صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

سید رازی طبیب/ عضو شورای نویسندگان صدای معلم

اخلاق معلمی ؛ بداخلاقی و فقر فرهنگی!

حتی یک نفر هم با کج اندیشی در خیل معلمین زیاد است/ بین معلمی و درس آموزی، زمین تا آسمان فاصله وجود دارد/ گاهی برخی با طرح ˏموضوعاتی، خود را فریب داده و می خواهند با ایراداتی موهوم خود را ازموضوع دور سازند و به نوعی پاک کردن صورت مسئله است که این روش دور از شان و منزلت جامعه فرهیخته معلمی است/ معلم شخصیتِ زُبده ایست که جز صداقت و راستی نمی شناسد/ عدم توجه به این چنین جایگاهی سبب بروز شرایط نارضایی افراطي روز است/ موضوعات را با دقت ببینیم ، سپس قضاوت کنیم . بیهوده گویی روش درستی نیست/ چرا برخی به اخلاق پشت کرده اند و از جملات و عباراتی ناخوشایند استفاده می کنند/ ضرر و زیان بد اخلاقی اول معطوف شخص بد اخلاق است/ معلمی که خوش اخلاق است نتیجه کلاسش نیز موفقیت آمیزتر است/ متاسفانه در جامعه بداخلاقی بسیار شایع شده و اسباب تاثر است....

اخلاق معلمی و بد اخلاقی در جامعه ما

با سلام و احترام به ایام پر خیر و برکتِ عزا داریِ حضرت سید الشهدا (ع) و آرزوی قبولیِ عزا داري همکاران محترم و پوزش از اینکه حرمت این ایام مانع قلم زنی حقیر شد، در حالی که جایگاه رفیع معلمی ، به مقتضای زمان و به طور موقت به فراموشی سپرده می شد و این امر به طور ناخواسته پیش  آمد و اقتضایِ رسالت معلمی حکم می کرد به بعضی از شبهات که نتیجه بی توجهیِ معدودی از همکاران بود ، اشاره شود.

بر این اساس گفتار پنجم را با تکیه بر ابلاغیه حضرت پروردگار جل جلاله به پیامبر اسلام حضرت محمد صلواه الله علیه در سوره 46 قرآن به نام الاحقاف ( تل هایی از شن و ریگ ) ، آیه 35 ( آیه آخر سوره شریفه) : فَاَ صبر کَما صَبَرَ اُولُوالعزم مِنَ الرسُل ، و اخلاق اجتماعی آغاز کنم.

علیرغم اینکه قرار بود در گفتار پنجم دنباله اخلاق معلمی ادامه می يافت ، اشاراتی به اخلاق اجتماعی می کنم. تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.

 در گفتار چهارم نگاهی گذرا به جایگاه و مقام و منزلت معلمینِ آگاه و فرهیخته داشتیم. متاسفانه عده ای بسیار معدود به جای دریافت روح مطلب، به واژگانی یا مباحثی چون عرفان یا سایر مقولات، نظر انداختند که این نگاه، دور شدن از مطلب اصلی بود. علیرغم نگاه مثبت و محبت آمیز بسیاری از بزرگواران ، خیلی بعید به نظر می رسید و مایه تعجب بسیار شد چون حتی یک نفر هم با کج اندیشی در خیل معلمین زیاد است ! و یا ورود به داستان صبر حضرت ایوب (س) در قرآن که به منظور تاکید بر صبرˏ بسیار و زمان این صبر دارد که برای تمامیت بشریت آورده شده است و باید فلسفه قرآن را دانست. همه اش درس است و تنبه و راهنمایی بشریت. قیاسˏشان و منزلت معلم با اولیا و انبیا موضوعی بسیار جدی است و با تعارف یا شوخی، اصلا رابطه ندارد.

هر کس توانست خود را در جایگاه اولیا و انبیا قرار دهد، می تواند معلم نامیده شود و کسانی که نتوانند، درس آموزند و بین معلمی و درس آموزی، زمین تا آسمان فاصله وجود دارد.

گاهی برخی با طرح ˏموضوعاتی، خود را فریب داده و می خواهند با ایراداتی موهوم خود را ازموضوع دور سازند و به نوعی پاک کردن صورت مسئله است که این روش دور از شان و منزلت جامعه فرهیخته معلمی است.

معلم شخصیتِ زُبده ایست که جز صداقت و راستی نمی شناسد! این که گفته شود معلم هم انسانی است مثل سایرین و ... پیامبر هم قبل از ابلاغ رسالت انسانی عادی بود ولی آن قدر در تزکیهِ شخصیتِ خود تلاش کرد که جایگاه رسالت را یافت و به پیامبری برگزیده شد. عدم توجه به این چنین جایگاهی سبب بروز شرایط نارضایی افراطي روز است.

باید باور داشت معلم یکی از خواص جامعه است. هر کس نمی تواند با شرایط معلمی بسازد. این سخنان معنی نادیدن تبعیض ها و اجحاف ها و سایر بی عدالتی ها نیست. در عین حالِ وجودˏ همه این مظالم، این معلم است که جامه سازندگی را بدون توجه به بی عدالتی ها پوشیده و در گرما و سرما و بی عدالتی های متنوع موجود می سازد و می سازد .

در جامعه ملی، فرد مطرح نیست، مردم و ملت مطرح اند. افراد قربانیِ حرمت و امنیت جامعه اند ، اگر قرار باشد همه ارزش ها نادیده گرفته شوند جامعه به کجا خواهد رسید؟ 

برچسب هایی که ناشی از عدم شناخت و عدم آشنایی با توصیه های اولیا و انبیا و نگاه به قرآن است، زشت و ناپسند است. موضوعات را با دقت ببینیم ، سپس قضاوت کنیم . بیهوده گویی روش درستی نیست.

فرض کنیم به شخصی اهانت شد و یا تجربیات موضوعی یا تخصصی او بی حرمت شد، کی تحقیر می شود؟ فلسفه ، منطق، عرفان هر یک مقوله ایست بسیار بدیع و جالب، ولی به کار گیری هر یک بدون توجه به جایگاه ، جز کم ارزش جلوه یافتن هر یک، نتیجه ای نخواهد داشت.

معلمینِ محترم به جای نقد های بی مورد همت کنند در تریبون های موجود اظهار نظر بفرمایند، بی شک مورد استقبال یا نقد قرار خواهند گرفت اگر تاییدی به دنبال داشت راه و نظر خودشان را ادامه دهند و اگر مورد نقد بودند راه و روش خود را اصلاح نمایند .

در تمام جوامع ، اخلاق ممدوح و بی اخلاقی مذموم است. چرا برخی به اخلاق پشت کرده اند ؟ و از جملات و عباراتی ناخوشایند استفاده می کنند؟ بی حرمتی هیچ جا خریداری ندارد . شرارت و خشونت نیز مذموم است. موضوع اخلاق موضوعی بسیار پسندیده است که هر جا جلوه کند ، آنجا را خوشایند می سازد. فرق است بین دو شاغل در یک شغل ، که یکی خوش اخلاق باشد و دیگری بد اخلاق!

چرا گاهی شاهد بداخلاقی های ناخوشایند در جامعه هستیم؟ ضرر و زیان بد اخلاقی اول معطوف شخص بد اخلاق است . اگر در مراودات، معطوف اخلاق باشیم ، محاسن آن نیز معطوفˏخودˏ ما می گردد و از نارضایی ها کاسته می شود.  همه جا نسبت به اخلاق کریمه تاکید بسیار شده . معهذا برخی از آن رو گردانند! و بر این اساس عصبیت ها روز به روز بیشتر می شود . معلمین اول باید خوش اخلاق باشند تا پذیرای حضور و گفتار های تربیتی یا درسی آنان باشند. گاهی ملاحظه می کنیم که متاسفانه این چنین نیست . معلمی که خوش اخلاق است نتیجه کلاسش نیز موفقیت آمیزتر است . همه این نگاه ها نتیجه کلاس داری های ممتدی که در طول عمر به دست آورده ام است که دو دستی تقدیم دوستان می گردد. انشاء ا... مقبول ˏدوستان ˏمعلم واقع خواهد شد.

شرارات و خشونت دو صفت مزموم و ناپسندند . متاسفانه گاهی مشاهده می شود این صفاتِ منکِر، در سطح جامعه دیده می شوند که بسیار آزار دهنده و ناخوشایند اند.

در حاشیه گفتار چهارم، وقتی شخصیتی از بیانی سخیف استفاده نمود آن هم در مورد معلمی که شصت سال تجربه معلمی دارد. باید نسبت به معلم بودن این فرد تردید نمود و او را زیر سوال برد !!

برخی از همکاران به نظر می رسد معنی "اثبات شی نفی ما ادا نمی شود" را نمی دانند و یا اصلا معنی سکوت و مجاری کاربردی آن را نشناخته اند و موضوع بحث را نادیده انگاشته اند .

موضوع ˏبحث ، اخلاق معلمی بود چه ارتباطی با ایراداتِ عنوان شده و موضوعاتی که اصلا به مقوله اخلاق معلمی ربطی ندارند، داشته .اینکه خواننده محترم نقطه نظر دبیر پیش کسوتی را قبول دارد یا ندارد ارتباطی با موضوع ندارد. حالا از نظام مدیریتی یا جدایی دین از سیاست سخن گفتن چقدر از موضوع دور است!

ورود به این بازارˏ سیاست شویم و فقر فرهنگی خودمان را افشا کنیم؟ یکی از دوستان با قیاس مع الفارق بودن یا نبودنِ حقیر در ایران را مطرح ساخته یا احترام به مال و منال کسی که با ماشین گران قیمت تردد می کند یا لباس بسیار گران می پوشد سوال می کند  که منِ نویسنده جلوی پایش بر می خیزم یا نه؟ بعد خودش هم به قضاوت می نشیند! آخر این ها چه ارتباطی با اخلاق معلمی دارد!

در ارتباط با موضوعات ˏمطرح شده باید عرض کنم این دوستان ملاک ها را خود گرفته اند نه حقیر و قیاس به نفس نموده اند.

حقیر حتی گاری هم ندارد و با حقوق بخور و نمیر بازنشستگی زندگی محقرانه خود را با سربلندی می گذراند . من هم مثل خود شما در همین جامعه و با همین مشکلات زندگی می کنم و اگر به مقالات گذشته اینجانب توجه بفرمایید ، زمانی که دیگران خواب بودند در نهایت صراحت از حقوق های محیر العقول قلم زنی نموده ام  ( این جا ) و اگر  به سایت ها غور کنید تاییدات جامعه را بر اشخاص مورد نقد ملاحظه خواهید کرد و بی شک شرمگین خواهید شد.

به این جمله عجیب توجه فرمایید ." چرا این قدر خود شیفته ای ؟ کسی به تجربیات بی ارزش شما اهمیت نمیده!!" لطفا یک خرده کتاب و جراید را مطالعه بفرمایید تا شاید افراد را بشناسید .

متاسفانه در جامعه بداخلاقی بسیار شایع شده و اسباب تاثر است تا جایی که افرادِ صاحب نامی که اگر نام ارجمندشان در اینجا برده شود چیزی بر عزیزان افزوده نخواهد شد،همگان بسیار دانشمند، اندیشمند و با نزاکت اند که قلم زیبایشان زبانزد تمام دوستداران صدای معلم است و با تاسف عرض می کنم همه این بزرگواران مورد هجمه و نفی آن معدود کسانِ مورد اشاره اند. شخصیت هایی بسیار کم نظیر، خیرخواه و صادق که القضی مقالات بنده مورد تاییدشان بوده و هست .

"من آن چه شرط بلاغ است با تو میگویم تو خواه از سخنم درس گیر خواه ملال"

چهارشنبه, 28 مهر 1395 15:54 خوانده شده: 6411 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +13 -1 --
حسین 1395/07/28 - 16:37
.....

که الان با 50سال پیش که شما بازنشسته شدی از زمین تا اسمان فرق دارد


شما بیا برو سر کلاسی که دانش اموز مثل رستوران ساندویچ و پفک می خوره و مثل حیوانات صدای انواع حیوانات را سر کلاس در میاره

بعد ببینم چطور ارامشون می کنی تا ما هم یاد بگیریم


شما را فکر کنم در مورد معلمین مکتب خانه صحبت می کنی

باید 50 تا60سال پیش بازنشسته شده باشی
پاسخ + 0 0 --
فرهنگیان 1395/07/29 - 00:41
در تمام دنیا هر کسی یکسال از شغلی جدا میشه دیگه در موردش اظهار نظری نمیکنه چون شرایط روزانه تغییر میکنه

از شما هم خواهش دارم با چند معلم به کلاس درسهای جدید بروید

ببینید چه رفتاری با شما بعنوان پدر بزرگ خود دارند
پاسخ + +1 -9 --
سلیمی 1395/07/28 - 17:29
کلام استاد زیبا و لطیف و روح نواز است. با وجود انسانهایی مانند آقای رازی یقین پیدا می کنیم که درستی، صداقت، دانش، مهربانی، دلسوزی و عزت نفس هنوز نمرده اند.
پاسخ + +2 -9 --
شهسوارزاده 1395/07/28 - 18:45
به نام دوست
استاد بزرگوار جناب آقاي طبيب دستمريزاد
حقير در ياد داشتي مربوط به گفتار اول شما ،از جانب دانش آموزان خودم غبطه به حال دانش آموزان و دانشجويان شما خوردم و صد افسوس گفتم که گفتار اول شما براي اينجانب بازنشسته قابل اجرانمي باشد !
شما ، گفتار به گفتار مطالب ازرشمندي تري را ارائه نموديد که در گفتار پنچم سنگ تمام گذاشته و بحث اخلاق اجتماعي را مطرح نموده ايد که تاعمر باقي است آويزه گوش مي باشد!
شما بدرستي مي فرماييد که محمد امين در سايه تزذکيه نفس به درجه والاي آخرين پيامبر وحي نايل شد و معلم شد ! شما بدرستي تفاوت فاحش بين معلم که شغل انبيا مي باشد و درس آموز را مطرح مي نماييد !

شما خالصانه وصادقانه به همکاران مي فرماييد :

نظر ادامه دارد .
پاسخ + 0 0 --
محمود 1395/07/30 - 21:02
بیش از این خودتونو بخاطر تایید حرفای استادتان که کاملا مغرضانه و کنایه آمیز است کوچک نکنید
پاسخ + +11 -1 --
مهراب 1395/07/28 - 18:45
ما موندیم تا شما به ما بگی چکار کنیم

حرفهات مربوط به زمان خدمت خودت در 80سال پیش بوده نه الان
پاسخ + +1 -5 --
شهسوارزاده 1395/07/28 - 18:47
ادامه نظر :


" خیلی بعید به نظر می رسید و مایه تعجب بسیار شد چون حتی یک نفر هم با کج اندیشی در خیل معلمین زیاد است ! و یا ورود به داستان صبر حضرت ایوب (س) در قرآن که به منظور تاکید بر صبرˏ بسیار و زمان این صبر دارد که برای تمامیت بشریت آورده شده است و باید فلسفه قران را دانست. همه اش درس است و تنبه و راهنمایی بشریت. قیاسˏشان و منزلت معلم با اولیا و انبیا موضوعی بسیار جدی است و با تعارف یا شوخی، اصلا رابطه ندارد. هر کس توانست خود را در جایگاه اولیا و انبیا قرار دهد، می تواند معلم نامیده شود و کسانی که نتوانند، درس آموزند و بین معلمی و درس آموزی، زمین تا آسمان فاصله وجود دارد . "

" در تمام جوامع اخلاق ممدوح و بی اخلاقی مذموم است. چرا برخی به اخلاق پشت کرده اند ؟ و از جملات و عباراتی نا خوشایند استفاده می کنند؟ بی حرمتی هیچ جا خریداری ندارد . شرارت و خشونت نیز مذموم است. موضوع اخلاق موضوعی بسیار پسندیده است که هر جا جلوه کند ، آنجا را خوشایند می سازد. "



نظر ادامه دارد.
پاسخ + 0 -5 --
شهسوارزاده 1395/07/28 - 18:50
ادامه نظر :


شما بدرستي مي فرماييد :

" زمانی که دیگران خواب بودند در نهایت صراحت از حقوق های محیر العقول قلم زنی نموده ام .(اينجا ) و اگر به سایت ها غور کنید تاییدات جامعه را بر اشخاص مورد نقد ملاحظه خواهید کرد و بی شک شرمگین خواهید شد. "


از شما استاد گرانقدر و بزرگوار تقاضاي عاجزانه دارم که معلمان سرزمينتان از قلم توانمند خود محروم نسازيد و بيشتر از گذشته معلمان را مورد تفقد قرار دهيد !
شما در عمل صبر را به اينجانب آموختيد ! دست مريزاد ! پاينده باشيد !


با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
پاسخ + +6 -1 --
محمود 1395/07/28 - 19:11
چرا اینقدر خودشیفته ای .... مگه غیراز اینه حرف حق تلخه ؟؟؟ نکنه توقع داشتی فقط تعریف و تمجید بشنوی !!!
پاسخ + +7 -1 --
محمود 1395/07/28 - 19:19
شما در قالب موضوع اخلاق معلمی نیش و کنایه های فراوانی به بدن زخم خرده معلمان زدی خشونت و عصبانیت در جای جای سخنان شما غوغا میکند و به نظر میرسد که فکر میکنی با چند بچه مدرسه ای طرف شدی !!! معلم آگاه شده ودیگر فریب کلام زیبا را نمی خورد ، ظاهر کلام شما زیباتر از کلام افلاطون در مدینه فاضله است اما نیت مغرضانه و عصبیت پنهان شما به قول مولوی چون شتر بر نردبان عیان است...
پاسخ + +7 -1 --
محمود 1395/07/28 - 19:25
همکاران عزیز به این سخن دقت بفرمایید : این معلم است که جامه سازندگی رو بدون توجه به بی عدالتی ها....بسازد و بسازد. این طرز فکر این آقای به اصطلاح مروج اخلاقه که بیهوده مغلطه میکند و حرفهایی که از انصاف و عدالت بدور است را در قالب اخلاق معلمی چون زهری به رگ خشکیده فرهنگی تزریق میکند..
پاسخ + +5 -1 --
معلم خسته 1395/07/28 - 19:38
اساس وبنیاد فقر فرهنگی فقر اقتصادی است جنابعالی هم نجومی بگیر می باشی از ارام بخش بودن تجربه هایت معلومه
پاسخ + +5 -1 --
سعید 1395/07/28 - 21:10
توصیه می کنم که نویسنده محترم که شرایط آرمانی را برای معلمان تصور می کنند و بر اساس آن هم مطلب می نویسند شرایط تحقق آنرا از تمام جوانب بررسی کنند.با زیر ساخت ها و شرایط معیشتی امروز نمی توان شرایط معلم ایده آل را انتظار داشت.
پاسخ + +6 -1 --
سعید 1395/07/28 - 21:14
توصیه بعدی من به ایشان و آقای شهسوار زاده که از بازنشستگان محترم فرهنگی هستند ای است که انتقاد پذیرباشند.شما در این 5 یادداشت در مورد اخلاق معلمی کدام نظر دهنده را دیدید که منتقد نباشد و این مهم نشان دهنده این است که انسان باید فرزند زمان خویش باشد و با افکار 50 سال پیش نمی توان آرزوی همه شزایط ایده آل را از معلمان زحمتکش داشت.
پاسخ + +6 -1 --
سعید 1395/07/28 - 21:16
البته نویسنده محترم و همکاران بازنشسته سرور ما شاغلین هستند و دوست داریم از نصایح و تجربیات ارزشمند آنان استفاده کنیم ولی این مورد به معنی پذیرش تمام و کمال فرمایشات آنان نیست.
پاسخ + +7 -1 --
سعید 1395/07/28 - 21:22
صد گفته چو نیم کردار نیست
باور بفرمایید من و سایر همکاران تمام تلاش خود را بدور از مشکلات مالی و اقتصادی برای دانش آموزان انجام می دهیم ولی زمانه واقعا عوض شده است.موبایل و اینترنت و آزادی بیش از حد بچه ها در مدرسه و منزل و..... همه دست به دست هم داده اند که دانش آموز امروز حتی با 10 سال قبل هم فرق داشته باشد چه برسد به زمان های طولانی تر با این اوصاف قبول دارم که معلمی همه اش گذشت و ایثار است.

ولی نکته مهم و آخر را هم خدمت همه عرض کنم که تا فکر معلم از مشکلات روزمره آزاد نشود و معیشت معلمان مورد توجه قرار نگیرد همه چیز تحت الشعاع قرار خواهد گرفت و با یادداشت و خطابه چیزی عوصض نخواهد شد هر چند ما همیشه محتاج نصایح بزرگان خواهیم بود
پاسخ + +3 -1 --
معلم ناجی 1395/07/28 - 22:42
همیشه واقعیت تلخه این باب رابرای محکوم کردن همکارانی گذاشتیم که به شماخرده گرفتند که البته تمام همکاران هستند به غیراز آقای شهسوار که نان قرضی میدهد زمان تدریس شما باحال اصلا قابل قیاس نیست معلمین خوددرک وفهم دارند ماضی وحال را میفهمند و انتقاد میکنند درمورد احترام گذاشتن جامعه به پول دار که شما به آن تاخته آید خیلی واضح است حتی دولتمردان احترام دولتمردان کشورهای قدرتمند و ثروتمند را بیشتراز کشوری چون جیبوتیدارند پس درججامعه ای که پول حرف اول را میزنه شعار اخلاقی بی معنی میشود واین راازنوددرصد کامنتها باید درک کنید
پاسخ + +6 -1 --
مهراب 1395/07/28 - 23:00
صبر و تحمل هم اندازه ای دارد

شما تا صد بار می توانی با نصیحت کردن و داد و هوار کلاس را ارام کنی ولی بعد از ان صبر و تحمل انسان تمام میشه

معلم که پیغمبر نیست ان هم یک انسان معمولی مثل ما است

این نسل جدید حتی به پدر و مادر خود هم احترام نمی گذارند فقط در فکر بی بندوباری و بی نظمی در جامعه هستند
پاسخ + 0 0 --
عارف 1 1395/07/29 - 00:54
آنکه از بدی دیگران ناراحت می شود آن بدی را در ابعاد بزرگتر در درون خود تجربه کرده است. (لاروشفوکو ).آقای طبیب به دنبال صحبتهای جناب شهسوار زاده در مورد عرفانی بودن سخنان شما من هم مطالب کوتاهی از عشق و عرفان گفتم باز هم معتقدم همه ٔ زیباییها وبخشش واقعی و دوری از بدیها از جمله خشونت و پر خاشگری فقط در سایهٔ عشق است.به قول عارفان ما دو نوع مردن داریم که یکی از آن مردن و زنده شدن بعد عشق است که چشم ما به خیلی از حقایق باز می شود و اصلأ بدی را به آن صورت نمی بینیم و وجود ما پر از بخشش می شود. اصلأ می بخشیم تا در عالم عشق بیشتر اوج بگیریم.
پاسخ + 0 0 --
شهسوارزاده 1395/07/29 - 11:40
به نام دوست

استاد گرانقدر جناب آقاي عارف همکار عزيز و فرهيخته
فرمايشات ارزشمند شما قابل تأمل مي باشد .
قلم توانمند شما نشان از عمق نگاه شما به عرفان دارد.
حقير را علاقمند نموديد تا فراگير درس محضر شما باشم ! بدينوسيله اينجانب بعنوان يک شهروند و خواننده ي سايت وزين " گروه صداي معلم " از حضرتعالي و ديگر اساتيد تقاضا ي عاجزانه دارم ، حقير را بي نصيب از قلم خود ننماييد .
اختلاف نظر من و شما يا ديگر خوانندگان عزيز نبايد مانع از ديالوگ بين معلمان شود.
بهترين ديالوگ آنست که شما و ديگر منتقدان مطالب ارزشمند خود را در مورد نوين ترين شيوه کلاس داري به نقد ديگران بگذاريد !

بعنوان فراگير درس محضر شما ، منتظر مقالات ارزشمند شما وديگر منتقدان هستم .



با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
پاسخ + 0 -1 --
عارف 2 1395/07/29 - 01:12
حالا از بخشش عارفانه بگذریم سر گذشت زندگی و بخشش دکتر وین دایر روان شناس و استاد دانشگاه خیلی آموزنده است. پدر الکلی ایشان خانواده را از هم می پاشد وبا اعتیاد به الکل می میرد و او در یتیم خانه بزرگ شده و روان شناس واستاد دانشگاه می شود و نسبت به پدر متوفای خود نه تنها بخشش که کینهٔ عجیبی به دل می گیرد. و البته محل دفن پدر نیز نامعلوم بوده ولی طی ماجرای عجیبی قبر او را پیدا می کند و با هر قدم که به قبر نزدیک می شود متحول گشته و به جای کینه بخشش را نثار او کرده و گریهٔ فراوان می کند. فقط این مفهوم مهم از ذهنش گذشته که او هر جور بود پدرش بوده و فقط در حد درک خود عمل کرده.
پاسخ + +2 -1 --
عارف 3 1395/07/29 - 01:32
بعد این بخشش بود که شغل و شخصیت و اخلاق و رفتار او تغییر و تحول اساسی پیدا می کند و جسم و روان او سالمتر می شود. جناب طبیب شما هم نه مثل عارفان که به آن صورت بدی را نمی بینند و نه می شنوند که مثل دکتر دایرها باشید و نه پدر آنچنانی که معلمان را ببخشید. همکارانی چون جناب محمود که نسبت به مطالب شما احساس خوبی نداشته و شما نتوانستید ببخشید و از کنار آن عبور کنید. اگر شما نمی توانید معلم را ببخشد چطور می توانستید دانش آموزان امروزی را با آنهمه ناهنجاری ببخشد
پاسخ + 0 0 --
عارف 4 1395/07/29 - 01:42
دوباره به جملهٔ لاروشفو کو دقت کنید. به همین خاطر تأ کیدم عشق و عرفان است چون بخشش فقط در آن است. در نظر عارفان انسان دو قسم است یا عاشق و یا غیر آن و قسم سوم نیست. مثل آب که در 100درجه آب جوش است و 99درجه نمی تواند ادعای آب جوش کند و ادای آن را در بیاورد.
پاسخ + +2 0 --
عارف 4 1395/07/29 - 01:53
در آخر برادر عزیز جناب شهسوار زاده به نظرم اگه جملات آقای طبیب را وسواس گونه تکرار نکنی بهتر است و اگر ارادتی هم به آقای طبیب داری از طرف خودتان باشد. و همکاران را بیشتر از این حساس نکنید. خود همکاران اگر کمالاتی در اقای طبیب ببینند از او درخواست مطلب می کنند. بگذارید به قول عطار عطر آن است که ببوید نه آنکه عطار بگویید باشد.
پاسخ + +3 -1 --
حسین صدارت 1395/07/29 - 07:40
استاد گرامی با واقعیت زمان حال اصلا آشنایی نداری.دوره تحصیل خود را بخاطر می آورم.حتی دوره راهنمایی هم فکر در ذهنم بود که خدایا این معلمان هم خانواده و خاله و عمه و دایی دارند؟ چون آنها را انسانهای متفاوتی می پنداشتیم. اما امروزه...!!! همه چیز به هم ریخته است. حتی به دانش آموز کلاس اولی بجای "الف" ابتدا حرف "خ" را آموزش میدهند تا چیزی نتواند یاد بگیرد و این سیاست دولتهای اخیر می باشد. قیاس مع الفارغ!!!
پاسخ + +2 -1 --
حسین 1395/07/29 - 12:44
ارزش معلمی در این 3 سال ریاست فانی نابود شده


در مملکت ایران ارزش کار و شان اجتماعی رفتگر شهرداری و چوپان دهاتی از معلمی بیشتر است

معلم حتی در کلاس درس از امنیت جانی هم برخوردار نیست
پاسخ + 0 0 --
عارف6 1395/07/29 - 18:08
با سلام جناب شهسوار زادهٔ عزیز از لطف شما ممنونم و خداوند را شاکر. جناب طبیب ای کاش همانطور که پیش بینی می کردم بعضی از نظرات همکاران را اگه خوشایند نبود تکرار نمی کردید تا در عمل درس اخلاق و بخشش می شد. چه می شد اگه باغ پر گل زیبایی سراغ داشتی بسان پدری مهربان دست ما فرزندانت را برای دیدن آن می گرفتی و اگر در میانهٔ راه اگه یکی از ما پا روی پای شما می گذاشت و اذیت می شدی نمی گفتی تو از ما نیستی و باید جمع را ترک کنی.
پاسخ + 0 0 --
عارف7 1395/07/29 - 18:25
جناب طبیب مگر نمی گو یید که یک نفر کج اندیش نیز زیاد است پس اگه شما معلم اخلاق با 60سال تجربه نتوانید این یک نفر ها را جذب کنید چه کسی می تواند. نباید نا امید شد باید تأثیر مثبت را گذاشت و بقیه را دست خداوند و زمان سپرد. ما باید جذب کننده باشیم. گفتن جملاتی چون اگر اینطور باشی معلمی در غیر این صورت درس آموز در وحلهٔ اول خوب نیست. حر هم یک نفر بود ولی کسی که با تمام بدیها او را بخشید و حرش کرد امام حسین (ع)بود .امام نه تنها بر ذهن که بر قلب و روح او اثر گذاشت همان روحی که خداوند از خود بر جسم همهٔ ما دمیده است.
پاسخ + 0 0 --
عارف8 1395/07/29 - 18:38
جناب طبیب نظر همکاران اگه نامناسب هم باشه بعضی موقع آینه ای می شه تا که خود را در آن ببینیم و اگه ایرادی بود آن را رفع کنیم. اگر خواست خدا باشه حتی یک جمله یا اتفاق هم در هر سنی سازنده می شه. دکتر دایر روانکاو که عرض کردم هم سالمند بود و متحول شد. خودش می گفت فبل از آن اگه در صندلی اتوبوسی می نشستم و یک پیر زن سرپا ایستاده جایم را به او نمی دادم.
پاسخ + 0 0 --
عارف9 1395/07/29 - 19:02
جناب طبیب من هم به تز کیه نفس معتقد هستم ولی مهمتر و قبل آن سه رویداد را مهم می دانم که به ترتیب ارزش عبارتند از وحی و عشق و اتفاقات خاص ای سه رویداد می تواند با لاترین تزکیه را در خود داشته ویا زمینهٔ خوبی برای آن است و در واقع دو رویداد اولی خود مراقبتی است. اگر هدف از تزکیه دوری از ناپاکیها و رسیدن به خدا باشه اینه به سرعت انسان را به معبود می رسانه .البته مراقبت هم لازم است. جناب طبیب در آخر باز توصیه می کنم مطالب را بدون تکرار بعضی جملات همکاران و فقط آنچه به آن باور داشته و عمل کرده اید در اختیار معلمان عزیز قرار دهید. با تشکر.
پاسخ + +1 0 --
محمود 1395/08/01 - 12:44
آقای رازی چرا مغلطه میکنی ..چرا موضوع رو فلسفی عرفانی میکنی ؟؟!! معلم نه فیلسوفه نه عارفه نه پیامبر ، معلم قبل از همه اینا یه کارمنده ،یه پدره ،یه مادره ، خانواده داره ،خرج داره ، سعی کن اینو بفهمی !!! تو متوهم شدی دچار خودبزرگ‌بینی و خود ارزشمند پنداری شدی !!! شیطان هم به همین دلیل از درگاه خدا رانده شد...در جوامعی که معلمین آرمانی کار میکنند معمولا کل بدنه اون جامعه توجه ویژه به مقام و جایگاه معلم دارند.. نه تو این مملکت که مادی و معنوی معلم ارزشی نداره نه در چشم دولت نه در چشم ملت. حتی پیامبران هم یه جاهایی خسته میشدن و آن ملت را رها میکردند تا دچار عذاب شوند ،معلم که یه گرفتار مهجوری بیش نیست تو این مملکت . باز هم میگویم زبان بریده به گوشه ای بنشینی .....به از این که پوستین معلم درافتی.
پاسخ + +1 0 --
فرهنگی 1395/08/06 - 12:43
نظام اموزشی از پایه دچارمشکل است تخصص،بودجه،عدم دخالت وسفارش وباندباز ی درعزل ونصبها =تحول اموزش وپرورش

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور