دانشگاه فرهنگیان به منظور تربیت و تأمین نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش بنیان گرفت. این دانشگاه همچنین تولید علم از راه پژوهش و تحقیق و تحول در نظام تربیت معلم را علاوه بر توانمندسازی منابع انسانی جزء اهداف خود تعیین کرده است. همچنین این دانشگاه باید زمینۀ رشد کرسی های نظریه پردازی در علوم تربیتی را از طریق جذب مدرسان نخبه و صاحب نظر فراهم نماید. اگر طبق سند تحول بنیادین، آموزش و پرورش باید به عنوان یک نهاد تأثیر گذار در جهت رشد و تعالی کشور نقش آفرینی کند، دانشگاه فرهنگیان باید به عنوان موتور محرکۀ آن بوده و سر منشأ تحولات ثمربخش باشد و با ایجاد یک نظام تربیت حرف های از طریق تعامل مستمر با دانشجویان، مدارس، اساتید و نهادهای علمی و پژوهشی در جهت تحقق حیات طیبه در عرصۀ جامعه باشد.
اما آنچه مشهود است طی ادوار مختلف نقش این دانشگاه در جذب و تربیت نیروی انسانی از عوامل مختلفی متأثر گشته است. از این عوامل می توان تغییر دولت ها و دیدگاه متفاوت آنها نسبت به نظام تربیت معلم اشاره کرد به طوری که دانشگاه فرهنگیان در تاریخ خود، وضعیت ناپایداری داشته و تحت شرایط مختلف میزان پذیرش دانشجو و کارکرد آن دچار تحول شده است.
در اساسنامۀ این دانشگاه قید شده که پذیرش دانشجو در آن با مجوز وزارت علوم و با توافق وزارت آموزش و پرورش صورت می گیرد. بدیهی است چنانچه وزارت علوم تحقیقات و فناوری به این دانشگاه مجوز ندهد، نخواهد توانست به جذب دانشجو بپردازد. با توجه به دفترچۀ آزمون سراسری در سال های اخیر نظر وزارت علوم محدودیت پذیرش دانشجو در دانشگاه فرهنگیان بوده است.
نظر این وزارت اینست که اگر قرار است آموزش و پرورش از طریق دانشگاه فرهنگیان به جذب، تربیت و تأمین نیروی انسانی خود بپردازد پس تکلیف دانش آموخته های رشته های مرتبط با تعلیم و تربیت در وزارت علوم چه می شود و آنها باید در کجا استخدام شوند؟
همچنین طبق اساسنامۀ دانشگاه فرهنگیان جذب هیأت علمی در این دانشگاه زیر نظر هیأت مرکزی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری صورت می گیرد. با این وجود ما شاهد عدم اختصاص ردیف استخدام از سوی وزارت علوم به افرادی بوده ایم که دعوت به مصاحبه شده و صلاحیت آنها برای جذب محرز شده است.
بدیهی است تربیت نیروی انسانی در دانشگاه فرهنگیان نیازمند مدرسانی است که علاوه بر تسلط بر دانش نظری سال های متمادی در کلاس های درس، اصول آموزش و سنجش را تجربه کرده اند و تجربه نشان داده که به کارگیری اعضای هیأت علمی سایر دانشگاه ها جهت تدریس به دانشجویان این دانشگاه، نتایج مطلوبی در پی نداشته است.
دیدگاه صاحب نظران وزارت علوم اینست که اصولا در یک کشور، یک نهاد مسئولیت آموزش و تأمین نیروی انسانی را برعهده می گیرد و قرار نیست در هر وزارتخانه ای دانشگاهی بنا شود و به تربیت و تأمین نیروی انسانی مورد نیاز آن وزارتخانه اقدام کند. البته در اغلب کشورها نیز تنها یک وزارت مسئولیت آموزش نیروی انسانی را برعهده دارد و آن هم وزارت آموزش است. یعنی این گونه نیست که آموزش در دورۀ پیش دبستانی به عهدۀ بهزیستی بعد از آن به عهدۀ آموزش و پرورش و سپس آموزش عالی باشد و در مقطع آموزش عالی هم وزارت بهداشت و برخی نهادهای دیگر خود رأساً به تربیت و تأمین نیروی انسانی خود بپردازند.
با این وجود دیر زمانی نیست که ما شاهد بودیم همین اصحاب وزارت علوم با پیشنهاد ادغام وزارت آموزش و پرورش با وزارت علوم که در جهت تحقق بخشی از همین هدف بود، مخالفت کردند و شاید به خاطر مخالفت آنها بود که این طرح به سرانجام نرسید.
بنابراین، اگر وزارت علوم خود را فراتر از آن می داند که با آموزش و پرورش ادغام شود، نباید با تربیت و تأمین نیروهای انسانی آموزش و پرورش در دانشگاه فرهنگیان به مخالفت برخیزد. تجربۀ وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی نیز نشان داده است که این نحوۀ آموزش به دلیل همراه بودن با کارورزی عملی پیامدهای مطلوب تری به دنبال دارد.
ظاهراً در روزهای اخیر وزیر بهداشت درمان و آموزش پزشکی پیشنهاد انتقال رشته هایی که به زعم خود، آنها را در حوزۀ سلامت و زیر مجموعۀ بهداشت و علوم پزشکی می داند به رئیس جمهور ارائه داده و ایشان نیز پیشنهاد وزیر بهداشت را پذیرفته اند. روان شناسی بالینی، روان شناسی سلامت، خانواده درمانی و ... ازجمله رشته هایی هستند که وظیفۀ آموزش و تربیت نیروی انسانی در آنها دیگر در عهدۀ وزارت علوم خارج شده و به وزارت بهداشت سپرده شده است به طوری که این مسأله مناقشات و اعتراضات زیادی را در بین اساتید این رشته ها و مسئولان وزارت علوم بر انگیخته است. اما علی رغم همۀ مخالفت ها شواهد نشان می دهد، افرادی که در وزارت بهداشت در رشته های مذکور فارغ التحصیل شده اند، نسبت به کسانی که در همین رشته ها از وزارت علوم مدرک گرفته اند، کارآمدی بیشتری دارند.
اگر قرار است هر وزارتخانه ای نیروهای مرتبط با حوزۀ کاری خود را خود تربیت نماید پس چرا آموزش و پرورش نتواند از چنین امکانی برخوردار شود و نیروهای انسانی متقاضی فعالیت در حوزۀ فرهنگ و تعلیم و تربیت را پرورش ندهد؟
همچنین بهتر است کلیۀ رشته های علوم تربیتی و دبیری نیز از وزارت علوم به دانشگاه فرهنگیان انتقال یابند زیرا در آموزش و پرورش امکان کارورزی و انجام پژوهش در زمینه های آموزشی و پرورشی برای دانشجویان این رشته ها فراهم تر است.
همچنین در چنین شرایطی تحقیقات علمی شکل واقعی به خود خواهد گرفت و مجلات علمی- پژوهشی در رشته های مرتبط با تعلیم و تربیت نیز اعتبار بیشتری خواهد یافت. دانشگاه فرهنگیان می تواند به حلقۀ اتصال وزارت علوم و آموزش و پرورش تبدیل شود و حضور اساتید دانشگاهی وزارت علوم و تعامل مستقیم آنها با مسائل آموزش و پرورش می تواند هم به ارتقای علمی دانشگاه و هم آموزش و پرورش شتاب بیشتری بخشد.
البته این امر مستلزم تغییر در اساسنامۀ دانشگاه فرهنگیان است که با هماهنگی وزارتین آموزش و پرورش و وزارت علوم و شورای عالی انقلاب فرهنگی تحقق می یابد. همچنین کمسیون آموزش مجلس نیز می تواند الزامات و شرایط این پیشنهاد را مورد بررسی قرار داده و قوانین لازم را در مجلس به تصویب برساند.
اما مشکل دیگری که موجودیت دانشگاه فرهنگیان را دچار مخاطره کرده است،درون سازمانی بوده و از دل نهاد آموزش و پرورش برمی خیزد، زیرا نه مناسبات علمی بر ادارۀ این دانشگاه حاکم است و نه مسئولان آموزش و پرورش ارادۀ کافی برای حمایت از آن را دارند و وجود این دانشگاه را برای آموزش و پرورش نه یک فرصت بلکه باری بر دوش خود می دانند.
اصولا این دانشگاه تنها برای دورۀ کارشناسی تأسیس نشده است و باید در سطح تحصیلات تکمیلی نیز اقدام به پذیرش و تربیت نیروی انسانی کند. اما اینکه چرا چنین امکانی تا کنون فراهم نشده و معلمان مجبور به ادامۀ تحصیل در دانشگاه آزاد و پرداخت شهریه های کلان به آنجا شده اند، امری است که نیاز به بررسی و تأمل دارد.
گمان می رود که برخی از دانشگاه ها نیز با توسعۀ دانشگاه فرهنگیان موجودیت خود را در خطر دیده و به مقابله با آن بر می خیزند. دیگر اینکه مدیریت ناکارآمد این دانشگاه نیز مانع گسترش و نهادینه شدن آن می باشد به ویژه در پردیس های استانی با وجود داشتن مجوز و امکان به کار گیری معلمان دارای مدرک دکتری در این دانشگاه به صورت مأمور، عوامل اجرایی و مدیریتی، ورود نیروهای جدید به این دانشگاه را تهدیدی برای موقعیت شغلی خود تلقی کرده و امکان هر گونه توسعه و پیشرفتی را از این دانشگاه سلب کرده اند.
بدیهی است که اعمال چنین مدیریتی بهانۀ کافی به وزارت علوم برای محدود کردن دانشگاهی را که برای معلمان تأسیس شده است، خواهد داد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
خواهشمندم پیگیری کنید