مجلسیان بالا نشین ، و منبرنشینان موعظه گر ، بیایید و با مردم ایران کمی صادق باشید ، بودجه تجهیز کتاب خانه مدارس در ایران صفر است .معلم ابتدایی می خواهد کودک را کتاب خوان و جست و جوگر نادانسته ها تربیت کند و نه انبادار محفوظات .می خواهد ماهی گیری بیاموزد و نه ماهی دهد ، اما هر چه توصیه می کند و از فواید کتاب برای او می گوید از آن یار مهربان ،دانا و خوش بیان کرامت ها می خواند و هیجان خواندن تولید می کند لیکن دانش آموز بینوای مناطق محروم ، هیچ کتابی را در مدرسه و اطراف روستا و چند کیلومتر بالاتر و پایین تر در منطقه و بخش نمی یابد !
آن وقت شما بزرگان ،بودجه های کلان را برای نهادها و موسسات غیرمسئول درکار فرهنگ سازی تصویب می کنید . با فرهنگ نامهربان، و با تاجران پُست و مقام و ثروت مهربانی می کنید! غافل از اینکه شما نماینده مردم هستید و نه نماینده ی خواص ویژه خوار .
در هفته ی کتاب و کتاب خوانی ،تضاد ِبین گفتار و کردار، مسئولان تصمیم گیرنده در حوزه های مختلف فرهنگی ، به ویژه در آموزش و پرورش موضوعی نیست که بتوان ساده و با بی تفاوتی از کنار آن گذشت .
جا دارد این پرسش دردآگین را از تصمیم گیران بپرسیم که:
آیا خود را مسئول می دانند یا خیر ؟
آیا تصمیمی برای تغییر وجود دارد یا خیر ؟
آیا دستی برای دستگیری این کودکان معصوم و محروم هست یا خیر ؟
آیا آموزش و پرورش برای متولیان امور، زیربنای توسعه است یا دستگاهی و بال گردن دولت که جز هزینه زایی رسالتی دیگر ندارد ؟!
و یا هنوز عده ای در فهم و اهمیت آموزش ابتدایی به عنوان شالوده و زیر بنای پرورش شخصیت ناتوانند ؟
نمی شود توصیه به خواندن کتاب کرد و مدارس، به ویژه مدارس ابتدایی را خالی از کتاب و پوشیده از غبار فراموشی و غربت مشاهده کرد! و بیشتر از 6000 میلیارد تومان بودجه را راهی نهادها و موسسه هایی کرد که مستقل از کار تعلیم و تربیت هستند و در پرورش افراد برای فرهنگ کتاب خوانی هیچ نقش و تاثیر مفیدی ندارند و با ژست های مردم پسند سعی در موجه جلوه دادن عملکرد خود دارند .
در سوی دیگر داستان، معلم ابتدایی در مدرسه اش حتی یک کتاب ندارد تا دانش آموز را به سوی مطالعه غیردرسی رهنمون کند . آموزش و پرورش را از بودجه خریدکتاب و کتاب خوانی محروم می کنند ! مگر می شود تماشا کرد که تقریبا میانگین تعداد کتاب های کتابخانه مدرسه روستا، کمتر از 10 جلد کتاب مندرس است و آنگاه بودجه ها را در اختیار نهادهای شبه فرهنگی ! قرار می دهند که عملکرد آنها سودی به حال فرهنگ ندارد.
تبلیغ کتاب خوانی بدون اختصاص بودجه به آموزش و پرورش یک تزویر است .موعظه و وعظ برای کتاب خوانی بدون اختصاص بودجه ای برای آموزش و پرورش یک سراب است .
در ایران کتاب های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان همانند ثروتی است که می بایست سال ها پیش در قفسه ی کلاس درس ابتدایی، قرار می گرفت . اکنون نه تنها کودکان مناطق محروم ،ساختمانی برای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ندارند بلکه حتی بودجه ای برای تجهیز کتاب خانه ی کوچک مدرسه ای با محتوای این انتشارات ندارند.
اگر اراده و تصمیمی بود می توانستیم در گام های اولیه، تمامی کلاس های درس را مجهز به این کتاب های مفید بنماییم ؛ اما برای متولیان امر در کشور، کتاب و کتاب خوانی در الویت نیست .
لذت عاشقی با کتاب ،افراد را علاقه مند به خواندن می کند و جای تعجب ندارد که جماعتی از بزرگسالان می گویند اندک احساس و لذتی نسبت به مطالعه کتاب در خود احساس نمی کنیم.این حس و حال عاشقی و لذت و نیاز را آنها با کتاب های تهی از محتوا و کسل کننده و دور از نیاز سنی در دوران کودکی از دست داده اند. کتاب هایی در دستان آنان قرار گرفت که پاسخ گوی سوالات و ذهن جست و جوگر کودکانه آنان نبود .کودکان امروز مانند دیروز نیازمند کتاب های کودکانه هستند.
مدرسه ما یکی از مدارس روستایی چند پایه است که با وجود مستعد بودن دانش آموزان علاقه مندش و با وجود گذشت 40 سال از تاسیس آن، حتی یک جلد کتاب غیردرسی در قفسه ، به خود ندیده است .
چه بگویم که تا دیروز حتی قفسه نداشت و چه سعادتی! که قفسه ای در قبرستان مدرسه ای کوچ کرده سهم بی سهمی مدرسه ما شد و لبخند شادی را به دانش آموزان مدرسه هدیه کرد .
دانش آموزان مهربان و پرمهر پایه نهم مجتمع آموزشی غیرانتفاعی سوده در منطقه 2 تهران نیز تعدادی کتاب ، برای همدلی با دانش آموزان محروم ما ،در روستای استان فارس بخش جره –بالاده ، هدیه دادند ؛ این نیز یکی از خاصیت های دوستی های مجازی با افراد اهل فرهنگ و ادب و کتاب و معلم بود. معلمی که هر جای دنیا باشد برای همه یک آموزگار است.
اکنون ما مانده ایم و گستردگی محرومیت از کتاب دردیگر مدارس منطقه . چگونه می توانیم 570 کتاب هدیه دانش آموزی را با مدارس دیگر تقسیم کنیم .چگونه می توانیم دانش آموزان را همنشین کتاب سازیم و از مشقتِ یافتن آن برای کودکان مان بکاهیم !
چگونه شوق آموختن و خواندن و جست و جوکردن را در دل و دماغ آنان بکاریم ؟
برای پاسخ به این پرسش های بی پایان باید گامی فراپیش نهاد. هیچ روح آزاد و آزاده ی عاشقی نیست که شادی و جست و خیز کودکان سرزمینش را نخواهد . هیچ دوستدار دانشی نیست که جنب و جوش دانستن و فهمیدن و همزیستی نونهالان میهنش را نجوید و نبیند .
اگر نگاهی به کتابخانه های غبار گرفته مدرسه ها به ویژه مدارس ابتدایی و خصوصا مناطق محروم و روستاها بیندازیم ؛ قفسه های خالی از کتاب ، و یا کتاب هایی که تاریخ مصرف آنها سال ها پیش به پایان رسیده و کتاب هایی که برای کودکان جذابیت تصویری و محتوایی ندارد و یا کتاب های تجاری مضر ، کتاب های غیر استاندارد و بدون تاییدیه شورای کودک و یا کتابهای تک ساحتی که تنها به کار پرورش انسان تک بعدی و ناقص و بری از واقعیت انسان می پردازد را مشاهده می کنیم که در آن خبری از کتاب های پرورش خلاقیت ، داستان های علمی تخیلی تاریخی و جغرافیایی، کاردستی و هنر،علوم اجتماعی و غیره در میانشان دیده نمی شود.
طرح هایی مانندطرح پرورش خلاقیت می نویسیم و شعار های زیبا و پرطمطراق سرمی دهیم ،درحالی که کتابی پرورشگر استعدادهای خلاق و رویاهایی که می تواند روزی به ابتکار ، اختراع و نوآوری تبدیل گردد در مدرسه نمی یابیم .
از انشا نویسی و ضعف و کوچکی دایره لغات کودکانمان می نالیم و این درحالی است که راه درمان وچاره گسترش دایره لغات را از آنان دریغ می کنیم.
با پرس وجو از همکاران مدارس مختلف در مورد تعداد کتاب های موجود در کتاب خانه ی مدرسه شان متوجه می شویم یکی از عوامل مهم در بی رمقی و بی انگیزگی ایرانیان در مطالعه، به نحوه آموزش آنان در سازمان عریض و طویل آموزش وپرورش برمی گردد.
آموزش و پرورشی که از فقدان بودجه لازم در رنج است و لیکن بودجه های کلان فرهنگی مصوب نمایندگانشان به سوی سازمان ها و نهادهای فرهنگی غیرتخصصی وفاقدصلاحیتی گسیل می شود که دردی از دردها و زخم های جانکاه فرهنگ در مدارس دوا نمی کند و عاجز از هرگونه تغییر و تحولی در نظام فرهنگی کشوراست.
باید با شجاعت و شهامت و اراده ای مسئولانه تصمیم به اصلاح رویه گذشته و جبران خطاهای خسارت بار و هزینه بر و بی حاصل گذشته بگیریم و برای نظام اصلی تعلیم وتربیت و فرهنگ یعنی آموزش وپرورش نگاهی نو نه ازسرتفنن و یا رفع تکلیف ویا ابزاری و کوتاه مدت وکوته بینانه بلکه ازسر درد و مسئولیت خطیر انسان سازی و مأمن و بستر توسعه بیفکنیم و برای بالندگی میراث داران آینده ،این سرمایه های حقیقی وبی بدیل سرزمینمان تصمیمی خردمندانه درتمامی سطوح تصمیم سازکشور در سطح ملی برای خروج ازاین موقعیت حزن انگیز بگیریم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
جناب افتخاری
به جای پراکندن تخم یاس و ناامیدی که البته از هر کسی ساخته است !
سعی کنیم همکاران را تشویق کنیم .
پایدار باشید .
پول برق -آب -گاز -تلفن -وخدمتگزارمدرسه میشه ازجیب مبارک ملت داد نمیشه کتابخانه راتجهیز کرد ؟نگران نباشید خواهر بزرگوار
درآینده نزدیک حقوق من وتوراهم ازجیب مبارک ملت بیچاره خواهند دادآخه طبق قانون اساسی آموزش وپرورش ریگان است
من داخل این سیستم کارمندم هرکس به به موقعیت های شخصی خود فکر می کند.چطور خود شیرینی کند.چطور پاچه خواری کند تا در پستش بماند چطور .......
خواهر عزیزم خانم موسوی تو داری به کاهدان میزنی .خوب تشخیص دادی ولی من هیچ امیدی ندارم این سیستم با این کارمندان به فکر کتاب و کتاب خوانی بیافتد.
دانش آموز شما نگین
ای کاش پارسال بود