گروه رسانه/
وب سایت رادیو فرانسه می نویسد : ( این جا )
( مدرسه ژاندارک )
تاریخ تاسیس آموزشکدهها و مدارس فرنگی در ایران به قرن نوزدهم و عصر قاجاریه بازمیگردد. فرانسویان که از دیدگاه روشنفکران و فرهیختگان آن عصر به دنبال سیاستهای استعماری در ایران نبودند، با بهرهگیری از عرصههای فرهنگی و آموزشی در تلاش بودند تا در ایران به تسلط سیاسی و اقتصادی دست یابند. بهرغم کارشکنیهای دو ابرقدرت رقیب، روسیه و انگلیس، فرانسویان پیشگامان فعالیت فرهنگی در آن دوران در ایران بودند.
آن گونه که از اسناد تاریخی برمیآید، شکستهای پیاپی ایران در دوران قاجار در جنگ با روسیه، روشنفکران و فرهیختگان این عصر را به تفکر در یافتن دلایل عقبماندگی ایران در شکست از روسیه واداشت. سران قاجار به ویژه عباس میرزا که خود شاهدی بر شکست ایران در برابر روسیه بود، تشویق شدند تا برای جبران این عقبماندگی روی به اروپا آورند اما در مرحله نخست استفاده از علوم و فناوری اروپا به رفع عقبماندگیهای نظامی ایران محدود شد.
تاریخ حضور آموزشکدهها و مدارس فرنگی در ایران به قرن نوزدهم بازمیگردد. مدارسی که تکیه آنها بیشتر بر زبان فرانسه بوده است. در این دوران فرانسویان پیشگامان فعالیت فرهنگی در ایران بودند.
حضور فرانسویان در عرصه فعالیتهای فرهنگی در ایران نه فقط به دلیل انگیزه آنان برای یاری رساندن به فرزندان ایران، بلکه به دلیل ناتوانی آنان در برابر دو ابرقدرت و رقیب سیاسی آنان بود.
البته فعالیتهای فرانسویها در ایران به دور از مشکلات نیز نبود و دولتهای رقیب، روس و انگلیس، که هدفشان تسلط سیاسی و اقتصادی در ایران بود، در این مسیر کارشکنیهای فراوانی کردند.
تا انقلاب مشروطه، مدارس فرانسوی عهدهدار تعالیم فرهنگی و حتی آموزش زبان انگلیسی و روسی در ایران بودند. با این وجود، از دوران محمدشاه، مدارس میسیونرهای آمریکایی در آذربایجان به رقیبان جدی فرانسویان تبدیل شدند. مدارس روسی و آلمانی که بیشتر از دوران مشروطه در ایران در حال برپایی بودند، چندان در کار خود موفق نبودند.
برقراری دوستی میان ایران و فرانسه از راههای فرهنگی، از مهمترین انگیزههای فرانسویان برای ایجاد ارتباطات تجاری و بازرگانی و در نتیجه نفوذ سیاسی در ایران بود. هر چند که چندان هم در برآورده ساختن این آرزوی خود موفق نبودند.
سیاستهای آشکارِ غیراستعماری فرانسویان در ایران یکی از دلایل ایجاد انگیزه در میان جوانان ایرانی و گرایش بیشتر آنان به سوی مدارس فرانسوی بود.
افرادی همچون میرزا آقاخان کرمانی، صادق هدایت، محمدعلی جمالزاده، پروین اعتصامی، نیمایوشیج، ... از جمله شاگردانی بودند که در مدارس فرانسوی در ایران رشد یافتند.
تمایل به زبان و ادبیات فرانسه در میان برخی از خانوادههای ایرانی نه تنها به دلیل باز شدن دریچه فکری فرزندانشان به سوی فرهنگ و تمدن غرب از ورای زبان مولیر بود، بلکه کشور فرانسه نیز با عنوان نمادی از عصر روشنگری و انقلاب کبیر در اذهان مطرح شده بود، امری که در پیدایش و گسترش مدارس فرانسویزبان در ایران و در پی آن در برپایی آموزشکدههایی بر اساس الگوهای مدارس فرانسوی در کشور بیتاثیر نبود.
درقرن نوزدهم میلادی مدارس نوینی در ایران پایهگذاری شد که شامل مدارس دولتی، مدارس خصوصی، مدارس فرنگیان و آموزشکدههایی بودند که با کمک هزینه دولت فرانسه حمایت میشدند. در این مدارس که از دوره قاجار شکل گرفتند، تعالیم بر اساس برنامههای آموزشی با همیاری استادان فرنگی، رسمیت یافت.
دارالفنون، نخستین مدرسه دولتی در ایران بود که برنامههای آمورشی آن بر اساس برنامههای کشورهای اروپایی طرحریزی شد و به کارگیری زبان فرانسه در آن با همیاری استادان فرنگی آغاز شد.
( مدرسه دارلفنون )
در دوره قاجاریه سه نهاد آموزشی-فرهنگی فرانسه به تدریج آموزشهای خود را در ایران نیز گسترش دادند. این سه نهاد عبارت بودند از مدارس میسیونرهای لازاریست، مدارس آلیانس فرانسه و مدارس آلیانس یهود. لازاریستها، جامعه مسیحیان ایران و آلیانس یهود، جامعه یهودیان در ایران را مدنظر داشتند اما آلیانس فرانسه نهادی غیرمذهبی به شمار میرفت.
میسیونرهای لازاریست از دوره محمدشاه قاجار (۱۲۵۰-۱۲۶۴) نهادهای آموزشی-فرهنگی خود را در ایران برپا کردند.
حدود نیم قرن پس از آن مدارس آلیانس فرانسه در ایران پایهگذاری شدند. زمان پایهگذاری مدارس آلیانس یهود به یک دهه پس از حضور مدارس آلیانس فرانسه در ایران باز میگردد.
فعالیت این گروه از نهادهای آموزشی و فرهنگی در ایران به دورانی بازمیگردد که جامعه ایران در عهد قاجار، در حال گذار از سنت به مدرنیته با چالشها و واکنشهای فراوانی مواجه بود، امری که بدون شک بر فعالیت این نهادهای آموزشی نوپا و نوگرا در ایران تاثیرگذار بوده است.
خدمات و فعالیتهای فرهنگی و آموزشی لازاریستها در ایران، نهاد وابسته به کلیسای لازاریست فرانسه، در مقایسه با دو نهاد دیگر، آلیانس فرانسه و آلیانس یهود، گستردهتر بود. با این وجود، دو نهاد فرنگی آلیانس فرانسه و آلیانس یهود، نقش پررنگتری در زمینه زبان و ادبیات فرانسه در ایران ایفا نمودند.
مبلغان لازاریست فرانسوی از دوران سلطنت محمدشاه، سپس دوره ناصرالدین شاه و پس از آن تا آستانه جنگ جهانی اول در ایران فعالیت داشتند.
مدارس فرنگی در ایران
تاسیس مدارس لازاریستها
نخستین مدرسه لازاریستها در ایران در دوره محمدشاه با هزینه شخصی «اوژن بوره»، از پیشگامان لازاریستها در تبریز با ۱۴ شاگرد آغاز به کار کرد. پس از آن شعبههایی از همین مدارس در جلفای اصفهان، ارومیه، نقده، و برخی دیگر از شهرها و روستاهای ایران، به ویژه در نقاط غربی کشور تاسیس شدند.
فعالیت فرهنگی لازاریستها در دوران ناصرالدین شاه، همزمان با تاخت و تازهای عثمانی شتاب گرفت و تا سال ۱۸۷۴ میلادی شمار مدارس لازاریستها در روستاهای آذربایجان غربی به ۱۸ مدرسه پسرانه و ۹ مدرسه دخترانه افزایش یافت.
نخستین مدرسه نوین، از جمله یک مدرسه دخترانه و یک مدرسه پسرانه هم در سال ۱۸۷۵ در اصفهان توسط لازاریستها بنیان نهاده شد.
غالب مدارس و مراکز فرهنگی که توسط لازاریستها در دوران ناصرالدین شاه در ایران تاسیس شدند، به آموزش دانشهای نوین غرب روی آوردند. در این دوران دهها باب مدرسه و مجموعه آموزشی و فرهنگی لازاریستها در نقاط مختلفی از ایران مشغول به فعالیت بودند. در دوران انقلاب مشروطه علاوه بر افزایش تلاشهای لازاریستها، ایرانیان نیز، این مدارس را بیش از پیش مورد استقبال قرار دادند.
مدارس لازاریستها در پایتخت از اهمیت ویژهای برخوردار بودند. در این مدارس، علوم جدید، همچنین زبان و ادبیات فرانسه، آموزش داده میشد.
تاسیس مدرسه سنلوئی در تهران
در حوالی دهه ۶۰ قرن نوزدهم، به تشویق سفیر فرانسه در ایران، کشیشان لازاریست در پی بنیانگذاری مدرسهای در پایتخت برآمدند که بیشتر بر آموزش زبان و ادبیات فرانسه تمرکز داشت.
مدرسه پسرانه لازاریستها، با نام «سنلوئی»، در سال ۱۸۶۲ آغاز به کار کرد. این مدرسه در ابتدا تنها ۱۵ دانشآموز داشت که نیمی از آنان مسلمان بودند. شاگردان این مدرسه در پایان دوره ۵ ساله مدرسه سنلوئی، گواهی ابتدایی مدارس فرانسوی را دریافت میکردند. در برنامه درسی این مدرسه علاوه بر زبان و ادبیات فرانسه، دروس تاریخ و جغرافیا، حساب، سیاق، فارسی، خط و نقاشی گنجانده شده بود.
مدرسه سنلوئی در ابتدا با ظرفیت ۵۰ دانشآموز آغاز به فعالیت نمود اما به تدریج، ظرفیت این مدرسه افزایش یافت.
در سال ۱۹۱۳ دبیرستان سنلوئی برای جذب دانشآموز اعلام آمادگی نمود.
در حوالی سالهای ۱۸۸۰ نیز مدارس دخترانه و پسرانه «سنژوزف»، در محله دروازه قزوین تهران، محله ارمنیان افتتاح شدند. برنامه درسی این مدارس تفاوتی با نظام تدریس در مدرسه سنلوئی نداشت. در این مدارس نیز، دانشآموزان مسلمان در کنار دانشآموزان ارمنی امکان تحصیل داشتند.
مدرسه دخترانه ژاندارک
مدرسه دخترانه ژاندارک در فاصله زمانی اندکی پس از مدرسه سنلوئی توسط کشیشان کاتولیک فرانسوی در تهران تاسیس شد. در برخی از منابع مدرسه ژاندارک همان مدرسه سنژوزف معرفی شده است که بعدها به ژاندارک تغییر نام یافت.
در سال ۱۸۶۵، این مدرسه در ابتدا برای کودکان یتیم تاسیس شد اما سالها بعد این مدرسه به محلی برای آموزش دانشآموزان ارمنی و مسلمان، در مقاطع ابتدایی و دبیرستان تبدیل شد.
در این مدرسه دوزبانه، برنامه درسی فارسی وزارت فرهنگ ایران تدریس میشد اما بعدازظهرها برنامه کامل آموزشی فرانسه، شامل آموزش ریاضی، تاریخ و جغرافیا، دستور زبان و سایر دروس برقرار بود.
مدرسه دخترانه ژاندارک تا سال ۱۹۷۹، اندکی پس از پیروزی انقلاب در ایران، به فعالیت خود ادامه داد.
مدارس آلیانس فرانسه در ایران
مدارس آلیانس فرانسه، که با اهداف غیرمذهبی، از حوالی سال ۱۸۸۹ در ایران، تاسیس شدند، برگ تازهای را در گسترش زبان و فرهنگ فرانسه در ایران گشودند.
نهاد «آلیانس فرانسه» در پاریس، موسوم به «کانون ملی برای ترویج زبان فرانسه» است که در کشورهای مختلفی در جهان شعبه دارد. این نهاد که از سال ۱۸۸۳ در فرانسه تاسیس شد، همچنان به فعالیت خود در جهت آموزش زبان و فرهنگ فرانسه ادامه میدهد. سالانه، شمار زیادی از سراسر جهان برای آموختن زبان فرانسه در شعبه پاریس «آلیانس فرانسه» در پایتخت فرانسه اقامت میگزینند.
آلیانس فرانسه، در شعبات خود، دارای تشکیلاتی از جمله یک کتابخانه، یک مدرسه، یک انجمن یا کمیته بود.
برنامه درسی آلیانس فرانسه در ایران هم بر مبنای برنامه درسی در فرانسه، شامل مواد درسی زبان و ادبیات فرانسه، ریاضیات، تاریخ و جغرافیا، انگلیسی، فیزیک و شیمی همچنین فلسفه بود.
نخستین واحدهای آلیانس فرانسه در تهران و شیراز پایهگذاری شدند. علاوه بر این شعبهها، آلیانس فرانسه در شهرهای دیگری همچون بروجرد، رشت، تبریز، بوشهر و کردستان اقدام به تاسیس شعبه نمود.
مدارس آلیانس یهود
مدارس آلیانس یهود (اتحاد جهانی یهود) که نخستین بار در پاریس در سال ۱۸۴۰ تشکیل شد به تدریج در ایران نیز شکل گرفته و به ترویج زبان فرانسه پرداخت.
آلیانس یهود که وفادار به دستآوردهای انقلاب کبیر فرانسه بودند، اصل آزادی بیان و حقوق یهودیان را به رسمیت شناخته بود و با هدف حمایت فرهنگی و اقتصادی از یهودیان در سراسر جهان فعالیت میکرد.
در پی نخستین سفر ناصرالدین شاه به پاریس مقدمات تاسیس شعبه آلیانس یهود در ایران فراهم شد اما تاسیس نخستین مدارس پسرانه و دخترانه آلیانس یهود پس از ۲۰ سال انجام شد.
آلیانس یهود در شهرهای همدان، اصفهان، شیراز کرمانشاه و صحنه کردستان اقدام به تاسیس شعبه نمود. همچنین شعبات کوچکتری هم در شهرهای تویسرکان، رشت، کاشان، گلپایگان، نهاوند و یزد توسط آلیانس یهود بر پا شد.
از جمله دلایل مهم استقبال مسلمانان از ثبتنام فرزندان خود در مدارس آلیانس یهود، عدم اجازه تبلیغ دینی در آئین یهود بود.
برنامه درسی آلیانس یهود، همانند دروس آلیانس فرانسه، تنظیم شده بود و آموزشهای مذهبی دانشآموزان مسلمان و یهودی بطور جداگانه برگزار میشد.
مدارس نوین دولتی و آموزش زبان فرانسه در ایران
دارالفنون، که به ابتکار امیرکبیر در زمان ناصرالدین شاه برای آموزش علوم و فنون جدید در تهران تاسیس شد، نخستین مدرسه دولتی در ایران بود که آموزش دروس را به سبک مدارس اروپایی و به زبان فرانسه آغاز کرد.
از دارالفنون به عنوان نخستین دانشگاه در تاریخ مدرن ایران نام میبرند.
از جمله دیگر مدارس دیگر در ایران که در شمار مدارس فرنگیان محسوب نمیشوند اما پیشگام در آموزش به شیوه نوین بودند، میتوان از مدارس ارفعالدوله و رشدیه در تهران و مدرسه شوکتیه در بیرجند نام برد.
مدرسه فرانکوپرسان هم در سال ۱۹۰۸ میلادی توسط ریشارخان فرانسوی ملقب به مودبالملک برای دختران تاسیس شد، در حوالی سالهای ۱۹۳۱ به «میسیون لاسیک فرانسه» و در سال ۱۹۳۴ به دبیرستان (لیسه) رازی تغییر نام داد.
با تشکیل کودکستان و دبستان پسرانه، و مدارس راهنمایی و دبیرستان در کنار دبستان دخترانه رازی، مجتمع مدارس رازی تشکیل شد که توسط ژنرال دوگل افتتاح شد.
با وجود سیاستهای دو کشور ایران و فرانسه مبنی بر همکاریهای آموزشی و زبانی، در دهههای پس از انقلاب اسلامی، مدرسه فرانسوی تهران، تنها موسسه ای است که زیر نظر آژانس آموزش زبان فرانسه در خارج در حال فعالیت است.
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.