بدون تردید ، معلمان از فراگیرترین ، پرنفوذترین و تاثیرگذارترین گروه های اجتماعی هستند .
به نظر می رسد فرهنگیان و معلمان این واقعیت اجتماعی و پتانسیل بالقوه را خیلی جدی نگرفته و به سادگی از کنار آن رد می شوند !
به واسطه ی نوع مناسبات و نیز وضعیت معادلات ؛ همچنین برآیند نگرش مسئولان جامعه نسبت به مقوله آموزش ، طی سال های مدید ، موضوعی به نام " مطالبات " به یک سر فصل و گفتمان غالب در میان فرهنگیان ، دولت مردان و حتی سیاست مداران مبدل گشته است !
کسری بودجه دائمی در ساختار اقتصادی ، اداری و مالی وزارت آموزش و پرورش ؛ مطالبات معلمان را به یک داستان دامنه دار و حتی " تراژیک " تبدیل کرده است و البته همین مساله به یک پاشنه آشیل برای فشار به وزرای آموزش و پرورش در قالب سوال ، استیضاح و... تغییر هویت داده است .
به عنوان مثال ، بودجه امسال آموزش و پرورش روی عدد تقریبی 24 هزار میلیارد تومان بسته شده است که نتیجه منطقی آن حدود 4 هزار میلیارد تومان کسری خواهد بود.به عبارت دیگر ، بودجه آموزش و پرورش امسال حتی با رشد منفی نسبت به قبل همراه شده است و تا زمانی که برنامه ریزان و بودجه نویسان در کمیسیون های تخصصی دولت و مجلس این نظام بودجه نویسی را متحول نکنند ؛ تغییر چندانی به عمل نخواهد آمد .
برای رسیدن به یک حالت پایدار ، برنامه ریزان باید بودجه آموزش و پرورش را بر اساس نیازهای واقعی این وزارتخانه تعریف و تببین نمایند و وجود تراز منفی دائمی آن را به یک چالش جدی در زمینه رضایت شغلی کارکنان تبدیل می کند و بحث را از یک منظر کارشناسی به یک دعوای احتمالا سیاسی تنزل می دهد.
البته بحث ما بر سر جزییات بودجه آموزش و پرورش نیست و وارد شدن به آن نیاز به بحث های کارشناسی دارد .
وقتی که صحبت از مطالبات معلمان می شود ، اولین چیزی که به اذهان متبادر می شود بار مالی و اقتصادی آن است و تکرار و توالی این گونه مباحث به ویژه در فضای ر سانه ای ، تعریف واقعی مطالبات را در سپهر عمومی به رتبه ای مادون "مرجعیت اجتماعی " معلمان تنزل می دهد و البته این مساله در دراز مدت موجب آسیب های اجتماعی جدی در زمینه جایگاه معلمان خواهد شد .
اگر قرار است صحبتی از مطالبات معلمان شود نباید فقط تکیه صرف و یا محض روی یک جنبه از آن باشد . " معیشت " در کنار " منزلت " و " معرفت " باید مورد تاکید فعالان مدنی و جامعه معلمان باشد .
طرح موضوع " مطالبات معلمان " در یک کلیت محتوایی و با در نظر گرفتن هم افزایی سه ضلع مثلث " معلم حرفه ای " موجب خواهد شد که جنس مطالبات معلمان از یک سطح محدود خارج شده و با قرار گرفتن در یک سطح " متعادل " ، مناسبات دیگری را در ارتباط با این گروه مرجع مطرح سازد .
کوتاه سخن این که ؛ تا جنس مطالبات معلمان تغییر نکند ؛ نوع مناسبات هم تغییر چندانی نخواهد کرد و عدم تغییر این مناسبات ، آموزش و پرورش را در یک "نگاه ملی " در نگاه جامعه ومسئولان بازتعریف نخواهد کرد و در بر همان پاشنه خواهد چرخید .
نظرات بینندگان
اگرمنظوراز تمکن مالی تبعید وبازداشت وحبس و.....بفرمایید:شماهم ازاین سفره لقمه ای چرب وردارید.وگرنه بی انصافانه واز سر نادانی نظر ندهید.
آقای پورسلیمان فردی بسیار محترم ومتعادلی هستنداز ادعای نابه جای شما بسیار متعجب شدم!!!
سلام
از محبت شما و دوستان سپاسگزارم .
پایدار باشید .
زمانی که معلم مظلوم پولی در بساط ندارد که زندگی روزانه اش را سپری کند مطالبه ای به غیر از معیشت نمی تواند داشته باشد.
اگر این حل شود آنگاه بقیه مطالبات قابل حل است.
عالی بود .
تفکر راهبردی شما قابل تحسین است .
یکی از دلایل عدم همراهی جامعه با معلمان شاید همین یک بعدی شدن مطالبات است .
آموزش و پرورش اصلاع دیگری دارد که یکی ار آن ها معلم است .
ابزار معلمان قلم است که متاسفانه میانه ای با آن ندارند و البته با دیوار کوتاه معیشت ( البته آن یک حق مسلم است ) به راحتی نادیده گرفته می شود .
ممنونم .
قلم معلم را در سال 85 شکستند تا دیگر ننویسد و اتحاد ایجاد نکند و پس از آن هیچ جریده ای برای معلمان دیده نشده است. این چند سایت و وبلاگ هم اگر مطلبی بنویسند که آقایان خوششان نیاید از دامنه خارجش می کنند.
شما که میانه ای خوب دارید با نوشتن دست بکار شید ببینید به شما اجازه داشتن قلم را می دهند.
قلمی که واقعیت ها را بنویسد نادیده گرفته می شود.
آقا / خانم معلم
قلم معلم را می شناسیم .
توقیف این نشریه کار درستی نبود .
اما در این نشریه تندروی هایی می شد که می توانستند نکنند ...
قلم ابزار معلم است و باید در استفاده از آن تدبیر به خرج داد .
پایدار باشید .
پایدار باشید.
شاید هنوز باور ندارید قلم معلم نباید تعارفی باشد.صریح و شفاف و بدور از هر شائبه سیاسی.
امیدوارم زمانی که می نویسید به فکر حق و حقیقت و واقعیات انکار ناپذیر هم باشید.
چون در نهایت شما متهم خواهید شد.
بله معلمان مطالبات مختلفی دارند ولی الان وضعیت معیشتی آن چنان معلم را به محاصره درآورده،که کفه ی هزینه های زندگی معلم ،نسبت به سایر مطالبات بسیارسنگین تراست.طوری که آنچنان معلم رادرگیر مشکلات حتی روزمره زندگی نموده که گاهی اسم خودش راهم فراموش می کند ! چه برسد به سایر مطالبات.حضرت(ع) درست می فرمایندکه:فقرکه ازیک در وارد شود ،ایمان از در دیگر خارج میشود.این سخن حضرت علی(ع)،یکی از اصولی ترین مطالبی است که نقش کلیدی معیشت را مشخص میکند.
سخن شما درست است .
بنده هم نافی و مانع اقناع مطالبات معیشتی معلمان نیستم .
اما این مطالبات باید به صورت جامع و مانع نگریسته شوند .
تعریف تک بعدی ار این مطالبات ، همان ته مانده مرجعیت اجتماعی معلمان را هم از بین خواهد برد .
پایدار باشید .
حسین
مساله مهمی نیست .
البته سخن شما درست است و همه این نظرات با یک آی پی ثابت گذاشته شده اند .
سخن معلم به نظر مخالف ارزش قائل است هر چند یک نفر صد بار هم فریاد بکشد ما آن را منتشر کنیم .
پایدار باشید .
افرادی چون آقای پورسلیمان اگر اراده می کردند به جای زندان و تبعید به راحتی می توانستند بر کرسی ریاست منطقه تکیه بزنند انصاف را رعایت کنید .
ازخداوند بترسید و تهمت نزنید.
نظر شما در کلیت و اصول خود صحیح و قابل دفاع است ولی متاسفانه عدم توجه و اهمیت دادن به آموزش و پرورش که عامدانه از سوی دولت مردان و مجلس نشینان دنبال می شود و با انتخاب وزرای ضعیف برای این ارگان تکمیل می گردد زخم فرهنگیان را به شکل مستمر کاری تر کرده و تمایل به گفتگو و تعامل را به حداقل می رساند .
بی شک باید به سمت معلم حرفه ای حرکت نمود اما آیا فرادستان مجری و فانون گذار معلم حرفه ای را به رسمیت خواهند شناخت ؟؟؟
آیا می توان امیدوار بود که نگاه تبعیض آمیز بین کارمندان و معلمین به پایان رسد ؟؟؟
جناب پور سلیمان این چنین پرسش هایی بسیارند و بنده قصد طرح همه را ندارم ...
مسلما ما معلمین هم بی عیب نیستیم و باید به اصلاح نقاط ضعف خود بپردازیم اما همکاری که بخاطر مشکلات اقتصادی راننده سرویس دانش آموزش می شود و هزار کار دون شان دیگر را با اکراه انجام می دهد چگونه منزلت اجتماعی خواهد یافت ؟
1- طرح " معلم حرفه ای " با سه ضلع آن که قاعدتا منظور اضلاع " معیشت " و " منزلت " و " معرفت " می باشد طرح نسبتا جامعی است که باید در راستای توجیه و تبیین آن فعالیت داشت.
2- بی شک معلمان از فراگیرترین گروه های اجتماعی هستند ولی اینکه جزء پرنفوذترین و تاثیرگذارترین باشند محل تردید است واگر اینطور بود مطالبه " منزلت اجتماعی " معلم یک "تحصیل حاصل " می شد.
3- باقبول سه وجه یک معلم حرفه ای , همانطور که در مقاله هم به آن اشاره شده است وضعیت وجهه": معیشت " در حالت بحران قراردارد بطوریکه حتی ارکان نظام آموزش رسمی کشور بر بنای بودجه قابل دفاعی استوار نیست ( در صورتیکه بودجه اشاره شده باکسری حدود 15درصدی به تصویب برسد)
4- به نظر میرسد "خودباوری" و "مصونیت وبرخورداری از آزادیهای مرتبط با ایفای انجام وظیفه و شغل " ارکان تشکیل دهنده "منزلت" میباشند که باید به آنها نیز پرداخته شود.
5-با سپاس از همکاران محترم نقاد و احتمالا خرده گیر ؛ از آنها در خواست میشود چنانچه سخن نویسندگان محترم مقاله را حق میبینند در جهت تقویت حرکت فرمایند نه تخریبشان و اگر سخن نیازمند نقد بود حتما دریغ نفرمایند . حتی با فرض اینکه گوینده سخن به ادله شخصی مان از وجاهت لازم برخوردار نباشد به نظر اینجانب در اینجا باید به" ماقال" توجه داشت نه " من قال".
6- "جفادیدن وملامت چشیدن" از ویژگیهای مسئولین در رده های مختلف است که حتما جناب پورسلیمان در قبول این مسئولیت پیه آن را بر تن مالیده اند.