"هر بار بانوان و زنان ما به صحنه آمدهاند کار را تمام کردهاند. در زمان انقلاب وقتی پیروز شدیم که زنان به خیابانها آمدند. اگر امروز در انتخابات زنان به صحنه بیایند ما پیروز میشویم"
این شعار و دعوتِ دولت تدبیر و امید قبل ازپیروزی در دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری بوده است .جناب آقای روحانی ما زنان اصلاح طلب به ستادهای انتخاباتی آمدیم، ادمین گروه های مختلف تلگرامی حامی اصلاح طلبان شده ایم، خانه و کوچه و خیابان های شهر و روستا صحنه ی تبلیغات شما توسط ما زنان بود . دسته جمعی به هواداری اصلاحات رسا و پر امید خواندیم "بیا سحر شو ز شب به در شو سپیده باشو سیه بگردان /دوباره لبخند دوباره پیوند دوباره پیمان دوباره ایران" امیدوار بودیم به زدودن سیاهی و طلوع سپیده و حضور عادلانه ی زنان در عرصه های مختلف.
اما اکنون باز برخی مردان بر گرده ی غرور نشسته اند و باز تا توان دارند زنان را با بهانه های مختلف ازصحنه خارج می کنند و بر خرابی های وطن با قدرت طلبی هایشان بر حذف بانوان می افزایند.
خود را شایسته و زنان را ناشایست می دانند که اگر شایستگی بر لزوم مرد بودن اثبات شده بود اکنون باید توسعه یافته ترین کشور در جهان می شدیم زیرا فقط مردان در این سرزمین وزیر بودند !
آیا درحقوق شهروندی شما، زنان فقط می توانند در حد دستیار باشند و بس!
اگر این گونه نیست با انتخاب بانویی مدیر و مدبر و شایسته و فرهیخته و آگاه به مسائل تعلیم و تربیت، دارای دیدگاه و سوابق علمی و پژوهشی ،وزارت آموزش و پرورشی راکه برخی مردان جاه طلب نتوانستند ماحصلی در اعمالشان جز افت تحصیلی ، بی انگیزگی معلمان و دانش آموزان ،ناکارامدی سیستم ، وارد کردن طرح های بی خاصیت به مدرسه ، افزایش نارضایتی و صدها بی کفایتی دیگر باقی بگذارند و شناسنامه ای جز ناتوانی نداشتند را این بار به زنان بسپارید !
نگاه جنسیتی به وزارت ، نگاهی تبعیض آمیز است که نه در اندیشه ی اصلاح طلبی واقعی جایگاهی دارد و نه در نظرات اعتدال واقعی تایید می شود. تنها اصولگرایان تندرو و محافظه کارانی خشک مغز با بهانه های مختلف برای حذف وزارت زنان می کوشند و از این تاسف بارتر در عمل ،جملگی مردان احزاب، در لحظه ای که نام بانوان را بشنوند محافظه کار می گردند و متحدالقول در انزوای زنان از وزارت به اجماع می رسند!
قطعا اگر برای دولت دوازدهم انتخاب وزرای زن جزو اولویت ها باشد حاضر به پرداخت هزینه این انتخاب به نفع جامعه خواهد بود اما درصورت نداشتن این اولویت، انتخاب زن خصوصا برای وزارت آموزش و پرورش را جز هزینه نخواهد دید و احتمال مشارکت زنان در دوربعدی را کاهش خواهد داد.
برخی مدافعان تفکر محافظه کارانه معتقدند انتخاب وزیرآموزش وپرورش باید بر مبنای " شایسته سالاری " باشد و نه برمبنای "جنسیت " ؛ در واقع اینان معتقدند در میان بانوان ایرانی فردی "شایسته " احراز مسند وزارت نیست ، در نتیجه قرار یافتن زنان در وزارت ناقض اصل " شایسته سالاری" می باشد!
این نگاه زمانی شفافیت بیشتری می یابد که وضعیت فعلی آموزش وپرورش و انتخاب شایستگی را در گزینه های مرد بررسی کنیم .اگر چه درمیان رجال سیاسی گزینه های قابل و موفقی وجود داشته ،اما با مطالعه اسامی کاندیداهای وزارت در دوران های مختلف، می توان تعداد بسیاری از افراد با سوابق مدیریتی خسارت بار را یافت که انتخاب آنها ناقض اصل "شایسته سالاری " می باشد.درحالی که هم اکنون در میان بانوان فرهیخته ایرانی می توان نام افراد اصلاح طلب و دلسوزی مانند دکتر رضوان حکیم زاده و دکتر شهین دخت مولاوردی را دید.
خانم رضوان حکیم زاده تجارب ارزنده ای در زمینه ی مدیریت و برنامه ریزی آموزشی و درسی دارد . وی در کارنامه ی اجرایی و تدریس خود تجربه تدریس در مقاطع ابتدایی و راهنمایی را داشته و عضو هیات علمی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه تهران است . این بانوی محقق و آگاه دارای تالیفات متعدد و بی شمار علمی پژوهشی در زمینه تعلیم و تربیت است.عضویت وی در شورای مرکزی پژوهش سازمان برنامه ریزی آموزش عالی و عضویت درکارگروه جذب اعضای هیات علمی وزارت علوم ، همچنین تجارب مفید وی درکارگروه صلاحیت های عمومی هیات علمی دانشگاه تهران حضور وی درکمیته تخصصی استعدادهای درخشان و امور مربوط به بنیاد ملی نخبگان در دانشگاه تهران نیز بخش کوچک دیگری از اثبات شایستگی و تجربه او است .
معاونت وی درحوزه ی ابتدایی وزرات آموزش و پرورش نیز کارنامه تجارب او را سنگین تر می کند و او را گزینه ای شایسته برای وزارت آموزش و پرورش قرار می دهد.از زنان شناسنامه دار تفکر اصلاح طلبی ،حقوقدان و آگاه به مسائل اداری و بوروکراتیک و دارای تجربه حضور درکابینه دولت تدبیر و امید نیز خانم مولاوردی بانویی مناسب و کاردان برای وزرات است.
اکنون در روزهای حساس تشکیل کابینه دولت دوازدهم می باشیم .
زیبنده و مترقی نیست در حالی که برای مثال نصف وزیران کابینه در کانادا را زنان تشکیل می دهند ما با تمام قدرت به حذف بانوان شایسته وزارت در سرزمین خود بکوشیم .و بهانه به دست خرده گیران دهیم .
درحال حاضر افغانستان 4 وزیر زن و 8 معاون وزیر دارد .همچنین از میان 34 ولایت افغانستان فقط یکی از آن ها به وسیله زنان اداره می شود.
از مجموع 249 نماینده مجلس افغانستان 68 نفر آن را زنان تشکیل می دهند . با وجود نگرانی فعالین حقوق زنان در افغانستان و در قیاس با این کشور مسلمان و همسایه، ما ایرانیان جایگاه مناسب و بهتری برای زنان در وزارت درنظر نگرفته ایم.
تنها 1 وزیر زن در طول سال های پس از انقلاب نمی تواند کارنامه ای پرافتخار برای دفاع ازعدم وجود تبعیض باقی بگذارد.
حکومت افغانستان تعهد کرده که مشارکت زنان در تصمیم گیری را تا سه سال دیگر به 30 درصد برساند لیکن در ایران برخی دلتمردان خوددیده افتخار می کنند که زنان را از وزارت و تصمیم گیرهای کلان محروم کنند.
تصویر تمام مردانه ی گزینه های معرفی شده تاسف را برای جامعه مدنی ایران ایجاد کرده است.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
صرف داشتن وزیر زن نشانه پیشرفت است؟؟؟؟
امروز زنان جامعه ما اصلی ترین وظیفه خود را فراموش نموده اند.
فرزندآن خود را به آموزش وپرورش سپرده و ژست متمدن به خود گرفته اند
و نسلی را پرورش دادهاند که نشانی از مردانگی ندارند .بهتر است زنان جامعه ما به وظیفه تربیت فرزندان خود بیشتر اهمیت دهند که بیشترین تاثیر را در جامعه د خواهد داشت .
ما وزیری با "شرافت" میخواهیم.
یعنی اینکه شرافت لازم رو داشته باشه، وقتی حق و حقوق معلمان ضایع میشود، حداقل صدای اعتراضش بلند باشد.
شرافت لازم برای تغییرات مثبت در جهت معلمان داشته باشد و اگر نشد با صداقت عاملان و بانیان جلوگیری از این تغییرات رو به ما معرفی کند.
شرافت لازم برای جنگیدن با منابع کثیف و باندهای انگل صفت رو در این گداخونه داشته باشد.
شرافت لازم برای جنگ در هیت دولت و نمایندگان مجلس در جهت احقاق حقوق به یغما رفته معلمان رو داشته باشد.
خلاصه اینکه شریف باشد.
متاسفانه این شخص و دیگرانی که شماها معرفی میکنید ، شخصیتی به شدت ضعیف و محافظه کار داشته و به درد جنگیدن با باندهای زالو صفت در خود آموزش و پرورش و ارکان دیگر حاکمیت رو ندارند. اینان فقط برای وزارت چنگال تیز کرده اند و لیاقت این پست رو ندارند.
اینها خوب هستند ولی در حد یک کارشناس آموزشی و پستهای مشابه خوب هستند.
اگر اینها شرافت داشته باشند هیچ گاه برای وزارت آموزش و پرورش نامزد نمیشوند.
فعلا نیست نگرد
سابقه ایشان و امثال اینها نشان از روحیه مطیع بودن در برابر قدرت رو داشته و اگر کمی آزاد اندیش بودند تا این حد در حوزه ستادی پیشرفت نمیکردند.
متاسفانه در این دوره وزیر زن شده شعار برخی، ولی چرا فقط این آموزش و پرورش نه نه مرده باید وزیر زن داشته باشه؟!!!
باید دید ماه عسل این وزیران زن در افغانستان چه بوده است این مهم اینکه 5 زن در افغانستان مسئول هستند یا 100 زن مهم نیست مهم خروجی است.
حجم بسیار بالای مهاجرت افغان ها از دیار خود به ایران و کشور های دیگر و به اروپا به خصوص به کشور آلمان.حضور مفاخر و افراد صاحب علم وفن افغانستانی ،پزشکان افغان و مهندسین افغان و متخصصین افغان در اروپا و کشورهای دیگر .
به طور میانگین 3 میلیون افغانی پناهنده قانونی در ایران هستند ( غیر قانونی ها به کنار ).روزانی بسیاری از مردم به صورت هوایی و زمینی این کشور را به امید زندگی بهتر ترک می کنند که عمدتا نیروی جوان و آماده ی کار هستند.
حجم بیکاری و کم بودن میزان سواد عمومی و وظعیت آشفته ی امنیت داخلی .
حال مطالبه ی افغان ها وزیر زن است یا بهبود وظعیت کنونی ؟
چه فکری کردید که ایران با با این کشور همسایه مقایسه کردید؟
در آخر برای برادران و خواهران افغان شادی امنیت و زندگی و عشق آرزو می کنم.