جناب آقای دکتر روحانی
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
با سلام و احترام
نهاد عظیم آموزش و پرورش ، نیازمند توجه اساسی و تشخص ویژه است. بعضی از مشکلات اجتماعی جامعه ی ایران ، ناشی از کم توجهی دولت های گذشته و حال به وضعیت آموزش و پرورش بوده است.
بدون تردید آموزش و پرورش یکی از مهمترین و اساسی ترین نهادهای اجتماعی است که نه تنها نقش بسیار مهمی در توسعه ی اقتصادی - اجتماعی جامعه دارد ، بلکه از عوامل بسیار مهم و اساسی در امر : « هدف یابی » ، « انسجام اجتماعی » ، « حفظ الگو » های اجتماعی و انتقال ارزش های اجتماعی و دینی جامعه به نسلی است که حساسیت خاص و ویژه ای به جامعه پذیری اجتماعی ، سیاسی و دینی آنها وجود دارد.
آموزش و پرورش ، آیینه ی تمام نمای واقعیت اجتماعی یک جامعه است.
هر چقدر به آموزش و پروش جامعه توجه شود در حقیقت به کلیت و پیشرفت آن جامعه توجه و کمک شده است.
بسیاری از جامعه شناسان برای بررسی یک جامعه به ماهیت آموزش و پرورش آن جامعه نگاه و توجه می نمایند.
توجه به آموزش و پرورش صرفأ توجه به یک نهاد و سازمان نیست. بلکه توجه به عینیت اجتماعی جامعه ، نهاد خانواده ، تربیت اجتماعی و نسلی و از همه مهمتر توجه به آینده کشور است.
از این رو سرمایه گذاری در آموزش و پرورش مهمترین سرمایه گذاری است.
سرمایه گذاری دراین حوزه دارای چنان نتایج ثمربخشی است که سرمایه گذاری های اقتصادی - اجتماعی و فرهنگی را تحت تأثیر خود قرار می دهد، این سرمایه گذاری اگرچه درازمدت است اما وجوب آن مسلم و اجتناب ناپذیر و از اساسی ترین سرمایه گذاری هاست است.
متاسفانه اهمیت این سرمایه گذاری در ۳۰ سال گذشته ی ایران از دید بسیاری از دولت مردان و نهادهای تصمیم گیری و تقنینی پنهان مانده یا کم اهمیت جلوه کرده است .
رابطه ی آموزش و پرورش و جامعه یک رابطه ی متعامل و دوسویه است.
هرچقدر در توسعه ی اقتصادی، اجتماعی به آموزش و پرورش توجه شده است از دیگر سو آموزش و پرورش به توسعه ی جامعه کمک های شایانی نموده است.
تردیدی نباید داشت که عدم دسترسی به بسیاری شاخص های رشد و توسعه در ۳۰ سال اخیر به خاطر کم توجهی و نادیده گرفتن شاخص های توسعه ی آموزش و پرورش بوده است .
مطالعات سازمان علمی ، آموزشی و فرهنگی ملل متحد ( UNESCO) نشان می دهد که در جهان امروز از دهه ی۸۰ میلادی ، تمام هزینه های آموزشی را نوعی ( سرمایه گذاری) به حساب آورده اند که از آن به عنوان ( سرمایه گذاری انسانی ) یاد می کنند.
طبق تحقیقات سازمان یونسکو در ۲۰ سال اخیر هزینه های آموزش و پرورش در اکثر کشورهای جهان به شدت افزایش یافته است ، به طوری که به طور متوسط ( %۶) درآمد ناخالص ملی کشورها به سرمایه گذاری در آموزش و پرورش اختصاص می یابد.
این هزینه ها که شامل هزینه های اداری ، حقوق پرسنل ، کتب درسی و کمک درسی ، تجهیزات و نگهداری ساختمان های آموزش و پرورش است.
در کشورهای توسعه یافته رقمی بیشتر از ۷ % درآمد ناخالص ملی آنها یعنی رقمی بین ( ۲۰ - ۱۰) درصد کل بودجه ی کشورها به آموزش و پرورش اختصاص می یابد.
جناب آقای رییس جمهور!
هدف این نوشته ،؛ انتقاد ، درد دل یا تحلیل نیست ؛ بلکه بیان واقعیت های عینی جهان امروز و بی توجهی های ناروا نه به آموزش و پرورش بلکه به جامعه ی اسلامی است و ما همه دلسوزان جامعه ایم.
آموزش و پرورش صرفأ یک سازمان و نهاد مانند سایر سازمان های اجتماعی جامعه نیست !
۱- این نهاد و سازمان دارای ۱/۳۰۰/۰۰۰ نیروی صف و ستاد تحصیل کرده ، فرهیخته و تلاشگر و دلسوز است.
۲- این نهاد عظیم و بسیار مهم و بنیادین با ۱۴ میلیون نفر دانش آموز ۷ تا ۲۰ ساله که در شرایط حساس سنی ، تربیتی و نسلی قرار دارند ، سروکار مستقیم و دلسوزانه دارد. جمعیتی که در همه ی جهان بیشترین توجه به آن وجود دارد. نسلی که هر چقدر بتوان برای آموزش آنها هزینه کرد دارای ارزش و اهمیت است.
۳- نهاد عظیم آموزش و پرورش ایران با جمعیتی نزدیک به ۳۰ میلیون خانواده ی دانش آموزان ارتباط آموزشی مستقیم و غیر مستقیم دارد. یعنی خانواده های دانش آموزان نیز جزیی از چرخه ی عظیم تعلیم و تربیت جامعه به حساب می آیند.
آیا این سهم آموزش و پرورش از بودجه ی عمومی کشور یا از تولید ناخالص ملی با این همه اهمیت ، حساسیت و گستردگی کافی است ؟
واضح ومبرهن است که اعتبارات تخصیصی به این بخش بسیار ناچیز است و این بی توجهی متاسفانه از دولت های گذشته یعنی از سال ۱۳۷۰تا به امروز با شدت و ضعف ادامه یافته است .
آیا نمی دانیم هرچقدر به آموزش و پرورش جامعه کمک و توجه شود به :
تعادل اجتماعی ، تعادل روحی ، یگانگی اجتماعی و فرهنگی و ارتقاء سبک زندگی و کاهش آسیب های اجتماعی در جامعه ، کمک نموده ایم ؟
آیا کارشناسان و برنامه ریزان و قانون گذاران ما نمی دانند که بی توجهی به آموزش و پرورش صرفأ بی توجهی به معیشت معلمان محترم و زحمتکش نیست بلکه به معنای کم توجهی به جامعه ی دانش آموزی و خانواده ی دانش آموزان نیز هست زیرا این مجموعه با هم و به عنوان یک نظام پیوسته تعریف می شوند.
آیا نمی دانیم و نمی دانند این همه سازمان اقماری و موسسات قارچی و بی خاصیت کمک آموزشی با این همه تبلیغات گوناگون که انجام می دهند و میلیاردها تومان به جیب می زنند ،در واقع زحمات چندین ماهه ی معلمان دلسوز و بی ادعا و بی توقع را به نام خود مصادره کرده و زحمات یک ساله ی سازمان عریض و طویل آموزش و پرورش را به نام خود ثبت می کنند و صدای کسی در دفاع از زحمات مجدانه ی معلمان بلند نمی شود !
فرجام سخن اینکه :
توجه به نهاد آموزش و پرورش ،توجه به ماهیت جامعه ، تربیت ، فرهیختگی ، تعادل اجتماعی ،کمک به بهداشت روحی و روانی جامعه و نسل جوان و کمک و توجه به نیمی از جمعیت جامعه است.
دولت باید برای تحکیم بنیادهای آموزش و اخلاقی جامعه و تقویم مبانی خانواده و توسعه ی کشور ، سرمایه گذاری انسانی و اجتماعی در آموزش و پرورش را به میزان قابل توجهی افزایش داده و سهم آموزش را از تولید ناخالص ملی افزاش دهد ؛ زیرا تردیدی نیست که چند برابر آن به جامعه و دولت بازگشت خواهد کرد.
لکنا
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
امیدوارم فرهنگیان این بار فریب شعارهای خوش اب و رنگ را نخورن.
غصه نخور تا چند ماه دیگر بیشتر عزیزان فرهنگی اعلام امادگی می کنند که به پای صندوق های رای خواهیم رفت و دنبال مسئولین مربوطه می دوند که مبادا از این کار عقب بمانند.
نمی دانم چرا بعضی اینگونه هستند .
خداوند عاقبت همه را ختم به خیر کند. امین یارب العالمین
بخصوص از اول نمایندگانی که به فانی رای اعتماد دادند و نجفی را رد کردند.
بعد خود فانی و نوبخت و بطحایی و ...
....
تجربه 29 سال خدمت در آ.پ این را برایم ثابت کرده.
کلا بیخیالش مبشدن و در آموزش پرورش رو میبستن
هرکی میخواد بره درس یخونه هرکی هم ن ک هیج
این دید دلتمردای ما ب این وزارت خونه است
با عرض پوزش اکثر نظرات عزیزان رنگ و بوی حزبی و گروهی و ناشی از احساسات می دهدو
قبل از دولت آقای روحانی هم وضعیت آموزش و پرورش اینگونه بود و در دولت های بعدی هم اینگونه خواهد بود.
مشکل اینجاست که دولت ها نمی توانند و یا اجازه ندارند عدالت (پرداخت مساوی حقوق و مزایای بین کارکنان دولت) را برقرار بکنند.
حقوق و مزایای کارکنان دولت از خزانه دولت پرداخت می شود ، بخش اعظمی ازمنابع مالی خزانه نیز از فروش نفت حاصل می گردد.
اگر این صنعت (نفت) ملی است و به تمام ملت ایران تعلق داد چرا کارکنان شرکت نفت ، برق، گاز ، بانکها و .... حقوق و مزایای آنچنانی دریافت می کنند ولی کارکنان آموزش و پرورش نه؟
با شناختی که حاصل شده نامه نگاری عزیریان فرهنگی قابل توجیه نیست