صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

حسین شاملی یام/ دبیر آموزش و پرورش شهرستان مرند

معلمان و تعطیلات تابستان!

چقدر آزادی در آموزش و پرورش به معلم داده ایم که بتواند به راحتی درخصوص ضعف های مسئولین انتقاد نماید، اعتراض نماید و براساس قانون حق خود را طلب نماید/ آیا چارچوب قانونی برای این اعتراضات معین نموده ایم / چرا مسئولین آموزش وپرورش نمی خواهند بپذیرند که خود معلمند و در برابر معلم و انتقاد و حق خواهی او می ایستند و برای هر صحبتی ، اهرم فشاری ساخته اند که معلم دم فرو بندد و آقایان را شاکله ی عدالت و مجریان حق بداند/ امروز به برکت بازار و تجارت و تغییر در ارزش ها صاحب جاه و شوکت شده اند و سیر دنیا را در مادیات جسته و از هر گونه نشتری بر زخم کهنه معلم ابا ندارند



مطالبات فرهنگیان و معلمان و تعطیلات تابستان و راه کار مطالبه گری در آموزش و پرورش    گذر زمان و ورق خوردن هر برگی از تقویم تاریخ، روزی نو می آفریند و مناسبتی دیگر که بایدها و شایدهایی دارند برای بهتر بودن و بهتر ماندن و چه بسا که تلنگری است بر عملکرد یک سالی که بر ما گذشت و آینه ای است از گذشته و راهی است به سوی آینده.
خرداد ماه نیز مانند هر ماه دیگری از سال می آید و زنگ مدارس بی صدا و آرام خاموش می شوند و این ماه چنان می رود که گویی نه معلمی بود و نه علمی و نه عالمی و می ماند کلمات و جملاتی که تنها می توان روی پلاکارد و پارچه های سر درب ادارات آموزش و پرورش و مدارس نوشت و دریغ از یک ذره عمل به آنچه گفته ایم و شنیده ایم .
امروز آموزش و پرورش در تمامی دنیا ستون اصلی ساخت آینده بوده و پی ریزی برنامه های چندین سال آینده در آن صورت می گیرد و معلم بی شک محرک اصلی و مجری این برنامه هاست و نظرات اوست که در بهینه سازی مسائل آموزشی مورد توجه قرارمی گیرد و تمام توان دولت ها نیز متمرکز در سرمایه گذاری در آموزش وپرورش و علی الخصوص علم و دانش معلم می شود و از ریسک در سرمایه گذاری در کارهای علمی و تحقیقات معلمان و دانش آموزان نمی هراسند و این امر باعث گردیده امروز صدور علم و اطلاعات درآمدی بسیار بیشتر از صادرات نفت در اختیار آنان قرار دهد و به خوبی توانسته اند معلمانی با مدارج علمی بالا برای حضور در مدارس جذب نمایند و در بسیاری موارد شاید دریافتی معلمان مدارس بالاتر از سایر معلمان و اساتید در موسسات علمی بوده است .
امروز توسعه تمامی جوامع اعم از توسعه سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی بسته به حرکت نظام آموزشی آن کشور دارد و نیروهای کارآمد با مجهز شدن به علوم روز و ایجاد بستر فعالیت در مراکز آموزشی و مدارس اولویت اصلی آنان است و اگر کشوری امروز در دنیا در تمامی زمینه ها حرفی برای گفتن دارد براثر توجه و سرمایه گذاری در آموزش وپرورش است و بیشترین اعتبارات را برای این بخش منظور می کنند و از هر ایده و تلاشی برای بهبود و ارتقاء آن استقبال می نمایند.
دانایان امر ، توسعه را فرآيند تحول بنيادين باورهاي فرهنگي، نهادهاي اجتماعي، سياسي و اقتصادي به منظور خلق و متناسب شدن با ظرفيت هاي جديد و ارتقاء كمي‌ و كيفي قابليت‌ها و توانايي‌هاي انساني، آموزشي، اقتصادي و ... دانسته اند كه نيل به چنين مرتبه‌اي، بيش و پيش از همه،‌مستلزم تحول فرهنگي و ارزشي جوامع مي‌باشد.
مطالعات و تجربيات بين المللي، جملگي مبين و مؤيد اين نكته‌است كه توسعه پايدار و همه جانبه، الزاماً بايد از بستر نيروي انساني بگذرد و پيش شرط این توفيق و تثبيت و تداوم هرگونه توسعه و تحولي، سرمايه گذاري در توسعه انساني به منزله ركن و هسته اصلي و محوري آن مي‌باشد.
به بيان امروزي، دانش و دانايي ملي، ركن اصلي توسعه و نظام آموزشي ، گذرگاه نيل به دانايي ملي به شمار مي‌آيد و جامعه زماني به اهداف خود دست مي‌يابد كه از طريق توسعه انساني مسير خود را هموار كند ؛ در واقع بنياد حيات جمعي انسان را تعليم و تربيت تشكيل مي‌دهد و ما «آن گونه زندگي مي‌كنيم كه تربيت مي‌شويم».
از اين رو، هر تعبيري كه از توسعه داشته باشيم، براي رسيدن به آن تمامي‌تلاش‌ها بر دوش انسان‌هايي است كه بايد بار اين غافله را به سر منزل مقصود برسانند و از آنجايي كه در دنياي معاصر، نهاد آموزش و پرورش مسئوليت تربيت نيروي انساني در جامعه را بر عهده دارد ؛ از اين رو، مهمترين بستر توليد و تربيت نيروي انساني به شمار مي‌آيد كه با توجه به نقش و شكل فراگير امروزي آن، يكي از بنيادهايي است كه با جامه عمل پوشاندن به كاركردهاي تعريف شده خود، دست كم يكي از سهامداران عمده اين فرآيند به حساب مي‌آيد.
امروز دیگر آموزش پرورش نهادی مصرفی نیست و طرز نگاه ها متفاوت تر از چند دهه ی قبل می باشد و کارشناسان معتقدند هزینه برای آموزش و پرورش سرما یه گذاری بلند مدتی است که نتایج آن درآینده ببار می نشیند و در این سرمایه گذاری نیروی انسانی شاغل درآن  « معلمان  » بازوی اصلی حرکت به تعالی هستند که می توانند با دانش و درایت و توانمندی خود و نیز تلاش در جهت مجهز شدن به علوم روز، دانش آموزان را هدایت و به سر قله ی منزل موفقیت رهنمون سازند .
امروزه در کشور ما برگزاری جشنواره های خوارزمی ، المپیادهای علمی ،مسابقات عملی فنی و حرفه ای ،مسابقات کارگاهی و آزمایشگاهی و... نمونه ای از این تحرکات برای شناسایی استعدادها و هدایت آنها است و در این برنامه هاست که ارزش و کار آموزش وپرورش متبلور شده و نتایج خود را به بار می رساند .
اما سئوال اینجاست که چه قدر در این سرمایه گذاری در کلیه ی جوانب آن موفق بوده ایم؟
چقدر بدون توجه به مسائل و جناح بندی های سیاسی در امور آموزشی و پرورشی با به کار گیری مسئولینی توانمند و شایسته موفق بوده ایم ؟
چه قدر در تفویض اختیار برای به کارگیری توان براساس امکانات منطقه ای توفیق یافته ایم ؟
و بالاخره اینکه چه قدر به بازوی توانای این دانائی یعنی معلم توجه کرده و ذهن او را آرام ساخته ایم تا به دور از هرگونه استرس و هیاهو به علم اندوزی و آموزش بپردازد ؟
چقدر آزادی در آموزش و پرورش به معلم داده ایم که بتواند به راحتی درخصوص ضعف های مسئولین انتقاد نماید، اعتراض نماید و براساس قانون حق خود را طلب نماید ؟
و آیا چارچوب قانونی برای این اعتراضات معین نموده ایم ؟ ( اعتراض در چارچوب آموزش پرورش و عملکرد روسا )
چرا مسئولین آموزش وپرورش نمی خواهند بپذیرند که خود معلمند و در برابر معلم و انتقاد و حق خواهی او می ایستند و برای هر صحبتی ، اهرم فشاری ساخته اند که معلم دم فرو بندد و آقایان را شاکله ی عدالت و مجریان حق بداند ؟
آیا ریاست و میزهای رنگی چنان دلچسب و خوشایند است که آخرت خویش را به دنیا فروخته ایم ؟
چگونه می شود هیچ مرجعی بدون حب و بغض به شکایت معلم نمی رسد و احقاق حق نمی نماید و رنج نامه ی معلم می ماند درسینه ای که باید بسوزد و بسازد.
آیا نزدیک تر از معلم کسی آشناتر به درد آموزش وپرورش هست ؟ آیا باید ضعف ها رادید و برای حل آنها صم و بکم دهان بست ؟
ما هم چون شماها ، می دانیم معلّمي هنر است، هنر آموختن هر آن چه سال ها با سعي و تلاش اندوخته است. معلّمي عشقي الهي و آسماني است که پروردگارِ مهربان به انسان عطا کرد تا با همّت بلند خويش روشنائي بخش شب هاي تارِ جهالت و ناداني باشد.
معلمّي، مهري است که از روز ازل با گل آدمي سرشته شد تا مردم به وسیله آن از ظلمات جهل به نور دانايي، رهنمون شوند ولی آیا با تمام اینها شایسته است که برخورد سیلی زمانه بر صورت معلم را روا بداریم و راهنمایان نور را در مسیر تنگ این زندگی در رنج و غم ببینیم و حرمت موی سپید سالیان مشقت و رنج را نگه نداریم ؟
تعليم و تعلم از شئون الهي است و خداوند، اين موهبت را به پيامبران و اولياي پاک خويش ارزاني کرده است تا مسير هدايت را به بشر بياموزند و چنين شد که تعليم و تعلم به صورت سنت حسنه آفرينش درآمد.
انسان نيز با پذيرش اين مسئوليت، نام خويش را در اين گروه و در قالب واژه مقدس «معلم» ثبت کرده است. معلم، ايمان را بر لوح جان و ضميرهاي پاک حک مي کند و نداي فطرت را به گوش همه مي رساند. همچنين سياهي جهل را از دل ها مي زدايد و زلال دانايي را در روان بشر جاري مي سازد.
دغدغه معلم هميشه اين است که حيات بشر، بر مدار ارزش ها و کرامت والای انساني بچرخد و شناخت خدا و مکتب و دين، همت اساسي آدمي باشد و هيچ بيگانه اي را مجال تجاوز به فرهنگ ارزشي دين و ميهن فراهم نيايد.
اما زمانی که ارزش ها جای خود را به مادیات سپرده اند و گذران زندگی وابسته به جیب مبارک انسان ها دارد چگونه معلم کرامت خویش را آب و نان نموده و بر سفره خویش بگذارد ؟ جایی که او خود را پیامبر می داند چگونه هیچ مسئولی به ندای او لبیک نمی گوید و گرهی از بار مشکلاتش بر نمی گشاید ؟
ما معلمیم و آنچه از محبت خدا دراین شغل برمارفته سپاسگزاریم و می دانیم آنچه بر سفره هایمان گذاشته ایم پاک تر ازآب زلال بوده است و تمامی حرص و جوشمان برای فرزندان این مرز و بوم به خاطر تربیت سالم شان بوده و همه ناملایمات زمانه نیز باعث نخواهد شد کودکان پاک این میهن را به راستی و درستی هدایت نکنیم و به آنان خواهیم آموخت که بیاموزید برای عمل کردن و یاد بگیرید برای معرفت و محبت و الفبای زندگی تان عدالت باشد و ما رنج هایی که کشیده ایم ، موهایی که سفید نموده ایم ،ذخیره ای است برای آینده ، جایی که آفتاب عدالت برهمگان یکسان می تابد .
ما قصد نداریم دراین نوشته ابعاد علمی ، اهداف و عملکرد آموزش و پرورش را بیان کنیم چرا که به حد کافی مجلات علمی درخصوص آموزش و پرورش منتشر می شود و مورد استفاده قرار می گیرد بلکه دراین مقوله اندک می خواهیم به بهانه معلم و تابستان به وضع عمومی کار و زندگی معلمان سری بزنیم .
اگر روایات و احادیث متون اسلامی را به عنوان مرجع تلقی نمائیم ارزش و عظمت عالم و علم چنان مشهود است که حرفی برای بیان باقی نمی گذارد و اگر قرآن را به عنوان کلام وحی می دانیم مطالبش در خصوص معلم و علم گردن آویز طلایی است که باید برتعالیم آن گردن نهاد و در جامعه اسلامی بر آن بالید و در اجرای مطلوب آن با توجه به امکانات موجود کوشید .
امروز نگاه به تعلیم و تربیت در قالبی کلیشه ای بوده و حتی شعارهایی که در خصوص تکریم معلم داده شده جامه ی عمل نپوشیده و این محتوای خشک و سنتی باعث رنجش معلم گردیده و هر سال با رسیدن روز معلم نه تنها شادمان و خرسند نمی گردد بلکه غمی درونش را می آزارد و در مقام قیاس با مناسبت های دیگر آرزومند حذف چنین روزی از تقویم می شود!
امروزه و درچند ماه به پایان سال مانده آبروریزی کردن و در بوق و کرنا دمیدن و در رسانه های ارتباط جمعی مصاحبه نمودن در خصوص پرداخت مطالبات فرهنگیان و انگشت نما نمودن معلم در جامعه چه مزیت و یا افتخاریست و آیا این است تکریم معلم که مسئولین بر آن می بالند؟ و کرامت انسانی را پاس می دارند؟!
اگر مطالبات، بدهی دولت به معلم و حق اوست چگونه موجب شرمساری مسئولین نمی گردد و در عوض چهره ای گدامنش از معلم و تندیسی از فقر و فلاکت معلم می سازند ؟


جناب آقای وزیر !

کدام مطالبات و کدام پرداختی ها ، اگر شعارتان جامه ی عمل نخواهد پوشید و حداقل برای حفظ شان معلم در کوچه و بازار اگر ممکن است نه حقی پرداخت نمائید و نه اجازه دهید که تیتر روزنامه ها و رادیو و تلویزیون پرداخت مطالبات معلمان باشد.
چرا و چگونه می شود افزایش های فراوان سایر نهادهای دولتی توسط مسئولین شان بیان نمی گردد و تابلوی رنگی روزنامه ها و تلویزیون نمی گردند و هیچ بقال و نقالی هم به تمسخر نمی گیرد؛ ولی معلم همواره مضحکه ی کسانی می گردد که تا دیروز شغل شان دون ترین بوده و امروز به برکت بازار و تجارت و تغییر در ارزش ها صاحب جاه و شوکت شده اند و سیر دنیا را در مادیات جسته و از هر گونه نشتری بر زخم کهنه معلم ابا ندارند .
و از سویی اعانه دولت به معلم (افزایش حقوق) درمصاحبه های پی درپی متبلور شده و پرداخت هایی این چنانی را با کنایه ای تلخ به کاممان زهرتر می نمایند و به راستی هم مردم کوچه و بازار می پرسند : که آقا، خانم ، می بخشید : حقوق شما چندبرابر شده ؟!
و آن زمان است که گویی جهان بر سرمان آوار می شود و اگر زمین دهانی برای بلعیدن ما داشت منتی بزرگ بر ما می نهاد تا نه دهانی برای ارتزاق حقوق مان داشته باشیم و نه خوردن غم های اهل و عیال مان !
ما می دانیم انبیاء بزرگ الهی که پیام آوران نو ر و علم بوده و خود معلمان زمانشان بوده اند ، سختی ها و ملالت ها کشیده و لحظه ای از رسالت شان برنگشته اند ولی امروز ما در کنار فرزندان و خانواده هایمان درحالی که نظاره گر زندگی سایر آحاد جامعه هستند با آن همه امکانات مادی و ارج و قرب دنیوی این همه تبعیض وتوهین را چگونه توجیه نمائیم ؟
تا به کی فرزند معلم آرزو خواهد نمود که ای کاش پدرش کارگر فلان کارخانه می بود تا حداقل ساده ترین امکانات زندگی و... را فراهم می ساخت ؟
اگر معلم امانت دار بی منت است چگونه دریغ کرده ایم محبت مان را که حداقل به چشم کارمندان دیگری ببینیم که چندین برابر او دریافت می کنند و وام های کلان سالانه می گیرند و باری از دنیا بر بسته اند که اگر چند نسل پشت سرهم نیز می توانند از آن متنعم گردند

مشکل معلم ایجاد شرکت بیمه یا تاسیس بیمارستان نیست - هر چند وجودشان موجب افزابیش ارزش اجتماعی است - چنان که اکثر نهادها نیز از وجود این گونه موارد مبراهستند ولی ارزش اجتماعی و معیشتی به کارمندانشان داده اند واین میسر نمی گردد مگر در سایه تلاش برای ایجاد امکانات و استفاده از امکانات موجود جامعه با اخذ اعتبارات مالی از دولت و اجرای طرح های رفاهی و...


مسئولین گران سنگ !

هنوز هم بوی ایثار و فداکاری معلمان در جبهه های جنگ در این جامعه طنین اندازاست و هنوز هم حضور گسترده ی او را در همه راهپیمائی ها و گرد هم آیی ها و برنامه های ملی واسلامی به چشم می بینید و هنوز هم دلسوزی های پدرانه اش در پای تخته های سیاه کلاس ها از سوی فرزندانتان به شما گفته می شود، ولی همواره بی مهری را به چشم دیده با جان لمس کرده و با اشک آرام نموده است .


آقایان عزیز!

چند صباحی از برگزاری انتخابات گذشته است ولی تنها قشری هستند که هنوز حق الزحمه خویش را دریافت ننموده است معلم است ، در حالی که قشر بزرگ عوامل اجرایی انتخابات بوده اند و این کاریست که سال هاست تکرار می شود و تکرار...
از سویی دیگر ، نمی دانم فلسفه ی تعطیلات تابستانی چه بوده که امروز معلم هرچه می کشد از این تعطیلات به اصطلاح 3 ماهه است که پتکی شده و بر سر معلم کوفته می شود که سایر ادارات این تعطیلات را ندارند !

عزیزان مسئول !

شما خوب می دانید که اولا" شغل معلم از مشاغل پرکار و سخت می باشد و از سویی دیگر می توان این تعطیلات را حذف نموده و حقوقی برابر با سایر نهادها پرداخت نمود و مزایای جنبی آن برای اصلاح اوراق ، طرح سئوال ، برگزاری امتحانات و.... منظور فرمائید درحالی که اضافه کاری ادارات دیگر ثابت و مبالغ آن چشم گیر است و مزایای دیگر ی که ...
باز هم مثال هرسال لیستی از خواسته های معلم برهم ردیف می نمائیم شاید که امسال ... با نگرشی توام باعدالت اسلامی کوشا بوده و معلمان را با ذهنی به دور از تشویش و نگرانی از آینده، رهسپار کلاس های درسی نمائیم و معلم نیز اطمینان یابد که سنگ صبوری هست که دردش را می داند و جهت حل مشکلاتش گام بر می دارد و در آن صورت فرزندان شما هم در دستان امانت داری امین به شایستگی تربیت می شوند و فردای میهنی را می سازند که انشاءالله در سر درب هر اداره اش نوشته اند :
( اینجا فقط عدالت جاریست) .


1- اجرای نظام هماهنگ پرداخت حقوق و رفع تبعیض بین کارمندان دولت علی الخصوص معلمان
2- صندوق ذخیره فرهنگیان با آن همه سرمایه و عضو می بایست بیشتر از این در کارآفرینی و ارائه سود به سهامداران موفق می بود و از سویی دیگر بدهی های دولت به این صندوق هنوز پرداخت نگردیده است که رسیدگی مسئولین و تحقیق و تفحص مورد انتظار است .
3- پرداخت مطالبات فرهنگیان به موقع انجام و درصورت عدم توانایی در پرداخت آن حداقل در رسانه های عمومی از پرداخت مطالبات معلم سخن به میان نیاید .
4- جلوگیری از فرار دانش آموختگان و تحصیل کردگان با مدارج عالی تحصیلی به مراکز علمی دیگر با پرداخت حقوق کافی و در خورشان .
5- پرداخت حق مسکن ، ایاب و ذهاب همانند سایر ادارات دولتی و بر اساس واقعیت ها و قیمت های واقعی جامعه .
6- شایسته سالاری در آموزش وپرورش توام با رسیدگی به مشکلات معلمان بدون استفاده از ابزار تهدید و محکوم شدن وی قبل از رسیدگی به موضوع
7- تعیین وضعیت ارتقاء شغلی برای مدارک تحصیلی بالا و ایجاد انگیزه برای افزایش سطح علمی فرهنگیان
8- گسترش فعالیت بانک سرمایه به شهرستان ها و اعطای تسهیلات ویژه به فرهنگیان با درصدهای پایین بانکی چهت ارج گذاری به معلمان و ارتقاء منزلت اجتماعی
9- تلاش در جهت تصویب قانون جایگزینی یکی از فرزندان فرهنگیان بازنشسته درآموزش و پرورش به جای پدر یا مادر خویش .
10- تشکیل شرکت های تولیدی و خدماتی در نقاط مختلف کشور با استفاده از سرمایه ی صندوق ذخیره ی فرهنگیان جهت حل معضل بیکاری و نیز سودآوری برای اعضاء .
... به امید آن روز


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

سه شنبه, 22 تیر 1395 14:33 خوانده شده: 2336 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +21 0 --
احمد 1395/04/22 - 15:30
* جناب شاملي به كلام افرادي همچون مستطاب غندالي در مديريت ! وزارت فخيمه آموزش و پرورش دقت فرماييد:
«غندالی : اگر من به طور مثال 17 میلیون حقوق بگيرم باز از معلمي كه 2 و نیم ميليون حقوق مي گيرد من حقوقم كمتر است چرا كه من در ماه ٤٠٠ ساعت كار مي كنم به غير ساعاتي اين چنين كه از وقت خانواده زده ام در خدمت شما هستم و آن معلم ٨٠ ساعت در ماه بدون هيچ دعدغه ومسؤليتي. ايشان ساعتي ٣١هزار نومان دريافتي دارد من ٢٥هزار تومان».
مفلوك غندالي! كه هم به دريافت حقوق 17 ميليوني اش اعتراف كرده و هم حضور در جلسات مسخره صندوق رو با كار معلمي مقايسه كرده و با اعداد و ارقام بي سر و ته خود، ايثار و از خودگذشتگي توهمي خود را بوق مي زند!؟
پاسخ + 0 0 --
مملی 1395/04/23 - 17:47
با این حساب آقای قندالی در شبانه روز 14 ساعت حتی روزهای تعطیل برای پیشرفت امور آموزش وپرورش وارتقا بیش از پیش صندوق ذخیره فرهنگیان زحمت می کشد ولی چرا بازنشستگان پس از 6ماه ازرتاریخ بازنشستگی هنوز نتوانسته اند پولی که متعلق به خودشان است را از صندوق ذخیره بگیرند
پاسخ + 0 0 --
معلم ناامید 1395/04/24 - 05:45
کاش معیشت من معلم خوب بود میتونستم کلاس شنا خوشنویسی و...برم و مشکل دندونامو درست کنم نفرین بر بی پولی نفرین بر...
پاسخ + 0 0 --
ali 1395/04/25 - 09:32
سلام احمد اقا . ماهم مثل شماتعجب کردیم .
1- معلم هفته ای 24 ساعت دارد که در ماه می شود 100 ساعت
(هر ماه را سی روز حساب کنید. نه 4 هفته) .
2- اقای غندلی نیز متوسط هر روز 13 ساعت .
بنده ی خدا می گفت در شبانه روز 25 ساعت درس خوندم تا قبول شدم . گفتند شبانه روز 24 ساعت است تو چطوری 25 ساعت درس خوندی ؟ گفت هر صبح یک ساعت زودتر بیدار شدم . حال حکایت اقای غندلی و دارو دسته اش است که من معلم را ( به خودم می گویم نه به معلمین عزیز ، بد برداشت نشود ) احمق و .... فرض کرده است .و داستان های پیر وپیغمبران و حضرت علی و بیت المال برای گول زدن من وشماست نه خودشان . ...
پاسخ + +12 -1 --
فرهنگی دبیر ریاضی 1395/04/22 - 15:40
اقای شاملی عزیر چه زیبا نوستی و مدغن دستت درد نکنه ای کاش همه ی همکاراای فرهنگی به شان و جایگاه خویش واقف میشدیم ومی فهمیدیم که شغلمان را با مشاغل دیگر مقایسه نکنینم اگردنبال حق و حقوقمان میگردیم به ارگانهای دیگر کاری نداشته باشیم یعنی قیاس نکنیم شاید دریافت ان عزیزان روالی منطفی دارد و شاید ویا حتما این ماییم که از قافله جا مانده ایم در شان من معلم نیست با مقایسه خودم وکارمندان دیگر حرفهایی از بعضی از این افراد بشنوم که در نوشته جند سطریش چندین غلط املایی دارد چیزی بنویسد که شان و جایگاه من معلم را با تمسخر بگیرد در ضمن تا نگاه کلان از سوی مسئولین رده بالای مملکت تغییر نکند انتظار معجزا نمیرود
پاسخ + 0 0 --
مدارس تعطیل 1395/04/22 - 19:35
اولا هر جور به حقمون برسیم خوبه دوما خود شما دوتا غلط توی این چند خط داری
پاسخ + +4 -1 --
ناشناس 1395/04/22 - 16:30
غندالی رو من می شناسم . ...
پاسخ + 0 0 --
غلامی 1395/04/22 - 23:42
خوبه پس می دونید آدم درستی نیست که داره باپولای ما بار خودشو می بنده
دزدی فقط از دیوار مردم بالارفتن نیست که!!!!!!
پاسخ + +3 -1 --
ناشناس 1395/04/22 - 23:36
اگر این سه ماه تعطیل نبود که واویلا بود با این بچه های این دوره وزمانه بیماری اعصاب بیداد میکرد
پاسخ + +3 -1 --
فرهنگی دبیر ریاضی 1395/04/23 - 01:05
سلام مدارس تعطیل مطمئنی معلمی ظاهرا عرض بنده رو متوجه نشدی
پاسخ + +5 -1 --
کریم 1395/04/23 - 01:11
تا وقتی میرین رای میدین و بدتر از اون میرین پای صندوق به خاطر حق الزحمه ای که رو یخ نوشته میشه همینه ...!!! وقتی اونا مارو فراموش کردن چرا ما موقع انتخابات فراموششون نکنیم...خیالتون راحت دنبال اصلاح طلب واصولگراشم نباشید چون همشون در آزمون صداقت رفوزه شدن ... ( وقتی زورت به کسی نمیرسه ازش فاصله بگیر و فراموشش کن ) این بزرگترین انتقامیه که می تونی بگیری......(واکنش منفی)
پاسخ + 0 0 --
فرهنگی 1395/04/23 - 13:26
آی فوق العده ویژه آی تک کارت فرهنگیان می فروشیم نبود. آقای ملون می خره درصبح جمعه ایرونی
پاسخ + +6 -2 --
همکار فرهنگی 1395/04/23 - 14:24
اقای شاملی گرامی شما مطمین هستید این معلمان بازوان اصلی حرکت هستند تاانجا که اکثر خانواده ها ومردم میدونن این معلمان البته به جز (عده ی قلیلی)که دستشان را میبوسیم
بقیه نه تنها یار و بال نیستند بلکه بار و وبال اموزش وپرورش هستند اگر خودتان دقت کنید که حتما هم کردید متوجه میشوید که چه کسانی را حداقل در این چند سال از دولت قبل تا الان وارد این ارگان مهم وسرنوشت ساز کرده اند نمونه تازه ان همین معلمانی که مهر امسال حق التدریس گرفتن فقط با امضا مدیر وبر حسب سلیقه
پس شایسته سالاری مرده وفاتحه ان را خواندند اینجا پارتی ضعف مدیریتی نقض قانون وازهمه جلوتر سلیقه است که حرف اول واخر را میزند
اگر دنبال عدالتواینده کودکان هستید پیگیر این جور همکارانی باشید که بدون هیچ دلیل منطقی وحتی مدرک وسندی معلم میشوند وطلب کار همه
پاسخ + 0 0 --
کریم 1395/04/24 - 10:39
مشکل اینجاست که هر آدم بیسوادی تو این مملکت به خودش اجازه میده بقیه رو ارزشیابی کنه ،! اصلا این پدیده شوم در ذات بعضیا نهادینه شده که از منظر خودشون درباره دیگران قضاوت میکنن..وبال گردن آموزش پرورش کسانی هستند که به جای انتقاد از عملکردهای غیر منصفانه دولت در امر آموزش با دولت در حمله به همکاران خودشان اتفاق نظر دارن..!؟ بعضیا جوری درباره همکاران خودشون حرف میزنن انگار ازبابت سواد خودشون خیلی مطمعنن، مثل وزیر نالایق که به خودش اجازه داده معلما رو رتبه بندی کنه درحالی که اگه از خودش آزمون لیاقت بگیرن رفوزه میشه
پاسخ + +2 0 --
کوثر شاملی یام 1395/04/24 - 16:37
از شما خیلی ممنونم بابت نظرسنجی هایی که نوشته اید. این افتخار بزرگی است برای چون پدری به این هنرمندی دارم. خدایا هیچ وقت سایه پدرارو از سر فرزندانشون کم نکن. الهی آمین. باسپاس از همه ی ان هایی که نظر داده اند

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

آیا ملاقات های مردمی وزیر آموزش و پرورش دولت سیزدهم در کم کردن شکاف میان اداره و مدرسه و جلب اعتماد معلمان تاثیری دارد ؟

خیلی زیاد - 12.1%
زیاد - 3%
تا حدودی - 8.5%
تاثیری ندارد - 10.8%
نوعی عوام فریبی و سرکار گذاشتن معلمان است - 65.6%

مجموع آرا: 305

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور