حادثه ی ریزش دیوار مدرسه در اثر وزش باد به علت سست بودن پایه های دیوار در اثر جاری شدن سیل که منجر به شهید شدن یک معلم شد جزء حوادثی است که در سال های اخیر تکرار آن باعث شده به یک روند عادی تبدیل شود . روزی آتش گرفتن بخاری و روز دیگر زلزله و دیگر روز واژگونی خودرو جمعی حادثه ای می آفریند که به کشته و یا زخمی شدن تعدادی معلم و دانش آموز منجر می شود .
از میان این حوادث ، آنچه بیشترین سهم را آموزش و پرورش در آنها دارد حوادث مربوط به ساختمان های سستی است که باید پناه گاه معلم و دانش آموز در مقابل حوادث طبیعی و غیر طبیعی باشد ، ولی قاتل جان آنان شده است . مدارس غیر استاندارد و غیر بهداشتی که از ساختمان های لرزان برخوردارند مربوط به دولت فعلی نیستند و از سال های قبل به علت کمبود امکانات و بعضاً عدم توجه کافی در هنگام ساخت و ساز و دیدگاه های تنگ که توان نگاه کردن درست به مسائل و دورنماها را ندارند روی هم انبار شده و وضعیت فعلی را رقم زده است .
واقعیت مطلب این است که اگر در طول 8 سال دوران طلایی درآمدهای نفتی ، عقل و درایت در سطح عالی وزارت حاکم بود و شعارگونه این وزارت عظیم را اداره نمی کردند و مسئولین تصمیم گیر در رده ی بالای دولت نسبت به شناخت کمبودها و اختصاص بودجه مناسب برای رفع آنها اقدام می کردند امروز کمتر شاهد چنین حوادثی بودیم .
در سال های اخیر با کمک خیرین مدرسه ساز و بودجه های دولتی تعدادی مدارس با فضای آموزشی مناسب ساخته شده که عمدتاً در کلان شهرها احداث گردیده است و در شهرهای کوچک و روستاها اقدامات مناسبی صورت نگرفته که اگر گرفته بود شاهد حوادثی از این دست نبودیم .
دولت فعلی میراث دار خرابی های دولت قبل خصوصاً تغییر ساختار نظام آموزشی است که باعث شده وقت و انرژی زیادی به حل این مشکل و سازمان دهی معلمان اختصاص یابد که مطالبات صنفی انباشته شده معلمان از سال های گذشته را نیز باید به آن اضافه کرد .
اما این شرایط مجوزی برای غفلت از این مشکل که اساسی ترین معضل آموزش و پرورش است ، نمی باشد و انتظار می رود بودجه بیشتری برای غلبه بر این مشکل اختصاص یابد .
در پایان این بحث چند نکته را متذکر می شویم :
1- بهتر است خیرین مدرسه ساز را برای سرمایه گذاری در مناطق محروم و کمتر توسعه یافته تشویق کرد . تا وقتی حتی یک مدرسه غیر استاندارد وجود دارد تصمیم گیری برای تعیین محل های ساخت مدرسه ( که البته باید در جوار آنها منازل مختص معلمان نیز ساخته شود ) به مجمع خیرین مدرسه ساز کشوری واگذار شود تا به جای بخشی نگری ، کلی نگری صورت گیرد . ( همه ی ایران سرای من است )
2- سازمان اوقاف قسمتی از درآمد موقوفات را به ساختن مدرسه در نقاط مختلف کشور به نام واقفان اختصاص دهد و واقفان در قید حیات را تشویق کند که ساختن و تجهیز مدارس را در اولویت قرار دهند.
3- گرچه نوسازی اماکن متبرکه و گسترش فضای آنها فی نفسه امر مطلوبی است که باعث می شود فضاهای مناسبی برای گسترش فرهنگ و اخلاق دینی فراهم شود ولی بهتر است در کنار آن و با اولویت بیشتر توسعه و تجهیز مدارس از طریق سرمایه های کوچکی که با جمع شدن تبدیل به سرمایه بزرگی می شود مد نظر قرار گیرد تا هر روز شاهد شهادت ، سوخته و زخمی شدن معلمان و دانش آموزان نباشیم .
4- کمک به کشورهای محروم و در گیر مبارزه با استکبار جهانی جزء اهداف انقلاب است که باعث ایجاد اتحاد بین آنها و کشور ما می گردد و قدرت ایران و این کشورها را در مبارزه با استکبار تقویت می کند . اما این کار باید به گونه ای انجام شود که موجب محرومیت هرچه بیشتر قشرهای مستضف داخلی نگردد ؛ مسلماً هر کشوری بیشتر از آنکه نیازمند کمک و اتحاد کشورهای دیگر است نیازمند تکیه بر شهروندان خود است و همان طور که اغلب مسئولان نظام تاکید دارند قدرت حاکمیت ناشی از قدرت مردم است و حاکمیت بر دوش مردمانش قد می کشد و مقابل استکبار می ایستد که این پایگاه نباید ضعیف شود .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان