معاونت محترم آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش
معاونت محترم متوسطه وزارت آموزش و پرورش
سوالی که در ایام نزدیک به عید نوروز همواره در ذهن اولیا و نیز معلمان و مدیران و کلیه ارکان نظام تعلیم و تربیت مهم جلوه می کند و بعضا گذر از این سوال برای این عوامل غیر ممکن می باشد ، این است که برای عید نوروز چه تدابیری بیندیشیم که اولا زحمات شش ماه گذشته معلم به هدر نرفته و ضایع نگردد و ثانیا بتوان از این فرصت در ظاهر کوتاه بهترین استفاده را جهت نیل به اهداف آموزش و پروش نموده و از طرف دیگر اولیا را هم به این نتیجه برسانیم که بله ما هم به عنوان دست اندرکاران نظام تعلیم و تربیت برای بهینه نمودن اوقات فراغت فرزندتان برنامه هایی داریم ! !
از طرف دیگر دغدغه اصلی اولیا هم در این ایام ، تعلیم و تربیت فرزندشان با توجه به شرایط اجتماعی و سالم و صد البته دینی می باشد به گونه ای که این دغدغه ها منجر به نوعی انتظارات بالا از مدرسه گردیده است .
با توجه به موارد فوق ، آیا پیک بهاری تنها راه یا مؤثر ترین راه برای نیل به اهداف فوق است ؟
به نظر شما ، خدای ناکرده اهداف مادی و مالی در توزیع پیک بیشتر نمود نمی کند ؟ ( فعالیتهای نوروزی توسط معلم هر کلاس طراحی میشود/ اخذ مبلغ به عنوان هزینه پیک نوروزی تخلف است.چهاربند مدیرکل آموزش وپرورش استان تهران )
{ اسفندیار چهاربند مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران در گفتوگو با خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری فارس، در خصوص «اخذ مبلغ به عنوان هزینه پیک نوروزی در برخی از مدارس شهر تهران» اظهار داشت: به هیچ عنوان پیک نوروزی یا پیک شادی در مدارس تهران نداریم و اگر مدرسه ای اقدام به این کار کرده باشد، تخلف بوده و قابل پیگیری است. وی با بیان اینکه معلم در هر کلاس مسئول طراحی فعالیتهای نوروزی است، تصریح کرد: از 2 سال پیش آموزشهای لازم در خصوص تولید فعالیتهای نوروزی به معلمان داده شده است و این امر جزو تکالیف معلمان بوده و اگر گزارشی در خصوص اخذ مبلغی بابت فعالیتهای نوروزی دانش آموزان، گزارش شود، سریعاً پیگیری شده و برخورد قانونی انجام خواهد شد.}
پس چرا برخی استان ها مانند سمنان و همدان و شاید دیگر استان ها ، تکالیفی همسان در قالب پیک ؛کتاب و امثالهم درقبال اخذ وجه 2000 تومان و2500 تومان ازهر دانش آموز می گیرندو حتی گرفته اند و تاکید نموده اند به مدیران که این بسته های آموزشی و به قول ما مدیران بسته های تجاری را بایدگرفت و به دانش آموزان داد ؛ چرا یک بام و دو هوا ؟
مگر ما شعارمدرسه محوری نمی دهیم و مدیر در راس امور مدرسه نیست ؟ مگر معلم بهترین قضاوت کننده نیست و بهترین شناخت را از دانش آموزان ندارد ؟
بگذریم !
بیایید ابتدا نگاهی گذرا به برخی از معایب و مزایای پیک بهاری انداخته و در انتها ضمن بررسی برخی نظرات و ایده ها انتخاب آری یا نه بودن را به خواننده واگذار نماییم :
معایب و مزایای پیک بهاری
اگر به گذشته دور و انجام تکالیف نوروزی در گذشته بیندازیم متوجه خواهیم شد که پدر و مادر ما به عنوان دانش آموزان گذشته چه مشقت هایی که در ایام عید متحمل نشده اند ، از مشق هایی که گاها ده ها صفحه را در شامل می شد گرفته ؛ تا حل نمودن چندین و چند صفحه ریاضی و یا نوشتن کامل از روی کتاب های درسی تا جایی که درس داده شده ؛ و ای بسا تمام کتاب و یا حتی در موارد نادر نوشتن از روی کتاب های غیر درسی مانند کلیله و دمنه یا بوستان سعدی و .....
با توجه به تنبیهات بسیار سختی که معلم مربوطه برای خاطیان از این نافرمانی و عدم انجام تکالیف در نظر می گرفت و با قاطعیت و بی رحمی هر جه تمام هم اجرا می گردید به گونه ای که جو غالب اجتماع و خانواده هم قویا حامی معلم و این روش تکلیف هم بود ، به نظر شما با تمام اوصافی که گذشت آیا باز هم دانش آموزان با وجود بیکاری های زیاد در ایام نوروز به علت عدم عامیت تلویزیون و وسایل تفریحی و حتی سخت بودن مسافرت ، تکالیف خود را به طور کامل انجام می دادند ؟
بیان قدیمی تر ها حاکی از این حقیقت مهم است که قریب به 50 درصد دانش آموزان با وجود ترس از معلم و تنبیهات شدید وی علیرغم اوقات آزاد زیاد از انجام این تکالیف طفره می رفتند و تنبیهات نسیه را به نقدی بازی و سرگرمی عوض نمی کردند !
تازه ! آیا دانش آموزانی هم که چه از روی ترس و چه از روی احساس انجام تکالیف و یا سایر عوامل دیگر مانند پیگیری و اهمیت والدین خویش تکالیف را انجام می دادند ؛ تفاوتی با کسانی که هیچ کاری نکرده اند داشتند ؟
گاها این تفاوت اگر در تنبیه خلاصه نمی شد ضرباتی مهل کتر بر انجام دهنده تکالیف وارد می کرد چرا که بررسی تکالیف توسط معلم با پاره کردن اوراق بدون حتی یک نگاه انجام می شد و ای بسا دانش آموز افسوس یک نگاه معلم را به تکالیفش ، با حسرت ، به نهان کده ضمیر ناخوداگاه خود منتقل نموده که خود ریشه بسیاری از عقده های دوران بعدی زندگی اش می شد ...
ای بسا عقده توجه معلم به او !
یا عقده و حسرت دیده شدن توسط عزیزترین آرمانش !
حل معضل فوق اندیشمندان و علمای تعلیم و تربیت را بر آن داشت که فکری بکنند فکرستان !
ایده پیک شادی و پیک بهاری در واقع نشانه ارزشی بود که برای دانش آموز قائل شدند .
این پیک گرچه بسیاری از کاستی های تکالیف معلم را پوشش داده و انجام تکالیف را خصوصا با تلفیق تجربیات معلمین خلاق و سایر اولیا و دست اندرکاران و حتی هنرمندان و شاعرین به هم آمیخت ، اما نگاه به گذشته این تفکرات را در ذهن تداعی می کند که :
پیک ها بیشتر صحنه هنر نمایی طراحان بود !
پیک ها بیشتر از اینکه به دانش آموز بیندیشد ، به این می اندیشید که از چه فردی ، منظور ، مهم یا غیر مهم ، معروف یا غیر معروف ؛ آقا خلاصه بگویم :
پیک ها بیشتر به دنبال نام بودند !
البته تنها نام نبود نان هم بود !
از موضوع اخیر بگذریم ...
این رقابت ها و چشم و هم چشمی ها به کجاها که نیانجامید...
کپی ها از آثار دیگران ، رقابت در خوب دیده شدن در فضای غیر متعارف جامعه فرهنگی ، جدل ها ، غیبت ها ، تهمت ها ، پارتی بازی ها ، گروهی بودن در طراحی و ... اینان همه و همه بودند و بودند اما دانش آموز کمتر بود !
آیا طراحی پیک ها سنخیتی با دانش آموزان اقصا نقاط استان ها داشتند ؟
آیا در پیک ها دانش آموزان ضعیف با دانش آموزان ممتاز ، دانش آموزان فقیر با مرفه ، دانش آموزان روستایی و شهری ، مدارس دولتی و غیر دولتی و ....تفاوتی با هم داشتند ؟
صد البته نه !
ای بسا در استان های پهناور کشورمان تمام دانش آموزان در یک قالب ریخته می شدند .
پیکی که برای یک عده دانش آموز به لحاظ سادگی مسخره جلوه می نمود برای عده ای دیگر معضلی لاینحل بود !
جه جیزا و چه حرفای سختی ؟ آیا واقعا این حرفا که در پیک نوشته شده در روستای من هم می تواند باشد ؟ خوابم یا بیدار ؟ آیا جای دیگری هم بهتر از شهر من وجود دارد و یا افرادی بهتر ؟
خدایا عذاب می کشم ...
برنامه ریزان برای حل مشکل فوق به سمت عدم تمرکز پیش رفتند که گامی دیرهنگام اما مثبت بود .
اما هنوز هم به جنبه دانش آموزی پیک ها نگاه نمی شد ، به معایب و محاسنش .
عدم تمرکز برخی مشکلات را حل کرد اما تعداد افراد صاحب سبک و نفوذ را بیشتر کرد ، اما باز هم به دانش آموز و معلم و مدرسه موشکافانه پرداخته نشد .
پیک ها با عجله آمار گیری می شدند گاها با ویرایش های نه چندان مطلوب عرضه می شدند ، وجه پیک ها منصفانه بود و پایه های دانش آموزان هم با جدیت مد نظر قرار می گرفتند ، مطالب ملموس تر و اضافات حذف شدند ، توجه پیک ها به دروس بیشتر شد و نقشی بس والا را به خود اختصاص دادند .
اما باز هم معلم و دانش آموز نقشی کم رنگ داشتند ؛ چرا ؟
آیا معلم و دانش آموز واقعا نیاز به پیک داشتند ؟
آیا مقامات بالا در نظام آمورش و پرورش جلساتی هماهنگ با صدا و سیما و سایر نهاده های جامعه من جمله سازمان میراث فرهنگی ، شهرداری ها ، و ....داشتند تا اهداف تعلیم و تربیت در کنار هم و با هم به پیش رود ؟
شاید جلساتی بوده اما پیک ها به یک سو ، معلم به یک سو ، مدرسه به یک سو ، صدا و سیما و خانواده هم به یک سوی دیگر گرایش داشتند !
صدا و سیما طبل سرگرمی را برعهده گرفته بود چرا که ایام چنین اقتضا می کند !
شهرداری هم گوئیا مهمان نوازی را بیتشر روا می دارد و تمام امکانش را دربست به این امر اختصاص داده است البته از حق هم که نگذریم اقتضای زمان عید و حجم درخواست ها چنین امری را واقعا طبیعی جلوه گر می نماید .
در هر صورت ایام عید دانش آموز بدون هماهنگی با یک مجلد پیک ، که البته ای کاش کیک بود چون موقعیت عید بیشتر کیک را می طلب تا پیک ، سپری می شد ...
ای بسا دانش آموزانی که پیک را در اولین و یا آخرین روز به قول خودشان حل می کردند که صد البته به نظر من در آن حل می شدند !
حل کردن پیک ، شده مصیبت خانواده ها ؛ و زجر بچه ها چون از یک محرک مثبت به سمت محرک منفی سوق داده می شوند خواسته یا ناخواسته ...
معضل دیگر ، مواردی بودند که در پیک ها لحاظ می شدند ؛ سوالات سخت که حتی اندیشمندان هم جواب نداشتند !
پس از عید هم معلم کل پیک ها را جمع و اگر منصف بود بدون روانه کردن به سطل زباله به دانش آموزان برگردانده می شد بدون نتیجه، بدون بازخورد البته این مشکل هم راه حل داشت اهدای جایزه به پیک های خوب و ....... اما آیا پیکی که انتخاب می شد کپی نبود ؟
البته بودند و هستند معلمان بسیاری که تک تک و خط به خط پیک ها را بررسی و بازخورد لازم را به دانش آموزان داده و می دهند .
اما باز هم این راه ها بهترین راه ها نیستند .
چرا که به نظر میرسد ضعف پویایی در پیک ها را از نظر دور داشته ایم چرا که به متقضیات زمان بیک ها پیش نرفته است و درواقع خط مشی مدونی جهت پیک ها نداریم و به همین خاطر است که به انتهای خط رسیده ایم امسال اختیاری و سال بعد ممنوع !
چاره چیست ؟ معلم چه کند ؟
معلم عزیز !
بهتر نیست با تکلیف دادن ، دوباره سیر پیکیسم را از ابتدا آغاز نکنیم ؟
آیا عصر امروز با این همه امکانات مختلف اجازه پیکی اندیشیدن را به ما می دهد ؟
پیکی اندیشیدن چه مشکلاتی را از ما برداشته ؟
چه مشکلاتی را که بر ما ننهاده ؟
مشکل اوقات فراغت 15 روزه بهار را از 3 یا 4 ماهه تابستان بیشتر می بینیم ؟
چرا فکر می کنید که در 15 روز دانش آموزان تان هر آنجه را که آموخته اند فراموش می کنند ؟
به نظر می رسد سوال بالا یک جواب دارد !
آنها آنجه را که شما به آنان آموخته اید فراموش می کنند. درست هم هست ، چون شما آموخته اید و آنان نیاموخته اند .
اگر غیر از این بود و باورتان را عوض فرمایید به این نکته مهم خواهید رسید که ، وقتی که به درستی دانش آموزان چیزی را فرا گرفته و خودشان آموخته اند آموخته هایشان غیر قابل فراموشی است .
چرا به عنوان معلم بیشتر از آنکه به فکر تکلیف دادن باشیم و سرگرم نمودن ، به راه های ابتکاری جدید مطابق با زمان دانش آموزان نمی اندیشیم ؟
خطا رفتن تا به کی تا به کجا ؟
صد هدف آموزش و پرورش را فراموش کرده و به یک هدف چسبیده ایم ؟
شده یکبار آنان را به خاطره نویسی ترغیب کنیم ؟ چند نفر را می شناسید که از محل خاطره نویسی ثروتمند شده اند ؟
شده یک بار به استفاده بهینه از اوقات فراغت رهنمون شان باشیم ؟
شده یکبار و فقط یک بار به اولیای دانش آموز بگوییم بابا ، عزیز ، هم وطن ، آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت تنها نوشتن نیست ؟
به خدا !
فقط نوشتن نیست !
چرا ایام فراغت را با فراغت پر نکنیم ؟
چند تحقیق بدون نوشتن بدون امر کردن به دانش آموز داده ایم تا از سنن عید سنن دید و بازدید و سایر سنت های حسنه ملی و مذهبی مان انجام داده و نتیجه را در کلاس ارائه نمایند ؟
چرا گروهی بودن را در ایام عید نمی آموزیم ؟
چرا هم زیستی را نمی آموزیم ؟
چرا نه گفتن ، نگاه کردن ، نگاه نکردن به برنامه های تلویزیون را به آنان در قالب تکلیف نمی آموزیم ؟
جرا و هزاران چرای دیگر که در این مقال نتوان به آن پرداختن ...
همکار خوبم ، پدر و مادر !
در قرن 21 با این همه امکانات بیاییم امکانات و تکالیف قرن را از معلم و فرزندمان انتظار داشته باشیم .
انتظار ما باعث پویایی جامعه شده و خود جامعه به موقع جایگزین پیک و تکلیف را بر ما عرضه خواهد داشت .
بیاییم :
به معلم و مدرسه بهای بیشتری بدهیم .
چرا شعارمدرسه محوری می دهیم ولی تکلیف برای مدرسه آن هم با اخذوجه از اولیاء تدوین می کنیم...
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
قبلاً ادارات و مناطق آموزش و پرورش جهت اطلاع رسانی بخشنامه ها را در سایت خود قرار می دادند و دسترسی عموم فرهنگیان به آنها آزاد بود ، گویا این عمل و آزادی در دسترسی به اطلاعات و مفاد بخشنامه ها ، تهدیدی بر اهداف مکنون آموزش و پرورش استانها و مناطق بوده است و متاسفانه بدون ارائه هیچ توجیهی و اقناعی ، اخیراً بخشنامه ها از دسترس عموم فرهنگیان مخفی و غیر علنی و مرموز مانده است و فقط مدیران مدارس با مراجعه به پورتال همگام با رموزی ( نام کاربری و رمز عبور ) که در اختیاری انحصاری خود دارند می توانند به آنها رجوع نمایند و از مفاد آنها اطلاع یابند و بقیه معلمان و فرهنگیان ذی نفع از این حق محروم شده اند و صرفاً به واسطه مدیران مدارس به بخشی از بخشنامه ها که مستقیماً به آنها مربوط است، دسترسی یابند. چرا چنین کرده اند ؟؟؟!!!
راه چاره برای این که دانش آموزان در ایام عید فعالیت های آموزشی انجام بدن به نظرم یا همین راهکارهایی است که نویسنده محترم ارائه دادند، یا کاهش تعطیلات.