کتاب « تفکر و سواد رسانه ای » از مهر 95 وارد متون درسی شده و قرار است برای دانش آموزان مقطع دوم دبیرستان تدریس شود. البته این فرصت خوبی است که در آموزش و پرورش برای ارتقای سواد رسانه ای ایجاد شده تا دانش آموزان در عصر رسانه به ساختار و ماهیت و کارکرد رسانه ها آشنا شده و این آشنایی بر سواد رسانه ای دانش آموزان اثر گذار باشد. اما این مهم زمانی میسر می شود که عوامل و شرایط برای تحقق آموزش مناسب باشد.
نویسنده در این مقاله فقط 2 سوال مطرح می کند :
1- مولف یا مولفان کتاب چه کسانی هستند؟
به نظر می رسد کتاب توسط گروه مولفان و با سرپرستی خانم دکتر میترا دانشور نوشته شده است. در واقع نویسنده اصلی کتاب میترا دانشور است.
اما پرسش اصلی این است:
آیا خانم دکتر میترا دانشور سوابق رسانه ای داشته اند؟
از وی چند مقاله یا کتاب یا پژوهش در زمینه ی رسانه و مطبوعات چاپ شده است؟
جست و جوی نگارنده ره به جایی نبرد جز اینکه وی در دفتر تالیفات کتاب درسی است و در سال 1392 دکتری رشته ی برنامه ریزی آموزش از راه دور از دانشگاه پیام نور اخذ کرد.
وی کتاب تفکر و پژوهش پایه ی ششم ابتدایی را نوشت و حالا به سراغ دوره ی متوسطه و درس سواد رسانه ای آمده است !
واضح است که برنامه ریزی آموزشی با موضوع ارتباطات و رسانه ها و اطلاعات مقوله ی متفاوتی است. در کشوری که 100 سال سابقه ی رسانه داریم و دانشمندان و محققان بزرگی در عرصه رسانه ها و ارتباطات حتی در سطح جهانی فعالیت علمی دارند آیا شایسته نبود که تالیف کتاب توسط بزرگانی چون دکتر فرقانی ؛دکتر قندی ؛دکتر یونس شکرخواه ؛فرید قاسمی و دکتر محسنیان راد نوشته شود. اگرچه اهالی رسانه به این مهم از همان آغاز بحث تالیف کتاب سواد رسانه ای تاکید داشتند و در روزنامه ی شرق مورخ 24 فروردین 1395 یادداشتی از دکتر محسنیان راد چاپ شده است.
مزید اطلاع در این یادداشت آمده است:
20سال پیش بود که برای اولین بار کلمه «سواد رسانهای را در کنفرانسی در کره شنیدم اما با معنی بسیار متفاوتی، با معنیای که امروز در ایران از آن مراد است. در آن زمان منظور از سواد رسانهای آگاهکردن استادان مسن حوزه رسانه از ظهور و گسترش فناوریهای ارتباطی بود. در این زمان کمکم ارتباطات از شکل سنتی خود در حال خارجشدن بود و نیاز بود استادان این حوزه با تکنولوژیهای رسانهای جدید آشنا شوند و اطلاعات خود از رسانه را براساس تغییر در شکل رسانه بهروز کنند. همزمان و در اواخر دهه ٦٠ شمسی، زمانی که من در دانشگاه امام صادق (ع) مشغول تدریس بودم، با آقای غلامعلی حدادعادل آشنا شدم. آقای حداد به موضوعات حوزه رسانه بسیار علاقه از خود نشان میدادند و حتی در کلاسهای درس من در دانشگاه امام صادق (ع) شرکت میکردند. ایشان جزء اولین سیاستمدارانی بودند که به اهمیت موضوع رسانه و همچنین پیچیدگیهای مباحث ارتباطی آگاه شدند و بههمیندلیل از من خواستند تا درباره رسانه در دبیرستان ایشان سخنرانی کنم؛ اما پس از مدتی آقای حداد که آن زمان خود جزء معاونان وزارت آموزشوپرورش بودند، حس کردند که باید بحثهای مربوط به شناخت رسانه در کتب درسی دانشآموزان اضافه شود؛ بنابراین از من درخواست کردند که در زمینه سواد رسانهای متنی کوتاه در حد دو صفحه آماده کنم که در کتاب علوم اجتماعی دانشآموزان دبیرستان اضافه شد.
حتی یادم هست که در آن زمان دختر خودم هم که نوجوان بود درسی را که من به کتاب اضافه کرده بودم میخواند. از این اتفاق میتوان بهعنوان اولین باری یاد کرد که آموزش سواد رسانهای به دانشآموزان در ایران مورد توجه قرار گرفت؛ اگرچه این اصطلاح سابقهای بسیار طولانیتر دارد. در سال ١٩٦٤ میلادی، «مارشال مکلوهان»، نظریهپرداز کانادایی ضمن پیشبینی آینده و خلق اینترنت که دنیا را به یک دهکده جهانی تبدیل میکند، اشاره کرده بود که در این دهکده سرعت و وسعت انتشار اطلاعات بهقدری زیاد است که لاجرم «زبالههایی» هم تولید میشود.
بههمین دلیل نیاز است که افراد مصونیتی در برابر این زبالهها داشته باشند اما در عین تأیید ضرورت چنین مصونیتی باید توجه کرد که سواد رسانهای مفهومی مثل آزادی است که میتوان از آن برداشتهای متفاوت کرد. حتی استالین هم آزادی را میستود! و به نظرم اگر قرار بود معمر قذافی درباره سواد رسانهای حرف بزند، حتما میگفت سواد رسانهای یعنی ازبَربودن کتاب سبز من!
بههمیندلیل وقتی امروز داریم از اضافهشدن کتابی به اسم «تفکر و سواد رسانهای» به دروس دبیرستان صحبت میکنیم باید هم از بهترین و متخصصترین استادان حوزه رسانه برای تدوین این کتاب استفاده کنیم و هم از فارغالتحصیلان ارتباطات برای تدریس آن. در غیراینصورت هرکسی ممکن است هر استفادهای از این درس بکند و این خطرناک است؛ اما نفس وجود درسی با اسم سواد رسانهای در میان دروس دانشآموزان که آنها را اول در برابر رسانههای داخلی و بعد در برابر رسانههای خارجی مصون نگه دارد، مفید است.
امیدوارم این اتفاق بیفتد؛ اما یک سؤال؛ اگر سواد رسانهای اصطلاحی تخصصی و جهانی در حوزه رسانه است پس کلمه «تفکر» در ابتدای عنوان کتابی که قرار است در این حوزه تدوین شود، چه شأن نزولی دارد؟
نکات فوق از دکتر محسنیان راد است که کتاب های زیر از آثار ارزشمند رسانه ای وی می باشد آثاری چون؛
تحلیل محتوای رادیو ایران (۱۳۵۳)
) ارتباطات انسانی (۱۳۵۶
ارتباط شناسی (۱۳۶۹ - چاپ چهاردهم ۱۳۹۳) میان فردی، گروهی و جمعی).
روزنامه نگاران ایران و آموزش روزنامه نگاری در ایران (۱۳۷۳)
ارتباط جمعی و توسعه روستائی(۱۳۷۵)
) انقلاب، مطبوعات و ارزشها (مقایسه انقلاب اسلامی و مشروطیت) (۱۳۷۵
) تحلیل محتوای چهل سال متون آموزش روزنامه نگاری (۱۳۷۷
روشهای مصاحبه خبری چاپ اول ۱۳۷۲ (ویرایش سوم. چاپ دهم۱۳۹۲). ا
) ایران در چهار کهکشان ارتباطی: سیر تحول تاریخ ارتباطات در ایران از آغاز تا امروز. سه جلد. (۱۳۸۴
ریشههای فرهنگی ارتباط در ایران
ارتباطات انسانی. (۱۳۹۲)
هنجارها در سه کتاب مقدس. (تورات، انجیل و قرآن).
در حسرت فهم درست: روایت ۴۲ سال پژوهش ارتباطی در ایران.
اما سوال دوم ؛ همین کتاب قرار است توسط چه کسانی تدریس شود؟
در خوش بینانه ترین وضیعت این کتاب توسط معلمان علوم اجتماعی یا علوم انسانی تدریس شود،اما پرسش این است که معلمان علوم اجتماعی تا چه اندازه با مسایل رسانه و دنیای مطبوعات آشنا هستند .
معلمانی که فقط 2 واحد درسی در دوران تحصیلی گذرانده اند!
واقعیت این است که بسیاری از معلمان سال هاست که روزنامه نمی خرند و کتابی نمی خوانند و تنها عرصه فعالیت رسانه ای معلمان حضور در تلگرام و فیس بوک و وایبر است !
از سوی دیگر ، هنوز آموزش ضمن خدمتی هم برای معلمان در راستای آشنایی با سواد رسانه ای برگزار نشده است !
آیا معلمان موجود درآموزش و پرورش می توانند در تدریس کتاب تفکر و سواد رسانه ای اثرگذار باشند؟
آیا بهتر نیست این کتاب توسط خبرنگاران و روزنامه نگاران حرفه ای و صاحب نظر تدریس شود؟
نگارنده معقد است که در شرایط موجود تدریس کتاب سواد رسانه ای به مصلحت نیست . البته آموزش و پرورش تا اینجای بازی 2 بر صفر برنده شده است .گل اول توسط گروه تالیف و گل دوم توسط مدرسان و معلمانی که می خواهند سواد رسانه ای را تدریس کنند!
آیا بهتر نبود پس از تحقق شرایط و امکانات در آموزش و پرورش به این مهم اقدام می شد؟
واقعیت این است که در آموزش و پرورش بضاعتی در حوزه رسانه وجود ندارد.
صرفا جهت اطلاع بد نیست خوانندگان بدانند که در روز معلم امسال ؛ هیچ روزنامه ای به آموزش و پرورش نپرداخته و آموزش و پرورش تیتر اول رسانه ها نبوده و رسانه ها توجه خویش را به اخبار دیگر پرداخته اند !
نظرات بینندگان
زیاد نگران نباش اگه کتاب "تفکر و سواد رسانه ای" برای
معلمان و دانش آموزان آبی نداشته حداقل برای مولف کتاب و
سایر دوستانشان نون که داشته! تو این اوضاع گرونی و تورم!
البته از این به بعد درس خوب و بی درد سری هم برای مدیر و
معاونان عزیز جهت چند ساعت تدریسی است که به ایشان تحمیل
شده!
از طرفی توی آموزش و پرورشی که دبیر زبان و زیست و...
متوسطه دوم رو با زور دگنک می فرستند مقطع ابتدایی که
نیاز به تجربه و تخصص و علاقه بالایی داره، جنابعالی چه
انتظاراتی دارید!
یاد دیالوگی افتادم در سریال "هزاردستان" به قلم مرحوم علی
حاتمی، جایی که مرحوم جهانگیر فروهر در نقش رئیس امنیه ها
پس از بازجویی از مردم پیرامون ترور ها با جواب خواب بودم یا
چرت می زدم! از طرف مردم روبرو شده و با نا امیدی می گوید:
"امان از این مردم خواب! "
در سالهای اخیر آنچه مهم بوده، خالینماندن کلاسها و پرشدن ساعت تدریس معلمان است، مگر وضعیت سایر دروس در دورههای مختلف ابتدایی و متوسطه بهتر است؟! کجا تخصص معلمان در تدریس دروس مهم بوده که اینجا مهم باشد؟! آموزش و پرورش ما هنوز در قاعده هرم نیازهای مازلو قرار دارد و هنوز نمیتواند بدیهیترین نیازهای خودش که نیروی انسانی متخصص، فضای آموزشی و امکانات فیزیکی در مدارس باشد را تأمین کند. آن وقت انتظار دارید به تخصص معلمان در تدریس دروس توجه شود؟!!
1- این کتاب از آبان 95 وارد مدارس شد نه از مهر... به طوری که خود مدارس هزینه کتاب ها رو جمع کردند وتحویل دادند... هیچ دانش آموزی از از هیچ اوازم تحریری این کتاب رو نخرید.
2- دوم اینکه درسای عمومی هیچ تخصصی نمیخوان، چون داریم میبینیم هرمعلمی که وقت خالی داشنه باشه این جور درسا رو تدریس میکه، تازه اینکه خوبه بعضی از همین معلما که میگم میان درس تخصصی خودشونو با بچه ها کار میکنن، در آخر هم یه نمره سرسری به بچه ها می دن...
در نتیجه فکر اینکه با این کتابا سواد رسانه ای اقزایش پیدا کنه کاملا مزخرفه