در کمال تعجب و تاسف امروزه گاه شاهد گفتار و نوشتاری هستیم که کمترین مبنای علمی ندارند و بیشتر شبیه به غلبه احساسات و یا طیغان خشم فروخورده درونی افراد است. افرادی که در قرن بیست و یکم در کشوری ثروتمند همچون ایران انتظارات عجیبی از معلمان دارند.افرادی که گویا کمترین اطلاعاتی در زمینه شاخص های تولید و علل پیشرفت کشور های مختلف جهان را ندارند و یا دارند و نمی خواهند بدانند.
جهت اطلاع شاخص های تولید در هر زمینه عبارتند از:
نیروی انسانی ، منابع طبیعی و سرمایه .
درس اول:
حتی اگر کارآمدترین نیروهای انسانی را داشته باشیم (معلمانی فرشته وار) اما بدون سرمایه و امکانات مناسب راه به جایی نخواهیم برد.نمونه واضح آن سال های اخیر است ، معلمان بیشترین زحمات و رنج ها را کشیده اند ، صادقانه بدون هیچ چشم داشتی سالیان سال با کمترین دستمزدها عاشقانه خدمت کرد ه اند اما چرا خروجی مناسب تولید نشد؟
به راستی برای نیروی انسانی خود چه کرده ایم ؟ چه منابع و سرمایه های در اختیار او قرار داده ایم که انتظار خروجی آن چنانی از او داریم؟
درس دیگری که وزراء آموزش و پرورش به باد فراموشی سپرده اند این است که نباید خود را از اصل مجموعه خود جدا کنند و حداقل طی سال دو مرتبه با معلمان واقعی ( نه گزینشی ها و بله قربان گویان) اتاق هم فکری تشکیل دهند و از نظرات آنها بهره ببرند و بدانند چه چیزهای حتی بیشتر از بی عدالتی پرداخت ها معلمان را رنجیده خاطر کرده و درصدد رفع آنها برآیند.
ای کاش وزیری مسئولان را به خاطر مشکلات موجود در آموزش و پرورش به چالش بکشد و به جای رسانه ی کردن حقوق ناچیز معلمان ، مدارس کپری و کانکسی و کلاس های درس با کمترین امکانات را از حومه تهران گرفته تا شهرستان ها را نمایان کند یا از دولت بخواهد یک طرح در مورد امنیت معلمان در مدارس برای تصویب به مجلس ارائه بدهد.
بی شک هر وزیری که این کارها را انجام بدهد خود به خود معلمان با جان دل حامی وی خواهند بود.
متاسفانه در هر دوره ای ، وزرا فقط یک بعدی بوده اند. یک وزیر فقط دانش آموزارن را می دید ، وزیری دیگر فقط کم کردن هزینه ها را افتخار خود می دانست، وزیری دیگر اجرای پیش دانشگاهی، دیگری اجرای 6- 6 -3 و آخری هم که فقط درصدها و مدارس غیر انتفاعی را می بیند.
آقایان !
آموزش و پرورش تشکیل شده از دانش آموز + معلم + مدارس+ اولیاء + امکانات و استانداردهای حداقلی
شما اگر در این روند فقط یک سویه عمل کنید کار به سرانجام نخواهد رسید.
در بحث دانش آموزان:
غالبا کمترین احترام را نسبت به اولیاء و معلمان شاهدیم. حتی سطح همکاری دانش آموزان در مدارس به کمترین حد ممکن رسیده و نکات منفی رسانه های جمعی ،الگو غالب رفتار دانش آموزان شده به نحوی که اولین شاکیان دانش آموزان خود اولیاء آنها هستند.
در بخش معلمان:
همه انتظار معجزه از معلم دارند. معجزه همان طور که از اسمش پیداست چندین ده سال یا صد سال یکبار هم شاید رخ ندهد. به جای معجزه با دست خالی ، شرایطی ایجاد کنید که حداقل ها توسط همه معلمان به دست بیاید.
در بحث اولیاء:
اغلب خانواده ها به درستی نقش خود را ایفاء نمی کنند و بالاترین زحمتی که به خود می دهند فرستادن فرزند خود به مدرسه است و طی سال تحصیلی کلا او را به حال خود رها می کنند. در بعضی موراد حتی با ارسال دعوت نامه به مدارس مراجعه نمی کنند.
پدر و مادر گرامی زندگی تو فرزند توست.
در بخش مدارس که علی ماشا... اکثرا با مشکل منابع مالی شدید مواجه اند، ساختمان بیشتر مدارس قدیمی و فرسوده است و اگر همت همین مدیران مدارس ، معلمان و خیرین نبود همه به ویرانه تبدیل شده بودند.
در بخش امکانات و استانداردها:
برای بی امکاناتی مدارس که نیاز به هیچ توضیحی نیست و اما چیزی که وجود ندارد استاندارد است.
متاسفانه افرادی بی اطلاع که گاه حتی یک سال تجربه تدریس ندارند و یا سال های سال است که در کلاس درس حضور ندارند برای معلمان نسخه می پیچند آن هم چه نسخه هایی.
مثلا در مورد تعداد دانش آموزران یک کلاس درس ، چطور وجود یک معلم را برای 40 یا 30 دانش آموز کافی می دانید؟ حتما بعد انتظار پیشرفت علمی همچون فنلاند، کره جنوبی و کانادا و ... دارید ؛ کشورهای که حداکثر هر معلم 15 دانش آموز دارد !
یا به معلم چه چیزی داده اید که انتظاراتی در حد تبدیل آغل گوسفند به کلاس درس استاندارد آن هم توسط خودش را دارید ؟ اگر زمانی هم معلمی تغییری ایجاد کرده از لطف و بزرگواری او بوده است.
آقایان !
سرنوشت آینده سازان این مملکت را که نمی شود با لطف و بزرگواری رقم زد. پس اگر مبنا بر این است وزارت خانه ی به آن عریض و طویلی برای چه کاری نیاز داریم؟
یا گویا خبر ندارید در مدارس دولتی کافیست بگویید نفری 500 تومن فردا بیاورید چه داستانی درست می شود؟
پس آن همه سازمان ها و مجموعه ها که به این نام تشکیل داده اید مشغول چه کاری هستند؟
برعکس تمام گفته ها کشور ما بسیار ثروتمند است که اگر غیر از این بود با آن همه اخبار اختلاس که از سوی نهادهای رسمی اعلام می شود هر کشور دیگری جای ما بود تا الان نان خوردن هم نداشت؟
ضمن احترام به تمامی مسئولان و اساتید پیشین توصیه نگارنده این است که با توجه به سرعت تغییرات در کل مجموعه و شرایط بسیار بسیار متفاوت امروز حتی با سال گذشته شایسته تر آن است که از نظرات معلمان روز بهره بجوییم زیرا سرعت تغییرات در آموزش وپرورش چنان زیاد شده که حتی گاه معلمان شاغل هم دقیق از وضعیت کنونی و برنامه ها سازمان خود مطلع نیستند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
و فقط در فکر تخت و تاج و حفظ صندلی خود هستند
فقط در حال اهانت و توهین به همکاران خود هستند
متاسفانه طیف کثیری (تاکید میکنم نه همه مدیران) بیشتر شبیه مزدور اداره عمل میکنند تا مدیر. یعنی وجاهت مدیریت رو ندارند.
هر چه چاکریتشون رو به باند بالا سری بیشتر ثابت کنند, جاشون محکمتره.
امان از این مزدوران که دل معلمان رو خون کردند.
مثل هميشه عالي بود.
موفق باشيد .
بهترین مدل همون مدل وزارت علومه.
باید کار آموزشی و قواید تدریس و کلاس به دست خود معلمان و گروههای آموزش مربوطه باشد. مدیران و کارکنان اداری هم برن دنبال کارهای پشتیبانی و ستادی.
به خدای احد و واحد قضیه خیلی ساده است. بی خودی پیچیده شده.