در روزهای اخیر و به خصوص در جریان سوال از وزیر آموزش و پرورش بعضی از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی در سخنان خود به مشکلات فراوان جامعه ی فرهنگیان اشاراتی داشتند ،به پایین بودن حقوق و مزایای فرهنگیان و تبعیض آشکار و گسترده بین این گروه و برخی دیگر از حقوق بگیران دولت نیز اعتراف نمودند ،برخی نیز یادآوری نمودند که این بی توجهی ها به دغدغه های معلمان چه مصایبی را برای کشور به همراه خواهد داشت و خلاصه ی کلام این که از وزیر آموزش و پرورش در این خصوص و در رابطه با برخی موضوعات دیگر گلایه داشتند.
آنچه نمایندگان محترم بیان نمودند گوشه ای از واقعیت ها بود اما متاسفانه هیچ کدام از نمایندگان نخواستند تمامی واقعیت ها را در این رابطه مطرح نمایند و این موضوع جای تامل دارد.
واقعیت این است که بی توجهی به معیشت معلمان و البته بی توجهی به کلیت آموزش و پرورش منحصر به دولت فعلی نمی شود و این سنت ناپسند از دولت های قبلی به این دولت به ارث رسیده است و نه تنها دولت ها بلکه متاسفانه نمایندگان محترم مجلس فعلی و مجالس قبلی نیز به جز طرح برخی مطالب شعارگونه در مقاطع خاص هیچ اقدام قابل توجهی در جهت رفع مشکلات یاد شده انجام نداده اند.
معلمان فراموش نکرده اند که در سال های قبل ،تصویب قانون مدیریت خدمات کشوری که در ابتدا تصور می شد بتواند از تبعیض های نهادینه شده اندکی بکاهد، توسط نمایندگان محترم چندین بار به تعویق افتاد و پس از تصویب نیز نمایندگان هیچ گاه نخواستند به وظیفه ی قانونی خود یعنی نظارت بر اجرای صحیح قانون عمل نمایند و همین عدم نظارت و همان سنت بی توجهی باعث شد که این قانون آن قدر از اهداف اولیه ی خود فاصله گرفت که نه تنها به رفع تبعیضات کمکی نکرد بلکه مسبب تبعیضات جدیدی گشت که هنوز دامن گیر کارمندان و علی الخصوص فرهنگیان می باشد.
امروز اگرچه فرهنگیان از عملکرد مسئولین فعلی آموزش و پرورش به خصوص در زمینه ی عدم پاسخگویی به پرسش هایشان و کم توجهی به مشکلاتشان گلایه مند می باشند ،اما به خوبی می دانند مشکل اصلی آموزش و پرورش ،شخص وزیر نمی باشد ،بلکه مشکل اینجاست که برخلاف آنچه باید می بود و باید باشد ،آموزش و پرورش هیچ گاه مساله ی اصلی کشور نبوده و نیست وتاکنون حتی با کمال تاسف به عنوان یکی از مسائل اصلی نیز مطرح نبوده است و به نظر می رسد برای برخی از مسئولین و نمایندگان «عدالت » نیز مساله ی اصلی نیست.
آنچه که برای رفع مشکلات فرهنگیان و جلب رضایت مندی این قشر تاثیرگذار و مهم تر از آن برای رفع بسیاری از معضلات امروزی جامعه و هموارنمودن مسیر پیشرفت همه جانبه ی کشور عزیزمان ،ضروری به نظر می رسد تغییر نگاه مردم و مسئولان به آموزش و پرورش است و این مهم اراده ی همگانی و همفکری و همدلی همه ی گروه ها از جمله معلمان ،مسئولین ،نمایندگان ،رسانه ها و همه ی نخبگان جامعه را می طلبد.
امیدوارم این تغییر نگاه را به آینده موکول نکنیم ،چون تاکنون نیز به اندازه ی کافی دیر شده است.
خداوندا به ما توفیق معلم بودن و معلم ماندن عنایت فرمای.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
خداوندا به ما توفیق معلم گونه مهرورزیدن و نیز معلم گونه فریاد کشیدن عنایت فرمای.
به خدا هم دولت و هم مجلس از مشکلات معلمان با خبرند و هم می دانند اولویت اول هر کشوری آموزش و پرورش باید باشد اما نمی خواهند و فقط دم انتخابات شعار می دهند این را یا گوشت و پوست خود در طول این 35 سال حس کرده ایم و مطمئن باشید تا همه معلمان یکصدا فریاد اعتراض سر ندهند وضع به همین منوال می ماند.
سایت خبرگزاری دانشجو فیلم طنز دکتر سلام قسمت 63را ببینید تا هم کمی بخندید و هم بفهمید که دولت برای خودش در بودجه سال آینده 80 درصد بودجه نهاد ریاست جمهوری را افزایش داده و بودجه معاون اول را چند برابر کرده ولی به ما که می رسد نداریم
مثال عینی مستحکم وقابل ذکری نخواهیم داشت. از این رو باید اولویت سالیان متمادی کشور توجه به فرهنگ باشد . غرض از این کلی گویی آن بود که مشکلات را متوجه دوره خاصی نکنیم و باید یک مطالبه ملی -ونه بخشی مثلا وزارتخانه- تلقی گردد
معلمان فراموش نکرده اند که در سالهای قبل ،تصویب قانون مدیریت خدمات کشوری که در ابتدا تصور می شد بتواند از تبعیض های نهادینه شده اندکی بکاهد، توسط نمایندگان محترم چندین بار به تعویق افتاد و پس از تصویب نیز نمایندگان هیچ گاه نخواستند به وظیفه ی قانونی خود یعنی نظارت بر اجرای صحیح قانون عمل نمایند و همین عدم نظارت و همان سنت بی توجهی باعث شد که این قانون آنقدر از اهداف اولیه ی خود فاصله گرفت که نه تنها به رفع تبعیضات کمکی نکرد بلکه مسبب تبعیضات جدیدی گشت که هنوز دامنگیر کارمندان و علی الخصوص فرهنگیان می باشد.