در روزهای اخیر و در زمانی که آخرین روزهای وزارت دانش آشتیانی سپری می شود ماشین انتصابات شتاب بیشتری به خود گرفته است .
در آخرین انتصاب ، وزیر آموزش و پرورش «گودرز کریمی فر» را به عنوان سرپرست اداره کل تعاون و پشتیبانی آموزش وپرورش منصوب کرد.
کمی پیش از آن نیز « سيامك ابوالقاسمي » ؛ « سرپرست دفتر برنامه، بودجه و تأمين منابع » ؛ « عليرضا كمرئي» ، «سرپرست اداره كل ارزيابي عملكرد و پاسخگويي » ؛ و « عباسعلي باقري » مدير كل آموزش وپرورش شهر تهران منصوب گردیدند .
پرسش نخست ما از وزیر آموزش و پرورش آن است که منطق این تغییرات چیست ؟
البته " عزل و نصب مدیران " از اختیارات قانونی وزیر آموزش و پرورش است اما به عنوان یک رسانه معلمی حق این پرسش را داریم که بپرسیم دلیل و یا دلایل این تغییرات چه بوده است ؟
اگر هر فردی به هر دلیلی نیروی کارآمدی نیست و کنار گذاشته می شود چرا در سیستم جا به جا می شود و یا حتی ارتقاء پیدا می کند ؟
به طور مشخص به آخرین انتصاب شما اشاره می شود .
آقای " گودرز کریمی فر " مدیر کل سابق آموزش و پرورش استان لرستان است .
آیا در جریان انتقادات فرهنگیان و معلمان استان لرستان در مورد عملکرد آقای کریمی فر هستید ؟
از جهت یادآوری به گزارش زیر که قبلا در صدای معلم منتشر شده است اشاره می کنیم ( این جا ):
" از حدود دو سال قبل ؛ انتقاداتی متوجه عملکرد مدیر کل آموزش و پرورش این استان گردیده بود .همان موقع ، صدای معلم طی یک تماس تلفنی با روابط عمومی این استان ، خواهان برگزاری نشست به منظور گفت و گو و بیان مطالبات و خواسته های معلمان با مدیر کل شد اما هیچ گاه به این درخواست پاسخی داده نشد
ماجرا از احضار و تهدید مدیر سایت عصر دلفان به اداره آموزش و پرورش دلفان آغاز گردید . ( این جا )
« صدای معلم » در گزارشی نوشت : " مدیر مسئول سایت عصر دلفان با ارسال مطلب زیر برای صدای معلم نسبت به برخوردهای اداره آموزش و پرورش دلفان انتقاد نموده است . با توجه به رویکرد دولت تدبیر و امید مبنی بر پاسخ گویی و شفافیت و نیز تاکید وزیر آموزش و پرورش در مورد سازوكارهاي مشاركت جويانه و مردم سالارانه و تایید نقش اصحاب رسانه در موفقیت برنامه ها؛ « صدای معلم » از مسئولان وزارت آموزش و پرورش به ویژه خطه لرستان انتظار پاسخ گویی به افکار عمومی را دارد . ( این جا )
پس از آن بود که نامه ها یکی پس از دیگری از سوی فرهنگیان و معلمان لرستان برای صدای معلم ارسال گردید . ( این جا ) و ( این جا ) و ( این جا ) و ( این جا ) و ( این جا ) و ( این جا )
معلمان به انحاء مختلف نسبت به عملکرد مدیریت این استان و زیرمجموعه آن معترض بودند
حجم این نامه به حدی بود که اداره آموزش و پرورش این استان در طی دو ماه سه جوابیه برای صدای معلم ارسال نمود . ( این جا ) و ( این جا ) و ( این جا )
آخرین خبر مربوط به انعکاس گزارشی در مورد معلم زن زاغه ای حائز رتبه نخست اقدام پژوهی کشور بود که واکنش های فراوانی را نیز برانگیخت .... . ( این جا )
حال پرسش ما این است که جناب عالی با توجه به سوابق ایشان چگونه پست مهمی که با معیشت معلمان و امور مالی کل فرهنگیان کشور ارتباط دارد را به ایشان محول کرده اید ؟
آیا نظر و رضایت فرهنگیان و معلمان برای شما جایگاهی دارد ؟
طبیعی است که وقتی تغییر مدیران در آموزش و پرورش از یک "منطق مشخص " پیروی نکند ، دیگران و حتی نمایندگان مجلس هم به راحتی اجازه دخالت در امور آموزش و پرورش به ویژه عزل و نصب را به خود خواهند داد .
و اما نکته بعد در مورد شایستگی ها است .
هنوز تعریف مشخصی از این واژه به صورت عملیاتی ارائه نگردیده است و هر مدیری صرفا بر اساس علایق و استنباط های شخصی بدون آن به افکار عمومی پاسخ گو باشد اقدام به تغییر مدیران زیردست می کند .
به عنوان یک عامل ، آیا ارتباط خاصی بین تحصیلات آقای کریمی فر و حوزه کاری ایشان وجود دارد ؟
آیا عامل " مرتبط بودن رشته و کار " باید فقط شامل معلمان باشد ؟
آیا نباید قانون برای همه یکسان باشد ؟
آقای دانش آشتیانی !
پرسش ما این است زمانی که خودتان اذعان دارید که دیگر در کابینه دولت دوازدهم حضور ندارید پس فلسفه این تغییرات چیست ؟
چرا اجازه نمی دهید تا وزیر بعدی خود در این زمینه و پس از شناخت و ارزیابی تصمیم بگیرد تا احیانا در افکار عمومی متهم به شخم زدن آموزش و پرورش نشود !
آیا قرار است وزیر آینده آموزش و پرورش در برابر اعمال انجام شده قرار بگیرد ؟
« صدای معلم » امیدوار است تا وزیر آینده آموزش و پرورش با" واقع بینی " و "پای بندی کامل به برنامه ها و وعده های داده شده " واقعا و به دور از شعارگرایی ؛ پاسخ گویی و مسئولیت پذیری را سرلوحه کارها و اقدمات خویش قرار دهد و در ستاد وزارت آموزش و پرورش که نیاز به " خانه تکانی جدی " دارد بر اساس " منطق و تفکر علمی همراه با جسارت و شجاعت " مدیریت تغییر" را سرلوحه کار خویش قرار دهد .
پایان گزارش/
نظرات بینندگان
علت این کارها چیه خود داند و خدا.
فکر کنم تا یک ماه مونده به وزارتش آبدارچی اداراتم عوض کنه.
انتخابات تمام شده و سرتان شیره مالیدند
و از شما سو استفاده کردند در اینده هم میبینید
گدایی بیشتر درامد دارد
کلا یک میلیون وهشتاد پایه حقوق بود دویستش بابت بیمه و این چیزا کم میشد میموند هشتصدو هشتاد دویست تومنش بابت رفت وآمد به روستا میشد میموند ششصدو هشتاد تازه به ما میگفتند معلمانی اینجا هستند ده سال سابقه دارند اداره اجازه نمیده بیاد شهر دیگه راست و دروغشون با خودشون
لرها فوم گرا هسنتد هر مدیر لر مدیر لر دیگری را می آورد تاریخ نشان داده این سیاست باعث زمین زدن دولت می شود و از دسیسه های کشور ها خارحی برای نارصایتی افوام دیگر و سرنگونی خکومت ها است
نظرات نژاد پرستانه توهین کننده ب قومیت ها رو انتشار میده
مثلا ترک ها یا عربها یا بلوچ و کرد و فارس قوم گرا نیستند
اگر ادعای حرفه ی بودن دارید باید از انتشار نظرات نژاد پرستی جلوگیری کنید
واقعا منطق این تغییرات چیست؟
دلیل و یا دلایل این تغییرات چیست؟
پرسش ما این است زمانی که خودتان اذعان دارید که دیگر در کابینه دولت دوازدهم حضور ندارید پس فلسفه این تغییرات چیست ؟
چرا هیچ کس بر کار اینها نظارت نمی کند؟
مجلس مگر مرده است؟
بقیه ارکان چطور؟
شاید آنها هم مرده اند!
وگرنه صدای اعتراضی بلند میشد...
خخخخخ