در سخنان وزیر آموزش و پرورش، سید محمد بطحایی بارها شنیده ام که از مخاطبانش سوال می کند آخرین کتابی که خوانده اید چه بوده است و معمولا با جمعیتی روبه رو می شود که با سکوت خود عملا می گویند کتابی نخوانده ایم و سپس وزیر ابراز گلایه می کند که اگر بخواهیم مدرسه را به کانون های فرهنگی در محله ها تبدیل کنیم و یا آموزش و پرورش را به اولویت اول جامعه تبدیل کنیم باید معلمانی داشته باشیم که یک سر و گردن از جامعه خود بالاتر باشند به طوری که این شاخص بودن دولت و جامعه را وادار سازد تا آموزش و پرورش را به اولویت اول کشور قرار دهد. آنها را تنها نگذاریم و از این افراد با علم اینکه همه معلم هستیم و دسترسی بسیار کمی به بسیاری از امکانات داریم حمایت کنیم و حداقل با انتشار یادداشت هایی مانع بروز چنین شکایت هایی شویم و یا از ادامه پرونده شاکی را به روش های مختلف منصرف کنیم و با پاسخگو کردن مدیران آموزش و پرورش آنها را وارد این مسایل کرده تا این مشکلات را در داخل مجموعه حل کنند
چند وقتی است برای همکاران و دوستان معلم و فرهنگی ام مشکلات مختلفی به وجود می آید که همه این مشکلات به دلیل فعالیت های فوق برنامه ای است که در فضای آموزش و پرورش انجام می دهند و یا به دلیل نگاه متفاوت تر آن ها نسبت به سایر فرهنگیان به آموزش و پرورش است و اتفاقا این ها جز همان افرادی هستند که وزیر آموزش و پرورش به دنبال آنها می گردد و سعی می کند سایر معلمان را نیز به چنین راه و روشی متمایل سازد.
اما می بینیم راهی که وزیر آموزش و پرورش به درست به سایر فرهنگیان نشان می دهد راه چندان بی خطری نیست و مشکلاتی برای افراد به وجود می آورد. معلمانی که مثل همه ما در جامعه فقط معلم هستند و به هیچ دستگاه و ارگان دیگری وابسته نیستند که در این مواقع از آنها حمایت کند و یا با واسطه مشکلات آنها را حل کند.
یکی از موارد اخیر شکایتی است که یک روحانی موسس مدرسه قرآن و عترت از علی پورسلیمان مدیر صدای معلم انجام داده است و وی را به دلیل انتشار نامه ای از معلمان شهر بناب با عنوان :
" اعتراض فرهنگیان شهرستان بناب نسبت به دخالت افراد و نهادهای غیرمسئول و غیرپاسخ گو " نسبت به انجام برخی تصمیم ها و برخی واگذاری ها شکایت کرده اند و به همین دلیل باید علی پور سلیمان باید به دادگاه برود و پاسخگوی این شکایت باشد.
متاسفانه این قبیل شکایت ها و اعتراض ها در فضای فعالان رسانه ای فرهنگیان چندان منعکس نشد و نظر آنان را جلب نکرد، گویی که وقتی می شنویم مدیر صدای معلم، یاد مدیران دستگاه های دولتی با کلی کارمند و سرمایه مالی می افتیم که هر کاری را بخواهند انجام می دهند و به راحتی با هر جایی ارتباط می گیرند در حالی که مدیر صدای معلم، علی پورسلیمان فقط یک معلم هست و مانند همه ما معلم ها علی رغم اینکه با مشکلات متنوعی در زندگی روبه رو است اما به دلیل تلاش دو چندانش در حوزه خبر رسانی و تحلیل مسایل آموزش وپرورش فعالیت می کند و با هیچ جایی ارتباط ندارد و این نادیده گیری فعالان حوزه رسانه در برابر چنین مشکلاتی ، این فرد یا هر فرد دیگری با این ویژگی ها را دچار آسیب پذیری و یا کمرنگ شدن فعالیت شان می کند.
از این رو لازم می دانم در درجه اول از وزیر آموزش و پرورش که در جمع های مختلف خواهان معلم هایی با شاخص هایی بالاتر از سطح جامعه هست و از طرفی از همه فعالان رسانه ای بخواهم تا اگر یکی از فعالان حوزه رسانه یا صنفی یا ... فرهنگی با مشکلی مواجه می شود آنها را تنها نگذاریم و از این افراد با علم اینکه همه معلم هستیم و دسترسی بسیار کمی به بسیاری از امکانات داریم حمایت کنیم و حداقل با انتشار یادداشت هایی مانع بروز چنین شکایت هایی شویم و یا از ادامه پرونده شاکی را به روش های مختلف منصرف کنیم و با پاسخگو کردن مدیران آموزش و پرورش آنها را وارد این مسایل کرده تا این مشکلات را در داخل مجموعه حل کنند و بدانیم که ممکن است فرد بعدی ما باشیم و در چنین حالتی چه انتظاری از فعالان رسانه ای فرهنگی داریم؟
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
مطمئن تر و قابل اعتمادتر از
شما وجود ندارد. چه شود!!!!!
متاسفانه مدیر محترم صدای معلم در میان جمعیت بزرگ فرهنگیان تنهاست وحتی نامهربانی هایی از این افرادمی بیند
امیدوارم خداونداز ایشان را حمایت کند تا به آرزوی بزرگشان که ارتقای آ.پ کشور است برسند
تاما متحد نشویم وپشت سر این عزیزان قرارنگیریم واز این فرصت طلایی استفاده نکنیم حمایت های خداوند هم از ما سلب خواهد شد
قدرزر زرگر شناسد قدرگوهر گوهری
« کیفیّت هر نظام آموزشی به کیفبّت معلّمان آن وابسته است، در حقیقت هیچ کشوری نمی تواند از سطح معلّمانش فراتر رود. »
همایش بین المللی یونسکو 1990