تا تعبد گفته شد و گفتم این شش مورد که اخیرا گفتم همه شان برای عدم اصالت زندگی ما هستند تا تعبد گفته می شود نوبت به چیز بعدی می رسد و آن شخصیت پرستی است. کیش شخصیت . فراوان کسانی گفته اند که کمتر مردمی به به اندازه ما شخصیت پرستند و شخصیت پرستی چیزی جز این نیست که شخصیتی خودش را بر ما عرضه می کند ، خوبی هایی را که در زندگی اطراف خودمان نمی بینیم از سر توهم به آن نسبت می دهیم و او را به دست خودمان بزرگش می کنیم. کم کم هر چه بزرگ تر و بزرگ تر و بزرگ تر می شود بیشتر فشارش بر ذهن و روان جامعه ما فشار وارد می آید.
دقیقا در شخصیت پرستی من خودم یک شخص را بادش می کنم ، بادش می کنم ، بادش می کنم آنقدر بادش می کنم که وقتی مانند بختک وقتی روی خودم می افتد نمی توانم آن زیر نفس بکشم.
در واقع ما این کیش شخصیت را همه ما داریم. هیچ شخصیتی نمی تواند تبدیل به یک کلت بشود تبدیل به یک کیش بشود اگر مخاطبانش نخواهند تبدیل به کیش بشود. تورم انسان ها، تورم افراد در هر بافت اجتماعی به دست سایر افراد است و این تورم البته یواش یواش جا را تنگ می کند . شخصی که متورم شد دیگر جایی برای غیر خودش باقی نمی گذارد و این در ما واقعا وجود دارد.
هیچ کسی نمی تواند بگوید من بزرگم مگر این که مخاطبانش بپذیرند که بزرگ است و این کاری است که ما انجام می دهیم.
اگر من الآن یک آدم عادی باشم و شما می توانید با من هر گونه که دلتان می خواهد با من گفت و گو کنید ، می توانید گاهی با من شوخی بکنید ، گاهی می توانید به من بگویید که این جای حرفت غلط بود گاهی وقت ها می توانید به من بگویید که در آنجا سر ما کلاه گذاشتید ولی به محض این که فرضا من نخست وزیر شما شدم ، رئیس جمهور شما شدم ، سمتی پیدا کردم آن وقت می بینید که دیگر نمی توانید آن گونه با من حرف بزنید. دیگر نمی توانید این طور ساده با من رفتار کنید. باید حریمی بر من قائل باشید. این در واقع تقصیر خود شماست چون می دانید وقتی که من رئیس جمهور می شوم بلافاصله شبی که اسم من از صندوق بیرون می آید که کسی به من تزریق علم و معنویت و جهان نگری نکرده که من تفاوت کرده باشم ، من همان دیروزی هستم. چرا تا دیروز تا یک حرفی می زدم می گفتید دلیلش چیست؟ چرا تا یک جایی حرف خلاف می گفتم می گفتید خلاف گفتید؟ چرا وقتی می خواستید با من شوخی بکنید ترس و رعبی در دلتان نبود ؟ شوخی هم با من می کردید.حالا وقتی اسم من از فلان صندوق بیرون آمد آیا به محض این که این اسم بیرون آمد آن وقت به دست ملائک الهی به من تزریق علم شده است دیگر ؟
من دیگر عالم به ما کانوا به ما یکونوا و هو کائن شده ام این گونه است. به من تزریق معنویت شد ؟ به من تزریق شجاعت شد ؟ تزریق همه فضائل اخلاقی شد ؟ تزریق همه ویژگی های مثبت روانی شد ؟
حالا من شدم یک انسانی که با شما متفاوت هستم , شما باید نسبت به من حریم قائل بشوید. این طور نیست. اما چه کسی این کار را انجام می دهد ؟ تو این کار را انجام می دهی !
خود تو می آیی به من ویژگی هایی که می خواسته ای وجود داشته باشد در کسی و وجود نداشته ، نسبت می دهی و بعد من یواش یواش به دست خود تو بزرگ می شوم و تورم انسان ها، تورم افراد در هر بافت اجتماعی به دست سایر افراد است و این تورم البته یواش یواش جا را تنگ می کند . شخصی که متورم شد دیگر جایی برای غیر خودش باقی نمی گذارد و این در ما واقعا وجود دارد.
( 1 ) ویکی پدیا
پیاده سازی : زهرا قاسم پور دیزجی
***
بخش نخست : پیش داوری
بخش دوم : جزم و جمود
بخش سوم : خرافه پرستی
بخش چهارم : بها دادن به ارزش داوری های دیگران نسبت به خودمان
بخش پنجم : همرنگی با جماعت
بخش ششم : تلقین پذیری
بخش هفتم : القاپذیری
بخش هشتم : تقلید
بخش نهم : تعبد
نظرات بینندگان
روشنفکر نما، و نماهای مختلفی که در این حکومت شکل گرفت، یکی از این افراد همین ملکیان هست که بیشتر از این که بر اساس تحقیق و منطقی حرف بزند فقط حرف میزند.
۲۰ مشکل فرهنگیان یکی افراد حرافی مثل تو هستند که معلوم نیست به کجای این حکومت وصل هستی.
از ۲۰ مشکل فرهنگیان وجود چنین حکومت غیرعلمی و غیرحرفه ای هست که دانشگاه ها را و مدارس را تبدیل به گاوداری کرده است پس مشکل معلم ها نیستند بلکه سیستم گاوداری هست
یکی از مشکلات ما ایرانیان همین است که شما نشان دادید؛ فکر میکنیم توهین به دیگران نشانه دانش و فهم و روشنفکری است.