صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

عبدالله افراسیابی/ همکار گروه صدای معلم

انتظار از مدارس و دانشگاه ها

باور داشتن خود مهم تر از دانش، آموزش یا مدرسه رفتن است/ خرد را آخرین بار در مدرسه ها نمی آزمایند، خرد را نمی توان از کسی که صاحب آن است به کسی که از آن محروم است، منتقل ساخت/ زندگی خود را تبدیل به مدرسه ای برای یادگرفتن کن/ از مسئولان و دست اندکاران علم و تربیت در مدارس و دانشگاه ها انتظار می رود علوم و اصول و معارفی را در دسترس جوانان قرار دهد که مفید و جنبه کاربردی داشته و علاوه بر آن که به جای تحمیل نظرها و دیکته اندیشه ها، طرز تفکر و اندیشیدن و چون چشمه جوشیدن و خلاقیت و ابتکار را بدانان بیاموزند، از تکرر مکررات اندوهبار و گریز از مرکز پرهیز کرده و بیشتر ناظر و مشاور و معین و مساعد باشند تا معلم صرف و ناقل/ بیاییم کاری کنیم که هر ساله قریب هفتاد هزار جوان که بخش مهمی از آنان فارغ التحصیل هستند و نیاز به کار مناسب و حق و حقوق و معیشت سالم و کرامت و عزت می باشند از مملکت خارج نشوند و بعد بر سر خود بزنیم و بگوییم فلان کشور اروپایی امتیازات و حقوقی معادل 110 برابر اینجا و برخی کشورها و جوامع جهان سومی به مغزها و مبتکران و نابغه ها می دهد/ افرادی که بزرگترین خدمت را به دانش و فرهنگ کرده اند، نویسندگان و پژوهشگرانی بوده اند که در انزوا می زیسته اند و هرگز در گفت و گو های دانشگاهی شرکت نکرده و حقایق صد در صد اثبات نشده در آکادمی ها را ابراز نداشته اند/ ما در مدرسه، چگونگی انجام هر چیزی، به جز درست زندگی کردن را می آموزیم/ کودکان، به صورت علامت سوال وارد مدرسه می شوند و همچون نقطه پایان از آن جا بیرون می آیند

ماموریت مدرسه و رسالت آموزش و پرورش

   هر جا که تعلیم و تعلم و تربیت وجود داشته باشد آنجا مدرسه و دانشگاه است. از خانه و مسجد و اجتماع گرفته تا خود آموزشگاه ها و دانشگاه ها و محافل علمی، هنری، ادبی و صنعت همه جا می بایستی حقیقتا به معارف بشری و معنوی و اخلاقی و بسترها و زمینه های فرهنگ متعالی و پویا و تمدن درخشان بها داد و نقش و هدف انسان سازی و رشد و تکامل و سعادت و خوشبختی را نهادینه ساخت. در این مقال آنچه را که از مدارس و دانشگاه ها و پژهشکده ها انتظار داریم به طور مختصر مورد ارزیابی قرار می دهیم:

هر چند توجه به برنامه ها و منشور مدارس و دانشگاه ها مهم و ضروری است اما موضوعاتی همچون اراده، همت، اعتقاد، پشتکار و جدیت نیز در تکوین شخصیت و شاکله و حال و آینده نوجوان و جوان حائز اهمیت است.

دانشمندی به نام "جک کالفید" معتقد است« باور داشتن خود مهم تر از دانش، آموزش یا مدرسه رفتن است» و یا "والت ویتمن" می گوید« خرد را آخرین بار در مدرسه ها نمی آزمایند، خرد را نمی توان از کسی که صاحب آن است به کسی که از آن محروم است، منتقل ساخت» و "جان دیوئی" گفته است:« زندگی خود را تبدیل به مدرسه ای برای یادگرفتن کن.» دانشمندی به نام "بنجامین فرانکلین" در باب ضرورت عنایت به فاکتوری به نام تجربه و این که نمی توان به مدرسه منهای خارج از آن دل بست چنین می گوید:« تجربه، مدرسه ای است که دانش آموزان خود را به بهایی گران بار می آورد.» "اسکات" دانشمند دیگر معتقد بود:« زندگی، مدرسه ای سالیانه است که هیچ گاه از آن، دانش آموخته نخواهید شد، از این رو فرآیندی آموزشی است که ارزش راستین را به هستی می بخشد.» "کیم ووچونگ" می گوید:« هر مکانی می تواند به منزله مدرسه ای باشد که در آن جا چیزی آموخته می شود.»

"ماریان الدمن" چه زیبا و به جا گفته است:« رعایت اصول ادب همنشینی بهتر از هر مدرک دانشگاهی برای تربیت فرزندان شان کارآمد خواهد بود و سبب پیشرفت آنها در زندگی خواهد شد.»

به حکم تجربه و از منظر دانشمندان علوم تربیتی و اخلاقی و روان شناختی قدیم و جدید پارادوکس های آموزشی و تربیتی و تضاد و تناقض فی مابین آموخته های خانه، جامعه، مدرسه و دانشگاه و مساجد و کلیساها، موجبات سردرگمی و اعجاب و یا اعوجاج و پریشان خاطری و ناامیدی و "دپرسیون" نونهالان و جوانان شده و نتایج معکوس و فاجعه بار پدید می آورد.

جامعه شناسانی چون "ریمون آرون" و "ساموئل کینگ" به این فاجعه و تضاد اشاره کرده اند. شاید به همین خاطر بود که دانشمندی می گفت در اوان جوانی مادربزرگم به من می گفت فرزندم می ترسم به دانشگاه بروی و هر آنچه را که در خانه و کلیسا آموخته ای به باد دهی و اعتقادات و مکنونات قلبی ات را فراموش کنی!؟ (دنیجستر)

البته شاید مادربزرگ او عقاید کاتولیکی و ارتدوکسی داشت و اندکی هم کهنه و قدیمی و سنتی صرف و محض می اندیشید و از دنیای نوین و علوم جدید و تکنولوژی و موج سوم و مدرنیته خبر نداشت به اضافه این که در کنار فوائد رنسانس و مدرنیسم از سیانتیسم و علم زدگی منهای دین و معنویت و افراط و تفریط ها نیز نمی توان به سادگی گذشت!

پر واضح است که علم گریزی و عقل ستیزی و چسبیدن و اتصال به آموزه ها و باورهای افراطی کلیسای قرون وسطی و عصر اسکولاستیک و انگیزیسیون (تفتیش عقاید) و سانسور و خرافات و اباطیل و ذهنیات ضد اصل معنی و حقیقت و مذهب و زندانی نمودن و بایکوت و حتی سوزاندن و اعدام دانشمندان و آزادی خواهان از سوی اربابان کلیسای آن روز و مخالفت با بدایع و نوآوری ها و علوم جدید، بی تاثیر در برخی عقاید لوتروکالون و ارتجاع نوین نبوده است.

تجربه ثابت نموده در هر دو مورد افراط و تفریط و ذهن زدگی، خرافه پرستی و همین طور دین ستیزی و مذهب گریزی دست های مرموز مغرضان و سودپرستان و سرمایه سالاران و کاپیتالیسم و استعمار فعال بوده اند.

به تعبیر امام علی (ع) اگر انسان، زمان شناس و دانا و آگاه باشد هرگز شبهات و کجی ها به او روی نمی آورد.

البته وجود برخی فاکتورهای خارجی و بیگانه، وجود عوامل داخلی و مقصران و قاصران را در امر دین و مذهب و تعلیم و تربیت و سیاست تطهیر نمی شوند!؟

  اما از مسئولان و دست اندکاران علم و تربیت در مدارس و دانشگاه ها انتظار می رود علوم و اصول و معارفی را در دسترس جوانان قرار دهد که مفید و جنبه کاربردی داشته و علاوه بر آن که به جای تحمیل نظرها و دیکته اندیشه ها، طرز تفکر و اندیشیدن و چون چشمه جوشیدن و خلاقیت و ابتکار را بدانان بیاموزند، از تکرر مکررات اندوه بار و گریز از مرکز پرهیز کرده و بیشتر ناظر و مشاور و معین و مساعد باشند تا معلم صرف و ناقل!

مسئولین مدارس و دانشگاه ها نبایستی به گونه ای عمل کنند که نه تنها سازنده آینده جوانان نبوده بلکه مخرب آتیه آنان و نابود کننده سرنوشت و هویت آنها گردند! علم و آگاهی به جای خود، اما آیا همراه و همطراز با مدرک آنان، به اشتغال مناسب، امنیت خاطر، امیدواری، ثبات، احترام به حقوق، عدالت اقتصادی و اجتماعی و تضمین آتیه و حفظ شخصیت و بها دادن دائمی به علم و عالم و دانشمند هم فکر کرده اند!؟

ماموریت مدرسه و رسالت آموزش و پرورش

بیاییم کاری کنیم که هر ساله قریب هفتاد هزار جوان که بخش مهمی از آنان فارغ التحصیل هستند و نیاز به کار مناسب و حق و حقوق و معیشت سالم و کرامت و عزت می باشند از مملکت خارج نشوند و بعد بر سر خود بزنیم و بگوییم فلان کشور اروپایی امتیازات و حقوقی معادل 110 برابر اینجا و برخی کشورها و جوامع جهان سومی به مغزها و مبتکران و نابغه ها می دهد!؟

به راستی حیف است که قدر این همه جوان خلاق، دانشمند و مبتکر در عرصه های گوناگون علوم و تکنولوژی را که مقام معظم رهبری نیز بارها و بارها به اهمیت چنین موضوعی اشاره کرده اند ندانیم و آنان را فدای برخی مطامع و منافع زودگذر و مقطعی و جناحی و باندی سازیم!؟

برخی نابه سامانی ها و کوتاهی ها در محافل علمی و دانشگاهی موجب گشته تا دانشمندی به نام "فرانسواولتر" بگوید:« افرادی که بزرگترین خدمت را به دانش و فرهنگ کرده اند، نویسندگان و پژوهشگرانی بوده اند که در انزوا می زیسته اند و هرگز در گفت و گو های دانشگاهی شرکت نکرده و حقایق صد در صد اثبات نشده در آکادمی ها را ابراز نداشته اند.»

و یا دانشمندی دیگر به نام "پرموداباترا" مجبور می شود بگوید:« فراموش نکنید که شاید اگر پسرتان را به دیدن یک مزرعه بفرستید، بیشتر آموزنده باشد تا این که در مدرسه اقتصاد در هاروارد کسب دانش کند.» در جای دیگری همین اندیشمند می گوید: « برای خدمت کردن نیازی به داشتن مدرک دانشگاهی نیست، شما ناگزیر نیستید که درباره افلاطون و ارسطو و یا تئوری انیشتین بدانید، شما فقط به قلبی سرشار از نیکی و مهربانی و روحی سرشار از عشق نیاز دارید

البته پیرامون مدرسه واقعی و اثر و فایده نیک آن "بیسمارک" می گوید:« اولین قوه عاقله پیشرفت و تعالی مملکت، مدرسه است.» اما اگر مدرسه حائز شرایط لازمه و مفید و عقلانی نباشد در این صورت به قول "پیترمک ویلیام" :« ما در مدرسه، چگونگی انجام هر چیزی، به جز درست زندگی کردن را می آموزیم.» و "مارک تواین" می گوید:« هرگز اجازه نمی دهم مدرسه رفتن جلوی پیشرفتم را بگیرد.»

"آنتوآن چخوف" معتقد بود:« دانشگاه، تمام استعدادهای افراد از جمله بی استعدادی آنان را آشکار می نماید!!»

"نایل پستمن" گفته است:« کودکان، به صورت علامت سوال وارد مدرسه می شوند و همچون نقطه پایان از آن جا بیرون می آیند.»

جمله پایانی این که به قول متفکر و اندیشمند فرزانه "ویکتور هوگو" در صورت لحاظ نمودن پارامترهای اساسی علمی و تربیتی، « هر آموزشگاهی را که باز کنید در زندانی را بسته اید.»

ماموریت مدرسه و رسالت آموزش و پرورش


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

سه شنبه, 11 آبان 1395 14:51 خوانده شده: 1480 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +1 0 --
محمد باقر 1395/08/11 - 19:03
سلام بر جناب افراسیابی بزرگوار .
خیلی ممنون و متشکر .
روزگاری پیش از این هدف آموزش و پرورش عبارت از خواندن -نوشتن-حساب کردن بود.پس ازچندی چهارمین هدف فهم مطالب نیز مد نظر قرار گرفت .اما امروز این اهداف ارتقاء یافته و شامل 1-خواندن2-نوشتن3-حساب کردن4-فهم توام با تفکر5-کاربردآموخته ها در زندگی6-تربیت شهروند خوب می باشد.جنابعالی به درستی اشاره فرموده اید .برای رسیدن به پله های آخر باید خانواده-مدرسه-خانواده-اجتماع در گیرمساله و در تعامل باهم و تحقق ان همواره به روز باشند و اصلاحات اساسی در زمینه های اقتصادی-معیشتی-فرهنگی-اجتماعی -اخلاقی -و حتی بعضا سیاسی انجام شود تا هدف اخر محقق شود.با احترام

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

آیا ملاقات های مردمی وزیر آموزش و پرورش دولت سیزدهم در کم کردن شکاف میان اداره و مدرسه و جلب اعتماد معلمان تاثیری دارد ؟

خیلی زیاد - 12.1%
زیاد - 3%
تا حدودی - 8.5%
تاثیری ندارد - 10.8%
نوعی عوام فریبی و سرکار گذاشتن معلمان است - 65.6%

مجموع آرا: 305

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور