صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

حسین شاملی یام/ دبیر آموزش و پرورش شهرستان مرند

من یک معلمم

مثل الان نبود که سرویسی باشه و از دم درخانه تا دم در مدرسه راحت بنشینی و بیرون را نگاه کنی و سرد و گرم روزگار را نچشی/ نگاه معصومانه کودکان حتی نمی توانست چشم در چشم معلم بدوزد/ بدان سیلی روزگار بسیار سخت تر از این خواهد بود/ آن روزها هنوز پدر و مادرمان معلم را دارای ارزش و اعتبار می دانستند و هنوز سونامی دکتر شدن (پول پارو کردن ) به خانواده ها نرسیده بود/ قهرمانان رنجوری بودند که هم سیلی روزگار خورده اند و هم سیلی نامردها/ می دانستیم از این کلاس های درس زودتر می توان به خدا رسید/ فهمیدیم میز و ریاست و پاداش و مزایا و.... اولویت برتر آنان است/ فهمیدیم دورافتاده ترین روستاها برای معلمان است با کمترین امکانات، و مزایا و پاداش و حقوق و وام آن چنانی مال بانک ها و اداراتی است که تابستان زیر کولر و زمستان کنار وسایل گرمایشی می نشینند و کار ارباب رجوع را به فرداها حواله می کنند/ فهمیدیم معلم شدن آرزوی کیف رنگی بچه هایمان نیست ، آرزوی آنان دکترشدن و تیغ زدن مردم و درآمد ماهیانه .... و یک شبه پولدارشدن است/ در کلاس درسمان یاد داده بودیم انسان بودن و انسانیت کمال آدمی است/ دیگر موضوع انشاها چنگی به دل نمی زد چون هیچ وقت یک با یک برابر نشد و هیچ چیز سر جای خودش نبود/ یادمان باشد ما همیشه معلمیم....

جایگاه و ارزش معلمی و معلمان   انگار همین دیروز بود که کیف رنگی آرزوهایمان را برداشتیم و راهی مدرسه شدیم .چقدر بی تاب دیدن کلاس و نیمکت و معلم بودیم .مثل الان نبود که سرویسی باشه و از دم درخانه تا دم در مدرسه راحت بنشینی و بیرون را نگاه کنی و سرد و گرم روزگار را نچشی.
اون روزها کودکی کردن هم عالمی داشت. از کوچه ها و پس کوچه های شهر باهمان شور و شوق کودکی عبور می کردیم و به مدرسه می رسیدیم .
چقدر معلم مان بزرگ و قدرتمند جلوه می کرد، چقدر باابهت بود که نگاه معصومانه کودکان حتی نمی توانست چشم در چشم معلم بدوزد.
کلاس که شروع می شد همه حرکات معلم، راه رفتن، نشستن ، درس گفتن و حتی نمره دادن و تنبیه کردن و تشویق کردنش را رصد می کردیم که وقتی به خانه برگشتیم خواهر و برادر کوچکتر خودرا جمع کنیم و کلاس درس کوچکی تشکیل بدهیم و با همان ابهت معلم واقعی درس بدیم و سئوال کنیم و نمره بدیم و با خط کش چوبی که در کیف همه ما بود به بهانه تنبیه چندتا ترکه به دستش بزنیم .
و معلم دستی به پشتم زد که بچه حواست به درس و کلاس باشد ، پرنده خیالت کجا سیر می کند؟ اما من از معلمم نرنجیدم .می دانستم که تنبیه او از روی مهربانی است نه عداوت . چون اگر او عداوت می دانست هرگز نمی توانست معلم شود.
بعدها فهمیدم که او با تنبیه می خواست به ما بگوید که پسر قبل از هر تنبیهی بیدارشو و بعد هر تنبیهی خشمگین و عصبانی نباش و علت تنبیهت را بدان .به خود بیا و راه گم شده را پیدا کن .اگر امروز سیلی ات می زنم بدان سیلی روزگار بسیار سخت تر از این خواهد بود .اگر روزی سیلی خوردی دلیلی برای خوردنش داشته باش. اما نگذار هر مرد و نامردی جرات سیلی زدن به تو را داشته باشد.
در کلاس درس که راه می رفت آرزو می کردیم خدایا زودتر بزرگ شویم و معلم شویم  و با این خیال هم شب ها به خواب می رفتیم.
آن روزها هنوز پدر و مادرمان معلم را دارای ارزش و اعتبار می دانستند و هنوز سونامی دکتر شدن (پول پارو کردن ) به خانواده ها نرسیده بود و نام معلم بعد از نام خدا ،ارزشمندتر نام خانه هایمان بود.
و حیف چه زود بزرگ شدیم که بفهمیم این مردان و زنان الگو و قهرمانان خیال کودکی مان ، قهرمانان رنجوری بودند که هم سیلی روزگار خورده اند و هم سیلی نامردها.
فهمیدیم که چرا معلم زود مو سفید می کند و چه زود پیر می شود  و دانستیم گچ و تخته سیاه با او چه کرده و او نیز با آنها چه درد دلی کرده است.
تا به خود آمدیم و خواستیم جوانی را تجربه کنیم دیدیم درمیان بچه های روستایی این سرزمین کنار تخته سیاه ایستاده ایم و شده ایم آقا معلم، و آرزوی کیف رنگی مان برآورده شده است.
به خودمان گفتیم آی پسر راستی راستی معلم شدی ؟ آن هم در سنی که خودت تازه داری خوب و بد روزگار را می فهمی و باید هنوز جوانی نکرده عمرت را در کلاسهای درس روستاهای دورافتاده سپری کنی .
اما می دانستیم از این کلاس های درس زودتر می توان به خدا رسید به شرط آن که تمنای دستهای کودکان معصوم برای آموختن را اجابت کنی و جواب دهی شور یادگرفتن و یاد دادن را.
آن قدر گرم مدرسه و بچه ها و عشق بازی با نام و شغل معلمی گشتیم که یادمان رفت زندگی چیست؟ آینده چیست؟ و پنداشتیم همه آنانی که پا در رکاب تعلیم و تربیت دارند همچون ما فکر می کنند و همچون ما کار می کنند.
اما دیر فهمیدیم که چنین نبود .تا سرکی به کارهایشان کشیدیم فهمیدیم میز و ریاست و پاداش و مزایا و.... اولویت برتر آنان است.
فهمیدیم دورافتاده ترین روستاها برای معلمان است با کمترین امکانات، و مزایا و پاداش و حقوق و وام آن چنانی مال بانک ها و اداراتی است که تابستان زیر کولر و زمستان کنار وسایل گرمایشی می نشینند و کار ارباب رجوع را به فرداها حواله می کنند !
فهمیدیم چوب تنبیه معلم دیگر زمزمه محبتش نیست ، ابزاری است برای دیه گرفتن و پرکردن تیتر روزنامه ها و زیرنویس شبکه های تلویزیونی.
فهمیدیم معلم شدن آرزوی کیف رنگی بچه هایمان نیست ، آرزوی آنان دکترشدن و تیغ زدن مردم و درآمد ماهیانه .... و یک شبه پولدارشدن است.
اما ما در کلاس درسمان یاد داده بودیم انسان بودن و انسانیت کمال آدمی است نه دنیا دوستی و مال طلبی ؛ وقتی موضوع انشای کلاسمان ( علم بهتراست یا ثروت) بود خواستیم به کودکان بفهمانیم که اولویت با علمی است که انسان بسازد که بالاترین ثروت هاست. اما نشد !
دیگر موضوع انشاها چنگی به دل نمی زد چون هیچ وقت یک با یک برابر نشد و هیچ چیز سر جای خودش نبود.
جوانی مان در لابه لای کتب درسی گم شد و هیچ کس در هیچ کتابی ننوشت که معلم درس داد، معلم عمر داد، معلم جوانی داد، و معلم جان داد.
هیچ کس ننوشت معلمی زیر آوار ماند، معلمی در رودخانه به خاطر کودکان غرق شد، معلمی جهت رسیدن به مدرسه در برف و کولاک مرد، معلمی در کلاس درس برای نسوختن کودکان گرفتار حریق بخاری نفتی شد و سوخت، معلمی در کلاس درس قلبش ایستاد، معلمی با همقطارانش در بین راه مدرسه تصادف کرد و مرد و معلمی کیلومترها راه را به عشق بچه ها پیاده رفت و معلمی ....
اما همه نوشتند معلمی شاگردش را کتک زد!
دانستیم مطالبات و معوقات و ندادن پاداش بازنسشتگی از آن معلم است و وام بانکی و هتل های چندستاره و حقوق های نجومی مال بندگان بهترخداست! وکلاسه ای موکت شده نمدار با سوسک های ملوس مال معلم و خانواده اش است.
و اینک مائیم با آرزوهای ازدست رفته ، عمری سپری شده و خانواده ای که همیشه شرمنده قناعت و سکوت شان بوده ایم .
اما یادمان باشد ما همیشه معلمیم.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

جمعه, 22 بهمن 1395 11:41 خوانده شده: 3498 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +20 -1 --
ناشناس 1395/11/22 - 12:40
دوست گرامی چرا این رو نگفتی که ما از خودمان بیشتر می کشیم تا از دیگران.
چرا نمی نویسی که اگر من معلم در نمره دادن حاتم بخشی نکنم مدیر و معاون دانش آموزان اراذل و اوباش را به جانت می اندازند تا تن به خواسته غلط آنها بدهی.
چرا نمیگویی که مدیر و معاون سر همین نمره، اولیا و دانش آموزان را تحریک به تهیه طومار بر علیه معلم میکنند.
چرا نمی نویسی که مدیر و معاون جلوی تو را میگیرند و می گویند چرا فلان حرفها رو در کلاس زدی؟!
همان اراذل و اوباش کلاس شده اند مشاور و مخبر امین مدیر.
معلم هم شده دیواری کوتاه که هر جا کم میارند از اون بالا میرند.
چرا باید معلمان خودشان رو در مقابل کادر اداری و مدیریت تا این حد خوار و ذلیل می کنند؟!!!
خیلی از این مصیبت ها را خودمان باعث شدیم.
خلاصه اینکه از ماست که بر ماست.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1395/11/22 - 13:01
معلم زمان فعلی همیشه باید در جیب خود چاقو ضامن دار ودر داخل کاپت خودرو خود قمه وقداره داشته باشه وباید اگر اقا باشه سبیل کلفت ودراز بگذاره که از نوک موها خون جاری بشه واگر زن باشه ان قدر عصبی وخشمو باشه که حدقه های چشم او بیرون بیاد ...وهر وقتی هم اگر لازم باشه در حیاط مدرسه عربده بکشه ویه لب کفش های خود را پایین بکشه ونفس کش بخواد
پاسخ + 0 0 --
حسین شاملی یام 1395/11/22 - 16:33
دوست عزیز همه نوشته ها دلیلی است برای آنکه معلم جایگاه خودرا بداند .من هم سرسختانه معتقدم معلم ابزاری است در جهت سیاست های غلط وزارتخانه محترم وباید همه معلمان بدانند تازمانی که نمره کیلویی میدهند ارج وقربش آنهم ازدست میرود وامیدارم روزی برسد که درصد قبولی واقعی بدهند کرامت وعزتشان راارتقادهند وحقوق پایمال شده خود رابازستاند که درآن صورت مدارس ما محل تربیت نخبگان ودانشمندان خواهد بود .
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1395/11/22 - 19:14
در طول خدمت 28سال خود در اموزش و پرورش حتی یک مدیر مدرسه با اخلاق و شایسته ندیدم

تمام کار انها شده حفظ صندلی پادشاهی خود و توهین کردن به معلمان مظلوم
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1395/11/23 - 00:29
مشکل در نمره دادن نیست مشکل درعدم تربیت صحیح فرزندان در خانواده‌ها ست که فعلا به عنوان اولیای مدرسه با همدستی مدیران نالایق که منتظر چند تومان پول گدایی از این اولیا که نمی توانند بچه‌هایی مفید تحویل اجتماع دهند و وای به حال آینده مملکت با این دانش آموزان راحت طلب و بی ادبی و نازپروده که خاک پای بچه‌ها ی کار هم نیستند و هزار بدبختی دیگر که همکاران عزیز خودشان بهتر می دانند
پاسخ + 0 0 --
معلم 1395/11/25 - 22:50
همه این مشکلات رو دارن.دقیقا همه ی این هارو روز به روز لحظه به لحظه تجربه میکنم.جوانم سنم کمه اما احساسم اینو نمیگه.مدیر فهمید نمره الکی نمیدم .لحظه به لحظه بهم گیر میده.بهم تهمت میزنه.خدا کنه امسال هم به خیر بگذره
پاسخ + +18 -1 --
سیفیاری 1395/11/22 - 12:56
صد مرحبا به قلم زیبای شما و صد افسوس به شرایط بوجود آمده که در بالا به آنها اشاره کردی . خسته نباشی محترم.
پاسخ + +12 0 --
ناشناس 1395/11/22 - 13:40
احسنت جناب شاملی بسیار زیبا بود درود بر شما. برقرار باشید
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1395/11/22 - 14:27
شاملی جان دوستت دارم خواهشا بیش از این سر خود را به قمه نزن خانواده داری جان شیرین داری می برند جایی که .....ول کن این بر نامه ها را می دانم ورزشکار خوبی هم هستی به جای این مطالب تنش زا برو ورزش کن تفریح کن از من گفتن هشدار هشدار هشدار شاملی جون حقوقت قطع می شود ......ول کن لطفا از روس دلسوزی گفتم
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1395/11/22 - 15:32
اری حقوق تو قطع میشه عین ......عده ای دارند زیر پای تو صابون می کشند ول کن بگذار همه بهتر از تو فکر می کنند به نان واب بچه های خود فکر کن که حقوقت قطع میشه .......
پاسخ + +10 0 --
ناشناس 1395/11/22 - 15:08
ممنون ازقلم شیوای شماکه درد ورنج ما معلمها رو به این زیبایی به تصویر می کشید.پایدار و عا قبت بخیر باشید .
پاسخ + +8 0 --
بازنشسته سال 95 1395/11/22 - 15:18
30 سال خدمت در حسرت و غم وشرمندگی و احساس تبعیض و ناعدالتی گذشت. از آن روز که بازنشسته شدم این حالات بدتر از گذشته در وجودم هست. این روزها هم مثل یک خبر نگار دنبال نوبخت هستم تا شاید از لابه لای صحبتهای او خبری از پرداخت پاداش بازنشستگان سال 95باشد .
پاسخ + +17 0 --
...... 1395/11/22 - 19:04
ما معلمان همان دانش آموزان کتک خورده دیروز هستیم که هرچه بر سرمان می زدند صدایمان در نمی آمد ترسو بار آمدیم بخاطر همان تو سری خوردن هاست که هنوز اکثرا از مدیر و معاون و عاقبت کار می ترسیم بخاطر امتیاز بندی بی ارزش می ترسیم بخاطر جلسات بی خودی می ترسیم از جواب دادن به مدیران زورگو و اداره می ترسیم کلا از همه چیز آموزش و پرورش می ترسیم این ترسها از همان تو سری خوردن های گذشته است یع ما یاد نداندادند چگونه از حقوق خود دفاع کنیم و گرنه نمی توانستند این بلاها را سر فرهنگیان بیاورند
پاسخ + +8 -1 --
سلیمی ساعتلو 1395/11/22 - 19:11
مرحبا آقای شاملی. خیلی زیبا و پر معنی نوشته اید.
پاسخ + +2 -19 --
ناشناس 1395/11/22 - 20:53
دوست گرامی. من متن بالا را خواندم. خودم آموزگار بازنشسته هستم و فرزندم دکتر است. با نظر شما مخالفم. این دیدگاه نسبت به افراد و مشاغل درست نیست. آموزگار است که با رفتار و کردار مناسب به دانش آموز درس علم و اخلاق میدهد. اگر دانش آموخته ای راه خطا برود عوامل متعددی دخیل است اما معلم به همان اندازه خانواده نقش در پرورش افرا د دارد.
متاسفم که شما داخل پرانتز دکتر شدن را معادل پول پارو کردن دانستید. ومتاسفم از اینکه شما در جایگاه معلم قرار دارید. بدانید معلم باید دیدگاه
درست و عقلانی به افراد داشته باشد و با رفتار و گفتار انسانی جایگاه خود را بالا ببرد نه با تخریب دیگران و اهانت به اقشار و مشاغل دیگر.
این دیدگاه فقط از کسی بر می آید که بغص و کینه به دل دارد و این برای معلم ستوده نیست.
من به عنوان معلم امیدوارم نوه هایم هیچوقت شاگردشما نباشند زیرا دیدگاه کینه توزانه شما برای فرزندان ما خطرناک است.
پاسخ + 0 0 --
حسین شاملی یام 1395/11/22 - 21:26
دوست عزیز واقعیت جامعه را نمیتوان کتمان کرد، چند درصد پزشکان متخصص ما از حق چاقو میگذرند وبدون چشمداشت آنچنانی فعالیت میکنند ؟چرا خانواده ها میخواهند فرزندشان پزشک شوند؟ ضمنا" منظور بنده پزشکان عزیزی که بدون چشمداشت مالی برای رضای خداتلاش میکنند نبودوبهتراست به محل اقامت خود ودر محلهایی که متخصصان طبابت میکنند سری بزنید تاعیار مطالب عیان شود واگر باعث رنجش عزیزی علی الخصوص همکاران گرامی شدم عذرمیخواهم وبرای همه پزشکان باوجدان آ؛رزوی موفقیت دارم .
بنده بعنوان معلم خوشحال معلمان میتوانند افرادی تربیت کنند که دراین هیاهوی مادیات وپول پرستی دل به دنیا نداده اند.التماس دعا
پاسخ + 0 0 --
رضا 1395/11/22 - 22:37
آقای شاملی میگویند که درآمد کشور و بیت المال بین مشاغل مختلف جامعه عادلانه توزیع نمیشود جایگاه اجتماعی حفظ نشده است وگرنه هم از نظر علمی و دینی جایگاه معلمان بالاتر از هر شغل دیگری است پزشکان آنقدر خود را در عرش می بینند که دیگران را به چشم نمی بینند و این بخاطر هرج و مرج مدیریتی است شما هم بهتر است فرزندتان را به مدارسی بفرستید که بر اساس همه از قشر از ما بهتران هستند باید قبول کنید که وضع تربیتی فرزندان ما در پایین ترین سطح قرار دارد س ریشه‌ی اخلاق بیرون از مدرسه‌ها شکل میگیرد و با آموزش به تعالی می رسد بدون شک اگر فرزند شما دکتر نمی شد نظر متفاوت ی داشتید زیرا این تبعیض است که موجب تغییر دیدگاههای جامعه می شود زیاد نگران نباشید شما فرزندتان را جایی بفرست که لیاقتش بیشتر از از دیگران باشد به احتمال نظرات ژرف شما از جامعه کنونی
پاسخ + +1 -21 --
م 1395/11/22 - 21:02
سلام. متن بالا را خواندم به عنوان یک معلم که فرزندم هم پزشک است خیلی ناراحت شدم. این دیدگاه مربوط به یک معلم که با عشق به این کار روی آورده نیست. دیدگاه فردی است که با عقده حقارت به خودش وجامعه مینگرد. کسی که پزشک را داخل پرانتز معادل پول پارو کردن و یک شبه پولدار شدن بنامد جز اینکه خشم نهفته دارد چه میتواند باشد.
با این متن جایگاه والای معلم هم آسیب میبیند. ما افراد بدبخت و ناتوان و وامانده ای نیستیم. ما با عشق کار کردیم و نتیجه را پس میگیریم. شاگرد من که بعد از سالها فقط برای دیدن من زنگ در خانه ام را میزند گواه این عشق است. دکتری که معلم کلاس اولش را به یاد دارد، جلوی پایش می ایستد و با احترام به او مینگرد گواه این عشق است. بیایید منفی نگری را کنار بگذاریم و بهم احترام بگذاریم. م. سلیمانی آموزگار بازنشته آموزش وپرورش
پاسخ + 0 0 --
معلم 1395/11/22 - 22:01
برادر عزیز همه دانش آموزان سابق به معلمشان احترام میگذارند فرزند شما یا دانش آموز پزشک شما ماهیانه چقدردرآمد دارند؟ آیا دکترها حاضرند یک عمل سنیگین جراحی برای شما تنها با حق بیمارستانی انجام دهند؟
ضمنا" نحوه برخورد شما با موضوع وبیان عقده حقارت دورازشان شماست .این نوشته درد همه معلمان نیست خودتان راگول نزنید.
بسیارند معلمانی که فرزندشان پزشکند ولی واقعیت راهم درک میکنند .شماها بوده اید که هرچه برسرتان زده اند دم نیاورده اید حداقل به فیش حقوقی خودتان نگاهی بیاتندازید
پاسخ + 0 0 --
رضا 1395/11/22 - 22:48
آقای محترم فرزند پزشک پرور حرف از کدام جایگاه رفیع معلمان می زنید ؟؟؟کدام منزلت اجتماعی را میگویید؟ ؟؟مگر نمیدانید تبعیض خشم به همراه دارد که شامل معلمان شده؟ پزشکان خدا را بنده نیستند اکثرشان نمی بینید با چه نخوتی رفتار میکنند انگار از این ملت نیستند کدامشان به نیازمندان کمک مجانی کمک میکنند می دانید روزانه چند انسان فقیر بخاطر بیماری و فقر می میرند بخاطر جایگاه پزشکان محترم که تا پول نگیرند کاری نمیکنند حرف از جایگاه شغلی یک حرف بیهوده بیشتر نیست پولدار بی ارزش را همه تکریم میکنند لی خود دانای فقیر را نگاه نمیکنند چون پول ندارد و....که شما فعلا فکر نمی کنیم شما درک کنید
پاسخ + 0 0 --
بازنشسته 1395/11/22 - 23:30
با سلام جناب م من هم عاشقانه معلم شدم و با اینکه موقعیتش بود به نظر خودم برای حفظ جایگاه معلمی دنبال شغل دوم هم نرفتم و خانمم شاغل نیست. اگر دانش آموز برای دیدن شما در خانه شما را می زند دانش آموز من باید در خانه کارمند بانک را بزند!! چون به شرافتم قسم بعد 30 سال تدریس و بانشسته شدن الان مستأحر یکی از سه خانه کارمند بانک هستم. با تأسف الان خیلی از دانش آموزان متوجه وضعیت اسفناک وضع مالی معلمان شده اند. ادامه دارد
پاسخ + 0 0 --
بازنشسته 1395/11/22 - 23:41
جناب م یادمه رفته بودم دندانپزشکی که دیدم دکتر از شاگردانم است. بعد احوالپرسی به دندانم نگاه کرد و گفت چرا اینقدر دیر آمدی ؟ ماندم چی بگم فقط گفتم درست می فرمائید. نمی دانست حدود یکسال م شد که با خودم کلنجار می رفتم که این دفعه به گرفتن حقوق می روم دندانپزشکی ولی پولی نمی ماند که برم. در آخر این شاگرد دندانپزشک موقع پرداخت هزینه با اینکه اصلاً توقع تخفیف نداشتم گفت با تخفیف این مبلغ می شه ولی بعداً متوجه شدم تخفیفی در کار نبوده.
پاسخ + 0 0 --
سیفیاری 1395/11/23 - 08:04
همکار محترم لطفا به این سدالم جواب دهید که چرا فرزند شما شغل شریف معلمی را اتخاب نکرده است؟ و از بین صدها رشته تحصیلی، آیا پزشکی محل خدنت است و بس؟ خود را گول نزنیم!!!
پاسخ + 0 0 --
Parmis 1396/12/24 - 17:09
بنده خانواده خودم پزشک و دندونپزشک ان،خب از حرفاتون معلومه از معلمای سابق هستید .دانش آموز نسل گذشته معلم رو شکل خدا می دید قابل احترام بود هیچ خانواده ای جرأت توهین و تحقیر معلم رو نداشتن...الان دانش آموز سر کلاس درس می دی هروکر می خندن اصلا معلم رو آدم حساب نمی کنن؟!چون مدیرا مجبورمون می کنن از بچه ها پول بگیریم بایدم حرمت مون شکسته بشه ولی دست دانش آموز کردیم باید دزد خطاب مون کننن.توی دوره ی شما معلم فقط کادر آموزشی بود الان توی کلاس نشستیم باید پرونده دانش آموزا رو بیاریم سر کلاس آدرس و شماره تلفن خونه هاشونو بنویسیم در صورتی که کار ما نیست بحث پول نیس بحث اینه که ارزش هر شغلی با پول تعیین می شه
پاسخ + 0 -16 --
ناشناس 1395/11/22 - 22:48
اقای شاملی من هم که فرزندم با هزاران مشقت وتلاش دکتر شده بر نوشته شما واقعا تاسف می خورم شما مثل اینکه فاصله اهمیت در را با دوشاب کمتر درک کرده اید شما باید بدانید همکار شما که حتی توانایی جدول ضرب را ندارد وحتی یک تقسیم ساده را نمی تواند انجام بدهد وحتی توانایی نوشتن یک در خواست را ندارد شده یک معلم ایا او با یک دکتر نباید فرق داشته باشد شما ایا می دانید که کسی که هواپیمار ا به اسمان می فرستد خلبان نام دارد نه ملوان وکار ملوان با خلبان خیلی فاصله دارد قدرت درک شما هم متاسفانه کمی پایین است شما وامثال شما مدیون پزشکان هستند وبعد مشاغل دیگر میلیارد ها تومان اگر به پزشکان بدهند کم است اما برای برخی معلم ها حتی یک ریال ................لازم نیست
پاسخ + 0 0 --
سلیمی 1395/11/23 - 09:54
برادر بزرگوار که فرق درودوشاب را می دانید ، خبردارید استاد دانشگاه با دکتری مکانیک چقدر دریافتی دارد وفرزند شما چقدر درآمد دارد؟
وچون فرزند شما پزشک است همه مدیون پزشکا ن هستند؟ چرا باید میلیاردها پول به پزشکها بدهند؟ استاد فنی دانشگاه 4میلیون بگیرد؟
شما قدرت درک خود را بالاببرید که معلوم است درمعلمی هم چندان تاثیر گذار نبوده اید .
برای نویسنده آرزوی توفیق دارم
پاسخ + 0 0 --
سیف 222 1395/11/23 - 13:22
برای خودت متاسف و برای فرزند پول پرستت متاسف تر باش.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1395/11/23 - 20:33
تو نه معلمی و نه فرزند کند ذهنت دکتر است تو یک انسان بی مایه و نادان و کوته فکر بیشتر نیستی اگر شخصیت داشتی که اینطور صحبت نمیکردی فرزتدت هم مثل خودت زیر خط نادانی است مردک ساده لوح
پاسخ + +7 0 --
ناشناس 1395/11/22 - 23:17
بسیارعالیست اگرمسولان التفات داشته باشند.
پاسخ + 0 0 --
ش 1395/11/23 - 21:03
احتمالا تو و فرزندت شغل پر در آمد دیگری مثل گدایی سر خیابان داری معلوم است انسان بی سوادی هستی در حد همین شغل شریف پول ستاندن سر خیابان از معلمان و مردم شریف موفق باشی
پاسخ + 0 -12 --
م 1395/11/23 - 08:42
البته در همه صنفی خوب و بد هست امیدوارم کسی به بیماری مبتلا نشود. اما من به واسطه بیماری همسرم زیاد درگیر بیمارستان بودم. در بیمارستانهای دولتی هیچگونه رابطه مالی بین پزشک و بیمار وجود ندارد. اگر طلبی میشود از طرف حسابداری است که آنها هم پزشک نیستند.
من به عنوان معلم هیچوقت توسری نخوردم که دم برآورم. اگر ظلمی هم بوده از طرف برنامه ریزان و بوده و سیاست های نادرست، ربطی به مشاغل دیگر ندارد.
و یادمان باشد این پزشکان پول دوست همانهایی هستند که وقتی بیماریم میشوند فرشتگان سپید پوش!!!!!
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1395/11/23 - 17:34
شاملی خدا رحمت کند به پدرت که سالها پیش بر اثر سانحه تصادف فوت کرد اما باید تو مواظب حقوق خود باشی سالها تلاش گرده تی خودت هم ورزشگار هستی اما ...
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1395/11/23 - 20:55
اتفاقا شما از همه بیشتر تو سری خورده ای زیرا که هنوز نمیدانید چه بلائی سرت آمده است نسبت به مشاغل دیگر معلوم نیست دیگر باید چکارت کنند تا معنی تبعیض بین معلمان و پزشکان را بفهمی
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1395/11/23 - 20:58
کدام فرشتگان سفید پوش مرد حسابی آدم سالم میرود بیمارستان کرده جنازه اش برمیگردد میگویند دکتر حواسش نبود آمپول ا شتباهی زده ما که میرویم چهره عزرائیل را بیشتر حس میکنیم کدام فرشته سفید پوش مگر مراسم عروسیه مرد عزیز دکتر نشان
پاسخ + +6 0 --
ناشناس 1395/11/23 - 20:52
مستر میم شما یا در این کشور زندگی نمیکنی اصولا معلم هم نیستی هم خودت و هم پسرت دکتر هستید و این حرفها به شما که پول پارو میکنید بر خورده است و هیچ دانش آموزی هم در خانه شما نمی آید و اگر کسی بیاید یا مریض است و یا فقرا که آنها راعین رونالدو شوت میکنی باید افتخار کنی که آقای شامای فرزندت را درس بدهد باید خودت پسرت دست بوس معلمان و آقای شاملی باشی میم کسی از معلمان چندان علاقه ای به درس دادن به فرزندان شما ندارند بخاطر توهین شما به استاد گرامی آقای شاملی .....سپاس از معلمان گرانقدر
پاسخ + +2 0 --
شهروند 1395/11/23 - 21:59
تو اگر معملی خوب باشی شاملی به جای خار وپوف وخوابیدن در کلاس معلم ها اگاه می کردی که در کلاس نخوابند اگر بخوانبد خواب نیمرزی بر ما اثر می کند
پاسخ + 0 0 --
بازنشسته 1395/11/24 - 09:41
بخواب عزیزم بخواب در کلاس تا دکتر بیاید وتو را در مان کند
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1395/11/25 - 01:02
بر تو فقط کلنگ اثر میکند دلاور
پاسخ + 0 -9 --
م 1395/11/23 - 22:38
دوستان من در معرفی خودم نگفتم که زن هستم. و از اینکه بحث تا این حد خمشگینانه شد متاسفم. با احترام به همه انسانهای فهیم از این بحث کنار میکشم. برای همه آرزوی سلامتی دارم. و آرزوی صعه صدر و انصاف برای همه دوستان
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1395/11/25 - 01:01
خانم محترم باید با دیگران محترمانه صحبت کرد تا محترمانه جواب بگیرید
پاسخ + 0 0 --
معلم 1395/11/25 - 22:57
آدم وقتی نادان باشه زن و مرد نداره
پاسخ + +2 0 --
ناشناس 1395/11/26 - 01:50
سبک نوشتاری تمام نظرات کاملا یکسانه! انگار که همه نظرها رو فقط یه نفر نوشته!!!!
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1397/02/12 - 00:36
دوست و همکار عزیزم ،

نوشته شما را خواندم ،هم نوشته شما ،هم نوع نظرات پیوست شده دلم را درد آورد . این روزها دغدغه معلم ودرد او چه چیزهایی شده است.

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور