صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

« اگر مردمی صرفاً بر آداب و رسوم و افسانه ها و تصنیف های عامیانه تکیه کنند، از ریشه هایش بریده می شوند»

چند نکته به مناسبت هفتاد و هفتمین سالگرد نجات آذربایجان

علیرضا کاشفی

چند نکته به مناسبت هفتاد و هفتمین سالگرد نجات آذربایجان در صدای معلم

1 ( سیاست و تاریخ به مثابۀ علم

برخورد غیر علمی با « تاریخ » و « سیاست » به علت آفت راحت طلبی به ناتوانی در تجزیه و تحلیلِ تجربه های انسان در طول تاریخ و حتی به حذف تجربۀ تاریخ و فرهنگ از زندگی انسان می انجامد. جايگاه امروز انسان و انسانيت مديون تجربه هاي بشر در طول تاريخ است. در حاکمیت ایدئولوژی ؛ مادی گرایی و راحت طلبی در جامعه گسترش می یابد و اوهام کور، شم سیاسی و تاریخی را در جامعه تنزل داده و به جای اینکه با « سیاست » و « تاریخ » علمی برخورد کنیم، با نگاهی متحجرانه، یکی را بی پدر و مادر و دیگری را نوشتۀ فاتحان خوانده و از غزل پر مغز حافظ، فقط بر لب جوی نشستن و گذر عمر نظاره کردن را برمی گزینیم.

آنچه نهصد سال پیش خاقانی شروانی در باب سیاست فهمید و ما امروز به علت آفت مادی گرایی و راحت طلبی آن را نادیده می گیریم اینست که ثبات حکومت در اقتدایش بر ملت است :

بى مقتداى ملت نه کلک و نه کتاب

بى شهسوار زابل نه رخش و نه ستام

چند نکته به مناسبت هفتاد و هفتمین سالگرد نجات آذربایجان در صدای معلم

2 )  سنگ بنای هویت ایرانی، زبان و ادب پارسی است

در وانفسایی که قوم مهاجم عرب، اسلام را با مقدس دانستن زبانش مرکبی برای عربیزه کردن منطقه به کار گرفته بود، در گسترۀ سرزمین ایران برای پاسداشت اصالت و شرف ایرانی، راد مردی به نام رادمان پسر ماهک معروف به یعقوب لیث، جان بر کف، اضمحلال روحیۀ ایرانی را غیر ممکن ساخت و سپس در کنار مبارزه های شعوبیه و خرمدینان، نهضت بی همتای ادب پارسی شکل گرفت و در خفگان حکومت بنی عباس، نامور نامۀ فردوسی روحی تازه در کالبد ایران دمیده و سهم به سزایی در رفع خطرِ انحطاط زبان پارسی و در نتیجه در استقلال فرهنگی و اجتماعی ایران ایفا کرد. با اینکه بعد از ورود اعراب به ایران، زبان عربی، زبان علمی جهان اسلام شد، سه چیز در زبان عربی مدیون ایرانیان است :

1. ابداع خط پارسی- عربی،
2. تدوین علم نحو برای زبان عربی،
3. خلق یا ترجمه نزدیک 90% نثر عربی در علوم مختلف

اما هنگامی که زبان و ادب پارسی از لوح زندگانی آران پاک و تقریباً همزمان تغییر خط اعمال شد، ارتباط مردم با فرهنگ دیرین خود کم رنگ گردید و از سوی دیگر ديدگاه نژاد پرستی روسیان که پشت انترناسیونالیسم و سوسیالیسم سنگر گرفته بود، ریشه های درخت کهنسال و با شکوه فرهنگ ديرين ايران را در آن سوی ارس لرزاند. به طوري كه امروز مردم آن دیار حتی سنگ قبر اجداد خود را نمی توانند بخوانند. از گذشتة خود به جز بخشي از فولكلور چيز ديگري ندارند. با اينكه فولکلور تجلی گر اصالت محلی است، ولی اگر مردمی صرفاً بر آداب و رسوم و افسانه ها و تصنیف های عامیانه تکیه کنند، از ریشه هایش بریده می شوند. فکر و زبانش یا روسی می شود و یا انگلیسی. چرا که در این هنگامۀ وانفسا در برابر نفوذ سرسختانۀ زبان انگلیسی به عنوان زبان محیط بر تکنولوژی و زبان روسی به عنوان زبان محیط بر فکر و زبانِ اقمار روسیه و هم مرز با زبان پارسی، حیدر بابا چقدر می تواند مقاومت کند و بوستان و گلستان چقدر؟

به قول شادروان عباس زریاب خویی : « این زبانِ فرهنگی در آغاز اسلام فقط یک زبان محاوره ای بود و به تدریج خواست تا صورت فرهنگی و ادبی به خود بگیرد. اگر ادبا و شعرای ما همه از قبیل عنصری و منوچهری بودند این زبان هرگز به صورت زبان فرهنگی و زبان ملی در نمی آمد زیرا مدح شاهان و امیران که با مردم بیگانه بودند در همان دفاتر و دواوین می ماند و به خانه های مردم از کشاورز و کارگر و پیشه ور راه نمی یافت. به جز آن مردم از گذشتۀ بزرگ و پرافتخار خود بی خبر بودند . . . »

چند نکته به مناسبت هفتاد و هفتمین سالگرد نجات آذربایجان در صدای معلم

چند پرسش مهم :

* چرا سعدي و حافظ آثار خود را به زبان محلي ننوشتند؟ اگر ما به فرض شنوندۀ صحبت سعدی با مادرش باشیم، محال است که بتوانیم صحبت آنها را کامل بفهمیم. زبان محلی سعدی دستخوش تحولات زیادی شده ولی زبان ادبی بوستان و گلستان اقتدار خود را در ایران بعد از هشت سده حفظ کرده است.

 چند نکته به مناسبت هفتاد و هفتمین سالگرد نجات آذربایجان در صدای معلم سعدی زبان شناس بی¬همتا، « نیرومندیِ طبع زبان پارسی را در برابر زبان عربی، به آب روان تشبیه می کند » حافظ ادیب و عارفی برجسته، « پارسی گویان را بخشندگان عمر می خواند. »

* چرا قطران تبریزی، همام تبریزی، نظامی گنجوی و خاقانی شروانی آثار خود را به زبان محلي ننوشتند؟ آنها نه تنها یک بیت شعر ترکی ندارند، قطران ادیب بزرگ، « لشگر ترکان را بد اندیشان و آفت می خواند. » نظامی گنجوی داستان سرای بی همتا و زبان شناس برجسته، هم رأی با شروانشاه « ترکانه سخن را سزاوار و شایستۀ ایرانیان نمی داند. »

* آیا مدعیان می توانند علمی تر، هنرمندانه تر، روحیه سازتر و لذت بخش تر و انسانی تر از دیوان شمس، مثنوی معنوی، شاهنامه، دیوان حافظ، بوستان و گلستان، آثار نظامی، خاقانی، عطار، خيام، سنایی، ناصر خسرو، صائب، بیهقی، بایزید بسطامی، ابوالحسن خرقانی، ابوسعید ابوالخیر، محمد معشوق، عین القضات همدانی، سهروردی و . . . خلق کنند؟

ساده لوحی است که آثار آنها را صرفاً نشأت گرفته از قریحۀ شعر دانسته و چشم را بر هویت اجتماعی و فرهنگی یک ملت ببندیم. که پشتِ حتی تک بیت ها و جمله هايي از آنها دهه ها و شاید قرنی تجربۀ علمی و عرفانی و ایمانی نهفته است. اين بزرگان سليمان زمان خود هستند که رسالتشان غنای فرهنگ ایران و کمال انسان است.

گرچه شیرین دهنان پادشهانند ولی                                او سلیمان زمانست که خاتم با اوست
روی خوبست و کمال هنر و دامن پاک                            لاجرم همت پاکان دو عالم با اوست (حافظ)

3 ) حفظ و تقویت زبانهای محلی ( زبانهای محلی پشتوانۀ فرهنگ ما هستند )

بيش از 70% واژگانِ زبان كنوني آذربايجان ريشة تركي ندارند و نيز این زبان داراي فرهنگ آوايي و تعبيرات و امثال و اصطلاحات و روح ايراني است. با نادیده گرفتن این مهم، زبان كنوني آذربايجان هم از لحاظ فونتيك و هم از لحاظ تعبيرات و اصطلاحات و امثال مشترك پارسي دری و آذربايجاني تحت تركتازي رسانه هاي « گرگان آدم خوار » آسيب خواهد ديد. حذف هر کدام از زبانهای محلی، ما را از بخشی از فرهنگ ملی مان دور خواهد کرد. همۀ زبانهای محلیِ ایرانی در رشد و اعتلای زبان و ادب پارسی سهم به سزایی داشته و دارند و نیز زبان و ادب پارسی در ثبات آنها. لذا زبان پارسي محيط بر هويت ملي و فرهنگي ایرانیان و متعلق به همة مردم ايران است نه يك محل خاص و فراتر از زبان رسمي، زبان علم و هنر و فرهنگ ايران است.

چند نکته به مناسبت هفتاد و هفتمین سالگرد نجات آذربایجان در صدای معلم

4 )  نگاهی گذرا به روی کار آمدن فرقۀ دموکرات در آذربایجان

در سال 1911 مسیحی در شهر باکو ، حزب « دموکراتیک اسلامی مساوات » ( که در همۀ واژه های سر هم بندی شدۀ نام حزب، تناقض نمایان است و در واقع ترکیبی از محال و فریب است ) به پشتوانۀ حزب اتحاد و ترقی ترکیه و شئونیسم یهودی تأسیس شد. در باکو در پیروی از ترکان جوان ترکیه با رویای پوچ پان ترکیسم به نام اصیل و دیرین آران و شروان پشت پا زدند. به این امید که با نام جعلی برای بالای ارس، نخست سرنوشت بالا و پایین ارس را به هم گره بزنند و سپس در موقع مناسب رویای پوچ پان ترکیسم را محقق سازند. شادروان احمد کسروی تاریخ دان و زبان شناس بی همتا نیز دربارۀ این تغییر نام می نویسد : «تاریخ مانند چنین کار شگفت سراغ ندارد.»

با روی کار آمدن اتحاد جماهیر شوروی در 1922 مسیحی ( 1301 خورشیدی ) و تشکیل حزب کمونیست شوروی تمامی احزاب در آن کشور یا قلع و قمع شده و یا در حزب کمونیست حل شدند. این حزب با شعار ضد امپریالیسم به قدرت رسید و دیر نپایید خود به امپریالیسم خونخوار تبدیل گشت. شاخۀ حزب تودۀ آذربایجان یکی از نیرومندترین شاخه های ایالتی حزب بود که به دستور شوروی در سال 1324 خورشیدی منحل شد و اکثریت آن به فرقۀ دموکرات گرویدند. که نشانه  ای از فرمانبرداری بی چون و چرا از رهبران شوروی بود. بسیار مضحک می نماید جمع ضدینِ حزب توده و فرقۀ دموکرات. نشان می دهد صرفاً سودای بهره گیری سیاسی با محوریت شخص استالین در میان بوده است. برخورد غیر علمی با « تاریخ » و « سیاست » به علت آفت راحت طلبی به ناتوانی در تجزیه و تحلیلِ تجربه های انسان در طول تاریخ و حتی به حذف تجربۀ تاریخ و فرهنگ از زندگی انسان می انجامد.

روسیان همانند شئونیسم ترک، حتی بیش از آنها در تمام سرزمینهای اشغالی ایران سه مورد را در دستور کار خود قرار داده و اجرا کردند :
1. زودودن زبان پارسی
2. تغییر خط پارسی
3. زدودن هویت ایرانی از شهرهای اشغالی

مهمترین مأموریت فرقه نیز اجرای همین سه مورد در آذربایجان بود. آنها مجریان بی چون و چرای اوامر ملوکانۀ حزب مادر بودند. ولی نعمت آنها خوب فهمیده بود که زبان و ادب فارسی بن مایۀ هویت ایرانی است.

در سال 1320 نزدیک به 3000 مأمور امنیتی شوروی همراه ارتش آن کشور به دنبال اشغال ایران وارد سرزمینمان شدند. چهار سال بعد در شمال غرب کشور، کشوری که دارای دولت مرکزی پادشاهی مشروطه بود یک فرد ساده لوح و عده ای ماجراجو اعلام خود مختاری و جمهوریت کرده، وزیر جنگ تعیین می کنند، تمبر چاپ می کنند و معلمانی که اصرار داشتند به کتاب های پارسی تدریس کنند دستگیر و تبعید می کنند و کتاب های درسی که به زبان پارسی بودند را می سوزانند. اینها مقدمۀ جدایی بود. سران نمادین فرقۀ دموکرات در دام توطئۀ وحشتناک تجزیه افتاده بودند.

چند نکته به مناسبت هفتاد و هفتمین سالگرد نجات آذربایجان در صدای معلم

در آخرین روزهای تار و ظلمانی نامه ای ننگین با امضاء پنج تن از سران نمادین فرقه که پیشه وری هم جزء آنها بود به استالین می فرستند و درخواست پشتیبانی بیشتر از شوروی کرده و ننگین تر از آن، استالین را می خواهند قانع کنند که آنها بهترین حافظان منافع شوروی در شمال غرب ایران خواهند بود. تنها پس از یک سال ترکتازی در آذربایجان، پیشه وری هنگام فرار در سال 1325 در بانک ایران و شوروی 5,2 میلیون تومان در حساب شخصی خود پس انداز داشت.

فرقۀ دموکرات طی یک سال، آزادی بیان را که در سالهای نخست سلطنت محمدرضا پهلوی از روزنامه ها به مشام می رسید، در آذربایجان محدود به شعارهای ضد فئودالی کرده و با عوام فریبی، روزنامه های آزاد را قلع و قمع کرد. فقط معدودی فرصت طلب برای کسب قدرت در سازمانهای چپ به سان مگسانی گرد شیرینی به مزدوری غاصبان پرداخته و در روزنامه ها به جعل تاریخ و هویت بافی پرداختند. در واقع جهل یا تجاهل خود را پشت نقاب شعارهای ضد فئودالیستی، در خدمت مقاصد سیاسی قرار دادند؛ با هدف جدا کردن سرنوشت آذربایجان، از تنِ بیش از ده هزار ساله ایران.

می خواستند بلایی که بر سرِ آران آوار کردند بر سر آذربایجان نیز بیاورند.

دلایل نجات آذربایجان در 21 آذر 1325 خورشیدی عبارتند از :

1. به گواهی تاریخ، آذربایجان خود را پاره ای از تنِ بیش از ده هزار ساله ایران می داند.
2. استقرار آزادی بیان در ایرانِ آن روزگاران
3. مقید بودن پادشاه به قانون اساسی مشروطه در آن روزگاران
4. اهمیت امنیت ملی نه امنیت ایدوئولوژیِ حکومت ( این مهم نشأت گرفته از آزادی بیان و مقید بودن پادشاه به قانون اساسی مشروطه در آن روزگاران بود. )
5. ایزوله نبودن حکومت ایران در جهان
6. نقش مدبرانۀ قوام السلطنه

هیچ سند معتبری از تهدید به استفاده از سلاح هسته ای توسط « هری ترومن » رئیس جمهور وقت امریکا علیه « استالین » مبنی بر نجات آذربایجان وجود ندارد.

امروز ، تجزیه طلبان (دشمنان خورشید ) با هیبتی از فرق سر تا نوک پا سیاست زده، نقش حزب توده را ایفا می کنند. مهره هایی از آنها ظاهر اسلامی به خود گرفته و ترکتازی می کنند. مردم شريف و نجيب آذربایجان مبهوتِ بي حيايي دشمن خورشيد شده و خوب مي دانند اگر ناحق ها را حق مي خوانند، آمده اند كه سر ببرند تا كلاه دهند.

چند نکته به مناسبت هفتاد و هفتمین سالگرد نجات آذربایجان در صدای معلم

5 ) ملی گرایی ایرانی مختص ملت ایران است

یکی دانستن ناسیونالیسم در ایران با ناسیونالیسم دولت – ملت های اروپایی غلط محض است. بیش از ده هزار سال است که ملت و سرزمین در ملی گرایی ایرانی در عرض هم رشد کرده اند و در این گاه کهن و دیرین از دلِ ملی گرایی ایرانی، حقوق بشر و سکولاریسم برخاسته و ملی گرایی ایرانی، پناهگاهی برای ملت ایران در برابر استبداد و توتالیتریسم و امت سازی و هر گونه ایدوئولوژی است.

عده ای جاهل یا متجاهل به این امر هستند. به ناراستی جایگاه زبان و ادب پارسي را با زبان در كشور سوئيس و يا كشورهاي قارة امريكا و اقيانوسيه مقایسه می کنند. در این کشورها زبان صرفاً قراردادی برای ارتباط معرفی شده و احاطۀ کامل بر هويت ملي و فرهنگي آن مردمان ندارد. مگر ایران کشور خلق الساعه ( نو پدید ) است که بنشینیم دوباره زبان انتخاب کنیم؟ پرچمی که نمایندگان ملت در مجلس نخست مشروطیت آن را تصویب کرده اند رد کنیم؟ در میزگرد مطبوعاتی یا اعتراضات، پرچم جعلی و جدایی طلبانه بلند کنیم؟ دریغا که امروز قشریان مذهبی و مستبدان حاکم، تجزیه طلبان را آلترناتیوی در مقابل رشد مردم سالاری در دست خود نگه داشته اند.

بیلبوردهایی در میادین شهرها با مضمون « تحصیل بهتر در ترکیه » خود نمایی می کنند؛ که مجوزشان را دولت های جمهوری اسلامی صادر می کنند. اولیای ساده لوح به راحتی متقاعد می شوند، به جای اینکه ده ها میلیون  تومان به مدارس انتفاعی بدهند کم و بیش این پول را هزینۀ سالانۀ بچۀ خود در ترکیه بکنند. چه دستهایی در دولت ایران وجود دارند که می خواهند نوجوانان ایرانی تحت آموزشِ دولتی با ائتلاف اسلامگرایان و شئونیسم ترک ( بنیادی نهاده بر فشل ) ، قرار گیرند و در اذهان کودکان ما به زبان تاتاری تاریخ جعلی را تزریق کنند؟

آنچه هزار و صد سال پیش فردوسی دربارۀ جهانخواری دولتمردان عرب ( که هدف اصلی آنها عربیزه کردن منطقه بود و اسلام مرکبی برای آن هدف ) گفته بی کم و کاست دربارۀ اسلامگرایان سیاست باز منطقه صدق می کند.

زیان کسان از پی سود خویش                  بجویند و دین اندر آرند پیش

[1]- آن دشمن خورشيد بر آمد بر بام         دو چشم ببست و گفت خورشيد بمرد   ( مولوی )


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

چند نکته به مناسبت هفتاد و هفتمین سالگرد نجات آذربایجان در صدای معلم

سه شنبه, 21 آذر 1402 17:22 خوانده شده: 267 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +3 -4 --
موسوی 1402/09/21 - 18:27
با سلام....بسیار عالی وبجا وقابل تقدیر
پاسخ + +3 -3 --
معلم 1402/09/21 - 19:48
ضمن تاکید بر هویت ملی و ایرانی همه اقوام ایران از جمله ترک زبانان ایران در برهه حساس کنونی اتحاد تمام اقوام ایرانی در راستای حفظ منافع کشور ضروری می باشد دشمن تراشی فرضی و متوهمانه دسیسه دشمنانیست که ارزوی تکه تکه شدن این سرزمین کهن را دارند
تاریخ هیچگاه شجاعتهای ترک زبانان ایران از جمله شهید باکری ، نادرشاه افشار در عقب راندن مهاجمین افغانی چون اشرف افغان ازاین مرز و بوم را فراموش نمی کند
هرجا این سرزمین به حضور مردان شجاع و دلیر نیاز داشته ترک زبانان و مرزبانان این سرزمین از هیچ فداکاری کوتاهی نکرده اند
پاسخ + +3 0 --
معلم 1402/09/21 - 19:56
در حال حاضر بسیاری از دانشگاههای معتبر ایرانی در پرطرفدارترین رشته های تحصیلی از جمله پزشکی دندانپزشکی و...بدون کنکورو با سهمیه اتباع دانشجو می پذیرد
این ظرفیت به اتباع اختصاص دارد به نحوی که یک دانش اموز ممتاز ایرانی از تحصیل در این رشته محروم می شود در حالیکه دانش اموز متوسط اتباع میتواند با سهمیه اتباع در این رشته تحصیل کند
دانش اموزان ایرانی اگر در کنکور در رشته پزشکی و..‌‌ قبول نشوند به ناچار به کشورهای همسایه عزیمت می کنند و مسلما ارز از کشور خارج می شود
اگر تدبیری اندیشیده شود تا این ظریفت بصورت رقابتی باشد و سهمیه اتباع حذف گردد تعداد زیادی از این افراد بجای ترکیه در دانشگاههای ایران ادامه تحصیل می دهند
پاسخ + +2 0 --
ناشناس 1402/09/22 - 16:38
ایران مهدتمدن وهنربوده وخواهدبود.حملۀ اعراب به ایران گرچه تغییراتی دردیدگاههای عده ای ازمردم به وجودآورده اماایرانیان همواره سعی درحفظ هویت وفرهنگ خودداشته اند.بایدبدون توجه به دیدگاههای افراطی خودکامگان ومستبدان وباقاطعیت تمام هویت خویشتن وفرهنگ اصیل ایرانی رابه رخ جهانیان بکشیم.
پاسخ + 0 0 --
محمد 1402/10/02 - 00:06
سلام و عرض ادب
آیا نوشته حاضر کار تحقیقی است. اگر هست ذکر منابع و شماره گذاری آن فراموش شده است. شما از بیرون مسائل را می بینید یا از درون قومیت ها؟
چرا جنبش هویت طلبی در این دوران، ریشه دوانده. اگر راست گویی ملاک باشد بهتر است برای حفظ ایران مثل قدیم سر حدات و ایالات و ولایات ذکر شود. و حکمرانی محلی (فدرال) جایگزین گردد تا هر قومی نسبت به منابع مادی و انسانی شایسته رشد و ترقی گردد. نه اینکه دولتمردان برگزیده از میان لابی گرهای صاحب قدرت و پول تمامی منابع را در وصف مطامع خود صرف نمایند و بقیه فقط تماشاگر باشند. اگر این سیاست عدالت است حق با شماست؟!!

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

آیا کنکور معیار مناسب و قابل اتکایی برای ارزیایی در مورد اثربخشی و کارایی نظام آموزشی ایران می باشد ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور