بنده حقیقتا وقتی را برای مطالعه مطالب ایشان صرف نمی کنم فقط بخشی از نوشته های ایشان را که مربوط به انتخابات همدان بود دیدم .
جهت اطلاع خوانندگان محترم باید عرض کنم :
هر فرد و یا تشکیلاتی که فعالیت بیشتری داشته باشد ، طبیعتا احتمال خطا در عملکردش بیشتر بوده ، لذا نقد آن هم برای تصحیح حرکتش واجب است.
چرا اسمی از برخی تشکل های فرهنگیان نیست ؟
طبیعتا ، یا فعالیتی ندارند و یا فعالیت آنها به قدری کم است که به نظر بدنه آموزش و پرورش نمی آید .
به قول استاد مطهری تا زمانی که لوکوموتیو حرکت نمی کند کسی با آن کار ندارد.
"یقینا عملکرد کانون های صنفی قابل نقد است ."
مگر ممکن است کانون های صنفی خود را در جایگاه فرا نقد تلقی کنند ولی نقد عملکرد دیگران را حق خود بدانند ؟
به هیچ وجه نباید چنین تلقی در ذهن بعضی از همکاران نقش ببندد که تشکل های صنفی از نقد گریزان هستند.
به دور از شعار و بی تعارف می گویم که "نقد چراغ راه ماست."
من اعتقاد دارم نه کانون که هرسيستمي ( اعم از تشکیلات غیر دولتی یا دولتی ) آب حیاتش ، نقد اوست.
فاتحه هر تشکیلات زماني خوانده می شود که نگاه بالا به پایین داشته باشد و همه برنامه ها و عملکردهای خود را عین صواب بداند و دیگران را جاهل فرض کند و منتقدان را خصم انگارد.
اما چرا اعضای کانون ها ، برخی افراد چون جناب شیرزاد را در جایگاه ارزشمند منتقد قرار نمی دهند ؟
زیرا نقد با پرونده سازی و اتهام تراشی فرق دارد.
معمولا جناب شیرزاد وقتی سخن از کانون معلمان به میان می آورند یا درصدد پرونده سازی است یا ایراد تهمت برای اعضای آن.
ایشان اتهاماتی به کانون ها می زند که حتی بازجوهاي سیستم امنیتی نمی زنند.
چون در ده ها بار بازجویی و بازداشت اعضای کانون ها، ماموران سخنانی که ایشان می گویند را به میان نیاورده اند .
هیچ بازجویی ( به جز جناب شیرزاد) تا کنون عنوان « گروهک » را برای کانون های صنفی معلمان به کار نبرده است.
البته بنده ، ابدا کسی را متهم به ارتباط با اطلاعات نمی کنم.
ولی همه ی آنهایی که از اعضای کانون ناراحتند و این ناراحتی آنها را از جاده انصاف خارج می کند را به رعایت انصاف دعوت می کنم.
بنده قبلا در خصوص اتهام تراشی جناب شیرزاد عبدالهی علیه فعالان صنفی و صدور کیفرخواست توسط ایشان قبل از مدعی العموم علیه عزیزانی چون بهشتی و بداقي و .... را پاسخ داده بودم.
ولی گویی سلسله خصومت ورزی و دروغ بافی های او علیه کانون های صنفی را پایانی نيست.
نامبرده در اظهاراتی که فقط از شخصیتی چون او بر می آید ، مثل همیشه درّ فشانی کرده و بر پایه اطلاعات ناقص خود ، در حوزه انتخابیه همدان نیز اظهاراتی کارشناسانه ! به سبک خود نموده و اعلام کرده است ریاست شورای مرکزی با اظهاراتی تلویحی از یکی از کاندیداها اعلام حمایت کرده است.
اینکه تشکل های صنفی نباید مانع و رادع فعالیت های غیر صنفی و قانونی اعضای خود ، اعم از فعالیت های اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی شوند، تردیدی نیست و حضور اعضا در فعالیت های انتخاباتی در حمایت از کسی، هیچ منع تشکیلاتی و قانونی ندارد.
کانون های صنفی معلمان، محل هم گرایی همه فرهنگیان با هر تفکری هستند و هر فرهنگی عضو کانون "به صفت شخصی" ، می تواند متناسب با علاقه خود ، در فعالیت های سیاسی ، فرهنگی ، اقتصادی و... حضور یابد .
اما ، حق معلمان کشور است که از نامبرده بخواهند بدون آسمان ریسمان کردن ، پیامی را که مدعی است توسط من در حمایت تلویحی از یکی از کانديداها صادر شده را به اطلاع همه برساند .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
1- کانون صنفی معلمان ایران یک عضو از شورای هماهنگی است.
2- کانون هایی مثل کانون مستقل فرهنگیان آذربایجان شرقی ، کانون فرهنگیان اصفهان ، کانون فرهنگیان شیراز، انجمن صنفی معلمان خراسان و ...... کانون های مستقلی هستند هر یک با اساسنامه جدا و پروانه ی فعالیت مستقل و هیچگونه وابستگی با کانون صنفی معلما ن ایران ( تهران )ندارد. شاید وازه ی ایران که که در ادامه ی نام این کانون آمده همه را به اشتباه انداخته است . کانون ها ی مذکور نیز هرکدام عضو شورای هماهنگی هستند و هر کدام ازجمله کانون تهران فقط یک رای دارند . در مورد همدان هم این کانون رئیس شورای هماهنگی نیستند.
....
سهم دبیرسنا صحالحان دوستا ربود تهران ازنو.د هفت به کسب مارطلا وارزه با نامران را شرروکرد.
من نویسنده ازپنهادو درتهران اکنود فوشدستی بین مردم مهربان را دارمئ. می شود این گون رفتاره هم نوشت؟
وبعد.چندجمله خواب وخاکستری کوتاه دربیداری مثل نوزاد پروانه.
حالادوست داری بدانی چراآرزومی کنم؟کاش بابرگه های هفتمین پائیززندگی رفته بودم؟پس بیا تاانتهای این خیابان خیس ازخون سرخ برویم.