ایران بر اساس لایحه بودجه 97، روزانه 2 میلیون و 13 هزار بشکه نفت و 500 هزار بشکه میعانات گازی با قیمت میانگین 55 دلار می فروشد. مجموع درآمد دولت از فروش نفت 52.7 میلیارد دلار است که بین سه جا تقسیم شود:
1- شرکت ملی نفت (بابت هزینه های استخراج نفت و اداره امور پروژه های نفتی) 14.5 درصد ،
2- صندوق توسعه ملی (برای پروژه های توسعه ای غیردولتی کشور) 32 درصد و
3- بودجه دولت 53.5 درصد.
در واقع سهم دولت در بودجه از درآمدهای نفتی در سال آینده کمی بیش از 28 میلیارد دلار یا حدود 100 هزار میلیارد تومان است.
ایران منابع زیرزمینی گاز و نفت فراوانی دارد اما به دلایل سیاسی ، تکنولوژیکی و تحریم ها و مصرف بالای داخلی ، بیش از این نمی تواند نفت و گاز بفروشد.
دولت قادر به پس انداز برای طرح های استراتژیک نیست.
دولت هرسال زیر فشار اجتماعی و سیاسی مبالغی را از صندوق توسعه ملی برای هزینه های جاری بر می دارد. به عنوان مثال در لایحه بودجه 97 قرار است حدود یک میلیارد دلار از صندوق توسعه برای پرداخت پاداش پایان خدمت بازنشستگان آموزش و پرورش از صندوق توسعه ملی برداشت شود.
سهم بودجه عمرانی به جاری هم سال به سال کوچک تر می شود. فساد همه اش مربوط به دولتمردان نیست. کارمند شهرداری و بانک و دارایی و ثبت اسناد و بانک و دادگستری و حتی مدیر مدرسه و معلمی که نمره می فروشد، سهمی از این فساد را عهده دار است. تقریبا همه مردم دنبال راه میانبر برای ثروتمند شدن هستند و این زمینه ساز فساد است.
منبع دیگر درآمد دولت مالیات است .
دولت در گرفتن مالیات هم مشکل دارد، دولت پنهان نیمی از اقتصاد کشور را در اختیار دارد با قلدری مالیات نمی دهد.
در واقع تنها گروه اجتماعی که مالیات را دقیق و سر موقع می پردازند کارکنان دولت هستند. این هم معنایش جابه جایی پول از این جیب به جیب دیگر است.
دولت از محل مالیات در بودجه 97 حدود 128هزار میلیارد تومان درآمد دارد.
اما اگر با کشورهای توسعه یافته مقایسه کنیم اوضاع فاجعه بار است. در ایران با تولید ناخالص داخلی 450 میلیارد دلار در سال ، دولت به اندازه 8 درصد تولید ناخالص ملی مالیات می گیرد. اما در کشورهای توسعه یافته دولتها حدود 36 درصد تولیدناخالص ملی مالیات می گیرند .
مقایسه همین دو نسبت تفاوت یک کشور با اقتصاد نفتی و رانتی را با کشورهای توسعه یافته نشان می دهد.
در ایران اغلب مردم به دلایل گوناگون ، مالیات را پول زور تصور می کنند و صاحبان مشاغل و سرمایه، راه های متعددی برای فرار از پرداخت مالیات می شناسند. سیستم اخذ مالیات در ایران سنتی و ناکارآمد و آغشته به فساد است.
دولت برای اینکه به مطالبات کارگران ، معلمان ، کشاورزان و نیازهای عمرانی کشور پاسخ دهد به حداقل درآمدی معادل 4 برابر درآمد کنونی در سال آینده نیاز دارد. اما دولت حتی به اندازه آنچه که در لایحه بودجه آمده هم درآمد ندارد.
ایران کشوری است که "سنگ کوهش دُر و گوهر است" . ما روی دریایی از نفت راه می رویم. با یک درصد جمعیت جهان 7 تا 8 درصد ثروتهای زیرزمینی کره زمین زیرپای ما است. اما بین ثروت بالفعل و ثروت بالقوه تفاوت از زمین تا آسمان است. اینکه ایران چرا نمی تواند ثروت بالقوه اش را تبدیل به ثروت بالفعل کند داستانی اندوهبار است. کشور ما در عین ثروتمند بودن واقعا فقیر است.
تولید ناخالص داخلی ما 450 تا 500 میلیارد دلار است.
تازه اگر ما راهی برای بالفعل کردن ثروت کشور یعنی تبدیل نفت و گاز و معادن به دلار پیدا کنیم حق نداریم که هرقدر دلمان می خواهد بفروشیم و خرج رفاه این نسل کنیم چرا که این یک سرمایه بین نسلی است.
ما به دلایل مختلف نمی توانیم مثل شهروندان کره و سنگاپور و تایوان برای توسعه کشور ، ریاضت اقتصادی 30-40 ساله را تحمل کنیم. این ریاضت برما تحمیل می شود. مدیران و سیاستمداران ماهم به پول نفت معتادند و دلارهای نفتی به آنها نوعی سرمستی و استغنا می بخشد و دنبال طرح های رویایی می روند و ولخرجی می کنند.
شاه دچار توهم ایجاد تمدن بزرگ شده بود و دنبال تبدیل شدن به پنجمین قدرت جهان بود. همین چندسال پیش رییس جمهور ما هم دنبال مشارکت در مدیریت جهان و پیوستن به باشگاه اتمی بود.
برخی دوستان می گویند که اگر دولت جلوی فساد اقتصادی ،مانند اختلاس های چند هزار میلیاردی، دزدی ها ، رانت ها و... را بگیرد مملکت گلستان می شود. سوئیس و فنلاند و نروژ را فراموش کنید. ما یک کشور جهان سومی در منطقه خاورمیانه و همسایه پاکستان و عراق و ترکمنستان و روسیه و ترکیه و ... هستیم. فساد در سیستم حکومتی این کشورها و از جمله کشور ما نهادینه شده است.
قشر اِلیت و مدیران که باید سرمشق بقیه مردم باشند در سوء استفاده از امکانات دولتی پیشتازند. مدیران اگر خودشان دزد نباشند توسط دزدها و افراد فاسد محاصره شده اند. فساد در هرسه قوه نمود و بروز دارد. در رژیم گذشته هم فساد گسترده وجود داشت. به گمان من تصور سیستم بدون فساد آرمان گرایانه است. بر اساس رده بندی کشورها از نظر فساد ایران تنها وضعش از افغانستان و عراق و کره شمالی بهتر است.
به هر حال سیستم اداره کشورهایی نظیر ما حدود 20-30 درصد پِرت فساد دارند.
فساد همه اش مربوط به دولتمردان نیست. کارمند شهرداری و بانک و دارایی و ثبت اسناد و بانک و دادگستری و حتی مدیر مدرسه و معلمی که نمره می فروشد، سهمی از این فساد را عهده دار است. تقریبا همه مردم دنبال راه میانبر برای ثروتمند شدن هستند و این زمینه ساز فساد است.
قبح اخلاقی فساد هم از بین رفته و اگر کسی در فامیل من و شما از راه میانبر به آلاف والوفی برسد فامیل او را زرنگ می شمارند و با دیده تحسین به او نگاه می کنند.
اعتراضات اخیر در آغاز طرحی بود از سوی دولت پنهان برای زمین زدن دولت روحانی . عواملی که پشت آن بودند همان موسسات مالی و پولی بودند که دولت دست آنها را کوتاه کرده بود.
روحانی در سخنرانی خود در مجلس هنگام تقدیم لایحه بودجه از شش تعاونی اعتباری متخلف سخن گفت که 25 درصد بازار پولی کشور را قبضه کرده بوند. آنها سود تسهیلات بانکی را با رقم های اغواکننده برای سپرده، به هم می ریختند ، بازار ارز و سکه را به هم می زدند. همه جا را دیده بودند، از همه ارگانها به رییس جمهور نامه می نوشتند. افراد موجه را با دغلکاری اغفال کرده بودند . آدم های عجیب و غریب سفارش آنها را می کردند.
قشر اِلیت و مدیران که باید سرمشق بقیه مردم باشند در سوء استفاده از امکانات دولتی پیشتازند. مدیران اگر خودشان دزد نباشند توسط دزدها و افراد فاسد محاصره شده اند اینها عین جملات رییس جمهور در توصیف این اختاپوس است.
معلوم است که چنین جریانی در مقابل اقدامات رییس جمهور برای شفافیت و اصلاح سیستم بانکی ساکت نمی نشیند. به گفته عباس آخوندی وزیر مسکن ، جمع حساب های سپرده در اين موسسهها بيش از ٤/٣ ميليون فقره بوده است.
موسسه ثامنالحجج به تنهایی ٣/١ ميليون فقره دريافت سپرده داشته است. ميزان سودي كه اين موسسهها به سپرده گذاران ميدادند رقمي بين ٢٠ الي ٣٨درصد و درموارد خاص ٨٤ درصد هم بوده است.
در اقتصاد راکد ایران و با کنترل تورم توسط دولت کدام فعالیت اقتصادی این قدر سود می تواند داشته باشد.؟
بر اساس اعلام بانك مركزي تخلفات این موسسه ها بيش از ٢٦ هزارميليارد تومان است. یعنی 26 هزار میلیارد پول ملت را بالا کشیدند و بعد مردم را ریختند توی خیابان و از تریبونها گفتند دولت باید خسارت اینها را بدهد!
دولت روحانی تا کنون 11 هزار ميليارد تومان تامين اعتبار در اختيار بانكهايي قرار داده است كه مامور نجات موسسههاي بحرانزده شدهاند يا مستقيما به خود آنها اعطا شده است .
مسببان و حاميان اين رويكرد فاسد ، در نقش مدعی و با استفاده از تريبونهاي رسمي خود را در جايگاهِ به زعم خويش، معترضان راستين قرار داده اند. گردانندگان این موسسات با پشتوانه سیاسی قوی و با استفاده از ارتش مالباختگان که حتی درصورت پرداخت خسارت به طمع دریافت سودهای نجومی خود را مغبون تصور می کنند، علیه دولت برخاسته اند.
در مورد کلیت اعتراضات اخیر قضاوت دشوار است اما در مورد شروع آن می توان گفت که موسسات مالی و اعتباری که دولت دست آنها را کوتاه کرده بود دخالت داشته اند. به عبارت دیگر دولت پنهان با شعار اقتصادی و با استفاده از لشکر مالباختگان به جنگ دولت آمد. اما در ادامه ماهیت اعتراضات عوض شد و آغاز کنندگان را نشانه گرفت.
مشکل اصلی اقتصاد ایران همین نیمه پنهان است . زور دولت هم به این بخش نمی رسد. اما همین بخش پنهان با شعارهای معیشتی و عامه پسند مردم را در مقابل دولت قرار می دهد. مشکل بر خلاف تصور چپگرایان سکولار لیبرالیسم نو نیست .
آنهایی که در قالب شعارهای سوسیالیستی به دولت روحانی ( به خیال اینکه دولت سرمایه داری لیبرال نو است) حمله می کنند به پیشبرد برنامه دولت پنهان کمک می کنند.
مساله مبرم اقتصاد ایران امروز شفافیت است. اصلاح سیستم بانکی و منافذ پولشویی اولین قدم است. بر چیدن موسسات اعتباری و پولی وابسته به نهادهای نظامی و انتظامی راهی برای کاهش فساد است.
پولشویی مهم ترین مانع اعتماد بانکهای بین المللی به بانکهای ایران است. سالانه میلیاردها دلار پول های حاصل از قاچاق و مواد مخدر از طریق صندوقهای قرض الحسنه وارد سیستم بانکی می شوند. بخش خصولتی (خصوصی – دولتی ) مهم ترین مخل کار دولت است. چپگراها اول اجازه بدهند که دولت سرمایه داری بر اساس تعریف استاندارد در ایران برقرار شود بعد با آن مبارزه کنند.
اقتصاد ایران در آستانه ورشکستگی است . اگر اقتصاد فرو بپاشد دود آن به چشم طبقات ضعیف از جمله معلمان می رود. به یونان نگاه کنید. ونزوئلای نفت خیز را ببینید . درآمدهای دولت و هزینه های آن اصلا تناسبی با هم ندارند.
به حرفهای احمد امیرآبادی نماینده اصولگرای قم در 22 دیماه 96 در آیین اختتامیه دومین جشنواره ملی دفاع مقدس با نام «هشت بهشت» توجه کنید که می گوید :"بخش عمده ای از بودجه کشور صرف حقوق و مزایای کارمندان و بازنشستگان می شود، به طوری که 101 هزار میلیارد تومان برای حقوق کارمندان دولت و 98 هزار میلیارد تومان برای بازنشسته ها در بودجه سال آینده در نظر گرفته شده است. "
نماینده قم در مجلس اضافه کرد: " هر چه کشور از محل مالیات و نفت درآمد دارد صرف حقوق کارمندان و بازنشستگان می شود."
اگر حرف امیرآبادی راست باشد حدود نیمی از درآمد دولت صرف پرداخت حقوق کارکنان و بازنشستگان خودش می شود. با نیمه دیگر باید یک میلیون شغل ایجاد کند . به دهک های پایین جامعه پول بدهد . مملکت را آباد کند ، سلاح بخرد . صنایع دفاعی را توسطعه بدهد . خدمات بهداشتی و درمانی به مردم بدهد و هزار و یک کار دیگر بکند. همه نهادها و همه اقشار هم می خواهند سهم بیشتری از دولت بگیرند.
من در جایگاه دفاع از دولت یا حمله به دولت نیستم . دولت خودش امکانات رسانه ای کافی برای دفاع دارد. مخالفان دولت هم چند برابر دولت، امکانات رسانه ای دارند. قصد من ارائه تصویری حتی الامکان واقعی از وضع بودجه و اقتصاد است.
مجلس وقتی کلیات لایحه بودجه را تصویب کرده کار مهمی نمی تواند انجام دهد. مجلس فقط می تواند بر اساس لابی و فشار برخی ردیف ها را جابه جا کند. اما شاکله بودجه همان است که دولت ارائه داده است.
یک کار دیگر مجلس، افزایش اعتبار برخی دستگاه ها از محل اعتبارات مشکوک الوصول است. مثل اختصاص یک درصد از درآمد بانکها و شرکتهای سودده به آموزش و پرورش . این گونه اعتبارات مثل مهریه است و به قول معروف : کی داده و کی گرفته است؟
نکته مهم تر این است که مدیران مالی آموزش و پرورش گفته اند که متعهد به اجرای بودجه ریزی عملیاتی بر اساس قیمت تمام شده محصول نهایی در بخش خصوصی هستند.
قرار است هزینه تحصیل دانش آموز در یک سال را از 3 میلیون تومان به 800 هزار تومان کاهش دهند. البته این فقط یک شعار است. اما باید ببینیم نماینده یک میلیون و 800 هزار فرهنگی شاغل و بازنشسته در هیات دولت(بطحایی ) که قول بهبود معیشت معلمان و بازنشستگان را داده است چگونه در سال 97 به وعده خود عمل می کند؟
نظرات بینندگان
ابتلا به بیماری تصور تئوری توطئه (مانند شاه مخلوع ) اصلا برازنده حضرتعالی نیست!؟
همین دولتمردانی که جنابعالی از آن ها تلویحا حمایت می کنید! خلق الساعه متولد نشده اند و از ابتدای پیروزی انقلاب به تناوب مدیریت های عالی مملکت را در قبضه داشته اند! شوربختانه توانایی آنها بیش از اینکه می بینیم و دیده ایم نیست! برخی از این دوستان سخندان و سخن پرور در پایان سال دولت سازندگی اقتصاد مملکت را با تورم 50 درصدی تحویل دولت اصلاحات دادند و در دولت اصلاحات هم مدیر ارشد بوده اند و حالا از تاکتیک "کی بود، کی بود، من نبودم " بهره می جویند، و الی آخر...
با این دایره بسته مدیران ارشد کشور و به اصطلاح نخبگان و نزاع های درون و برون جناحی، نروژ و فنلاند که سهل است مردم ما حتی نمی توانند خواب مالزی یا اندونزی را هم ببینند؟!
در ضمن اجرای طرح های نخ نما شده صندوق بین المللی پول هم، شق القمری نیست! چون باید از کشورهایی مانند آرژانتین که این طرح ها را چشم و گوش بسته مجری شدند و به خاک سیاه نشستند، درس ها گرفت!؟
دریای فساد
دولتمردان هم انگار نه انگار که.............
بسی جای تعجب است که از آسمان این کشور سنگ نمی بارد.
دولت پنهان!
استکبار!
عربستان!
آقای شیرزاد بر پدر دولت پنهان لعنت که به بانکی و شرکت نفتی
سه برابر معلم حقوق میده. راضی شدی ؟ ما هم دولت پنهان را
تکفیر کردیم.
به آقای روحانی بفرمایید با خیال راحت به استراحت خود ادامه دهد.
شیرزاد بعضی وقتا معلما را..... فرض می کنیا !! !!
اما کو گوش شنوا و چشم بینا در موثرین و بزرگان ا.پ و...؟؟
از سوی دیگر مردم هم باید شرایط موجود کشور را درک کنند و گرنه با این وضعیت مصرف گرایی، ایران در آینده به ویرانه ای تبدیل خواهد شد
راستی ما معلمان با این اوصاف سالها پیش باید کشور را ترک می کردیم.عجب قشر نجیب و نحیفی شده ایم.!!اینم از دستاوردهای انقلاب و نظامه.
توده ها باید گرسنه بمانند.
دوما ابشون کارمند و زیردست نوبخت بودن و بدون نوبخت اجازه آب خوردن هم ندارد چه برسه به تحول و تغیر.
مثل تمام مطالب جنابعالی این مقاله هم جامع و کامل بود ولی من اعتقاد دارم این ملت هم می تواند مثل خیلی از کشورهای دیگر ریاضت اقتصادی را تحمل کند حتی بیشتر از آنها ولی به امید آینده بهتر !
ولی متاسفانه امروز هر کسی به خوبی می داند که امروز طبقات پایین خیلی شدید تر از ریاضت اقتصادی را تحمل می کنند ولی نتیجه روز به روز بدتر از دیروز است!
چون عدالت نیست ! ای کاش اگر فقر باشد بین همه تقسیم شود و فرقی بین مسئول و غیر مسئول نباشد و اگر ثروتی هم باشد همینطور !
امروز فقرش مال ما هست و ثروتش مال از ما بهتران و ژن برتر ها !
بطحایی و اللهیار ترکمن هر دو زیر مجموعه ی قبلی نوبخت.!!