علیرضا جدایی مدیر کل روابط عمومی وزارت خانه استعفا کرد. او دلایل استعفا را دخالت افراد غیر مرتبط و مهیا نبودن شرایط مساعد کاری برشمرد . تحلیل های مختلفی در مورد این عمل جدایی دیده شد ، عده ای تنش موجود بین مدیرکل روابط عمومی و نزدیکان و بستگان فانی را به دلیل دخالت های نزدیکان فانی از جمله « ج ش » در وظایف روابط عمومی دلیل این رفتار دانستند ، عده ای دیگری رفتار جدایی را به دلیل احتمال تغییر وزیر و آینده نگری دانستند و برخی که از نزدیک جدایی را می شناسند جو حاکم و صف بندی آن جا، انتظارات غیر حرفه ای از روابط عمومی و فشارهای متعدد مقامات وزارت خانه که دلیل ناکامی های خود را عدم تبلیغ روابط عمومی می دانند دلیل این استعفا دانستند!
فارغ از این که جدایی به دلیل شخصی یا نبود شرایط یا آینده نگری و .... استعفا داد این عمل او در کشوری که به ندرت شاهد استعفای مدیران و مقامات هستیم و در موارد متعددی که مدیران پس از بازنشستگی خواهان ادامه مدیریت هستند می تواند نقطه عطف و گشودن بابی در راستای فرهنگ سازی در این زمینه دانست .
در سال های اخیر موارد متعددی از حوادث و اشتباهات و تخلفات در نهاد و ادارات مختلف مشاهده شده است که افکار عمومی و زیر مجموعه آن اداره کمترین خواسته ای که مطرح کردند استعفای مدیر و مسئول مربوطه بوده است ولی در بیشتر موارد مدیران رو به جلو فرار کرده و در بهترین حالت با عزل و استیضاح کنار رفتند.
از زنده ترین موارد می توان به زمان وزارت حاجی بابایی اشاره کرد : در زمانی که حمیدرضا حاجی بابایی در مسند وزارت بود حوادثی چون تصادف اتوبوس های راهیان نور و آتش سوزی شین آباد موج گسترده ای از اعتراضات را به راه انداخت که بسیاری از معلمان و مردم و برخی از نمایندگان خواستار استعفای وی شدند ولی حاجی بابایی نه تنها استعفا نداد بلکه در اقدامی رو به جلو مسئولیت و قصورات را به گردن دیگران انداخت !
این مسأله در بین مدیران کشور و به خصوص آموزش و پرورش که با مشکلات فراوانی دست به گریبان است باید تبدیل به فرهنگ شود که یک مدیر وقتی به هر دلیل از جمله نداشتن توانایی و مهارت یا مهیا نبودن شرایط کار یا داشتن خطا نمی تواند به وظایف خود عمل کند باید با کنار رفتن دست مدیران بالاتر را برای تغییر و بهتر شدن امورات باز بگذارد .
در این مدت نیز بارها زمزمه های برکناری و استعفای فانی در محافل مختلف به گوش رسید . به نظر می رسد که فانی نیز از توان مدیریتی لازم یا شرایط لازم برای انجام کار برخوردار نیست ؛ جدا از مسایل مسایل و مشکلات مالی که اصلی ترین دلیل نارضایتی معلمان از فانی و تیم مالی وزارت خانه می باشد آقای فانی و مدیرانش سیاست و رفتارهای اشتباه و غیر قابل چشم پوشی را دنبال کردند که وزارت خانه را به سلسله جزایر خود مختار و استقلال طلب بدل کرده است و هر کدام از این دسته و گروه ها دنبال اهداف و سهم و قدرت بیشتر برای خود هستند .
متاسفانه سیاست های شخص وزیر چنان بوده که نه تنها این اختلافات را کم نکرده بلکه در موارد بسیاری به بی انضباطی و تنش دامن زده است .
برای روشن شدن قضیه به مواردی در این زمینه اشاره می شود .
طبق شنیده های موثق چندی پیش یکی از مدیران کل پیامکی را در خصوص و در نقد عملکرد یکی از معاونین وزیر به شخص فانی ارسال می کند ، آقای فانی که از وجود اختلاف در بین این دو فرد خبر داشته به جای حل و فصل ، پیامک آقای مدیر کل را مستقیم به معاون خود نشان می دهد که موجب بیشتر شدن اختلافات شده است یا در اختلافی که بین « ج ش » با مدیران وزرات خانه پیش آمده فانی به جای سر و سامان دادن به اوضاع راهی را در پیش گرفت که الان جناح بندی با عناوین اهل بیت وزیر و مخالفین اهل بیت شکل گرفته است .
معمولا مدیران ارشد و وزرا سعی می کنند از شکل گرفتن اختلافات غیر ضروری جلوگیری کنند ولی سیاست های آقای فانی عکس این قضیه بوده است . در داخل وزارت خانه هم به نظر می رسد هر کس در پی جایگاه بهتر و قدرت بیشتر است به طوری که براساس شنیده ها ، آقای روشنی مدیرکل مجلس وزارت خانه از استیضاح وزیر نه تنها ناراضی نیست بلکه به دلیل به چشم آمدن قدرت لابی گری خویش نسبت به استیضاح فانی چندان هم بی میل نیست !
در پدیده ای جالب مدیران وزارت خانه چه سیاسی، چه غیر سیاسی برای اینکه بتوانند از لحاظ شغلی ارتقا یابند و پست بهتری به دست آورند هر کدام به حزب و جناح و باند سیاسی وصل می شوند ، وقتی مدیران و افراد دیگر شاغل در وزارت خانه مشاهده می کنند شخص وزیر بنا به گفته یک نماینده ، مدیر متخلف یک مدرسه شهرستانی را پس از عزل به سمت خود باز می گرداند راهی بهتر و مطمئن تر برای ترقی نمی یابند به طوری که یکی از مدیران کل چند نفر از دوستان خود را همراه کرده و وارد حزبی شده اند که کم کم دارد در فضای سیاسی کشور پررنگ تر می شود یا مدیران دیگر نیز به افراد و جایگاه متفاوت نزدیک شده و می شوند .
به نظر نگارنده ، فعالیت حزبی و تشکیلاتی نه تنها ایرادی ندارد بلکه از ملزومات توسعه است ولی اشکال کار آنجاست که بخواهیم از این عضویت و تبلیغات برای خود ماهی بگیریم.
حال که همه از ترمیم کابینه سخن می گویند می توان به این نکته باور داشت که همیشه ترمیم از بالا به پایین نیست گاهی مدیران خودشان باید این راه را هموار کنند.
نظرات بینندگان
اگه بشه چی میشه
ولی یاد آوری میکنم اینجا ایرانه ویه اصل درش رایجه واون هم :
نظارت همیشگی از بالا به پایینه ،تو این مملکت نظارت از پایین به بالا معنی نداره !!!
این مشکل رو چیکارش کنیم؟؟؟؟؟
1. چرا استعفا رو به فانی نداده و به فاضل داده مگه فاضل منصوبش کرده؟
2. چرا هنوز استعفا جوابی داده نشده، فارس اعلام کرده؟نگرانی از چی بوده؟
3. همه می دونند که برادر زن وزیر نزدیک به یک سال و نیمه که میاد و میره چرا جدایی الان احساس دخالت و مزاحمت کرده و این احساس توی این یکی دو سال بهش دست نداده؟
4. چرا استعفا همزمان با زمزمه رفتن فانی داده میشه ؟ آیا این نوعی زرنگ بازی بود یا اعلام ناتوانی صادقانه؟
5. آیا این استعفا دلیلی نیست که عملکرد خود ایشون دیده نشه ؟ آیا این استعفا یه جور منحرف کردن افکار نبود که ضعف ها و سوء مدیریت شدید رسانه ای و مدیریت روابط عمومی دیده نشه؟