سيزدهم مهرماه روز جهاني معلم نامگذاري شده است. شعار امسال اين روز از سوي سازمان يونسكو چنين اعلام شده است: ميدان دادن به معلمان، ساختن جوامعي پايدار.
ميدان دادن به معلمان چه مفهومي ميتواند داشته باشد؟
اصولاً ميدان معلمان كدام است و قواعد حضور در اين ميدان چيست؟ اگر بخواهيم اين شعار را در جامعه و فرهنگ ايراني عملياتي كنيم چه نكاتي را بايد محقق گردانيم؟
در اينجا به موارد ذيل اشاره ميكنيم:
1ـ ميدان منزلت و كرامت: نام معلم در فرهنگ ايراني مانند بسياري از ديگر جوامع در هالهاي از منزلت و احترام معنوي در پيچيده است. حق هم همين است. تعليم و تربيت، عبارت است از اثرگذاري بر روي مواد انساني در سمت و سوي كمال بخشي و هدايت. اين مدّعا جز در خور فرد معلم نيست و ذات نايافته از هستي بخش نميتواند جامهاي اين چنين بر تن كند. در فرض قواره بودن اين جامهي فاخر برتن فردي به نام معلم، تكريم و تحقق منزلت در اين شأن عظيم، از وظايف قطعي جامعه است كه بخشي از اين وظيفه در عهدهي دولت و بخش ديگر بر ذمّهي مردم است. اين تكريم قطعاً فراتر از رفتارهاي سمبليك و تشريفاتي است و آيينهاي بزرگداشت بخش اندكي از مقولهي تكريم را پر ميكند. موارد بعدي در تحقق شعار ميدان دادن به معلمان، بخشهايي از عملياتي كردن مقولهي تكريم است.
2ـ توانمندسازي معلمان: يكي از مهمترين مظاهر در منزلت بخشي به معلم، توانمند سازي او در حرفهي خويش است. نظام سنجش و ارزيابي معلمان چه در شروع به كار و چه در حين خدمت معلمي جزو موارد ضروري است. معلم توانمند در دانش مورد تدريس و نيز برخوردار از مهارت در روش تدريس، خود به منزلت معلمي، مكرّم خواهد شد. به اين ترتيب، بورسيههاي تحصيلي از سوي آموزش و پرورش و عمدتاً مرتبط با مراكز آموزش عالي داخل كشور، در اين مقوله موضوعيت مييابند. نيز تجهيز آموزش و پرورش به نظام تربيت معلم ـ از نوع جدي و فراتخصصي ـ بايد به فعاليتهاي فعلي تحت عنوان تربيت معلم اضافه شود. كلاننگري در اين امر اقتضا ميكند كه اولاً رشتههايي خاص با عنوان تربيت معلم ـ آموزشهاي عمومي و آموزشهاي تخصصي ـ در نظام آموزش عالي از نو تعريف و تدوين گردند، ثانياً نحوهي جذب داوطلب در اين رشتهها از بن پايههاي قويتر از نظر رتبه و توان تحصيلي دانشجو مدنظر قرار گيرند. به اين ترتيب، معلمي نه در ردههاي آخر انتخاب شغل، بلكه در رديف بالاتري واقع خواهد شد.
3ـ تشويق خلاقيتها و نوآوريها: مهمترين دستاوردها در صحنهي تدريس و آموزش، محصول كار عملي و حرفهاي معلمان علاقهمند بوده است. تئوريها و نظريههاي آموزش، تا بدانجا ارزشمند هستند كه در صحنهي عمل و كاربري آزموده شده باشند. بيسبب نيست كه امروزه بسياري از مدرسان و به اصطلاح اساتيد در كرسيهاي تدريس دانشگاهي، در برابر معلمان خلاق و عملگرا در صحنهي كلاس و تدريس، معجزهي چنداني رو نميكنند؛ هر چند حرفهاي زيادي براي گفتن داشته باشند. اين به هيچ روي از ارزشنظريهها نميكاهد، بلكه لزوم هم پايي نظر و عمل را با تأكيد مضاعف يادآوري ميكند. امروزه بخش عظيم و بلكه حوزهي منحصر در رشتههاي معلمي و تدريس در دانشگاهها، در حصار ترجمهها و دست اندازهاي لغات و اصطلاحات دست و پا ميزنند. انتقال محفوظات در تئوريهاي تدريس، تقريباً آخرين معجزهي بسياري از مدرسان و كم فايدهترين بهرهها براي دانشجويان است. از اين رو نظام كارآموزي در حين تحصيل و آزمودن نظريات برآمده از پژوهشها و بومي كردن تحقيقات مرتبط با كلاس و درس و دانش آموز ضرورتي انكار ناپذير ميشود. بايد معلمان خلاق را شناسايي كرد و از وجودشان براي پربارتركردن صحنههاي تئوريك در دانشگاهها استفاده نمود. ايجاد نمايشگاههاي دائمي و فصلي براي ارائه محصولات خلاقانهي معلمان چه در بعد سختافزاري و چه نرمافزاري ضروري است.
4ـ حشر و نشر بيشتر معلمان با دانشآموزان، ميدان ديگري است كه شعار مزبور را عملي ميكند. همه ما بيش و كم داراي خاطراتي هستيم كه شيرين ترينهايش به دوراني باز ميگردد كه معلمي مهربان را خارج از كلاس و مدرسه با خود همراه ميديديم. اردوهاي آموزشي و تربيتي بستر بسيار سازنده و خاطرهآفريني است كه ميدان جذب و انجذاب ميان معلم و شاگرد است. باز تعريفي از حشر و نشر معلم و شاگرد خارج از فضاي مدرسه بايد صورت گيرد.
بسياري از تأثيرات تربيتي معلمان بر شاگردان در موقعيتهاي تفريح و تفرج و دوستيهاي سازنده خارج از كلاس درس تحقق مييابد. نظام معلم و شاگردي در فرهنگ ديرينهي تربيتي ما، آن زمان به پربارترين تأثيرات خود نشسته است كه درِ خانهي معلم به روي شاگرد باز بوده است. اين مهم اقتضا ميكند كه فتحباب آشنايي والدين با معلمان به درستي صورت گيرد و پدري معنوي معلمان بر شاگردان محسوس ترافتد.
5ـ مديران مدارس بايد مجريان منويات و طرحهاي سازندهي معلمان باشند و نه فرماندهان پادگاني مدارس. تعامل درست ميان معلم و مدير، از مدير بازوي اجرايي توانمند براي معلم ميسازد و از معلم، نقطهاي درخشاني در كارنامه مديريت مدير. ميدان دادن به معلمان، يعني بازكردن فضاي اظهار نظر و نقد و چالش در محيطي كه خود شورآفرينان صحنه هستند. زين روي، بيش از آن كه يك مدير در جايگاه نماياندن خود به والدين بنشيند، بايد به معلمان روحيه و جرأت مواجههي و حشر و نشر با والدين را بدهد.
جامعهي پايدار در سايه ميدان دادن به معلمان، شعاري است كه بيش از همه بايد معلمان قدرش را بدانند.
روزنامه اطلاعات
نظرات بینندگان
در سطح بالاتر مدیران مناطق و کارشناسان ادارات هستند که غیر مسئولانه و غرض ورزانه با همکاران برخورد میکنند و انگیزه هر خلاقیتی را از معلمان میگیرند.
سیاست زدگی مدیران آموزش و پرورش باعث شده, افراد خلاق پس زده شوند و افراد ناکارآمد را به صرف هم جناحی بودن بر صدر نشانند!