تغییرات اخیر در وزارت آموزش و پرورش و برخی بخش های ستادی واکنش های مختلفی را در میان معلمان ایجاد کرده است .
چندی پیش و به صورت غیرمنتظره مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی با دفتر وزارتی ادغام شد و واحد جدیدی به نام " مرکز امور هماهنگی، ارتباطات و حوزه وزارتی آموزش و پرورش " تاسیس شد .
مدیریت این مرکز بر عهده فردی غیرآموزش و پرورشی به نام " امیرعلی نعمت اللهی " گذاشته شده است .
آقای نعمت الهی در یک گفت و گوی تلگرامی کارها و فعالیتهای ستادی را به دو بخش تخصصی و مدیریتی تقسیم کرده است .
ایشان تصریحا بیان کرده که سمت های تخصصی به افراد کارآزموده آموزش و پرورش سپرده شود و تلویحا اشاره کرده که پست های مدیریتی این وزارتخانه به ماها(یعنی نعمت الهی ها) که از بیرون آمده ایم واگذار شود. آیا وزیر محترم کمر به نابودی تدبیر و امید در خانواده آموزش و پرورش بسته است ؟
جهت اطلاع این جناب قائم مقام!
بیان کنم همان طور که نیروهای کارآزموده برای پست های تخصصی داریم. به صورت بدیهی نیروهای مدیر هم کم نداریم و همان طور که جناب حقوقدان به صورت غیر مستقیم اشاره کرده که در حوزه تخصصی این وزارتخانه حرفی برای گفتن ندارند ، در حوزه مدیریتی هم انسان های باهوش ، توانمند و متواضع زیادی در این وزارتخانه پهن پیکر پیدا می شود که نیازی نباشد امثال جناب نعمت الهی به زحمت بیافتند که ماها را مدیریت کنند.
از طرف دیگر ایشان کاملا از موضع یک فرد حقوقی و قضایی با مطالب و کامنت های نوشته شده توسط همکاران برخورد می کرد و برخی نوشته های همکاران منتقد را با برچسب اینکه این " اتهام است "پاسخ می داد.
یعنی در ذهن و ادبیات ایشان همه چیز را با خط کش مقررات و قانون خواهیم شنید.آن هم قانون مدنظر ایشان و بعدها احتمالا در برخورد با نقدها و منتقدان تندتر ، شاهد الفاظ و اصطلاحاتی از این نوع خواهیم بود که :
" این ادعای شما قابل پیگرد است ."
روحیه مدیریتی روحیه ای همراه با سعه صدر می خواهد و فرد مدیر باید انتظار همه جور نقد و اعتراضی را داشته باشد نه اینکه تا کمترین فشاری را احساس کرد و یا نقد تندی را از معلمی شنید بلافاصله شمشیر قانون و حقوق و پیگیری و برخورد امنیتی را بیرون بکشد و بخواهد احیانا فرهنگ امنیتی را فربه تر کند .
در زمان وزارت فانی و دانش آشتیانی اگر چه در معیشت کار خاصی نشد اما حداقل دل مان خوش بود که می توانستیم به راحتی انتقاد کنیم بدون آن که واهمه ای از برخوردهای قضایی و امنیتی داشته باشیم .
این بود آن شعارهایی که آقای روحانی می داد و دائما به جامعه می گفت :
" ما به عقب باز نمی گردیم " !
آیا رئیس جمهور محترم حداقل نمی تواند از زیرمجموعه مدیریتی و کارگزاران خویش بخواهد تا حداقل برای تظاهر هم به " منشور حقوق شهروندی " احترام گذاشته و به آن تمکین کنند ؟
واقعا وزیر آموزش و پرورش در برابر معلمان از چه چیزی می تواند دفاع کند ؟
انتصاب افرادی چون علی اللهیار ترکمن ، امیرعلی نعمت اللهی ، حجت الاسلام علی ذو علم و... با کدامین مانیفست های مدیریتی و عضو کابینه تدبیر و امید بودن سنخیت و تجانسی دارد ؟
شکایت از رسانه های مستقلی مانند صدای معلم را چگونه برای خودمان حل و فصل کنیم ؟
آیا وزیر محترم کمر به نابودی تدبیر و امید در خانواده آموزش و پرورش بسته است ؟
به نظر من آقای نعمت الهی همان طور که خودش هم بیان کرد نه تنها در حوزه های تخصصی این وزارتخانه توانمندی ندارد بلکه در حوزه مدیریتی هم فاقد معیارهای پختگی یک مدیر ارشد متواضع است.
ایشان بهتر بود به همان کار وکالت خود می پرداخت و حیثیت خود را در عرصه آموزش و پرورش به محک نمی گذاشت .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان