در پاسخ به نامه منتشر شده یک شهروند ( این جا ) خود را واجب بر آن دانستم پاسخی راه گشا و مفید برای این هموطن ارسال نماییم. امید است که این پاسخ نگاه ایشان وعده ی از افراد جامعه که همسو با این نوع طرز تفکر هستند را یکبار برای همیشه روشن نماید.
در بخش اول این نامه بحث تعطیلات تابستانی مدارس و تعطیلات رسمی عید نوروز مطرح شده است. در توضیح این مطلب باید عنوان کرد تا چه زمانی باید نگاهی تا این حد سطحی داشت.
نخست اینکه تعطیلات نظام آموزشی مختص به دانش آموزان است نه معلمان.
این مورد موضوعی کاملا کارشناسی شده و پذیرفته شده در تمامی کشورهای جهان حتی کشورهای که از نظر محرومیت هزار برابر از ما عقب تر هستند، است. دانش آموزان و خانواده ها نیازمند این تعطیلاتند اگر مبنا بر این بود که دانش آموزان تمام طول سال را در مدارس حضور یابند طی همان چند سال نخست تحصیل از درس و مدرسه برای همیشه دل زده می شدند و ضمنا خانواده نیز برای در کنار هم بودن و تجدید قوا روحی زمانی را در اختیار نداشتند و بنیان خانواده سست می شد.
اگر اطلاع ندارید جهت اطلاع شما و سایر عزیزان عرض می کنم ، کشور فنلاند رتبه نخست آموزش و پرورش را در جهان کسب کرده است. آیا می دانید معلمان فنلاند چند ساعت در روز را درس می دهند و دانش آموزان فنلاند چه میزان تعطیلات دارند ؟
معلمان فنلاند تنها 4 ساعت در روز را درس می دهند و 2 ساعت در اختیار معلم برای مطالعه کتاب های مختلف است و البته تعطیلات دانش آموزان فنلاند 2 ماه و 15 روز در سال است. معلمان در این کشور جزء اقشار برخوردار جامعه هستند. شما به ما بگویید پس چرا آموزش و پرورش فنلاند به این سطح رسیده و چگونه است که معلمان این کشور بالاترین رفاه اجتماعی و بالاترین منزلت اجتماعی را در این کشور دارند اما این همه در آموزش و پرورش پیشرفت دارند؟
در مورد تعطیلات تابستانی دانش آموزان اشاره و تاکید به این نکته ضروری است که معلمان ایران بارها اعلام کرده اند ما حاضریم تمام تابستان را سر کار برویم و حقوق برابربا دانشگاهیان و سایر ارگان های برخوردار را داشته باشیم. ؛ چرا که کارمندان سایر ارگان ها از مزایایی برخوردارند که هیچ کدام از آنها را معلمان ندارند و با احتساب آن مزایا برای سایر کارمندان دولت (مثلا بانکی، نفت ، دارایی و...) حقوق 18 تا 22 ماه را به ازای 12 ماه در سال دریافت می کنند( تحت عناوین اضافه کار، یک ماه مرخصی ،حق مسکن ، کارانه و..)که البته طبق آمار اعلامی زمان مفید کار یک کارمند ایرانی بسیار بسیار ناچیز است. معلمان از فقر نمی نالند بلکه از فرق می نالند.
در ادامه یادآوری این نکته اهمیت دارد که اکثر افراد صاحب نظر موضوع تربیت و آموزش را کلا از تمام مباحث مطرح شده بالا متفاوت می دانند و یک ساعت کار آموزشی را برابر با 8 ساعت کار اداری دانسته اند و معلمی را به هیچ عنوان قابل قیاس با سایر کارها نمی دانند ؛ معلم با روح و روان فرزندان این مملکت سروکار دارند و هر عمل آنها تاثیر عمیق بر آینده این خاک و بوم دارد.
البته فراموش نکنید اگر طبق حرفهای شما بود که اساتید دانشگاه ایران و اکثر جهان 5 ماه تعطیلات و ساعت آموزشی 8 ساعته دارند و البته دریافتی چندین برابر نسبت به معلمان !
( آمار تعطیلات روزانه دانش آموزان در کشورهای مختلف: کانادا 100 روز ، مالزی 90 روز ، انگلیس 100روز، ترکیه 125 روز، روسیه 120 روز ، آلمان 100 روز)
در بخش دوم بحث معلمان غیر انتفاعی را پیش کشیده اید و گفته اید از ترس اخراج خوب کار می کنند! آیا این روش تهدید و ارعاب به نظر شما درست است؟ آیا با واژه ی به نام امنیت شغلی آشنایی دارید؟ آیا از حقوق خود به عنوان یک انسان و شهروند مطلع هستید؟
البته که ما معلمان رسمی همیشه گفته ایم معلمان غیرانتفاعی مورد شدیدترین ظلم و بی مهری در سیستم آموزشی کشور قرار گرفته اند.
آیا شما در جامعه امروز ایران به عنوان نگارنده نامه مطلعید یک معلم غیر انتفاعی 400 نهایت 700 هزار تومان دریافتی دارد ؛ قطعا نمی دانید! و البته اگر می دانید و این رویه را درست می دانید بشدت راه ناصوابی در پیش گرفته اید.
آیا 400 تا نهایت 700 هزار تومان برای زندگی انسانی و در شان یک تربیت دهنده ، مربی و معلم فرزندان شما و این مملکت کافیست؟ به نظر شما اگر کل آموزش و پرورش این طور باشد مملکت گل و بلبل می شود؟
در بخش سوم به درستی گفته اید حقوق معلمان غیر انتفاعی نسبت به کارکردشان کم است سپس پرسیده اید پس چرا این همه جویا شغل معلمی هستند؟
در همین سوال شما نقض اساسی حقوق مدنی افراد جامعه عنوان شده است. آیا خود شما به این مطلب اعتقاد دارد؟ فرعون های مصر نیز اهرام با شکوهی ساخته اند اما به چه قیمتی به قیمت کشتار عده زیادی از مظلومان جامعه خود.
قسمت بعد می دانید چرا همه جویای این شغل هستند؟
گاهی باید رک بود هموطن ؛ چون که شاهد خیل عظیم تحصیل کردگان بیکار هستیم و هیچ شغل دیگری با این فضای سالم و امن محیطی به خصوص برای بانوان وجود ندارد و امید دارند شاید در آینده به استخدام رسمی در بیایند. از قدیم گفته اند کاچی بهتر از هیچی است. به نظر شما چرا فرزندان افرادی که به راحتی می توانند در آموزش و پرورش استخدام شوند هیچ کدام حتی رو به سوی معلمی نمی کنند؟
بله ؛ چون که نان بهتر و چرب تری در جای دیگر دارند.
در پایان خانم سمیرا مطرح کرده اید چرا برخی از معلمان دلسوز نیستند و به آینده فرزندان این مملکت اهمیت نمی دهند؟
آیا شما مدرک و سندی برای اثبات اتهام و تهمت خود بر جامعه فرهنگیان کشور دارید؟
آیا می دانید معلمان تمامی دوره های صلاحیت حرفه ای را مانند پزشکان و مهندسان در شغل خود طی کرده اند و حتی گاه بیشتر از آنان درس خوانده اند؟
تخصص شما چیست که این گونه تمام ارگان های تربیت معلم و دانشگاهی کشور را زیر سوال می برید؟
در آخر بنده به قاطعیت می گویم اکثر معلمان در این بخش حتی بیشتر از توان خود نیرو می گذارند نمونه آن معلمان فداکار بسیاری است که از مال و جان و وقت خود برای فرزندان این مملکت و انقلاب مایه گذاشته اند و آن عده بسیار بسیار کم که اگر باشد را هم باید جویا شد چرا چنین هستند؟
پاسخی که آنها به شما خواهند داد ممکن است این باشد که :
آیا یک فرزند و همسر یک معلم حق حیات آبرومندانه را در جامعه ندارد؟
چرا یک معلم با 20 و حتی 25 سال شغل شریف معلمی هنوز نتوانسه یک آپارتمان نقلی از خود داشته باشد اما کارمندان سایر ارگان ها دوتا دوتا دارند؟ ارتباط داده و ستانده یک اصل است. مدارس در چه سطح از امکانات و تجهیزات علمی قرار دارند.
هموطن گرامی ؛ اگر به مدارس مراجعه نمایید به جز مناطق برخوردار اکثر کلاس های درس ما از کمترین میزان استاندارد کشوری برخوردارند.
در پایان تنها می گویم وظیفه معلمی من، من را برآن داشت که این متن را برای شما نگارش کنم چرا که حیطه آموزش و پرورش یک حیطه تخصصی است و تنها متخصصان امر می توانند در این حیطه نظرات و انتقادات صحیح و سازنده ارائه دهند.
امیدوارم چراغ روشنگری را در گوشه ی از ذهن شما و سایر افرادی که نگاهی بسیار سطحی به امر خطیر آموزش و پرورش دارند را روشن کرده باشم.
هموطن گرامی !
راه پیشرفت جامعه در نیروی نظامی و بهداشتی آن نیست که اگر بود خیلی از کشورهای جهان سال ها در این زمینه برتر بودند اما پیشرفتی نداشتند برعکس کشورهایی که در جنگ با خاک یکسان شدند با تکیه بر آموزش و پرورش خود اکنون جزء کشورهای با بیشترین تولید ناخالص ملی و رفاه اقتصادی و اجتماعی بالا هستند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
خود سميرا هم هنگ میکنه صحبت هاشو اینقدر تخصصی تفسیر کرده باشید استدلال براش آورده باشی
بر اجناس لوکس وارداتی که متاسفانه آموزش و پرورش در آن سهم ندارد.
مانند خودرو لوازم خانگی با کمتر از ۲درصد خیلی از مشکلات مدارس کاسته می شود