقتصادی معادل ۸ درصد باشد، آنگاه نیاز این اقتصاد به نقدینگی بهطور متوسط ۸ درصد رشد میکند.
پرسش کننده :
اگر رشد نقدينگي يک کشور بيشتر از نيازِ رشد اقتصادي آن باشد؛ مثلأ براي رشد اقتصادي 4 درصد ، رشد ِ نقدينگي 6 درصد رشد داشته باشد چه مشکلي پيش مي آيد ؟
پاسخ دهنده :
اگر نقدینگی براي رشد ِ اقتصادي ِ 4 درصد ، به هر دليلي بهطور متوسط سالانه ۶ درصد رشد کند، اثری بر سطح قیمتها نداشته و تورمزا نخواهد بود.
براي فهم بهتر مي توان گفت :
اقتصاد يک کشور ، براي رشد اقتصادي 4% ( مثال فوق ) حد اکثر 6 درصد افزايش نقدينگي را مي توان تحمل کند !
اگر رشد نقدينگي آن کشور بيش از آن 6 درصد فرضي شود ، انتظارت تورم در آن اقتصاد اجتناب ناپذير است !
پرسش کننده :
اگر رشد نقدينگي بيشتر از نيازِ رشد اقتصادي باشد ؛ مثلأ براي رشد اقتصادي 4 درصد ، نقدينگي 20 درصد رشد داشته باشد ، چه مشکلي پيش مي آيد ؟
پاسخ دهنده :
حال اگر سالانه بهطور متوسط نقدینگی ۲۰ درصد رشد کند و حداکثر ِ تحمل ِ نقدینگی بهطور متوسط سالانه ۶ درصد باشد ، آنگاه انتظار داریم بهطور متوسط سالانه ۱۴ درصد به قیمتها افزوده شود یا نرخ تورم ۱۴ درصد باشد. بهعبارت دیگر، چون عرضه نقدینگی ۲۰ درصد افزوده شده و تقاضای نقدینگی ۶ درصد افزوده شده است، افزوده شدن به نقدینگی مازاد بر نیاز حقیقی ، سبب فشار بر قیمت ِ کالاها و داراییها میشود و به این ترتیب سبب افزایش قیمتها میشود.
پرسش کننده :
با توجه به مثال فوق اطلاعات آماري ِ اقتصاد ايران چه مي گويد ؟
پاسخ دهنده : ( 2 )
دادههای اقتصاد ایران در یک دوره حدودا ۵۸ ساله حکایت از آن دارد که متوسط رشد نقدینگی حدود ۶۲/ ۲۴ درصد و نرخ تورم حدود ۹۵/ ۱۴ درصد بوده است. این به آن معنی است که بین نرخ رشد نقدینگی و نرخ تورم بهطور متوسط حدود ۶۷/ ۹ درصد شکاف وجود دارد. در واقع، این به آن معنی است که بهدلیل رشد اقتصادی و افزایش تمایل به نگهداری نقدینگی و همچنین استفاده از ثروت نفت در کنترل آثار تورمی رشد نقدینگی، بهطور متوسط تا حدود ۶۷/ ۹ درصد رشد نقدینگی سبب تورم نمیشود و فراتر از آن بهطور کامل و در نهایت در افزایش قیمتها تخلیه میشود.
بنابراین واقعیت اقتصاد ایران از رشدهای بالای نقدینگی فراتر از نیاز اقتصاد حکایت دارد و به همین دلیل نیز ایران جزو معدود کشورهایی است که برای مدت طولانی تورمهای بالا را تداوم بخشیده است.
پرسش کننده :
مسعود نیلی :
"رفع این تمرین اجتماعی غلط ۷۰ ساله را از ضروریات اقتصاد کشور میداند. "
تيمور رحماني از 58 سال نرخ تورم حدود ۹۵/ ۱۴ درصد پرده بر مي دارد و مي گويد :
"بنابراین واقعیت اقتصاد ایران از رشدهای بالای نقدینگی فراتر از نیاز اقتصاد حکایت دارد و به همین دلیل نیز ایران جزو معدود کشورهایی است که برای مدت طولانی تورمهای بالا را تداوم بخشیده است."
رابطه بين کسري بودجه و تورم کمر شکن چيست؟
گفت و گو ادامه دارد .
منابع :
نظرات بینندگان
استاد گرانمایه ،
شیوه ی نگارش دیالوگی شما خستگی مطالعه متون یک طرفه
را می کاهد. آنقدر زیبا و ارزشمند زوایای پنهان اقتصاد ایران
را واکاوی کردید که ترجیح می دهم چندین بار متن را بخوانم.
به نکته کلیدی و حساسی اشاره کرده اید که مرض حداقل 40
ساله ی اقتصاد کشورمان است یعنی فزونی رشد نقدینگی بر رشد
اقتصادی که قدرمسلم به دلیل پایین بودن سطح تولید و سطح اشتغال
و افزایش سود بانکی و راه های غلط پولدار شدن آسان در ایران
است از جمله سرمایه گذاری های اشخاص و دولت در جهت
غیربازده مفید و موثر در درآمدملی و درآمدسرانه.
مشتاقانه در انتظار بخش دوم می باشم.
عزت زیاد .پایدار باشید.
با اجازۀ استاد ، فقط خواستم خودم را محک زنم :
کاهش قیمت نفت ، اگر با همین سیاست های اقتصادی حاکم ، ادامه داشته باشد به ضرر اقتصاد ایران خواهد بود . اما اگر همزمان با کاهش قیمت نفت اوپک و جهان ، قیمت دلار و طلا نیز کاهش یابد ، زیان های کمتری متوجه اقتصاد کشور به خصوص فشارهای آن بر مردم خواهد شد.
قیمت سه طلا تعیین کنندۀ نبض اقتصاد جهان است:
طلای سیاه یا نفت
طلای زرد یا خود طلا
طلای تسلط اقتصاد سیاسی یا قیمت دلار
البته اگر همزمان با کاهش قیمت نفت یا طلای سیاه ،
سطح تولید و اشتغال در جامعه افزایش یابد و رشد اقتصادی بر رشد نقدینگی پیشی بگیرد.
استاد بزرگوار ، انديشمند گرامي جناب آقاي ناشناس سپاس که با حقير به ديالوگ نشسته ايد .
جهت گسترش فرهنگ ديالوگ به پاسخ استاد انديشمند خانم امامي اکتفا مي کنم .
اميدوارم ديگر اساتيد ارجمند وگرامي هم در بحث ورود پيدا کنند !
استاد بزرگوار ، انديشمند گرامي خانم امامي سپاس که اظهار نظر فوق با حقير به ديالوگ نشسته ايد .
سپاس بيکران که با خوانندگان عزيز و گرامي به ديالوگ نشسته ايد و به حقير درس مي دهيد .از اين بابت تمام قد در مقابل شما سر تعظيم فرو مي آورم .
اميد است ديگر انديشمندان و فرهيختگان بيشتر از پيش با يکديگر به ديالوگ بپردازند !
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
استاد گرانمایه علاقه به اقتصاد و
گفتگوی مجازی اما ارزشمند حضرتعالی، هیجان عرض ارادت
بیفروخت و جسارتا عرض اندام
کردم. بر حقیر پا جا پای بزرگان
گذاشتن را عفو نمایید.
از الطاف ادیبانه و خردمندانه
حضرتعالی سپاسگزارم.
کاش بتوانیم بجای نوک زدن بر
متون ارزشمند، وارد بحث شویم و
از اساتیدی چون شما بیشتر یاد بگیریم.
استدعا دارم غلط هایم را اصلاح
نمایید. هدف یادگیری است که برتر
از تعارف همکاری است.
عزت زیاد و سپاس بیکران.
استاد بزرگوار ، انديشمند گرامي
سرکار خانم امامي
سپاس که مجددأ با حقير به ديالوگ نشسته ايد .
از شما بابت اشتباه در خطاب قبلي صميمانه پوزش مي طلبم .
از زمان ارسطو و افلاطون معجزه ديالوگ بر بشر نمايان شده است .
فضاي مجازي فاصله ها را حذف کرده است و امکان ديالوگ را در گسترده بيشتري فراهم نموده است.
ورود انديشمندانه شما به بحث اقدامي قابل ستايش است زيرا عملأ به ديالوگ ( معجزه تمدن بشري ) روح بخشيديد .
حقير که در حد بضاعت اندکم ، قلم بدست گرفته ام ، خود را مديون استاد گرانقدر جناب آقاي پورسليمان و تار نماي وزين " گروه صداي معلم " و خوانندگان فهيم اين رسانه مي دانم .
اميد است ديگر انديشمندان و فرهيختگان بيشتر از پيش با يکديگر به ديالوگ بپردازند !
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
همه مدیون خدای متعال برای فرصت
ایحاد شده هستیم و واسطه ی این امر
فرهنگی، جناب آقای پورسلیمان،
هستند که فرصت رشد فرهنگی و
ایجاد آگاهی یافته اند.
این روزها کمتر کسی چنین جسارت،
لیاقت و ازخودگذشتگی نشان
می دهند.
استاد گرامی، قلم تان با صلابت و عمر
ارزشمندتان طولانی باد. عزت زیاد.
"... در تبصره 21 بودجه به این مسئله اشاره کردیم، ... ما خدمات را گران به مردم میدهیم ما یعنی دولت. ...
روحانی با اشاره به اینکه ما برای هر دانشآموزی به طور متوسط 4 میلیون تومان از خزانه مردم و بیتالمال هزینه میکنیم، گفت: البته به طور متوسط، در حالی که اگر دولت بخواهد این خدمت را از مردم بخرد و مردم خودشان این کار را انجام دهند، حداکثر یک میلیون تومان میشود که 4 برابر از پول بیتالمال برای یک دانشآموز هزینه میکنیم در حالی که میتوانیم این را ارزان کنیم.
... امسال در بودجه این پیشنهاد را ارایه کردیم که سال آینده حداقل 10 درصد به صورت خرید خدمت باشد و این میتواند بعدا نیز با تصویب نمایندگان مجلس شورای اسلامی ادامه پیدا کند."
اين حرف ها نتيجه اش را در سياست گذاريها و اولويت هاي سياستي كشور نشان خواهد داد. ضرب و تقسيم هاي مبتني بر اين آمار آموزش و پرورش را بدهكار نظام بودجه ريزي كرده است. آقاي وزير بايد نسبتش را با ابن حرف ها مشخص كند.
و اخرین مورد ان واژگونی اتوبوس در دانشگاه است
استادان بزرگوار ، انديشمندان گرامي سپاس که اظهار نظرات فوق با حقير به ديالوگ نشسته ايد .
يکي از بزرگترين چالش هاي اقتصاد ايران بي توجهي به منابع است .
چالش بزرگ ديگر لختي و عدم تحرک دولت بزرگ مي باشد که هزينه هاي آن بيشتر و کارايي آن خيلي کمتر است .
متأسفانه به دليل گسترش چالش هاي اقتصادي خانوارها ، اکثريت قريب به اتفاق خوانندگان عزيز ، گرامي و فرهيخته با پوست و گوشت و استخوان خود سختي بيشتر کار در بخش خصوصي را درک کرده اند . اين سختي کارِ طاقت فرسا در بخش خصوصي ، روي ديگر سکه ي کاهش هزينه هاي توليد يا خدمات در بخش خصوصي است .
ممکن است حقوق کارکنان بخش خصوصي بيشتر هم باشد ! ولي تمام تلاش ِ مدير و سرمايه گذارِ بخش خصوصي آن است که هزينه توليد يا خدمات کاهش يابد تا بيشتر سود ببرد !
متأسفانه بايد بپذيريم که قيمت خدمات آموزشي در آموزش و پرورش بزرگ و کم تحرک دولتي بمراتب بيشتر از بخش خصوصي مي باشد .
نظر ادامه دارد.
از زمان دخالت بخش دولتی در اقتصاد ، حداقل
یک و نیم قرن می گذرد البته در کشورهایی که
بعدها پبشرفته و توسعه یافته نام گرفتند.
اما به دلیل واهمه از کاهش قدرت دولت در
کنترل و هدایت اقتصاد ، این دخالت از لحاظ
تاریخی، تا امروز در کشور ما جریان دارد. آنان
حتی نتوانستند بازی خصوصی سازی و کوچک
کردن دولت راکه در دولت های قبلی آغاز کرده
بودند به نتیجهمطلوب برسانند.عدم حمایت قانون از
بخش خصوصی و سنگ اندازی های مالیاتی و یا
وضع عوارص گمرگی زیاد بر کالاهای تولید داخلی دشواری دسترسی به مواد اولیه و گرانی روزافزون
آنها و افزایش دستمزدها،عاملین بخش خصوصی را
نومید و منصرف ساخت.لذا دولت ماند و قدرت طلبی روزافزونش.
انگیزه ها و انگیزش های فعالیت اقتصادی توسط بخش خصوصی به دلیل وجود مشکلات زیاد و نرسیدن به سود
بیشتر خاموش شد.
استاد گرامی ، تقاضا دارم اشتباهاتم را اصلاح فرمایید.
مفتخر می شوم. سپاس.
آموزش و پرورش کشور با حداقل راندمان ، يکي از بزرگترين ، کم تحرک ترين بخش هاي کشور مي باشد که نياز به اصلاح ساختار دارد.
پر واضح است که راندمان بخش خصوصي بمراتب بهتر از بخش کم تحرک دولتي مي باشد.
سختي کار در بخش دولتي که ناشي از مديتريت ناتوان ِ و بي انگيزه مي باشد ! و حاصل آن کاهش ِراندمان و افزايش هزينه ها مي باشد ! را نبايد با سختي کار در بخش خصوصي که ناشي از مديتريت توانمند ِ و با انگيزه مي باشد اشتباه شود .
نبايد وظيفه حاکميت در برنامه ريزي و کنترل نظام آموزش يا بهداشت و... را با ورود کم راندمان بخش دولتي در اجراء را اشتباه کنيم .
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
در هر جامعه با رأی اکثریت،فردی به عنوان رئیس جمهور انتخاب می شود که رئیس دولت خوانده می شود، شما می توانید موافق و یا مخالف او باشید اما حق مُفُتِش بودن را ندارید. دموکراسی یعنی این که هر کس حق رأی خود را صاحب است . این همه شخصیت پردازی مرضی نکنید. فرمایش مولا علی " ع" را در نظر بگیرید به شخص گوینده منگرید به حرفش نگاه کرده و آن را تحلیل کنید.اگر آقای شهسوارزاده طبق گفتۀ شما بودند دارای حقوق و مواجب بودند و به عنوان مشاور با دولت همکاری می کردند نه آن که عیب و ایراد سیاست های اقتصادی را تحلیل کنند.
اگر دلیل افزایش قیمت بنزین ، فقط افزایش قیمت نفت باشد، بلی گفته شما صحیح است ، اما دولت اگر دلایل دیگری چون مصرف کمتر مردم (که در جهان رکورد داریم ) کاهش آلودگی هوا و جلوگیری از قاچاق بنزین را نیز مد نظر داشته باشد ، پس کاهش قیمت نفت ایران ، آن هم نسبت به سطح بازارهای جهانی ، باعث کاهش تولید و صادرات نفت ایران خواهد شد. حال بیایید منابع درآمدی دیگری پیدا کنید که دولت فقط بتواند حقوق شاغلان را بدهد مابقی امور پیشکش. تشکر
خانم امامی
می توانستم این کامنت را حذف کنم اما برخی واقعا قدرت استدلال و قوه تجزیه و تحلیل شان از این بالاتر نمی رود !
نه بنده و نه آقای شهسوارزاده در هیچ ستادی فعالیت نکرده ایم چون اساسا نیازی به این کارها نداریم .
( هر چند نفس این گونه کارها اگر هدف منفعت طلبی و آویزان شدن نباشد خیلی هم پسندیده است و یک نوع مشارکت و کنش اجتماعی است )
برخی دیگران را فقط از دریچه خودشان می بینند و همه را مثل خودشان فرض می کنند .
برای تغییر باید آگاهی را تغییر داد هر چند برخی غیر قابل تغییر می نمایند ...
پایدار باشید .
جناب آقای پورسلیمان،
خیلی بر خود فشار وارد می کنم که هیجانات دوران جوانی خود را به کنار گذاشته و قدری در آرامش بسر برم. یعنی حقیقتا دوز هیجان آفرینی سایت ،خارج از حد آدرنالین خون بنده هست. اما قدرت جادویی رسانه ویا ساده نگری و ساده اندیشی عده ای ولو خودبنده ، باعث آزردگی خاطر گردیده ناچار به واکنش می شوم. چوب خط روزهای هیجان زدگی و شب های توبه گویی بنده از تعداد یادداشت های سایت فزونی گرفته است. گاه خودم،خودم را مورد عِتاب قرار می دهم که ننویسم یا کامنت نگذارم ، اما خیلی ساده و بی تفاوت از کنار مسایل مهم گذشتن ، خیانت به آیندگان است. سپاس
بنده سخنگوی کسی نیستم چون کاره ای نیستم.
قصد بحث سیاسی با شما را هم ندارم لذا شما
همچنان که بالا گفته ام طبق اصول دموکراسی ، مختارید سیاستمداران موافق نظر و باور خود را
برگزیده و بستایید.
من به این اصل نیز احترام می گذارم حتی اگر موافق شما نباشم. لازم نمی بینم نظر بالایم را تکرار کنم چون مطمئن هستم خوانده اید.
باور کنید بنده فقط بر اساس علاقه به علم اقتصاد وارد بحث شدم و نظرم مختص خودم هست حال در دنیای واقعی چند رجل سیاسی این دیدگاه را دارند و یا آن را سپر خطاها و قصورات خود می سازند ، اصلا برایم اهمیت ندارد. بنده با توجه به واقعیت های جاری نظر دادم و بلندگوی هیچکس نیستم. حال به طور تصادفی آقای x هم همانند من می اندیشد متهم به هیچ
برچسب شما نمی شوم. بنده مدعی نیستم بنده یقین دارم که هیچ نوع وابستگی نظری و یا عملی به هیچ کس و سازمان و....... ندارم. باور کنید . ممنونم برای بحث تان.
ما ملت ژاپن یا هندوستان و یا ترکیه نیستیم اما چیزهای خوب را بهتر است از آنان یاد بگیریم. احترام گذاشتن به ریش سفید یعنی پاسداشت یک عمر سوز و عشق به وطن . بیایید به بزرگتر از خودمان قدری حرمت قائل شویم. حداقل ما غیرت حرکت کردن را داریم و در پارک ها برای ختم زندگی ، روزشماری نمی کنیم.
شما فقط دل شیفتۀ برخی سیاستمداران هستید که
اجازۀ درست بینی و درست اندیشی را از وجودتان سلب می کند. پیشنهاد می دهم باور کنید عمر عشق آنان پایان یافته است و به دنبال سوسوی حقیقت بگردید.
همان چیزی که من و یا استاد گرامی آقای شهسوارزاده و یا مدیر محترم سایت نیز بدنبال آن هستیم. با عرض ارادت و آرزوی توفیق. پایدار باشید.
بنده بجای کسی هرگز نمی توانم دفاع کنم چون تمام زوایای دیدگاهش را نمی دانم و چنین شایستگی هم ندارم. اما بنده هم مخالف شدید خصوصی سازی آموزش و فرهنگ هستم و خصوصی سازی فقط برای عرصۀ تولید و تعاون پسندیده است.
البته امید است خصوصی سازی را با کوچک سازی دولت ، یک مفهوم فرض نگیریم.
استاد بزرگوار ، انديشمند گرامي جناب آقاي ناشناس ، سپاس بيکران که با حقير وديگر خوانندگان فهيم به ديالوگ نشسته ايد .
انرژي و توان شما در نقد کردن مطالب اين تار نماي وزين قابل ستايش است .
ضمن پوزش فراوان از حضرتعالي و ديگر فرهيختگان گرامي از شما تقاضاي عاجزانه دارم که به پيشنهاد حقير توجه کنيد و با دقت مطالب را بخوانيد و سپس هرچه دلتان خواست بنويسيد!
حقير در تاريخ /4/10/97 ساعت 22:52 نگاشته ام :
....
نبايد وظيفه حاکميت در برنامه ريزي و کنترل نظام آموزش يا بهداشت و... را با ورود کم راندمان بخش دولتي در اجراء را اشتباه کنيم .
ولي حضرتعالي بودن توجه به اين بيان ، باتصور اشتباه ، قضاوت کرده ايد !
به باور حقير ، آموزش و پرورش ايران نياز به اصلاح ساختار دارد !
ولي
نبايد وظيفه حاکميت در برنامه ريزي و کنترل نظام آموزش يا بهداشت و... را با اصلاح ساختار آن اشتباه بگيريم .
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده