آموزش ایست! معیشت نیست !
آیا راه قانونی برای یک تجمع صنفی وجود دارد؟
افزایش حقوق تا سقف سه میلیون تومان رویایی شدنی است؟
آیا مجلس به افزایش حقوق پنجاه درصدی این قشر از کارمندان دولتی تن می دهد؟
وقتی اقشار جامعه ؛ معلمین و وزارتخانه ی آموزش و پرورش را دائم التعطیل می خوانند٬
چه راه کاری برای برون رفت از این دیدگاه و دیدگاه هایی این چنینی وجود دارد؟
این روزها وقتی فانی دغدغه ی « ایست ، آب نیست» دارد ٬آیا معیشت فرهنگیان در دستور کارش قرار دارد؟ اصولا به خواسته های فرهنگیان می اندیشد؟
و چندین سوالات این چنینی دغدغه ی فرهنگیانی است که امروز در فضای مجازی به تعامل نشسته اند و گاه دل نوشته هایی با همین مضامین در روزنامه ها و سایت ها درج می کنند ؛ گویا کسی فرهنگیان این مرزو بوم را جدی نمی گیرد تا بخواهد زحمت پاسخ گویی به خود دهد .
این روزها مجلس بیشتر از همیشه دغدغه دارد و فرصتی برای اندیشیدن به خواست برحق فرهنگیان جامعه ندارد !
این روزها فرهنگیان می پرسند برای پیگیری مطالبات خویش از طرق قانونی باید از طریق کدام مرجع قانونی وارد عمل شد ؟ چرا کانون صنفی معلمان ایران اجازه ی فعالیت ندارد ، آیا اصولا این تشکل وجه ی قانونی دارد؟
نظر به اینکه این روزها از گوشه و کنار ایران شاهد ضرب و جرح ٬هتک حرمت فرهنگیان در محیط کار هستیم ، آیا مراجع قانونی این موارد را دنبال می کنند ؟ چرا در رسانه ی ملی انعکاسی از آن نیست ؟
جناب آقای وزیر
آیا برگزاری همایش «ایست! آب نیست » مهم تر از رسیدگی به مصائب فرهنگیانی است که ماه هاست نامه می نویسند و پاسخی به آنان داده نمی شود ؟
چرا دولت و مجلس یک بار برای همیشه به دغدغه های این بخش گسترده ی جامعه رسیدگی نمی کنند ؟
جناب وزیر
این قلم دیگر توان نوشتن ندارد .خسته است از سوالات بی جواب ٬ تبعیض های بی حساب و...این درحالی است که سوابق کاری٬ مدرک دانشگاهی در این وزارتخانه خریدار ندارد و روابط بیش از ضوابط در این وزارتخانه حلال مشکلات است .
گویی این باغ میوه اش کال است و نارس و امید باروری از آن گرفته شده است. گوشه ی این باغ دور از چشم باغبان٬ گیاهان هرزه رشد کرده اند. جنگل وار می تازند و هیچ تبری یارای بریدن شان نیست.
یکی می گوید تحصن کنیم ، آن دیگری می گوید مرثیه خوانی کنیم ، دیگری می گوید کبکم خروس می خواند ؛ چنان که گویی وعده ای شنیده است .
برخی دیگر می گویند: این ته مانده ی بارخدمتی را چگونه زمین بگذاریم ، آیا می رسد روزی که غم نان و غم نام غصه ی شبانه مان نباشد ؟
و امروز می شنویم جمعی از فرهنگیان خواهان برگزاری گردهمایی با حضور مسئولین ذیربط هستند تا با هم اندیشی و طرح خواسته های خود ٬ بتوانند به دغدغه های چندین ساله ی خود پایان دهند.
و همگان می دانیم در جامعه ای که " فرهنگ پرسش گری " حاکم است ، هر روز امید بهبود اوضاع بیش تر می شود .
در چنین جوامعی هم اندیشی اولین قدم برای رسیدن به خواسته هاست ؛ حال اگر توان پرسش گری از جامعه گرفته شود شایعه سازان مجال می یابند و با ترسیم دورنمایی دور از واقع فضایی مأیوسانه می آفرینند.
هرچند ما همچنان در انتظار بارقه های دولت تدبیر و امید هستیم تا با درایت دستان سبزشان خزان این باغ روی بهار ببیند .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
( مطالب منتشر شده ، نظر این پایگاه خبری - تحلیلی نبوده و انتشار آن ها به معنای تایید این مطالب نیست .)
نظرات بینندگان
سالهاست که این گرگ باگله آشناست
هدف این است که مارا به نان وچیزهای دیگر مشغول کنند تاتنویر افکار عمومی نکنیم
مطالب بسيار ارزنده اي بود.اما چرا براي حقوق معلم سقف تعيين مي کنيم.حقوق در ديگر ارگان ها را ملاحظه بفرماييد.هيچگاه کم نخواهيم.با تشکر.
ولی بی توجهی و کم اهمیت جلوه دادن این ها خود داستانی شده است؟
کدامین دولت تا به حال پاسخگو بوده است که این هم یکی شون باشه؟
به راستی تعطیلی که یاد می کنند در بسیاری از سیستم های داخل کشور هم وجود دارد:
1- مجلس- تعطیلات تابستانی 20 روزه...تعطیلات زمستانی 20 روزه...تعطیلات عید 20 روزه....تعطیلات 10 روزه بعد از تصویب بودجه
تعطیلات میان هفته ای و پایان هفته ای
که در مجموع بیش از 100 روز به غیر از تعطیلات رسمی است با حقوق و مزایا و سفر خارج از کشور و...
2- -آموزش عالی-تعطیلات تابستانی 110 روزه...تعطیلات قبل از ترم و بعد از ترم 30 روزه...تعطیلات عید 30 روزه
3- تعطیلات 30 روزه سالیانه کارمندان دیگر ادارات و مرخصی های ساعتی و روزانه که در مجموع بیش از 60 روز می شود و هر موقع کارمند بخواهد می تواند مرخصی گرفته و مشکلاتش را حل کند در حالیکه سالی به نه ماه معلم محروم از این مزایاست وحتی تابستان هم با جیب خالی یا مسافرکشی می کند و یا در کنجی افسرده از ظلم در حق خود و فرزندان است.
4- ملوانان سه ماه در روی آب و سه ماه در خانه.
5- نگهبانان بیشتر سازمان ها و کشیک های شیفتی و خیلی ها
ولی چون دیوار معلم کوتاهتر است از این حربه ظالمانه برای اینکه صدای معلم شنیده نشود در تریبون های مختلف استفاده می کنند تا...
هرچند که دیگر نایی برای فریاد نمانده
ناله ما تنها درد نداری نیست.
درد ظلم است و بی عدالتی.
اگر هم می بینی معلمی دارای خانه و ماشین شده بدان از تدبیر خود و خانواده اش بوده نه از تنها حقوق.با سختی و ملامت زیاد در حالیکه خیلی ها این همه سختی نکشیده اند و به راحتی به این ها دست یافته اند.
درحالی که رئیس مرکز برنامهریزی، منابع انسانی و فناوری اطلاعات وزارت آموزش و پرورش مدعی روشی است که با اجرای آن پیش بینی می فرمایند حقوق ۴ تا ۵ میلیون تومانی در انتظار معلمان است چرا حقوق 3میلیون تومانی معلم رابه عنوان یک حقوق ایده آل در نظر گرفته اید؟!
با عشق و علاقه به تدریس وارد آموزش و پرورش شدم دیگر هیچ انگیزه ای برای تدریس برایم نمانده است!
وقتی هیچ چیز مهم نیست!!!! پس مهم نیست کجا باشیم و چه کار بکنیم !!!!
حیف هجده سال عمر بر باد رفته در این فضا !!!! کاش - کاش می شد عقب برگشت !!!!
شاید تصمیم دیگری می گرفتیم که شرمنده انتظارات منطقی خانواده مان نبودیم!
ﭼﻪ ﺗﻮﻕعی ﺩاﺭﻳﺪ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺩﻳﮕﺮ ﻛﺎﺭ ﻋﻤﻠﻲ اﻧﺠﺎﻡ ﺑﺪﻫﻨﺪ!
ﻫﻤﻴﺸﻪ ﭼﻮﺏ ﻧﺪاﻧﻢ ﺑﻪ ﻛﺎﺭﻱ ﺭا ﻣﻴﺨﻮﺭﻳﻢ
ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ ﻧﻘﺎﻁ ﺣﺴﺎﺱ ﺑﺨﺸﻨﺎﻣﻪ اﻱ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﻛﺮﺩ ﻳﺎ ﺩﺳﺖ ﻛﻢ اﺟﺮا ﻧﻜﺮﺩ
ﻧﻪ اﻳﻨﻜﻪ ﻳﻪ ﺿﻤﻦ ﺧﺪﻣﺖ ﺑﻲ اﺭﺯﺵ ﻛﻪ ﮔﺬاﺷﺘﻨﺪ ﻫﻤﻪ ﻫﺠﻮﻡ ﺑﺒﺮﻧﺪ!
ﺗﺎ ﺿﻤﻦ ﺧﺪﻣﺖ ﻧﻔﺘﻲ ﺭا ﺷﺮﻛﺖ ﻣﻴﻜﻨﻴﺪ
ﺣﺴﺎﺏ ﻣﻴﺎﺩ ﺩﺳﺘﺸﻮﻥ ﻛﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺑﺎﻟﻎ ﻧﺸﺪﻧﺪ!
ﻣﻔﺘﻲ و اﻟﻜﻲ ﻣﻴﺎﻥ ﻛﻼﺱ
ﭘﺲ ﻻﺯﻡ ﻧﻴﺴﺖ اﻓﺰاﻳﺶ ﺑﺪﻳﻢ!
ﻫﻨﻮﺯ ﺣﺎﻟﻴﺸﻮﻥ ﻧﻴﺴﺖ و ﻣﻔﺘﻲ ﻣﻴﺎﻥ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻫﻴﭽﻲ ﻭاﺳﻪ ﺿﻤﻦ ﺧﺪﻣﺖ!!!
ﮔﻔﺘﺎ ز كه ﻧﺎﻟﻴﻢ ﻛﻪ اﺯ ﻣﺎﺳﺖ و ﺑﺮ ﻣﺎﺳﺖ ...!!
به همین سادگی