1- « علیرضا کمره ای » در زمان فانی مدیر کل آموزش و پرورش شهرستان های استان تهران بود .در تیرماه 95 از سوی فانی به عنوان مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران منصوب شد . در وزارت کوتاه دانش آشتیانی و در اواخر آن به سمت «سرپرست اداره كل ارزيابي عملكرد و پاسخگويي » وزارت آموزش و پرورش منصوب گردید .با آمدن بطحایی به سمت « سرپرست مركز امور بين الملل و مدارس خارج از كشور» منصوب شد.
2- « مجتبی زینی وند » در زمان فانی مدیر کل مدارس غیردولتی بود .با آمدن دانش آشتیانی به سمت " مدیر کل دفتر وزارتی " منصوب شد . بطحایی با عزل خانم «مرضیه گرد » زینی وند را به جای ایشان منصوب کرد .
3- « عباسعلی باقری » در زمان فانی معاون پشتیبانی و توسعه مدیریت اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران بود .دانش آشتیانی او را به عنوان مدير كل تعاون و پشتيباني وزارت آموزش وپرورش منصوب کرد .در اواخر وزارت دانش آشتیانی دوباره توسط همین وزیر به به سمت « سرپرست اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران » منصوب گردید و البته تاکنون به کار خویش ادامه داده است ....
این ها تنها نمونه هایی از تغییرات " بی شمار " در وزارت آموزش و پرورش هستند که البته هر وزیری بنا بر تشخیص و صلاحدید خویش آن ها را اعمال می کند .
« صدای معلم » در واپسین روزهای وزارت دانش آشتیانی با عنوان " آقای دانش ! دلیل انتصابات و تغییرات اخیر زمانی که در آستانه خداحافظی از وزارت آموزش و پرورش هستید چیست ؟ " چنین نوشت ( این جا ) :
" ... پرسش نخست ما از وزیر آموزش و پرورش آن است که منطق این تغییرات چیست ؟ البته " عزل و نصب مدیران " از اختیارات قانونی وزیر آموزش و پرورش است اما به عنوان یک رسانه معلمی حق این پرسش را داریم که بپرسیم دلیل و یا دلایل این تغییرات چه بوده است ؟
اگر هر فردی به هر دلیلی نیروی کارآمدی نیست و کنار گذاشته می شود چرا در سیستم جا به جا می شود و یا حتی ارتقاء پیدا می کند ؟
طبیعی است که وقتی تغییر مدیران در آموزش و پرورش از یک "منطق مشخص " پیروی نکند ، دیگران و حتی نمایندگان مجلس هم به راحتی اجازه دخالت در امور آموزش و پرورش به ویژه عزل و نصب را به خود خواهند داد .
و اما نکته بعد در مورد شایستگی ها است .هنوز تعریف مشخصی از این واژه به صورت عملیاتی ارائه نگردیده است و هر مدیری صرفا بر اساس علایق و استنباط های شخصی بدون آن به افکار عمومی پاسخ گو باشد اقدام به تغییر مدیران زیردست می کند .
پرسش ما این است زمانی که خودتان اذعان دارید که دیگر در کابینه دولت دوازدهم حضور ندارید پس فلسفه این تغییرات چیست ؟
چرا اجازه نمی دهید تا وزیر بعدی خود در این زمینه و پس از شناخت و ارزیابی تصمیم بگیرد تا احیانا در افکار عمومی متهم به شخم زدن آموزش و پرورش نشود ! آیا قرار است وزیر آینده آموزش و پرورش در برابر اعمال انجام شده قرار بگیرد ؟
« صدای معلم » امیدوار است تا وزیر آینده آموزش و پرورش با " واقع بینی " و "پای بندی کامل به برنامه ها و وعده های داده شده " واقعا و به دور از شعارگرایی ؛ پاسخ گویی و مسئولیت پذیری را سرلوحه کارها و اقدمات خویش قرار دهد و در ستاد وزارت آموزش و پرورش که نیاز به " خانه تکانی جدی " دارد بر اساس " منطق و تفکر علمی همراه با جسارت و شجاعت " مدیریت تغییر" را سرلوحه کار خویش قرار دهد .... "
آن چه که در تغییرات اخیر بطحایی قابل توجه بوده است برکناری خانم گرد از سمت معاون وزیر و رئیس سازمان مدارس غیردولتی و مشارکت های مردمی بوده است .
به دو دلیل این تغییر با پرسش و شگفتی همراه است یکی از بابت آن که قبل از تعیین وزیر از ایشان به عنوان یکی از گزینه های احتمالی وزارت آموزش و پرورش نام برده می شد و دوم و مهم تر آن که قرار بوده است در برنامه ششم توسعه سهم زنان حداقل به 30 درصد ارتقاء باید و این در حالی است که در خوش بینانه ترین حالت در وزارتخانه ای که بیش از 53 درصد پرسنل آن را " زنان " تشکیل می دهند کم تر از 3 درصد از مدیریت های میانی و کلان وزارت آموزش و پرورش به زنان تعلق دارد !
لازم می دانم به نکته ای اشاره کنم .
خانم گرد در طول 4 سال مسئولیت خویش تنها یک بار صدای معلم را به نشست رسانه ای خویش دعوت کرد .
بیان این مطالب نه از جهت تایید عملکرد ایشان بلکه یادآوری برخی موضوعات به مدیران کلان به ویژه وزارت آموزش و پرورش است که اگر به منافع آموزش و پرورش و معلمان توجه نمی کنند حداقل با واژگونگی و معکوس کردن شعارهای رئیس جمهور در دوران مبارزه انتخاباتی راه را برای آینده نبندند ....
هنوز بطحایی به این پرسش پاسخ نداده است .
از سوی دیگر و علی رغم تغییرات پی در پی برخی مدیران ستادی اما تعدادی از مدیران هستند که سال ها بر صندلی تکیه زده و به نظر می رسد سرقفلی آن پست و یا سمت را خریده اند !
در این رده می توان از افرادی مانند حجت الاسلام محی الدین بهرام محمدیان رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی نام برد .
ظاهرا ایشان خود را به برخی رسانه ها پاسخ گو می دانند و بیش از یک دهه است که این سمت را داراست و برخی عنوان می کنند که ایشان از مصونیتی آهنین برخوردار است !
و اما نکته مهم دیگر که قبلا نیز به آن پرداخته شده است ؛ چرخش و یا جا به جایی مدیران در یک مدار بسته است .
نخستین فرضیه ای که از این گونه تغییرات به ذهن متبادر می شود این است که آیا در آموزش و پرورش قحط الرجال است ؟ البته منظور من در این جا از استعمال واژه " رجال " اشاره جنسیتی نیست و مهم استفاده از افراد متخصص ، کاردان و جسور است .
پرسش این است در یک سیستمی که متهم به " ناکارآمدی " است چه منطقی در پشت این تغییرات نهفته است و اصولا این گونه جا به جایی ها چقدر در کارایی و اثربخشی سیستم ، " اثر مثبت و پیش رونده " دارد ؟
آن چه که مهم است این تغییرات بدون پشتوانه کارشناسی و علمی باعث شده است که قد " مدیریت " در سطوح مختلف این وزارتخانه به سمت " کوتوله گی " گرایش پیدا کند و افرادی قادر به طی مدارج مدیریتی باشند که فقط بتوانند نقش یک " مهره " را ایفا نمایند .
این مدیران هیچ گاه خود را به " قاعده " هرم پاسخ گو نمی دانند و از آن جا که نوع " رابطه " بر اساس " میزان سرسپردگی " است افراد بالاتر هم تا فشار " جدی " از سوی متن به آنان تحمیل نشود همین " بازی غلط " را تا آخر ادامه می دهند !
متاسفانه نهادها و سازوکارهای نظارتی در آموزش و پرورش مانند خیلی جاهای دیگر به وظایف ذاتی خود عمل نمی کنند .
تا سیستم به مرحله " فروپاشی " نزدیک نشود اراده ای برای اصلاح آن شکل نمی گیرد .این سیستم معیوب نیاز به اصلاح و بازنگری جدی و اساسی دارد و با شعار و حرف های قشنگ جز آن که موجب افزایش انتظارات و به تبع آن یاس و سرخوردگی جامعه شود عایدی نخواهد داشت .
نخستین گام برای اصلاح این سیستم فرسوده ، " پاسخ گو " کردن افراد به تناسب اختیارات و مسئولیت هایشان است .
شرط ارتقای افراد در درجات سازمانی باید میزان " مسئولیت پذیری " و " پاسخ گویی " باشد .
افراد جامعه باید یاد بگیرند که از پاین ترین سطح تا عالی ترین آن باید " پاسخ گو " باشند .این تنها نسخه ای است که می توان برای این سیستم در حال احتضار پیش بینی کرد.
نظرات بینندگان
اولا همه معاونان وزیر باید تغیرکنند و
دوما افراد جایگزین ترجیحا طبق خواسته دکترروحانی از جوانان و خانمها واقایان خارج از دایره معاونان چندسال اخیر باشند انشاا...
وهفته قبل اقای بیگلری نماینده محترم سقز و بانه که مخالف وزیر جدید صحبت فرمودن دوست شان اقای برومند را برداشتن و
دبیر فیزیک یکی از مدارس را به جای ایشان گداشتند اقای سیدیان
تااز این قافله جا نمانند
تحول مد نظر اقای وزیر !!!!!!!!!!!
دوست عزیز معلم
نمی توان برای همه افراد یک نسخه کلی صادر کرد .
اصل باید کاردانی و شجاعت انجام تغییرات مثبت باشد .
بنده خیلی به سن و جنس حساسیت ندارم .
باید از این چیزها عبور کرد .
معیار میزان پاسخ گویی است .
فرضا خانم گرد در طول 4 سال یک بار برای صدای معلم جوابیه ارسال نکردند !
پایدار باشید .
دوست عزیز معلم
سازمان نظام معلمی یک ضرورت اجتناب ناپذیر است .
اما به نظر می رسد انجمن ها یا کانون های صنفی مانیفست و یا تئوری مشخصی برای فعالیت ندارند .
در این باره مطالب مفصلی در مورد آسیب شناسی کانون های صنفی نوشته ام .
پایدار باشید .
آقای مجتبی
در یادداشت گفته ام .
مثل این مدیران کم نیستند .
پایدار باشید .
دوست عزیز ناشناس
صدای معلم سال قبل گفت گویی با آقای نوید ادهم داشت .
برداشت من این است که ایشان حرف جدیدی برای زدن ندارند و باید بازنشسته شوند .
پایدار باشید .
چرا هر کسی که وزیر بشود-رییس اداره بشود مدیران مدارس و معاونین اداره هیچ تغییری نمی کنند
بنده در طول29 سال سابقه در اموزش و پرورش بی نظم ایران دهها مدیر را می شناسم که با سفارش نماینده مجلس -فرماندار-استاندار-امام جمعه شهر به سمت مدیریت مدرسه یا معاونت اداره رسیده اند و تنها عملکرد این افراد اهانت کردن و نابود کردن انگیزه معلمان مظلوم بوده
حتی اگر معلمین بارها شکایت کرده اند اداره طرف این مدیران زورگو را گرفته
چرا جناب اقای علی پورسلیمان سازمان ما یک قانونی نمی گذارد که هر معلمی فقط یک دوره 4 ساله رییس اداره -معاون اداره-مدیر مدرسه بشود تا شاید افرادی دیگر که شایسته این سمت هستند سر کار بیایند نه اینکه یک نفر تا زمانی که بازنشسته می شود مدیر و زورگو باشد
بنده هم که این مطلب را نوشته ام اصلا در طول خدمتم دنبال مدیریت یا ریاست نبوده ام
ولی این بی نظمی ها و زورگویی ها بنده و خیلی از معلمین را ازار می دهد
نه با زدوبند و پارتی بازی
آقا / خانم سجادی
بحث من در مورد مدیریت های آموزش و پرورش کلی است و بالا و پایین ندارد .
حتی یک مدیر مدرسه ضرورتی برای پاسخ گویی احساس نمی کند چون فرد بالادست هم خودش تفاوت چندانی با ایشان ندارد .
قبلا هم گفته ام باید فرهنگ و هنجارهای جامعه به این سمت حرکت کنند که اگر مدیری پاسخ گو نبود تحت فشار افکار عمومی تغییر کند .
به نظرم جامعه به این حد از رسد و بالندگی نرسیده است .
پایدار باشید .
این آقا اهل تویتر هستند و انجا باید زیر پست ش پیام بدیم
ممنون
همکاران از مدیر جدید شناختی دارند که قبلا کجا بوده؟
نمی دانم این را می دانی یا نه "آب از سرچشمه خراب است"
دوست عزیز ناشناس
این حرف ها تکراری و کلیشه ای است .
شما اگر سخن بهتری دارید ارائه کنید .
پایدار باشید .
در واقع بیشتر از آنکه از وزیری توقع انجام کار کارشناسی شده و موثر برود انتظار دادن پست به افراد مختلف به دلایل حزبی و جناحی می رود
در غیر این صورت که مانند کشورهای دیگر نمیتوانیم و یا اجازه نداریم یک وزارت آموزشی داشته باشیم، پس بهتر است مانند وزارت علوم تمام کادر آموزشی با تمامی قوانین و تصمیمات مربوطه از بدنه ستادی و اداری جدا شود. در این حالت نیز بسیاری از این مشکلات و مسائل جمع خواهد شد.
ما گرفتار بوروکراسی بدنه باندی و فاسد ستادی غیر پاسخگو شده ایم.
پس چه بهتر این دو بدنه جدا شده و اجازه دهیم بدنه ستادی به کارها و باند بازیهای خود ادامه دهد و بدنه آموزشی به مسائل خود بپردازد. مطمئن باشید اصلاح روش مدیریتی به مراتب مطمئن تر و نتیجه بخش تر از اصلاح خود آدمهای مدیر خواهد بود.
دوست عزیز
موضوع ادغام دو وزارتخانه یک بحث کارشناسی است اما به نظر می رسد وزارت علومی ها تمایلی برای این کار ندارند .
به نظر من ، متولی آموزش باید فقط آموزش و پرورش باشد .
فکر می کنم اگر داخل همین آموزش و پرورش و در مورد نهادهای موازی مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی بتوانیم تحولی به وجود بیاوریم بهتر و موثرتر خواهد بود .
پایدار باشید .
آقای پورسلیمان آموزش و پرورش هم باید مثل بانکها برای خود ضابطه هایی را برای پست های مدیریتی داشته باشد، و نباید هیچ مدیری کمتر از 15 سال سابقه داشته باشد حتی مدیران مدارس، مدیریت بدون ضابطه مشکل درست می کند، وزیر جدید لطف کنند در این مورد نهایت تلاش خود را انجام دهند.
همکار محترم
معلم ترک
به نظرم آموزش و پرورش یک نهاد ارگانیک است و با بانک ها که ماهیت شان " مکانیکی " است تفاوت دارد .
به جای این پیشنهاد می توان مکانیسم های نظارتی که در آموزش و پرورش تقریبا " تعطیل " هستند را فعال کرد .
پایدار باشید .
دکتر کمریی مرد فرهیخته ای است که در شهرستانهای تهران کار و عملکردش خوب بود بهجای چهاربند آمد تهران در زمان آقای آشتیانی به خاطر همان افراد ی که دور آقای وزیر بودند ایشان را با عناد جابه جا کردند و آقای باقری مهره چهاربند را در شهر تهران گماردند کسی که در مدت معاونت مالی یه فرد خشک بود در اداره کل شهر تهران کسی از عملکرد شان راضی نبود
دوست عزیز
معلم محترم آموزش و پرورش استثنایی
فکر می کنم معلمان بخش شما خیلی " کنش گر " و" مطالبه گر " نیستند .
باید فعال تر بود .
روی خودتان متکی باشید .
پایدار باشید .
بسی خیال واهی ،ژن های خوب همه جا حضوددارند والان در حال پبشرفت در حوزه مدیریتی هستندواین امکان فقط برای انهاست.
اموزش وپرورش هرروز بدترازدیروز
دوست عزیز شهروند
فکر می کنم هجمه علیه سند 2030 یک کار سازمان دهی شده و البته حساب شده بود که جناح های مخالف دولت طراحی و اجرا کردند و البته در سکوت معلمان محترم و تشکل های معزز موفق هم شدند !
آموزش و پرورش و معلمان برای بسیاری از جریان های سیاسی فقط در حد " سازمان رای " ارزشمند است و بس !
چپ و راست هم ندارد .
پایدار باشید .
دوست عزیز
واقعا همین طور است .
واحد فعالیت صنفی و مدنی در آموزش و پرورش همان " مدرسه " است .
پایدار باشید .
آقای رضایی
ممنون از شما .
اگر سند و یا مدرکی برای حرف خود دارید لینکش ارسال کنید تا مطالعه کنم .
پایدار باشید .
کاملا موافقم...
منطق تغییر مدیاترموزش و پرورش منطق رابطه است نه ضابطه و قانونمندی...