عزم ملي براي اصلاح ساختار آموزش و پرورش

  اميد است در سايه تعامل سازنده بين رسانه ها و نهادهاي مدني با آموزش و پرورش ، شرايط ايجاد عزم ملي در اصلاح ساختار آموزش و پرورش را فراهم آوريم .کارگران ، کشاورزان ، توليدکنندگان ، صنعت گران، نيروهاي نظامي و انتظامي  ، هنرمندان ، وکلا،  رحانيون و طلاب ، پرستاران ، پزشکان ، علماي ديني ،اساتيد دانشگاه ، بازرگانان و تجار ، اصحاب رسانه و نويسندگان ،فرهنگيان فرهيخته که بزرگترين سرمايه زندگي خود ( فرزندانشان ) را با اميد راهي مدرسه مي نمايند و به حق انتظار دارند تا خروجي آموزش و پرورش يعني آينده سازان جمهوري اسلامي ايران شهروندي معتقد تر، مسئول تر،خلاق تر ، موثرتر و ... باشند تا از اهداف سند چشم انداز پيشي بگيريم .
بهترين ايام ˏفرزندانˏ اين مرز و بوم در مدرسه سپري مي شود .به گفته ميثم هاشم خاني ( اينجا )

سالانه 11 ميليارد نفر – ساعت از عمر کودکان و نوجوانان ايراني در مدارس سپري مي شود .بيش از ۱۳۰ هزار مدرسه در سراسر كشور وجود دارد و هر مدرسه يك انجمن دارد. اگر تعداد اعضاى هر انجمن را به طور متوسط ۵ نفر فرض كنيم و حداقل در يك صد هزار مدرسه اين انجمن ها شكل گيرد ، ۵۰۰ هزار شهروند کشور كه برگزيده ۱۶ ميليون خانواده ايرانى هستند. با چالش هاي آموزش و پرورش از نزديک آشنا هستند و مابقي آحاد جامعه به دليل  حضور فرزندانشان در مدارس به ازاي هر فرزند 12 سال ، چالش هاي  آموزش و پرورش را با گوشت ، پوست   و استخوان خود حس مي کنند .
لازمه توسعه پايدار افزايش سهم آموزش و پرورش در توليد ناخالص داخلي مي باشد .
همه آحاد ملت حق دارند در اصلاح ساختار آموزش و پرورش سهيم باشند .
ساختار آموزش و پرورش در سايه عزم ملي اصلاح مي گردد .
همه آحاد ملت وظيفه  دارند در اصلاح ساختار آموزش و پرورش سهيم باشند .
اشاره به نقطه نظرات فخرالدين احمدي دانش آشتياني در رابطه ايجاد عزم ملي و نقش آفريني افراد و نهادهاي خارج از آموزش و پرورش در تصميم گيري و تصميم سازي آموزش و پرورش در برنامه پيشنهادي به مجلس  :

I. بخش يکم باورها ( انگارها )
•    تعالي و توسعه آموزش و پرورش جز در سايه مساعي همه جانبه مردم و حاكميت و تقسيم كار ملي محقق نخواهد شد.
•    آموزش و پرورش حلقه اتصال بين حاكميت و مردم است و بايد از اين نظر به عنوان يك نهاد مدني مبتني بر سازوكارهاي مشاركت جويانه و مردم سالارانه انگاشته شود.
 
II. بخش دوم- راهبردها :

•    مشاركت گسترده و موثر معلمان و خانواده ها در تنظيم برنامه هاي مختلف با استفاده از ابزارهاي نوين ارتباطي و اطلاعاتي.
•    توسعه نظام مند دوره پيش دبستاني با همكاري نهادهاي اجتماعي و مشاركت خانواده ها 

III. بخش سوم- برنامه ها:
•    طراحي نظام بهره گيري هدف مند و مداوم از تجارب صاحب نظران اعم از فرهنگيان، استادان و بازنشستگان در جهت افزايش كارايي دروني و بيروني و اثر بخشي نظام آموزشي
•    جلب مشاركت نهادهاي محلي و منطقه اي در تعيين سياست هاي اجرايي به منظور ارائه  خدمات آموزشي
•    تقويت مرجعيت و منزلت فرهنگي و اجتماعي معلمان و حفظ و توسعه سرمایه اجتماعی آنان با اتكاء به ظرفيت هاي درون و بيرون آموزش و پرورش
•    استفاده مطلوب از ظرفيت هاي قانوني سازمان دانش آموزي در جهت توسعه مشاركت فعال دانش آموزان براي انجام فعاليت هاي پرورشي و به كارگيري ظرفيت ها و امكانات ساير سازمانهاي دولتي و غير دولتي، سمن ها و نهاد هاي فرهنگي در اين زمينه
•    تقويت و تعميم برنامه هاي ورزش همگاني در سطح مدارس و هماهنگي با ساير تشكل ها و نهاد هاي اجتماعي براي افزايش بهره وري برنامه هاي ورزشي
•    استقرار نظام فراگير مشاوره و راهنمايي اعم از تحصيلي، شغلي، رواني و اجتماعي براي دانش آموزان و خانواده ها با استفاده از مشاوران، معلمان و مربيان و بهره گیری از ظرفیت سازمانهای مردم نهاد
•    بازتعریف نقش انجمن هاي اولياء و مربيان به منظور افزايش ميزان مشاركت خانواده ها در فعاليت هاي آموزشي و تربيتي مدرسه.
•    طراحي و تاسيس شبكه ملي " تدبير و تعالي تعليم و تربيت " با هدف تقويت بنيه كارشناسي آموزش و پرورش، با عضويت استادان و كارشناسان ارشد تعليم وتربيت و رشته هاي مرتبط ( مجمع مشاوران مجازي ) از طريق استفاده از ظرفيت فناوري هاي جديد
•    تغيير جايگاه پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش از زير مجموعه سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي به نهادي مشرف بر كل دستگاه تعليم و تربيت

نتيجه گيري :
دانش آشتياني ، يا  هر شخص ديگري سکان آموزش و پرورش کشور را به دست گيرد ، تحقق اهداف فوق ، ضرورت اجتناب ناپذير جامعه است که از عهده يک فرد ( يک وزير يا يک وزارتخانه  ) بر نمي آيد !
آموزش و پرورش رکن اصلي توسعه پايدار مي باشد؛  لذا همه ي انديشمندان ˏعلم ˏاقتصاد ، جامعه شناسي ، روان شناسي ،علوم آموزشي و تربيتي ، علماي ديني و... از همه جناح هاي سياسي ( اصولگرا ، اصلاح طلب ، معتدل ، مستقل و... ) وظيفه دارند :
دست در دست يگديگر جهت ايجاد عزم ملي به منظور اصلاح ساختار آموزش و پرورش نقش آفريني کنند .
تاريخ ، هرتأخير و سنگ اندازي يا همدلي و هم افزايي ،افراد يا گروه ها مختلف را ثبت مي کند .
اميد است در سايه تعامل سازنده بين رسانه ها و نهادهاي مدني با آموزش و پرورش ، شرايط ايجاد عزم ملي در اصلاح ساختار آموزش و پرورش را فراهم آوريم .