اشاره:
فرهنگيان در چند سال گذشته ، از راه هاي مختلف به وضعيت معيشت خود اعتراض داشته اند؛ چه در رسانه ها و چه به صورت تجمع و تحصن در مدارس و ادارات آموزش و پرورش و حتي جلوي مجلس، اما اين اعتراضات نتيجه ي قابل لمسي نداشته و فرهنگيان را به هدف شان كه بهبود وضعيت اقتصادي و اجتماعي شان است ، نرسانده !
به تازگي دوباره بين بخشي از فرهنگيان زمزمه هایي است مبني بر اعتراض و اعتصاب ! اما در اين زمينه بين همه ي فرهنگيان با يكديگر و تشكل ها هماهنگي و هم رايي وجود ندارد. برخي اولويت را به اعتراض و اعتصاب مي دهند و بعضي ديگر به گسترش تشكل ها و سازمان دهي.
سوال اين است در اين موقعيت اولويت چيست ؛ تشكل يابي و سازماندهي يا اعتصاب و اعتراض ؟!
تعداد معلمان كشور بيش از يك ميليون نفر است. همه آنها داراي تحصيلات دانشگاهي و بعضا تكميلي هستند ، اما از وضعيت معيشتي مناسبي برخوردار نيستند. ميزان درآمد معلمان در مقايسه با ساير كارمندان دولت و حتي ساير اقشار جامعه كم است و اين موضوع با عث نارضايتي اكثريت آنها شده است.
دلايل درون گروهي و برون گروهي بسياري در اين زمينه تاثير گذار است و از تاثير گذار بودن اعتراض فرهنگيان كاسته است. از جمله علل درون گروهي مي توان به موارد زیر اشاره کرد :
1-منفعل بودن اكثريت فرهنگيان كشور در رابطه با وضعيت معيشتي خود
2-نداشتن رسانه ي سراسري و تاثير گذار
3- نبود يك تشكل قوي و سراسري كه همه ي فرهنيگان بتوانند عضو آن شوند
دلايل برون گروهي مانند:
1- بي توجهي دولت و مجلس به وضعيت معيشتي فرهنگیان
2- زياد دانستن تعداد فرهنگيان توسط مسئولين و حتي بعضي از افراد جامعه
البته به نظر مي رسد مهمتر از دلايل برون گروهي،دلايل درون گروهي است كه باعث شده اعتراضات فرهنگيان به نتيجه ي دلخواه نرسد.
فرهنگيان براي رسيدن به وضعيت مناسب معيشتي و منزلتي بايد بتوانند دولت و مجلس را قانع و يا مجبور نمايند به وضعيت آنها توجه ويژه داشته باشد و اين امر در صورتي امكان پذير است كه خواسته هاي به حق شان توسط يك تشكل سراسري و يك رسانه ي سراسري مانند روزنامه يا هفته نامه پيگيري و بيان شود . اين تشكل مي تواند با عضويت رسمي حداقل پنجاه هزار نفر از فرهنگيان سراسر شكل گيرد. آموزش و پرورش داراي 700 منطقه و ناحيه ي آموزش و پرورش است. اگر اين تشكل سراسري بتواند در هر منطقه بين 50 تا 100 نفر از فرهنگیان را به عضويت در آورد و اين تعداد از اعضا به طور فعال در عرصه ي فعاليت هاي صنفي و حتي سياسي حضور داشته باشند به نيرويي تاثير گذار براي رسيدن به خواسته هاي به حق و قانوني فرهنگيان تبديل مي شودند. اين هدف دور از دسترس نيست. 50 تا 100 نفر در هر منطقه مجموعا در حدود 30 تا 60 هزار نفر مي شود كه در حدود 5 درصد از جمعيت فرهنگیان كشور است. با حق عضويت همين 5 درصد (50 هزار نفر) كه بسيار اندك است، مثلا در حدو پنج هزار تومان در ماه ،مي توان 250 ميليون تومان جمع آوري كرد تا در مصارفي مانند ،ايجاد يك رسانه ي قوي و موثر، برگزاري همايش ها و نشست ها و ساير هزينه هاي مورد نياز تشكل صرف شود.
فرهنگيان ابتدا بايد نسبت به ايجاد يك تشكل سراسري (كه همه ي فرهنگيان را با هر عقيده و نظري تحت پوشش قرار دهد) اقدام نمايند و در كنار ايجاد تشكل سراسري اقدام به راه اندازي رسانه (روزنامه يا هفته نامه ) فراگير نمايند .
البته در كنار اين دو اقدام ضروري و اساسي ،شفافيت در اهداف و خواسته ها ضروري به نظر مي رسد ،به صورتي كه اهداف و خواست ها براي اكثريت فرهنگيان قابل فهم و جز اولويت هايشان باشد ، نه اينكه صرفا خواست هاي گروهي اندك از فرهنگيان پوشش داده شود. اهداف و خواسته ها بايست مورد تاييد اكثريت فرهنگيان كشور باشد.
نظرات بینندگان
بنده فکر می کنم از جمله عوامل عدم رسیدن به وحدت درون تشکیلاتی امثال شما و آقای پور سلیمان هستید که هیچ وقت در موضعی روشن قرار نگرفته اید .
اگر دولت و مجلس نسبت به فرهنگیان بی اعتنا است و توجهی به این جمعیت یک میلیون نفری ندارد به خاطر عدم شفافیت در ابراز مواضع است که از طریق رسانه های مختصری که امثال شما و آقای پور سلیمان آن را اشغال کرده اند شنیده می شود فکر می کنم یا بدنبال منافع خود هستید که از قرائن چنین بر می آید و هر کس صفحه اول شما را نگاه کند این را می فهمد و یا دو روز بازداشت آقای پور سلیمان در سالهای بسیار دور گذشته تا ثیر خودش را گذاشته است لطفا این پست را خالی کنید و آن را تحویل چهار نفر آدم شایسته بدهید نه نان به نرخ روز خور
جناب حسینی
دبیرمنطقه 5 تهران
1-در سخن معلم از کسی نام و مشخصات خواسته نمی شود و هر کسی می تواند نظر دهد .
اما بیان مواضع با نام حقیقی تاثیر بیشتری دارد و البته هر کسی باید در این روش در مقابل اظهارات خود پاسخ گوبوده و مسئولیت سخنان خود را بپذیرد .
2-محبوبیت سخن معلم را هم می توانید در تعداد نظرات ، تعداد بازدیدها، یادداشت هایی که به مناسبت یک سالگی سخن معلم در این سایت منتشر شده است و مطالبی که همکاران گرامی از سراسر کشور برای ما ارسال می کنند و... مورد ارزیابی و قضاوت قرار دهید .
3-هر رسانه ای در مورد انتشار نظرات چارچوبی دارد .
چارچوب ما نیز احترام به شخصیت و جلوگیری از نشر اکاذیب و نیز بیان در محدوده قوانین مصوب کشور است .
تقریبا اکثریت نظرات منتشر می شوند .
خوشحال می شویم در صورت امکان موارد مورد ادعای خود را با ذکر مصادیق برای ما ارسال فرمایید تا در مورد آن پاسخ گو باشیم و دلایل عدم انتشار را توضیح دهیم .
4-مبنای ما گفت و گو با همه در همه سطوح است .
سخن معلم با هیچ کسی دشمنی و یا عداوت ندارد و صرف داشتن مسئولیت در این دستگاه عاملی برای فرار از گفت و گو نیست .
5-سخن معلم از شما و سایر دوستان حضرت عالی دعوت می کند تا مطالب نقادانه خود را در مورد موضوعات مطروحه و حتی عملکرد سایت برای ما ارسال فرمایید .
من مطمئنا نظری متفاوت از آقای پور سلیمان دارم و با اینگونه فعالیتها که نشانگر اتحاد معلمان است مشکلی ندارم و قصد دفاع از دوستان را هم ندارم که البته امثال آقای پورسلیمان تا حالا کی و کجا از سالهای گذشته و جفایی که در حقشان شده سخن گفته اند؟ و حتی دوستان را از بیان کردن آنها منع هم نموده اند؟ دوست عزیز بی انصافی نکنید فقط دو روز؟؟؟؟؟ و آنهم در سالهای بسیار دور؟؟؟؟؟ دولت دوم آقای احمدی نژاد سالهای بسیار دور است؟
منظورتان از خالی کردن پست کدام است؟ اگر به جریان آزاد اطلاعات اعتقادی دارید هر یک از افراد بدنه آموزش و پرورش و حتی خارج از آن و حتی شما می توانید یک رسانه تاسیس نموده و فعالیت کنید و دوستان دیگر هم کار خودشان را بکنند اگر مخالف آنها هستید و حرف حق می زنید بسم الله این گوی و این میدان.
و نکته آخر اینکه چرا فقط در دولت های اصلاحات جنبش های اعتراضی فعال می شوند ( که البته همان هم می تواند مفید باشد) ولی آیا این فعالیت ها به جهت کسب منافع سیاسی برای عده ای انحصار طلب بیان و تبلیغ نمی شود نظیر بعضی از نمایندگان مجلس که سالهاست در نقش بازدارنده فعالیت داشته اند و به یکباره به یاد مشکلات فرهنگیان افتاده اند و دم از تبعیض می زنند
وقتی صحبت " همکار شما " را خواندم بیش از پیش به حقانیت سخن معلم به ویژه آقای علی پورسلیمان پی بردم .
سخنان آقای پورسلیمان به ویژه در مطلب " معلمان ، هویت صنفی و گریزی بر تحصن معلمان ! " مبتنی بر واقعیات و یک تئوری مشخص برای مبارزات و فعالیت های صنفی است و به نظر من باید نصب العین همه قرار گیرد مگر آن که خلاف آن به اثبات برسد.
هانوا برهانکم ان کنتم صادقین .
اگر حرفی برای گفتن دارید بسم الله .
در مقابل اندیشه برتر باید سر تعظیم فرو آورد .
با تشکر .
به همکاران گرامی
برای من واقعا جای سوال است که چرا وقتی فضا کمی باز می شود به دنبال شورش ، هرج و مرج و... هستیم .
کسی مخالف آزادی و یا اعتراض قانونی نیست اما سوال این است که چرا برخی معلمان از این فضا سوء استفاده می کنند ؟
این معلمانی که الان سینه چاک می زنند و ندای " هل من مبارز " سر می دهند در 8 سال گذشته کجا بودند و سکوت کرده بوده اند ؟!
منطق این ها هم فقط نالیدن و غر زدن و انگ چسباندن به دیگران است .
صحبت هم که می کنی دیواری کوتاه تر از " معیشت " پیدا نمی شود .
فعالیت های صنفی با عجله درست نمی شود و باید حوصله داشت والا نتیجه معکوس می دهد .
با صحبت های آقای روزبهانی و آقای پورسلیمان و نیز آقای حامد سام دلیری و آقای شهسوار زاده هم کاملا موافقم .
با تقدیم احترام .
بعضی دوستان که حتی هویت شان مشخص نیست فرهنگیان را با سربازان جنگی اشتباه گرفتن! این دوستان حاضرند برای خاطر 20 هزار تومان دیگران در راه نادرستی که به ان اعتقاد ندارند قدم بگذارند . اگر تحلیل و اعتقاد درست و منطقی ای هست که چرا روشن مطرح نمی کنن تا یاد بگیریم؟ باور کنید ما همیشه اشتیاق یادگیری داشتیم و داریم
بنده یقین دارم که همین دوستان در تحصن ها و اعتراضات شرکت نمیکنن و جز به هیجان آوردن دیگران نقشی در این عرصه ندارند. اصلاً باید به معلم بودن این ها شک کرد. این ها در شرایط بحرانی شاگردان و فرزندان مردم را چگونه ارشاد میکنند؟
همه میدانیم که مشکل است اما این مشکل با اقدامات احساسی و غیر منطقی حل نخواهد شد .
امیداورم این دوستان دست از این شیطنت ها بردارند.
به باور من هم (مانند اغلب همکاران) گسترش تشكل ها امری بسیار ضروری و لازم است. خارج ساختن معلمان از امر واقع انفعال و نا امیدی و سرخوردگی، در سایه وجود و فعالیت تشکلها سریعتر شکل میگیرد. اما در کنار آن میتوان فعالیتهای دیگری نیز انجام داد. با وجود کم بودن تعداد فرهنگیان فعال (به نسبت جمعیت موجود) ظرفیتهای خوبی برای جذب و فعال ساختن تعداد کثیری از آنان وجود دارد. مشکل اساسی آنجاست که تشکلهای معلمان معمولا ساز خود را میزنند و به جای آنکه با بدنه اصلی معلمان و خواسته های آنان همراه شوند، سعی در کشاندن آنها به دنبال خود دارند! و این یک آسیب جدی است که باید در این نوع تفکر بازنگری شود.
از سوی دیگر منتظر گسترش تشكل ها ماندن، برای پیگیری خواسته ها و بسامان شدن نابسامانیها، اگر مشروط به توقف فعالیتهای دیگر نباشد امر پسندیده ای است. اما به سکون کشاندن سایر اعمال به امید رسیدن به این امر، منطقی نیست.
اعتراض به وضع نامطلوب و ظلمی که به معلم روا داشته شده، یک حق طبیعی است. گرچه رسین به وضعیت نسبتا قابل قبول، یک پروسه زمانبر است، اما تا کی باید صبر کرد؟ زمان بسیار مهم است. به هوش باشیم که کنشهایمان باید به جا و به موقع باشد. وقتی طرف مقابل، ما را هیچ میانگارد و نامه ها و طومارهای چندین هزار امضایی را نادیده میگیرد، آیا رواست باز هم دست روی دست بگاریم؟ وضعیت آموزش و پرورش و از جمله معلمان، حالت بیماری را دارد که نیازش به درمان، دو بخش دارد. یکی آنی و یکی زمانبر. قطعا ما خواهان درمان ریشه ای و دائمی هستیم، اما مواظب باشیم رمق اندک آن تا آنزمان از بین نرود. خلاصه آنکه به موازات تلاش برای گسترش تشکلهای صنفی، باید با صدای رسا به طلب حق و اعتراض به ظلم، ادامه داد. با سپاس.
جناب حسینی
دبیرمنطقه 5 تهران
1-در سخن معلم از کسی نام و مشخصات خواسته نمی شود و هر کسی می تواند نظر دهد .
اما بیان مواضع با نام حقیقی تاثیر بیشتری دارد و البته هر کسی باید در این روش در مقابل اظهارات خود پاسخ گوبوده و مسئولیت سخنان خود را بپذیرد .
2-محبوبیت سخن معلم را هم می توانید در تعداد نظرات ، تعداد بازدیدها، یادداشت هایی که به مناسبت یک سالگی سخن معلم در این سایت منتشر شده است و مطالبی که همکاران گرامی از سراسر کشور برای ما ارسال می کنند و... مورد ارزیابی و قضاوت قرار دهید .
3-هر رسانه ای در مورد انتشار نظرات چارچوبی دارد .
چارچوب ما نیز احترام به شخصیت و جلوگیری از نشر اکاذیب و نیز بیان در محدوده قوانین مصوب کشور است .
تقریبا اکثریت نظرات منتشر می شوند .
خوشحال می شویم در صورت امکان موارد مورد ادعای خود را با ذکر مصادیق برای ما ارسال فرمایید تا در مورد آن پاسخ گو باشیم و دلایل عدم انتشار را توضیح دهیم .
4-مبنای ما گفت و گو با همه در همه سطوح است .
سخن معلم با هیچ کسی دشمنی و یا عداوت ندارد و صرف داشتن مسئولیت در این دستگاه عاملی برای فرار از گفت و گو نیست .
5-سخن معلم از شما و سایر دوستان حضرت عالی دعوت می کند تا مطالب نقادانه خود را در مورد موضوعات مطروحه و حتی عملکرد سایت برای ما ارسال فرمایید .
هيچ وقت براي رسيدن به هدف يك راه وجود ندارد. لطفا به عنوان يك فرهنگي اينجوري مطلق حرف نزنيد. اگر وزير بهتر باشد حتما بر وضع معيشت فرهنگیان تاثير مثبت دارد. اما همه مشكلات به وزير بر نمي گردد. همچنين مي فرماييد شما و امثال روزبهاني به خاطر منافع خودتان از فاني دفاع مي كنيد. برادر عزيز در نوشته ي من در چه قسمتي از فاني دفاع شده است. همين طور برچسب به ديگران مي چسبانيد. به نظرت هر كس بر خلاف ميل شما حرف زد آدم بدي است. اين كه استدلال گروه هاي افراطي است. كمي بيشتر به مسائل فكر كنيد به نتيجه ي متفاوتي خواهيد رسيد
شمار زیادی از معلمان و فرهنگیان بوشهر روز سه شنبه در اعتراض به برکناری مدیر کل آموزش و پرورش استان، تجمع کردند.
به گزارش خبرنگار عصرایران، این تجمع در مقابل ساختمان آموزش و پرورش بوشهر برگزار شد. معترضین همچنین به سمت ساختمان استانداری بوشهر نیز حرکت کردند.
به گفته منابع آگاه، وزیر آموزش و پرورش درخواست 2 نماینده استیضاح کننده برای برکناری مدیر کل آموزش و پرورش استان بوشهر را پذیرفت و او را برکنار کرد.
دو نفر از نمایندگان استان بوشهر در مجلس شورای اسلامی، شرط خود را برای عقب نشینی از استیضاح وزیر آموزش و پرورش برکنار مدیرکل استان بوشهر اعلام کرده بودند.
با حکم اصغر فانی وزیر آموزش و پرورش، "اصغر حصیری" مدیر کل آموزش و پرورش استان بوشهر از این سمت عزل و "علی مراد کرمی" را به عنوان سرپرست منصوب کرد.
2 نماینده مجلس از جمله موسوی نژاد نماینده دشتستان خواهان استیضاح وزیر آموزش و پرورش هستند.
اسباب تمام، ناتمامان دارند
آنان که به بندگی نمی ارزیدند
امروز کنیزان و غلامان دارند
شیخ بهایی
.
تشکر
همکاران گرامی وجود اختلاف آرا بین فرهنگیان طبیعی است و هرچقدر سطح سواد بالاتر باشد برخی مواقع همگرایی نیز شاید کمتر می شود نمی دانم؟ولی بهتر نیست دوستان به جای تکیه بر اختلافات ونقد گاها غیر منصفانه به اهداف مشترک فکر کنیم ؟!تاکی دیگر بس است این همه نیروهای خویش را هدر داده ایم اگر متولی امامزاده حرمت امامزاده را نگه ندارد از دیگران هیچ انتظاری نیست.آقای روزبهانی شما که پیشنهاد انتشار نشریه را داده اید آستین ها را بالا بزنید و این پیشنهاد را عملی کنید.از همین سخن معلم شروع کنید. مطمئنا هستند کسانی که در این راه شما را یاری کنند.
آقای روز بهانی یکی از دلایل اصلی ناکامی تشکل ها غلطیدن به صحنه سیاست بازی ها و عمله بی جیره و مواجب جناحها شدن است.دوری از سیاست بازیها و تکیه بر خواسته های صنفی صرف می تواند ما را به جایی برساند.وکسانی که خواسته و نا خواسته معلمان را در وادی سیاست معمول می اندازند بیشترین جفا را در حق معلمان روا می دارند.
هر چند دوره ي كيخا و كدخدا و ارباب و رعيت كذشته!
ممنون از اينكه نظر دادي! اما بهتر نيست از پشت اسمهاي مستعار بيرون بيايي و شفاف حرف بزني
من كه هر نظري غلط يا درست دارم شفاف و مستقيم مي نويسم. مشكل ما همين كيخاهاي خياليند كه حتي از بيان اسم واقعي خودشان عاجزند. كمي جربزه داشته باش كسي باهات كاري نداره