موضوع انتخابات به ویژه انتخابات مجلس که هر 4 سال یک بار در جامعه ما مطرح می شود دارای ابعاد گوناگون و مهمی است .
نقش فرهنگیان و معلمان در این انتخابات از جهات مختلف مهم و راهبردی است ضمن آن که آنان غالبا به عنوان عوامل اجرایی و نظارتی نقش اصلی را دارند و این حضور در " سلامت انتخابات " مهم است از آن جهت که معلمان در مقایسه با سایر گروه ها و اقشار " گروه مرجع " هستند و سلامت نفس و صداقت آنان قابل چشم پوشی نیست .
" انتخابات " یک فرصت مهم و طلایی برای طرح مطالبات در سطوح مختلف ازسوی جامعه فرهنگیان و معلمان و نیز ارائه برنامه و راه کار به کاندیداها برای توجه بیشتر و اساسی تر به مشکلات این دستگاه بزرگ و مولد است .
فرآیند تغییر سه مرحله دارد :
1- پیش از تغییر 2- اعمال تغییر اصلی 3- تثبیت تغییر .
از نظر نگارنده ، ما هنوز در مرحله اول قرار داریم .
هنوز باورها و نگرش ها نسبت به مقوله آموزش و پرورش دست نخورده و تابع همان معادلات قدیمی و حتی سنتی است .
در این میان نقش فعالان تشکل ها و نخبگان بسیار مهم و استراتژیک است .
نقش آنان در مرحله اول می تواند در قالب " گفتمان سازی " و " فرهنگ سازی " تعریف شود .
البته تاکنون گام هایی برای این مرحله طی شده است اما کافی نبوده است .
این که چرا به انتخابات به عنوان " فصل طرح مطالبات " و " فرآیند تکمیل مطالبه محوری " نگریسته نمی شود دلایلی دارد .
مهم ترین دلیل برای این مساله به ایفای نامناسب ، ناقص و جهت دار نقش این گروه یعنی فعالان تشکل ها و نخبگان باز می گردد .
عدم ایفای کارکرد منطقی و کارساز نسبت به موضوع انتخابات موجب شده است تا فرهنگیان و معلمان بعضا این موضوع را جدی نگیرند و به غیر از تعدادی که احتمالا خود کاندیدا هستند با این موضوع درگیر نشوند .
در برخورد با موضوع انتخابات و در حوزه تشکل ها با دو رویکرد اصلی مواجه هستیم .
رویکرد اول ، رویکرد حداقلی و یا سلبی است .
موافقان این رویکرد به این دلیل که انتخابات یک کنش سیاسی و یا هم نوایی با وضعیت موجود است است و ذهن جامعه و فرهنگیان را احتمالا نسبت به آنان بدبین کرده و آنان را " فرصت طلب " جلوه می دهد ؛ سعی در پاک کردن صورت مساله و یا نادیده گرفتن آن را دارند .
لازم به ذکر است که فعالان این تشکل تفسیر خاصی از صنف و کنش صنفی دارند و هنوز مرز میان " صنف " و " سیاست " را به درستی تعریف و یا تبیین نکرده اند ضمن آن که تضاد و تناقض همواره میان گفتار و عمل در میان آنان مشاهده می شود .
برای این موضوع کافی است به بیانیه کانون صنفی معلمان ایران ( تهران ) در این زمینه توجه شود :
" بنا بر مصوبه رسمی کانون در جلسه رسمی روز سهشنبه به تاریخ 22 دی94 ، کانون صنفی معلمان ایران اعلام مینماید از این تاریخ تا پایان انتخابات پیش رو(7 اسفند 94) ، این تشکل صنفی با احزاب و تشکل های سیاسی یا سیاسی-صنفی دیدار تشکیلاتی نخواهد داشت و حضور و موضعگیری احتمالی هر یک از اعضای هیئتمدیره کانون در نشستهای سیاسی و انتخاباتی خارج از وجهه تشکیلاتی و شخصی تلقی میگردد. این مصوبه در راستای تأکید بر استقلال و ماهیت صنفی این تشکل و بر مبنای اساسنامه کانون صنفی معلمان است که هرگونه حضور تشکیلاتی در عرصه انتخابات را بصورت نفیای و اثباتی منع میکند.
بدیهی است از این تاریخ به بعد انتشار هرگونه خبر پیرامون دیدارهای اعضای هیئتمدیره کانون صنفی معلمان ایران فقط در چارچوب کمیته اطلاعرسانی این تشکل قابلقبول است لذا انتشار هر خبر توسط هر رسانه که در تضاد با این اطلاعیه باشد از منظر این تشکل سو استفاده از نام و اعتبار کانون جهت مقاصد سیاسی و انتخاباتی است. "
اساسنامه کانون صنفی معلمان بر غیرسیاسی بودن این تشکل تاکید دارد اما آیا بیان چالش های آموزش و پرورش ، طرح مطالبات معلمان ، ارائه برنامه و راه کار به کاندیداها و حتی گفت گو با آنان دراین زمینه وحتی طرح موضوع و مساله در حوزه عمومی در تضاد با اساسنامه این تشکل صنفی است ؟
باید به این پرسش اساسی پاسخ داده شود که چرا کانون های صنفی خود و دیگران را از این فرصت محروم می کنند ؟
شیرزاد عبداللهی یکی از اعضای موسس کانون صنفی معلمان در پاسخ به این سوال سخن معلم که چرا کانون های صنفی خود و دیگران را از این فرصت انتخابات برای طرح مطالبات معلمان محروم می کنند می گوید:
طبق ماده 1 اساسنامه" کانون صنفی معلمان ایران انجمنی است:(صنفی، علمی، یا صنفی تخصصی) غیر سیاسی و غیر انتفاعی ". اما انتخابات مهم ترین اتفاق سیاسی است. موضع من این بوده و هست که ائتلاف با احزاب سیاسی و معرفی کاندیدا با رویه صنفی کانون سازگار نیست زیرا معلمان در امور صنفی می توانند بدون اختلاف با هم متحد شوند اما در امور سیاسی متفرقند.
شیرزاد عبداللهی در پاسخ به این پرسش که آیا در اساسنامه کانون از انتخابات نام برده شده است و آیا بیان مطالبات ، انتظارات و حتی ارائه برنامه به نامزدهای مجلس در مورد آموزش و پرورش خلاف اساسنامه است می گوید: "در مورد شرکت در انتخابات مشخصا در اساسنامه چیزی گفته نشده است . در سال 86 برخی از اعضای هیات مدیره کانون به عنوان کاندیدا ثبت نام کردند و از یک لیست سه نفره هم حمایت کردند.
آن زمان گفته می شد که 6 عضو هیات مدیره به اعتبار شخصیت حقیقی خود کاندیدا شده اند اما این مساله باعث اختلاف و حتی انشعاب در کانون شد. البته کانون مطالبه محور است و می تواند از فضای انتخابات برای طرح مطالبات خود استفاده کند .
از نظر من ممنوعیت اساسنامه فقط شامل حضور در ائتلاف سیاسی و معرفی کاندیدا و حضور اعضای هیات مدیره به عنوان کاندیدا می شود. .
وی افزود : البته این را هم باید اضافه کرد که کانون نباید معلمان را ترغیب و تشویق به عدم حضور در انتخابات و به نوعی تحریم انتخابات کند زیرا همان گونه که دادن لیست انتخاباتی و ائتلاف با احزاب یک فعالیت سیاسی است ، تبلیغ علیه شرکت در انتخابات و بیان سخنانی که بوی تحریم بدهد هم نوعی فعالیت سیاسی است و با فلسفه کار صنفی ناسازگار است.
در برابر این رویکرد حداقلی و یا " نفی و نادیده گرفتن موضوع " ، با یک رویکرد حداکثری از سوی برخی تشکل ها مواجه هستیم .
تقریبا غیر از کانون صنفی معلمان ، سایر تشکل های فرهنگیان با درجاتی در این طیف قرار می گیرند .
این تشکل ها غالبا با مطالبات فرهنگیان و معلمان " به روز " نیستند و یا برای آنان طرح و برنامه ای ندارند .
بسیاری از این تشکل ها در برابر موضوعات مهم و چالش برانگیز آموزش و پرورش و معلمان منفعل هستند و یا حداقل موضعی در برابر آن اتخاذ نمی کنند .
( مصادیق و مثال های این رویکرد قبلا و به تفصیل بیان شده است .
در آخرین مورد که به مراسم " عروسک سوزی در یک مدرسه ابتدایی دخترانه " بر می گشت ؛ هیچ یک از تشکل های معلمان و حتی کانون صنفی معلمان موضعی نداشته و سکوت اختیار کردند و این در حالی بود که این موضوع انعکاسی فراگیر در رسانه ها داشت و علاوه بر آن بحث « خشونت در مدارس » مهم بوده و باید برای آن تدبیری اندیشیده شود )
نشست های پی در پی ، معرفی کاندیدا ( مستقیم و غیر مستقیم ) ،ائتلاف با گروه ها و احزاب سیاسی ، صدور بیانیه ها و... بخشی از فعالیت این تشکل های معلمی را تشکیل می دهد .
اتخاذ این رویکرد با ویژگی های مذکور موجب شده است تا افکار عمومی فرهنگیان و معلمان ذهنیتی منفی نسبت به آنان پیدا کنند .
آنان بعضا فعالیت غالب این تشکل ها را فقط در موسم انتخابات می بینند و همین عامل موجب شده است که بحران اعتماد در این جامعه عمیق تر و وسیع تر شده و معلمان به سوی تشکل ها و عضویت و فعالیت در آن رغبتی پیدا نکنند .
( حتی برخی از این تشکل ها در سایه نبود افراد تاثیرگذار در سایر تشکل ها مدیریت ارتباط با جریان های سیاسی را در پیش گرفته و به نام همه آنان و به کام خویش قصد قرار دادن افراد مورد نظر را در فهرست های آینده دارند .
اشتباه استراتژیکی که این تشکل و در زمان انتخاب روحانی به ریاست جمهوری و بحث های انتخاب وزیر آموزش و پرورش انجام داد و البته به نام همه تشکل ها ثبت شد )
در انتخابات اخیر شورایاری ها نیز با آن که تعداد کاندیداها به ویژه معلمی نسبت به دوره های قبل به طور بی سابقه ای افزایش یافته بود متاسفانه و تقریبا هیچ یک از تشکل های معلمی در آن نقشی نداشتند و در برابر مشارکت فرهنگیان و معلمان رویه سکوت را در پیش گرفتند .
« گروه سخن معلم » در آن ایام براین باور بود که مشارکت نظام یافته و مستمر فرهنگیان و معلمان در شورایاری ها ضمن تمرین مدیریت و کار جمعی می تواند در تامین مطالبات آنان نیز نقش مهمی داشته باشد و به عنوان یک تجربه در مدیریت شهری و نیز مراکز قانون گذاری مورد استفاده قرار گیرد .
کوتاه سخن این که :
بسیاری ازمشکلات و حتی مطالبات بر زمین مانده فرهنگیان و معلمان به کارکرد مجلس در دو بعد " تقنین و نظارت " باز می گردد و معلمان نمی توانند و نباید در مقابل این واقعه مهم بی تفاوت و یا منفعل باشند .
ایده تشکیل « فراکسیون صنفی معلمان » در مجلس آینده باید به یک گفتمان غالب تبدیل شود .
" مطالبه محوری " و ارائه " سرفصل های مهم " در مطالبات همراه با راه کار و کار کارشناسی باید در دستور کار تشکل ها قرار گیرد .
رویکرد حداقلی موجب انفعال و در حاشیه قرار گرفتن در صحنه و حذف از معادلات خواهد گردید .
رویکرد حداکثری نیز بدون توجه به بایسته ها و پیش زمینه ها و احتمالا سهم خواهی موجب افتراق و انشقاق بیشتر میان تشکل ها و بدنه معلمان خواهد گردید .
انتخابات را به عنوان یک فرصت بی بدیل برای طرح آموزش به عنوان توسعه پایدار در حوزه عمومی بدانیم و عمل کنیم .
کنار کشیدن ، قهر کردن و اتخاذ رویکرد سلبی به هر بهانه و با هر انگیزه و یا توجیهی ، فرهنگیان و معلمان را از این فرصت راهبردی محروم و آن ها مجبور خواهند بود مانند گذشته مطالبات خود را احتمالا با بالاترین هزینه و در کف خیابان ها بدون آن که چشم انداز روشن و قابل دفاعی برای آن متصور باشد جست و جو کنند .
نظرات بینندگان