تغییر نظام آموزشی و اجرای نظام ۶-۳-۳، همراه با تغییر محتوا و سبک نگارش کتب درسی نیز بوده است. با تغییر این نظام آموزشی خسته و فرسوده از شکل ۵- ۳- ۴ به ۶- ۳- ۳ ، انتظار می رفت اوضاع از آن که بود، بهتر شود. انتظار این بود که محتوای کتب درسی غنی تر و عینی تر و جذاب تر و کاربردی تر شود. انتظار این بود که حجم مواد درسیِ دست و پا گیر و غیر مفید و بی مصرف و وقت کُش، کم و جایگاه دروس کاربردی و سودمند و ضروری، تقویت شود.
انتظار می رفت سبک نگارش کتاب ها، شوق انگیز و و انگیزه آفرین گردد و سبب تسهیل یادگیری و موجب صرفه جویی در وقت گردد.
انتظار این بود که کتاب های درسی - که محور فعالیت های آموزشی و پرورشی هستند - فرآیند آموزش و یادگیری را از محفل حرف، به کارگاه عمل بکشانند و معلمان و دانش آموزان را از فضای بسته و دلگیر اتاقک های محقر و پشت میزهای چند وجبی برهانند و سر انگشتان شان را با ابزارِ کار و آزمون و خطا و پروسه های عملی، مأنوس سازند. اما افسوس که در بر همان پاشنه چرخید و بدتر از آن، بر پاشنه ای معیوب تر قرار گرفت!
اکنون اغلب معلمان از محتوای کتب درسی ناراضی اند. به عقیدهٔ آنان، کتاب های درسی، حجیم، پرحرف، سنگین و در عین حال، تهی و سطحی و کم محتوایند و در همین حال، زمان اختصاص داده شده به آنها در برنامهٔ درسی هفتگی ناکافیست.
مطالب درسی از درون مایهٔ ژرف و غنی برخوردار نیست. انسجام و پیوستگی لازم بین مباحث ارائه شده در دروس وجود ندارد و ...
لازم به ذکر است که تحلیل محتوای هیچ یک از کتب درسی در این مجال نمی گنجد. تحلیل محتوای هر کتاب، کار مفصلی است که ورود اهل فن و آموزگاران متخصص را می طلبد.
در این یادداشت، اشاره ای کوتاه و مختصر، به وضعیت کتب علوم تجربی دورهٔ اول متوسطه می شود و از معلمان صاحب نظر درخواست می شود که نسبت به تحلیل محتوای جزء به جزء آنها اقدام و برنامهٔ آموزشی علوم را در مدارس بهبود بخشند.
ابتدا لازم است بدانیم که زمان اختصاص داده شده به درس علوم تجربی دورهٔ اول متوسطه با توجه به ماهیّت، اهمیّت و تنوّع مباحث آن، بسیار اندک است. ساعات آموزشی این مادهٔ درسی - که پایه و اساس دروس چهارگانهٔ فیزیک، شیمی، زیست شناسی و زمین شناسی در رشتهٔ رشتهٔ علوم تجربی و فیزیک و شیمی در رشته ریاضی - فیزیک در دورهٔ دوم متوسطه را تشکیل می دهد - بسیار کم و برای آشنا ساختن دانش آموزان با مفاهیم اساسی علوم تجربی و آماده سازی آنان برای درک بهتر مباحث دانش تجربی در دورهٔ دوم متوسطه به شدت ناکافی است. حتّی اگر فرض کنیم که اکثر دانش آموزان ما در دورهٔ دوم متوسطه به رشتهٔ تحصیلی علوم تجربی روی نیاورند، باز هم آموزش مقدماتی این علوم در فرصت سه سالهٔ دورهٔ اول متوسطه، جهت ایجاد بینش علمی و پایه ریزی بنیان های اطلاعاتیِ حداقلی برای شناخت جهان پیرامون و فهم درست پدیده های زیستی و درک گسترهٔ عظیمِ خدماتِ بی بدیل دانش تجربی و اطلاع از آثار شگرفِ این علوم در زندگی بشر، لازم و ضروری است اما زمان برای این مهم، خیلی اندک و ناچیز است!
همه می دانیم که ساعات هفتگی آموزش علوم تجربی در سال های اخیر و با اجرای نظام جدید موسوم به شش - سه - سه، فقط ۳ ساعت در هفته تعیین گردیده است در حالی که قبل از اجرای این نظام، ۴ ساعت از برنامهٔ هفتگی کلاس، به این درس اختصاص داشت و در سال های قبل تر، این زمان حتی بیش از این و ۵ ساعت در هفته بود.
کاهش ساعات آموزشی علوم تجربی در سال های اخیر در حالی صورت گرفته که از یک سو، قلمرو دانش تجربی رو به گسترش است و از دیگر سو آموزش مفاهیم و مباحث علوم تجربی با توجه به ماهیت علمی - تجربی اش، نیازمند مشاهده، گردآوری و ثبت اطلاعات، انجام آزمایش، بررسی منابع علمی، مطالعهٔ دقیق و سیستماتیک آموزه ها و تکرار مکرر آنها بوده و ناگفته پیداست که لازمهٔ این همه فعالیت، گذشته از تخصیص مکان فراخ و مناسب و غنی، اختصاص زمان کافی می باشد.
اگر از ناچیز بودن زمان اختصاص یافته به درس علوم تجربی در دورهٔ اول متوسطه - که ممکن است یکی از دلایل آن کاهش سه - چهار ساعتهٔ برنامه درسی هفتگی در سالهای اخیر باشد _ بگذریم، شکل و شیوهٔ ارائهٔ دروس در کتب علوم تجربی نیز مسأله ای ست که نباید به سادگی از کنار آن گذشت؛ از جلد این کتاب ها تا ژرفنای تک تک دروس، ضعف های آشکاری وجود دارد؛ واژه ها و عباراتِ گویا و جذاب برای عناوین دروس انتخاب نشده است. متن دروس ساده و روان نیست. از ادبیات علمی شیرین و شوق انگیز برای ارائه مباحث استفاده نشده است.
تعریف جامع و کاملی از مفاهیم علمی جدید ارائه نشده است. مباحث درسی از انسجام علمی و توالی منطقی لازم برخوردار نبوده و بدون توضیحات لازم و کافی رها شده اند. اغلب موضوعات مطرح شده، معماگونه و سردرگم کننده و خسته کننده اند.
این کتب، به طور کلی، نگارش خوبی ندارند. برای دانش آموزان، جذاب و بر انگیزاننده نیستند.
نگارنده یا نگارنده ها در برخی موارد، به طور جسته و گریخته به مباحث اشاره و عبور کرده اند. جایی که لازم است یک مسأله علمی مطرح شود، نگاهی سطحی و گذرا به بحث شده و از اهمیت و ارزش و حساسیت موضوع کاسته است. گاهی حتی مطالبِ کاملاً غیرمرتبط با موضوعات درسی در میان محتوای دروس یا انتهای آنها گنجانده شده که یا هیچ ارتباطی با مبحث و موضوع اصلی ندارند و یا ارتباط آنها با موضوع مورد بحث، بطور واضح مشخص نشده است.
نتیجه اینکه دانش آموزان، در ظرف زمان ناچیز، در میان مطالب گسسته و نامنسجم و بی نظم و معماگونه و حجیم سر در گم اند. معلمان نیز با توجه به کمبود شدید وقت و لزوم تدریس مطالب درسی مطابق بودجه بندی و ضرورت اتمام کتاب ها تا پایان سال تحصیلی، بر سر نحوهٔ ارائهٔ مطالب، بلاتکلیف و صد البته دچار چالشی نامنصفانه اند.
شاید استدلال طرفداران این شیوهٔ نگارش، این باشد که آموزش به روش استقرایی (آموزش، از جزء به کل) را به شیوه های دیگر، از جمله روش قیاسی ترجیح داده و خواسته اند با ارئهٔ عناوین بدون توضیح و مطالب گسسته و ناپیوسته، دانش آموزان را دنبال تکمیل پازل محتوای آموزشی بفرستند و تعمیق و توسعهٔ آموخته ها را تحقق بخشند غافل از اینکه با این همه مواد آموزشی و کتب درسی و زمان اندکی که بین آنها سرشکن می شود، آن هم با شرایط مدارس دو نوبته که زمان آموزش را عملاً به نصف روز تقلیل داده است، چندان نتیجهٔ قابل قبولی از این روش، حاصل نخواهد شد.
قابل ذکر است که از میان دو روش آموزشی استقرایی و قیاسی، استفاده از روش قیاسی - که سلیقهٔ آموزش از کل به جزء را به کار می گیرد - در نگارش کتاب های درسی و در حوزه آموزش مدرسه ای مناسب تر است و امکان درک کلی مفاهیم و طبقه بندی مسائل جزئی مربوط به کلیات و فهم آنها را میسر و مغز را در یادگیری یاری می کند.
در پایان از آموزگاران محترم تمنا می گردد که نسبت به تحلیل محتوای کتب درسی در حیطهٔ تخصص خود اقدام و به اصلاح و بهبود محتوا و شیوه های آموزشی کمک کنند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
و باز هم متاسفانه معلمان شاغل در کلاس هیچ کاره شده اند. انگار این دسته از معلمان شانی همانند دانش اموزان دارند.
وگرنه اگر مفتی بود بی شک گردن معلمان می انداختن
کاش وقتی ساعت یک درس کم میشه محتوای کتاب هم کم بشه یا ساعت مورد نیاز ب همون روال قبل باشه
راستی چرا ۳۶ساعت اموزش درهفته شد۳۰ساعت و ۵شنبه تعطیل؟؟!!
وضعیت کتابهای درسی علوم تجربی و فیزیک اول دبیرستان به شدت اشفته است وبا زمان ان اصلا متناسب نیست و محتوای ان چیز هایی مبهم می باشد اموزش که در ابتدا باید مثالهای ساده تر مطرح شوند وسپس مطالب سخت ومشکل , در این کتابها رعایت نشده است فکر میکنم که این نویسندگان کتابهای درسی بچه ندارند تا بفهمند ضریب هوشی ایرانیان بالا نرفته است بلکه به مشکلات و... در حال پایین امدن است.
این دو مشکل باعث شده ، دانش آموزان خوب مطالب درسی را متوجه نشوند . من معلم به علت زمان کم ، از بعضی مطالب سریع می گذرم . اگر کتاب ها ،ابتدا به صورت آزمایشی در کلاس های مختلف توسط معلمان تدریس شود ، مشکلات گفته شده برای مولفان کتاب ها مشخص می شود .
مسئولین دست اندرکار آموزش وپرورش ،سازمان سنجش وموسسات کنکور بدانید با این کتابهای نظام جدید روح وروانمان را نابود کردید وشادی را از ما گرفتید ناراحتی معده ،سردرد ،اضطراب ،دلهوره ،ریزش مو ،جوشهای ناجور در صورت ، گریه وناامیدی از زندگی ،آرزوی مرگ وخوردن داروهای اعصاب را برایمان به ارمغان آوردید اگر می گویم موسسات کنکور وکلاس خصوصی برای این است این کتابهای سنگین ونامفهوم خودش خوراک وجود کتابهای کمک درسی وکلاس خصوصی است .خوب دسستان درد نکند موفق شدید خداوکیلی فرزندان خودتان در ایران هستندومجبورند این نظام آموزشی راتحمل کنند گمان نمی کنم اگر بودند هرگز این کار را نمی کردید.