اجلاس روسای مدیران آموزش و پرورش کشور از 18 مرداد در سالن اجلاس سران آغاز و به مدت سه روز ادامه داشت .
در این نشست سراسری 758 رئیس منطقه و ناحیه و 13 مدیر عشایری حضور داشتند .
مطابق اعلام حجت الاسلام ناصری ، رئيس ستاد سي وسومين اجلاس روساي آموزش وپرورش مناطق كشور ،تعداد خانمها در پستهای مدیریتی در مناطق 18 نفر میرسد که سابقه خدمتي 50 نفر از آنها بين 10 تا 20 سال و 556 نفر آنها بين 20 تا30 سال است.
این آمار بیان گر آن است که کم تر از 10 درصد یعنی حدود 5 / 6 درصد مدیران آموزش و پرورش کشور میانگین خدمت آن ها بین 10 تا 20 سال بوده و بقیه در آستانه بازنشتستگی قرار دارند .
همچنین برخلاف برخی تبلیغات در مورد سهمیه مدیریتی زنان ، سهم زنان در بدنه مدیریتی آموزش و پرورش کم تر از 3 درصد است .
معاون حقوقی وزارت آموزش و پرورش گفت که قريب به 80 درصد از روساي مناطق كمتر از 10 بار در اجلاس روسا شركت داشته اند .
همچنین درخصوص مدرك تحصيلي روساي شركت كننده دراجلاس سي و سوم، عنوان شد که 16 نفر داراي مدرك دكتري، 442 نفر كارشناسي ارشد و 300 نفر مدرك كارشناسي دارند.
ناصری در مورد هزینه های این اجلاس چنین گفت :
بودجه در نظر گرفته شده برای اجلاس امسال، 15 درصد بيش ازسال گذشته و قريب به 18 میلیارد ريال است که این رقم برای اجلاسی با حدود یک هزار شرکت کننده و 3 روز زمان برگزاری، مبلغ زیادی نیست.تلاش کردهایم تا از ریخت و پاش خودداری کرده و در هزینههای اجلاس صرفه جویی کنیم به گونهای که از امکانات موجود آموزش و پرورش بهره ببریم یعنی مهمانان را در مراکز رفاهی وابسته به آموزش و پرورش مستقر کنیم تا هزینه زیادی صرف نشود .
اما باید دید که هدف از برگزاری سالانه این اجلاس با توصیفات یاد شده چیست ؟
ناصری هدف از برگزاری این اجلاس را چنین عنوان می کند :
" تقدیر از آنها و کم کردن فاصله بین مدیران صف و ستاد "
حال پرسش این است که آیا فرصت های دیگری برای تشکر و یا تقدیر از مدیران وجود ندارد ؟
اگر سیستم ارزیابی عملکرد مدیران در وزارت آموزش و پرورش بر یک مبنای علمی ، مستمر و سیستماتیک تعریف و تبیین شده باشد و ارزش گذاری درست و منطقی انجام شود ؛ آیا نیازی خواهد بود که بخواهند از در یک نشست سه روزه چنین کارکردی تعریف شود ؟
تا جایی که نگارنده اطلاع دارد از دیرباز بین " صف " و "ستاد " و یا " اداره " و " مدرسه " شکاف و به عبارتی دیوار بی اعتمادی وجود داشته است .
این " فاصله در برخی ادوار و به تناسب شرایط اجتماعی و سیاسی جامعه کاهش و در برخی موارد زیادتر هم شده است اما هیچ گاه از بین نرفته است .
معلمان غالبا به مدیران اعتماد ندارند و البته مدیران هم غالب معلمان را فاقد تحلیل و یا درک در فهم مشکلات با نگاه سیستمی و یا جامع می دانند .
اما طرح این مساله از سوی یک مدیر فوقانی وزارت آموزش و پرورش که بین مدیران صف و ستاد فاصله وجود دارد ؛ مساله ای است که شاید تازگی داشته و نیاز به تحلیل بیشتر داشته باشد .
این شکاف میان مدیران صف و ستاد چگونه به وجود آمده است ؟
آیا مدیران صف و ستاد درک درست ، واحد و واقع بینانه ای از اهداف آموزش و پرورش و نیز اسناد بالادستی دارند ؟
آیا بین اهداف سازمان ، مدیران و مشتریان ( کارمندان و ارباب رجوع ) درک مشترکی وجود دارد ؟
بدون تردید ، این شکاف و یا فاصله یک شبه به وجود نیامده است و حاصل یک پروسه طولانی مدت بوده است .
آیا مسئولان وزارت آموزش و پرورش قصد دارند در مدت 3 روز این فاصله را از بین ببرند ؟!
وزارتخانه ای که بین مدیران صف و ستادش فاصله و به قولی " عدم درک مشترک " وجود داشته باشد چگونه می تواند بین " صف " و " ستاد " در کل مجموعه هماهنگی ایجاد کند ؟!
ناصری در این نشست از برگزاری تریبون آزاد و با حضور وزیر آموزش و پرورش در این نشست خبر داد .
معنای نهایی چنین گزاره ای آن است که در وزارت آموزش و پرورش ارتباطات مدیریتی فقط و یا اکثرا به صورت " عمودی " تعریف شده است و " ارتباطات افقی " که برآیند سازمان های اثربخش و کارا می باشد در وزارت آموزش و پرورش بسیار کم و یا در حد ناچیزی است .
این مساله نشان می دهد که نهادهایی مانند روابط عمومی و حتی حراست ها به وظایف خود درست عمل نمی کنند .
قبلا در یادداشتی متذکر شدم که فانی ارتباط خود را به چند مدیر خاص و یا مشاور محدود و منحصر کرده است و به جای ارتباط ارگانیک و دوسویه بر ارتباطات سنتی و یک طرفه اصرار می ورزد .
اگر سیسستم ارتباطات در وزارت آموزش و پرورش دوسویه بوده و گردش آزاد اطلاع رسانی وجود داشته باشد دیگر نه شاهد شکل گیری " سازمان غیررسمی " در کنار " سازمان رسمی " خواهیم بود و نه دیگری نیازی به تربیون های به اصطلاح " آزاد " خواهد بود .
تا جایی که اطلاع دارم اکثر محتوای ارائه شده در این نشست سه روزه به بیان عملکردهای مدیران مناطق ونواحی و نیز تعریف و تمجید از مدیران بالادستی اختصاص داشته و نقدهای جدی از سوی مدیران به دلایل مختلف در این نشست مطرح نشده است .
حتی برخی از این مدیران هنگام سخنرانی در اجلاس از زوایای مختلف عکس گرفته و در منطقه و یا ناحیه خویش پس از استقرار به تبلیغ خودشان پرداخته اند !
در واقع می توان چنین نتیجه گیری کرد که برگزاری این نشست بیشتر حالت " نمایش " داشته و کم تر به موضوع اصلی که همان " آموزش و پرورش " است پرداخته شده است .
میرحمایت میرزاده ، سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس که در این نشست حضور پیدا کرده است چنین می گوید :
" ۳۳سال از برگزاری اجلاس می گذرد اما همچنان مشکلات تکراری مطرح و پابرجا است .
حق گرفتنی است. شما نشسته اید تا مجلس شما را دعوت کند اما خود نزد نمایندگان مجلس نمی آیید در صورتی که مسئولان وزارت کار و بهداشت بارها به مجلس آمدند و حق خود را گرفتند ... "
این جملات از زبان کسی که خودش در وزارت آموزش و پرورش مناصب و جایگاه های مختلف و در سطوح مختلف داشته است قابل تامل است .
از دیگر ، موضوعات قابل ذکر در این نشست حضور و سخنرانی مقامات و مسئولان نظام است .
این موضوع در جای خود قابل تقدیر است اما مهم آن است که هر ساله چنین کارهایی با یک ریتم مشخص و تکراری انجام می شود اما تحول چندانی در وضعیت ، جایگاه و مناسبات آموزش و پرورش ایجاد نمی شود و مطالب طرح شده معمولا از حد "شعار " بالاتر نمی رود .
مدعای این موضوع ، کسری بودجه دائمی آموزش و پرورش است که هیچ گاه صفر نشده و از سالی به سال دیگر احاله داده شده است ...
به نظر می رسد در حالی که وزارت آموزش و پرورش در پرداخت بسیاری از مطالبات ساده و معمولی حتی پرداخت حقوق معلمان قراردادی درمانده است ؛ برگزاری چنین مراسم و میتینگ های پر خرج و زرق و برق دار منطقی و اقناع کننده نیست .
اگر قرار است از مدیران تقدیر شود می توان در همان محل از آن مدیر تقدیر کرده و در گردش اطلاع رسانی آن را به اطلاع عموم رساند .
اگر هدف کم کردن فاصله میان مدیران صف و ستاد است می توان 758 منطقه و یا ناحیه کشور را فرضا در 5 نقطه جغرافیایی سامان دهی کرده و ارتباط گیری را علمی تر و منطقی تر کرد .
تحقق و حل این مساله نیاز به تفکر تحول گرا ، برنامه ریز و آینده نگر دارد که در حال حاضر چنین مناسباتی در در بدنه و مدیریت مشاهده نمی شود .
نظرات بینندگان
شاید حتی کمتر از وصله ناجور...
ازجیفه ی دنیا توئی و پاداشی
ازپینه ی پیشانی تو فهمیدم
بایدز مدیران نجومی باشی
******
تو صاحب انقلاب هستی نوش ات
صدبیشترش خرقه شود بر دوشت
بافیش نجومی ات همه میدانند
هرگز نکند تورمی مدهوشت
******
با بیمه تکمیلی میمیرم من
تقصیر تونیست، خسته وپیرم من
سی سال تمام کرده ام خدمت خلق
یکسوم خط فقر میگیرم من
الف آوا
حقوق چندحق التدریس استثمارشده میشود یک ملیاردوهشتصدملیون تومن؟
زن وبچه شون بایدگرسنه بخوابن تاهرچندماهی یکبار دولت ازخجالتش حقوقشون روبده.
شایدهم اتاق فکروبهانه ای برای غارته که ع دربرگزاری وگفتن شعارهای تکراری دارند.
این یعنی فانی ومعاونن متفکردلسوزش!!!!
کاملأدرست فرمودید.
وبه ظن حقیر این خوی اشرافیگری تمام شدنی نیست.
یاحق
دوست عزیز
آقای علی
در این یادداشت به جنبه های مختلف کار انتقاد شده است و در بخشی از یک اقدام مثبت تقدیر شده است .
آیا فقط باید نقاط منفی را دید ؟
آیا با این دهنیت منفی می خواهیم به کجا برسیم ؟
مبنای ما اعتدال و توازن است .
پایدار باشید .
یارانه ی بعضی خانواده ضعیف را با جدیت و و سواس و سرک کشیدن قطع می کنند و در سایتی که به همین منظور در نظر گرفته اند به اعتراضات پاسخ نمی دهند ولی آنجا که باید به وظیفه قانونی و شرعی خود عمل کنند و ازحقوق بازنشسته ها دفاع کنند کم کاری و کوتاهی...
لطفا از وزیر محترم رفا بخواهید پاسخ دهند چرا حقوق بازنشسته های سال های قبل با بازنشسته های سال 95 این همه تفاوت دارد؟وقتی که مدرک و پست سازمانی یکسان است چرا این همه تفاوت؟اقای ربیعی باید پاسخ دهند.پاداش بازنشستگی هم که با تاخیر خیلی زیاد پرداخت می کنند که کلی خسارت و زیان به دنبال دارد بازنشسته ها مجبور می شوند وام با سود زیاد بگیرند تا برنامه ریزی هایی که کرده بودند با آبرو و خوبی و خوشی انجام شود البته خسارت و ضرر و زیان ها.....و آلودگی به ربا و......
لطفا از وزیر محترم رفا بخواهید پاسخ دهند.
لطفا از وزیر رفا بخواهید پاسخ دهند.
در واقع نمک روی زخم بی توجهی به آموزش و پرورش ریختند،از طرح سلامت و محیط زیست گفتند گویا جلسه در خصوص طرح سلامت و محیط زیست بود.
دوست بازنشسته
آموزش و پرورش شامل محیط زیست و سلامت هم می شود .
به جمله ایشان دقت کنید :
" موضوع محیط زیست آن قدر مهم است که دانش آموزان باید از ابتدا با آن آشنا شوند و خود را برای رفع مسائل آن آماده کنند..."
اگر واقعا مدارس بتوانند به دانش آموزان که نسل آینده جامعه هستند مهارت های اساسی را آموزش دهند خیلی از مشکلات ما حل خواهد شد و نیازی به دوباره کاری نخواهد بود .
آیا قرار است یک مقام رسمی در پشت تریبون فقط کمبودها را فریاد بزند ؟!
آموزش و پرورش فقط در معیشت و بازنشستگان خلاصه نمی شود .
باید نگاه جامع داشت .
پایدار باشید .
جلسه ای که در آن نماینده معلم نباشد هیچ ارزش وخروجی نخواهد داشت.
جناب بیاتی فرد
سخن شما از یک بعد درست است اما این که بخواهیم همه ابعاد تعلیم و تربیت را فقط در یک چیز و آن هم معیشت معلم خلاصه کنیم منطقی نیست .
معیشت گام اول است اما تجارب نشان داده است که در جامعه ایران تامین و ارضای نیازهای مادی و فیزیولوژیکی لزوما و مطابق هرم مزلو به ارتقا در سطوح بالاتر منجر نمی شود ...
در این مورد به تفصیل قبلا صحبت کرده ام .
اما ناگزیر به دو مورد اشاره می کنم :
1- معلمانی که از طریق آزمون به خارج اعزام می شوند بر اساس اشل حقوقی آن کشور حقوق می گیرند .
تاکنون چه خلاقیت و یا نظریه تربیتی جدید از این مدارس متصاعد گردیده است جز آن که فقط رقابت برای ورود به این مدارس را شاهد بوده ایم ؟
2- معلمان قبل از انقلاب نسبت به حالا وضع معیشتی بهتری داشته اند .
اما آیا تحول خاصی در آن زمان رخ داد ؟
آیا شاهد تشکیل اتحادیه و یا سندیکا بودیم .
در این زمینه می توان به حرف های صمد بهرنگی در کتاب کند و کاو در مسائل تربیتی ایران استناد کرد ...
تکیه بر گفتمان معیشت محور بدون توجه به ابعاد منزلتی و معرفتی ، طی کردن یک مسیر اشتباه است .
پایدار باشید .
***
شما فرمودید اگر مدارس بتوانند....
در صورتی مدارس می توانند .... که به آموزش و فرهنگ اهمیت داده شود. در حال حاضر فرهنگ سلامت و فرهنگ حفظ محیط زیست را در مدارس عهد بوقی که کلاس دارسش خشک و خالیست و حتی دریغ از یک نقشه و کره جغرافیایی. و معلمان بی انگیزه و...../ باید تمام کلاس های مدارس مجهز به امکانات متنوع باشد و دانش آموزان نیز به تدریج فرهنگ استفاده از آنها و حفظ و نگهداری از آنها را کسب کنند و معلمین نیز از بهترین و باهوش ترین و تواناترین نیروها انتخاب شوند و این بودجه می خواهد.
اگر چنین باشد نه طبعیت(محیط زیست)بیمار می شود نه انسانها و نیازی به این همه اسرافکاری و دوباره کاری نیست.
پیش گیری بهتر از درمان است.
دوست عزیز بازنشسته
مساله این قدر هم که شما فکر می کنید پیچیده نیست !
اگر هر معلم در هر کلاس بتواند با روش های مختلف تشویقی و فن معلمی کاری کند که حداقل دانش آموزان یاد بگیرند در کلاس آشغال و زباله نریزند و یا دیوارها را خراش ندهند همین کافی است .
به همین سادگی !
مهم این است که بی تفاوت نبوده و هدف شان فقط به اتمام رساندن کلاس و کتاب و نباشد ...
پایدار باشید .
قبل از اجرای طرح سلامت در رسانه ها شاهد بودیم که بسیاری از اساتید دانشگاه ها و حتی صنعتگران و تولید کنندگان و زحمت کشان که حرص و جوش استقلال و پیشرفت و آبادانی کشور را می زدند آمادگی خود را جهت حذف یارانه اعلام می کردند مشروط به اینکه به آموزش و پرورش اختصاص یابد.تذکر:اگر از تبعیض و معیشت شکایت می شود بر حسب وظیفه و تکلیف (امر به معروف و نهی از منکر) واجب است مثل سایر واجبات
اگر هر معلم در هر کلاس بتواند با روش های مختلف تشویقی و فن معلمی کاری کند که حداقل دانش آموزان یاد بگیرند در کلاس آشغال و زباله نریزند و یا دیوارها را خراش ندهند همین کافی است .
به همین سادگی !
***
پاسخ:
بله ما قبول داریم که مسئله پیچیده نیست./شما مرتب می گوید اگر ./ با اگر اگر گفتن که امور اصلاح نمی شود.
« در اگر نتوان نشست » ، « از اگر شلغم عايد نمي شود» ، « اگر، راه ورود شيطان است»
****
( 738)کسب کردن گنج را مانع کی است
پا مکش از کار آن خود در پی است
( 739)تا نگردی تو گرفتار اگر
که اگر این کردمی یا آن دگر
( 740)کز اگر گفتن رسول با وفاق
منع کرد و گفت: آن هست از نفاق
( 741)کان منافق در اگر گفتن بمرد
وز اگر گفتن به جز حسرت نبرد
***
اگر گفتن: اشاره است به حدیث «إیَّاکُم وَ اللَّوَّ فَإنَّ اللَّوَّ یَفتَحُ عَمَلَ الشَّیطانِ: از اگر بپرهیزید که اگر کار شیطان را مىگشاید.»
به عنوان یک معلم وظیفه داریم نسبت تبعیض ها و بی عدالتی ها بی تفاوت نباشیم و به دانش آموز نیز آموزش دهیم.
آموزش عدالت،آموزش مقابله با تبعیض،آموزش سلامت و محیط زیست و...
چرا در کشور ما این همه پیچیده شده و بسیاری از علما و مراجع و اساتید دانشگاه بر ربوی بودن بانکها تاکید می کنند.
چرا در کشورهای دیگر ایگونه نیست؟
چرا در ژاپن و چین و کره ....این تفکر شما نسبت به شغل معلمی نیست؟
مطمئن باشید کسانی نسبت به تبعیض و بی عدالتی بی تفاوت نیستند در کلاس درس هم با همه کمبودها و تبعیض ها و بی انصافی هایی که وجود دارد نسبت به تمام وظایف معلمی خود از جمله آموزش فرهنگ سلامت و محیط زیست بهتر عمل می کنند.