در سنت، فرهنگ و ادب فارسی و همچنین سنت تعلیم و تربیت در کل جهان؛ معلم و استاد موقعیتی دارند که باید پاس داشته شود. و بیتوجهی دانشآموز و دانشجو است اگر به این موقعیت توجه نکنند و احترام لازم را برای معلم و استاد خود به جا نیاورند. در همه جای دنیا معلم از منزلت و موقعیتی برخوردار است که دانشگیرندگان باید در هر مرتبهای که هستند به منزلت استاد توجه لازم را مبذول فرمایند. اگر این بیتوجهیای که الان شاهد آن هستیم، شیوع پیدا کند نتیجهای از تحصیل و علمآموزی حاصل نخواهد شد.
اما نکته حائز اهمیت این است که معلمان هم باید احترامی به دانشآموختگان داشتهباشند که در همهجای دنیا همین طور است. معلم و استاد باید با صبر و حوصله زیاد با دانشآموزان برخورد کنند. مخصوصا برای گروههای سنی خاص مثل دبیرستانیها که در سن بلوغ و تغییرات زیاد جسمی و روحی قرار دارند. معلمان مخصوصا باید با این تغییرات توجه لازم را داشته باشند و با سعه صدر و توجه بیشتری با دانشآموزان دوره دبیرستان برخورد کنند و کلاسهای ویژهای برای آنها دایر کنند. اصلا از محبت معلم است که دانشآموزی به درس علاقهمند یا از آن فراری میشود.
اینکه صحبت از معلم و احترام به معلمان میشود، فقط مختص دانشآموزان نیست، آموزش وپرورش هم باید توجه جدی به این امر کند. احترام و پاس داشتن مقام معلم، چیزی است که برای آن بخشنامهای در شورای عالی آموزش و پرورش مصوب شده است که در موقعیتهای مختلف به مسئولان محترم آموزش و پرورش استانها و مناطق، مدیران مدارس و روسای منطقه تذکر میدهد. اما در این میان، آموزش و پرورش علاوه برمعلمان، به حقوق دانشآموزان هم توجه میکند. خواستههای به حق دانشآموزان باید حتما مورد توجه قرار گیرد. یعنی اگر ما به سویی برویم که دانشآموز با رعایت اخلاق آزادی بیان داشته باشد، آزادی نقد و انتقاد به معلم و روش تدریس داشته باشد، طبیعتا زمینهای برای خشونت از طرف دانشآموز به وجود نخواهد آمد و از آن طرف معلم هم آرامتر است و خشونتی به خرج نخواهد داشت.
اینها مسائلی است که به روان شناسی دانشآموزان معروف است. با توجه به تحقیقاتی که روز به روز روی روان شناسی دوره نوجوانی میشود به اهمیت نحوه ارتباط معلم با دانشآموز پی میبریم. به نظر من معلمان دوره دبستان مخصوصا باید به این نکات توجه بیشتری داشته باشند. چون ما این مشکلات در دوره دبستان کمتر از دورههای دیگر است و اگر معلم بر فوت و فن ساختار روانی دانشآموزان تسلط داشته باشد نکته مخدوشی به وجود نمیآید یا بسیار بسیار کم ممکن است رخ دهد. از طرفی، علاوه بر آموزش و پرورش و دانشآموزان، جامعه نیز باید رعایت گروهی راکه سازندگان آیندگان فرزندانشان هستند، داشته باشند. اگر جامعه این احترام را برای معلمان داشته باشند و این احترام را به فرزندشان بیاموزند خیلی چیزها بهتر میشود. متاسفانه بسیاری از خانوادهها فرصت مطالعه ندارند و آموزشهای لازم را دریافت نمیکنند و اطلاعرسانی به آنها به عهده رسانههاست.
این رسانهها هستند که قدر و قیمت معلمان در جهان را نشان میدهند. متاسفانه در گذشته قدر و قيمت معلم و استاد در جامعه بیشتر بود. همه این بزرگواران مورد توجه و احترام بودند. مشکل اصلی ما این است که وقتی با تکنولوژی دنیای غرب آشنا شدیم، از وسایل و تکنولوژی آنها استفاده کردهایم، اما از نحوه برخوردشان با معلمان نتوانستهایم درس بگیریم.
رسانهها باید بگویند که در اجتماعات دیگر بشری معلم چه موقعیتی دارد و والدین و دانشآموزان و دانشجویان چه نکاتی را رعایت میکنند. البته امروزه کارهایی در رسانهها انجام میشود اما آن قدری نیست که بشود به آن بسنده کرد.مردم ما باید بدانند در جوامع امروزی بشری با تمام پیشرفتهایشان چه اهمیتی برای تعلیم و تربیت و همینطور معلمان قائل هستند و این است وظیفه رسانهها.
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.