دکتر «جیل بایدن» به کاخ سفید رفت و بانوی اول آمریکا شد. او پیش از این هم در زمان ریاست جمهوری باراک اوباما، هشت سال بانوی دوم آمریکا بود و کاخ سفید نشینی برای او نمی تواند خیلی جذاب باشد. «جیل» که معلم زبان و ادبیات انگلیسی در مدارس دولتی آمریکاست، دکترای علوم آموزشی دارد. او نخستین بانوی اولی خواهد بود که مدرک دکترا داشته و شغل دائم بیرون کاخ سفید خواهد داشت. کاخ سفید پس از یک دوره چهارساله که بانوی اول آن کمتر در نقش یک کنشگر اجتماعی نمود بیرونی داشت نیازمند یک بازنگری و خوانش جدید از فعالیت های بانوی اول خواهد بود. آنچه که طی چهارسال در رسانه های اجتماعی از ملانیا ترامپ دیده شد، زنی زیبا، قد بلند و خوش استایل، خوش لباس، با سابقه مدلینگ، که مجسمه زیبایی برای همراهی مردی بود که با ثروت و قدرت خود توانسته بود او را تصاحب کند. زنی که زیر سلطه مردی مستبد فرصتی برای رشد و بالندگی پیدا نکرد و تنها لباس های limited edition برندهای سرشناس جهان رنگ و لعابی بر زندگی تحمیلی او می زد. میشل اوباما بانوی اول سابق آمریکا در کتاب خاطرات خود از علاقه وافر جیل بایدن به تدریس حتی در طول سفرهای سیاسی و انتخاباتی گفته است.
اگر از منظری دیگر به زندگی ملانیا ترامپ نگاه کنیم شاید به این نتیجه برسیم که او متعلق به دنیایی که چهار سال در آن عمرش را تلف کرد نبود و رسانه ها هم بارها با گزارش های ضد و نقیض اعلام کردند که شاید او در نهایت امپراتوری ترامپ را ترک کند. اتفاقی که بعید به نظر می رسد.
اما جیل بایدن یک متخصص علوم تربیتی پرشور است که حتی زمانی که همسرش معاون رئیس جمهور باراک اوباما بود، دست از حرفه خود نکشید.
«جیل تریسی جاکوب بایدن» سال ۱۹۷۷ با جو بایدن ازدواج کرد. او قبل از اینکه با بایدن ازدواج کند یک بار دیگر ازدواج کرده بود که مدت زندگی مشترکش چهار سال به طول انجامید. جیل می گوید: «من به گونهای مادر شدم که هیچ وقت انتظارش را نداشتم.» او این سخنان را در سخنرانی تحسینبرانگیز خود در کنگره حزب دموکرات به مناسبت کاندیداتوری جو بایدن ایراد کرد: «من عاشق یک مرد و دو پسری شدم که در برابر آواری از یک فقدان باورنکردنی ایستاده بودند.»
او مادر «هانتر» و «بو» دو پسری شد که تراژدی مرگ مادر و خواهر ۱۳ ماهه شان را در حافظه ضبط کرده بودند. زمانی که جیل با بایدن وصلت کرد، نقش نامادری به خود نگرفت. یک نامادری از جنس «خانم تناردیه» با رذالت آشکار و یا نامادری «سیندرلا» با رذالت پنهان و مهربانی های مرگبار. او مثل یک فاتح به زندگی بایدن وارد نشد و به فرزندانش به چشم غنائم جنگی نگاه نکرد که حالا در تسخیر او هستند.
وقتی «بو» پسر بزرگ بایدن پنج سال قبل درگذشت جیل بایدن هم همراه همسرش فرو ریخت ولی بار دیگر تلاش کرد تا بایدن سیاستمدار را به زندگی برگرداند. آنها یک دختر ۳۸ ساله هم دارند که کاملا از انتظار دور است و با دنیای سیاست فاصله دارد. همان اخلاقی که مادرش داشت ولی در همراهی همسرش به خوبی می دانست که چگونه باید رفتار کند.
میشل اوباما بانوی اول سابق آمریکا در کتاب خاطرات خود از علاقه وافر جیل بایدن به تدریس حتی در طول سفرهای سیاسی و انتخاباتی گفته است. به گفته میشل اوباما، جیل حتی فرصت نشستن و سفر با هواپیمای اختصاصی رییس جمهوری آمریکا را برای تصحیح برگههای امتحانی دانشآموزان مغتنم میداند و در جشن پیروزی باراک اوباما در انتخابات سال ۲۰۰۸ لباس مهمانی شبانه خود را در دستشویی مدرسه پوشیده و به مراسم جشن رفته بود.
حالا با تغییر مناسبات سیاسی در آمریکا و شکافی که میراث ترامپ است و از سوی دیگر با انتخاب زنان هم به عنوان معاون رییس جمهور و هم اعضای کابینه، به نظر می رسد بانوی اول آمریکا باید بیش از این دیده شود و هم باید تلاش کند تا متفاوت تر از ملانیا ترامپ به چشم بیاید. اتفاقی که برای جیل بایدن خیلی سخت نیست و او سالهاست که همین کار را می کند.
کانال مطالبات زنان
نظرات بینندگان
باید به خاطر همسر و موقعیت شغلی
یا خانوادگی او ، از آرزوها و آمال خود
دست برندارند. این اقتدار مستبدانه مردان در کشور ما تا حدی قوت دارد که حتی زنان پس از ازدواج با داشتن مدارک ارشد و دکتری ، به خانه نشینی تسلیم می شوند. حال با اختیار و یا اجبار.
بجز تحسین این بانوی اول و وفاداری و عشق او به شغل معلمی ، تفسیر دیگری
نمی توان داشت. احسنت که برایم یادآور شد قبل از زن بودن ، انسانی آزاد هستم .
همه ما به خوبی می دانیم که در چه شرایط پیش و پا افتاده ای ، از خود بیخود می شویم؟
برای یک پست الکی و یا ورود به یک اتاق هتل و یا هنگام خرید اتومبیل و خانه و......
اما نمونه های این یادداشت ها را من فراغربزدگی می خوانم.
باد کردن پاپتی که به میانجی دم و دستگاه ایدیولوژیک
بازار آزاد داخلی-خارجی گاهی در قامت کیم کارداشیان و گاهی
هم به شکل جبل بایدن استحاله می گردد و نهایتاً هدف آن
بازتولید سوژه ی بازار آزاد است ، حداقل بنده را به عنوان یک
آموزگار نمی فریبد. چند سده پیش فیلسوفی غربی چون
ماکیاولی، دست تمامی سیاست بازان را رو کرد و پس از آن
بسیاری دیگر از اندیشمندان، ستون این خیمه شب بازی ها
و چشم بندی های قدرت را به لرزه درآوردند.
برای شخص بنده ، آقا یا خانم معلمی سوژه ی الهام بخش است که با کمترین دستمزد و در دورافتادهترین مناطق میهن که گاهی
منجر به خاتمه حیات وی می گردد ، مشغول کار است.
شاید چون زن نیستید متوجه اهمیت
موضوع نیستید . بالاخره یک مرد ایرانی هستید و با لفاظی نمی توانید
خبط مطلب کنید. قدری واقع بین باشید و با ذره بین بدبینی ، با شک
برخورد ننمایید.
سرمایه داری هم باشید حق ندارید همه
چیز را حتی تدریس یک زن را نوعی عرضه کالا معرفی کنید.
حرفی مفت هست. در دوران جلال آل احمد شاید ، بحث واقعیت داشت اما امروز خیر. حتی درصد آن کم نیز هست. معیار، دور و بر خود را بیشتر و با دقت نگاهی بیندازید.
اگر چنین زنی در ایران هست شما شرق زده اش کنید و مثال ایرانی بیاورید.
زنان ما به بهانه همسر دکتر و استاندار و وزیر شدن ، خانم دکتر و خانم مهندس خوانده می شوند. لذت هم
می برند و اعتراض هم نمی کنند. برعکس در محافل رسمی و خودمانی انتظار تعظیم و تکریم از سوی حضار را هم دارند.
بنده با همان تفکر به زعم شما آشفته ، سمپات «خانم معلم» خریدخدمات آموزشی و گمنام هستم و شما هم سمپات جیل بایدن باش. بنده تحلیل خودم را براساس متون اندیشمندان
جامعه شناسی، روانکاوی ، رسانه و ... بیان کردم. اگر مطالعه
کنید ، می بینید که نظریه جدیدی تبیین نکردم. در این هم که
جنسیت زن ندارم ، مطمینم. ولی اگر هم بودم باز سمپاتی به
جیل بایدن یا جو بایدن نداشتم .
شما از کجا کشف کردید که بنده له یا علیه سرمایه داری هستم؟
اکثر قریب به اتفاق علمای علوم اجتماعی زیر بنای هر جامعه ای
را فرهنگ ، سیاست و اقتصاد می دانند. به نظر شما کدام نظام
سیاسی ، اقتصادی یا فرهنگی کارآمدتر است؟
آیا رژیم ایالات متحده یک رژیم انسان دوست است؟
آیا فرهنگ یا سیاست جهانی را ارتقا داده؟
با تحریم چه دماری از روزگار ما درآورد ؟
پروپاگاندایی مثل جیل بایدن هم ادامه همه سیاست های
نواستعماری است.
بنده دقیقاً ۱۸۰ درجه با نظر شما مخالفم!
وقتی اکثر قریب به اتفاق سلبریتی ها و الیت جامعه هر شب
خواب خوش کانادا و ینگه دنیا را دیده و برای کسب پاسپورت
آن طرف آبی تشریف می برند و وضع حمل می کنند در کانادا و ... و اینکه مجلس قانونی را در دستور کار دارد که از نامزدی افراد دو تابعیتی در انتخابات جلوگیری کند، چه می توان گفت؟
شما هر ترمی را که وضع کنید من از این به بعد آن ترم را به
جای غربزدگی با کار می برم!
در ثانی پروپاگاندا یعنی گروه فشار،
چه ربطی به خانم بایدن دارد؟
ثالثا حضرتعالی از قول اندیشمندان علوم اجتماعی یا روانشناسی یا رسانه
نمی توانید تفسیر به رای نمایید.
گفته های تان پراکنده ونامربوط است
و گویای واقعیت یا نظریه ای نیست.
بازی با واژگان نشانگر با معلومات
یا روشنفکر هیچکس نیست.
در ضمن بنده حتی به عکس خانم بایدن دقیق نگاه نکرده ام چه رسد به احساس سمپات نسبت به ایشان.
اما کار ایشان ستودنی است. باید قدرت فهمیدن داشت و تعصب به خرج نداد. برای بنده نفس عمل ایشان ارزشمند است، آمریکایی یا زن رئیس جمهور بودن خیر.
بالا نظرم را در دو کامنت متواتر درج
کرده ام.
هستند که خوشی زیر دلشان را زده.
و معرّف همه مردم ایران نیستند.
به من چه ربطی دارد مثلا رامبد جوان
می رود کانادا ؟
الان شما غرب زده اید؟ من که نیستم،
اما هر چیز خوبی که دارند را تحسین
می کنم و حسرت می خورم. غرب فقط آمریکا و کانادا نیست، کشورهای اروپایی هم هست و من به فرهنگ و دموکراسی و انسانیت آنان چون مردم سوئد و سوئیس و دانمارک و فنلاند
احترام قائل هستم اما هرگز خود را غرب زده احساس نکرده ام چون مسخ
نشده ام یا الینه نیستم . فقط از شعور
و روابط انسانی خوشم می آید.
بعد از آن چگونه بوسیله این شان ومتزلت از خجالت فامیل همسر وبعد فامیل خود بر آید ودر اخر شغلش
به خاطر این نظر لطفا مرا قضاوت نکنید.
در تربیت معلم اساتید انقلابی خانم داشتم ولی متاسفانه بیشتر انها در حوزه های بین الملل کار میکنند و کارهای فرهنگی وتربیتی را رها کردند.
مدیر خانم مدرسه و اداره را می بینم که چگونه بهمقام خود میبالند گویا به دنیا حکومت میکنند.
البته همه نه ولی بیشتر آنها.
فعلا بانوی ایرانی فاصله زیاد دارد تا خود را با دنیا پیشرفته امروز و یا دنیای صدر اسلام با شخصیتهایی چون حصرت خدیجه س مقایسه کند
غرق شدن خانواده روستایی که با قایق
قصد رفتن به اروپا را داشتند ، فراموش کرده اید؟
جماعت از روی بیزاری از شرایط به
دامن اروپا و آمریکا متوسل شده اند.
این به نوعی مهاجرت اجباری است چون هر انسانی قصد دارد زندگی
توام با آسایش داشته باشد.