نقد :
حاجي بابايي وزيري که ارتباط چهره به چهره را بر تقويت تشکل هاي مدني و رسانه ها به عنوان رکن چهارم دموکراسي ترجيح مي دهد .
سخن معلم :
سوالاتی که پرسیدیم در برهه نمایندگی شما بود چون شما کاندیدای نمایندگی مجلس هستید و بحث انتخابات مجلس در پیش است .
ما نماینده معلمان هستیم و سوالاتی که آنان مطرح کرده اند را خدمت شما طرح می کنیم .تشکل ها و رسانه ها حلقه واسط بین مسئولان و مردم هستند .
مسئولان خودشان را خدمتگزار مردم معرفی می کنند و به حق در جمهوری اسلامی چنین باید باشد . برای این که این ارتباط برقرار شود دو روش وجود دارد .
یک روش عامه پسند است . برخی اوقات به آن " فرصت طلبی " هم اطلاق می شود .
مثلا من مراجعه کنم و نامه ای بدهم و مسئولان پیگیری کنند آن چیزی که تحت عنوان " سفرهای استانی " مطرح می شد .
روش دیگری وجود دارد و آن این که مسائل کارشناسی شود .برای کارشناسی در تمام دنیا تشکل ها و احزاب حضور دارند .
سوالی که همکاران مطرح می کنند این است که ما در زمان آقای مرتضی حاجی بحثی از " تشکل ها " وجود داشت .
در زمان آقای فانی ، " مشاور وزیر در امور تشکل ها " تعیین شده و فعالیت می کند .
وقتی ما حدود 900 هزار معلم داریم و آن ها می خواهند مشکلات خود را مطرح کنند باید آن دو کانال گفته شده را طی کنند .
یکی آن که مستقما با شما در ارتباط باشند و راه دوم این که از طریق رسانه و تشکل با شما در ارتباط باشند .
استنباط همکاران ما این است که شما کم تر به این شیوه ( دوم ) باور داشته اید .
اگر استنباط همکاران ما درست است توضیح دهید و اگر هم نادرست است تصحیح بفرمایید .
حاجی بابایی :
یکی از دوستانی که بعدا مدیر کل استان چهارمحال و بختیاری شدند ( آقای کریمیان ) این گونه مسائل مربوط به تشکل ها را پیگیری می کردند .
به ما اطلاعات می دادند و ما در مورد آن ها صحبت می کردیم .
حس من این است که در دوران من ، وزیری که بیشترین ملاقات چهره به چهره با معلمان را داشته است من بوده ام .
در آن زمان در شهر تهران من 110 همایش و جلسه و.. با حضور فرهنگیان و معلمان داشته ام .
110 جلسه کار آسانی نیست .
سیاست های ما در دوران 4 ساله این بوده است . مثلا من به مدیر کل ام می گفتم که شما وظیفه دارید در ماه رمضان خانواده معلمان را دعوت کنید .
من می گفتم موضوع این که یک غذایی به معلمان و خانواده آن ها داده شود نیست !
مهم این است که مدیر کل در استان برود و جلوی در بایستد . وقتی معلم به همراه خانواده اش ورود پیدا می کنند به او " تعظیم " کنند .
من فقط این را می خواهم .
بقیه غذاست . معلم که گرسنه یک غذا نیست !
نقد :
حاج بابايي نماينده مجلس به وزير حاجي مي گويد :
آقای حاجی شما را فرهنگیان و هیچ یک از تشکل های معلمان قبول ندارند !
ولي وقتي خودش وزير مي شود هيچ يک از تشکل هاي مدني را در عمل به رسميت نمي شناسد .
سخن معلم :
در ماجرای استیضاح سال 83 ( مرتضی حاجی ) مدیر سایت سخن معلم در صحن علنی مجلس حضور داشت و گزارش تهیه می کرد .
شما آن موقع به عنوان نماینده مجلس پشت تربیون گفتید که آقای حاجی ! شما را فرهنگیان و هیچ یک از تشکل های معلمان قبول ندارند !
شما در مورد مقبولیت وزیر بحث رفراندم و نظر سنجی را مطرح کردید .
شما آن موقع موضع تان قبول تشکل ها و استفاده از سرمایه اجتماعی تشکل ها برای اظهار نظر در مورد عملکرد یک وزیر بود .
چرا زمانی که وزارت رسیدید این را در نظر نگرفتید ؟
چرا پست مشاور وزیر در امور تشکل ها را حذف کردید ؟
شما می فرمائید بنده از طریق آقای کریمیان با تشکل ها ارتباط داشتم . ( با واسطه )
سوال مشخص ما این است که چرا جناب عالی با همان تشکل ها ارتباط و تعامل برقرار نکردید ؟
شما که برای مقبولیت یک وزیر از جیب تشکل ها خرج می کردید چرا در زمان وزارت خودتان این را نشان ندادید ؟!
تشکل ها نه همه معلمان ، اما حداقل بخشی از آن ها را رهبری می کنند .
ما هم به عنوان شورای نویسندگان سخن معلم این کار را انجام می دهیم .
شما چرا این کار را نکردید ؟
حاجی بابایی :
می دانم .گفتم آقای کریمیان در آن جا بود که من ایشان را در استان چهار محال مدیر کل کردم .
ایشان امور مربوط به تشکل ها را قبل از من انجام می داد و در زمان ما هم این کار را ادامه داد .
نگاه من به همه تشکل ها یک جور بود .تشکلی نیاوردم که بگویم این همه کاره من باشد .من کسانی را که آن زمان در دولت بودند و می خواستند دخالت کنند آن 3 نفر را هم برداشتم .
یا وزیر آموزش و پرورش هستم و خودم تصمیم می گیرم و یا نمی شوم . دیدگاه من این است .دنبال هیچ کس نمی روم . تیپ من این گونه است .
من برای چه باید آدم کس دیگری بشوم ؟
وقتی که وزیر شدم دیدگاه و اعتقاد من این بوده است .
من حتی کار بالاتری را انجام دادم . چرا می گویید تشکل ؟
من از ستاد عبور کردم و مستقیم به مدرسه رفتم .
نقد :
آقاي حاجي بابايي که خود عضو حزب بوده و سخنگوي یک جبهه مي باشد به نقش و قدرت تشکل آگاه است ولي تشکل هاي مدني معلمان را عمدا به رسميت نمي شناسد .
ايشان ترجيح مي دهد که مدير کل به معلم جلوي مجلس افطار تعظيم کند ولي تشکل هاي مدني تقويت نشوند .
روش آقای حاجی بابایی در برخورد با سخن معلم اتهام پراکنی و برچسب زدن سیاسی کاری است . او این کار عامدا برای این انجام می دهد تا به گونه ای از پاسخ گویی درست و منطقی فرار کند و طرف مقابل را در وضعیت " انفعال " و " دفاع " قرار دهد .
او می داند که معلمان تشنه " تکریم " و " تعظیم " اند و می خواهد از این طریق اعتماد معلمان را خریداری کند .
او درست از نقطه ضعف فانی که همان ارتباط ضعیف است استفاده کرده و خود و و یژگی هایش را برحسته می کند .
سخن معلم :
برخی دوستان شما که برای شما گزارش می آورند همه را منعکس نمی کنند .
این به ظاهر دوستان در سخن معلم به گونه ای برخورد می کنند که دارند از شما حمایت می کنند اما بیشترین دشمنی را با شما می کنند .
سخن معلم کامنت هایی که در دفاع از شما باشد همه را منتشر می کند . علیه فانی را هم منتشر می کند .
دوستان شما برخورد متعصبانه می کنند و به شما ضرر می رسانند .ما این جا به عنوان همان " حلقه واسط " پرسش های همکاران را مطرح و منتقل می کنیم .
اصلا دیدگاه سیاسی ما مهم نیست .ما فارغ از دیدگاه سیاسی داریم گفت و گو می کنیم .
شما به عنوان یک وزیر فرمودید که باید مدیر کل من در مجلس بایستد و هر معلمی که می رود و می آید تعظیم کند .
این را به عنوان یک نکته مثبت می پذیریم .
شما گفتید که من در اعتدال بودم ، ترک اعتدال کردم و 4 نفری بیرون آمدید .
وارد بحث های سیاسی بعدی نمی شویم .
سپس آمدید جبهه یکتا را درست کردید .به جای یک حزب یک جبهه سیاسی را تاسیس کردید .شما سخن گو در اصول گرایان هستید .
ما اصلا وارد این مباحث نمی شویم ...
ما می گوییم تشکل های مدنی به عنوان " حلقه واسط " و " رسانه ها " به عنوان دو بال برای توسعه پایدار هستند .
سوال ما به نیابت از همکاران این است که برای تشکل های معلمان چه کار کردید ؟
جمع بندی این است که شما فرمودید :
مدیر کل تان در مقابل همکاران « تعظیم » کنند .
ما در سخن معلم قبلا اعلام کردیم که از هیچ فرد و یا حزب و گروه سیاسی حمایت نمی کنیم .
ما مطابق فرمایش مسئولان نظام و مقام معظم رهبری همه را به حضور حداکثری دعوت می کنیم و برنامه های خودمان را بر اساس " مطالبه محوری " اعلام می کنیم .
جمع بندی ما این است که :
مدیران کل در مقابل معلمان تعظیم کنند .
ما دو گونه ارتباط داریم :
یکی ارتباط چهره به چهره با حداقل 900 هزار معلم است مثل سفرهای استانی .
اما ارتباط دیگر ، تشکلی است .شما خودتان عضو تشکل بودید و هستید .
شما معنای " تشکل " را می فهمید .چه چپ باشد و چه راست باشد .
پس نتیجه می گیریم که شما باوری به تشکل ندارید ؟
حاجی بابایی :
من گفتم به افراد ، به تشکل ها و.. که بخواهند برای معلم قدم بردارند برای من قابل احترام است .
من شما را یک تشکل می دانم .حس من این است که شما خط دارید ، گروه دارید ،با یک جناح کار می کنید .
نقد :
به نظر آقاي حاجي بابايي که خودشان خط سياسي خاصي دارند تشکل ها و رسانه ها نبايد خط سياسي داشته باشند .
برخورد دو گانه حاجی بابایی در مقابل دو مقوله " صنف " و " سیاست " قابل درک نیست . او به گونه ای معتقد است که که وزیر آموزش و پرورش باید سیاسی باشد اما چنین حقی را برای معلمانش و سخن معلم که یک گروه معلمی است به رسمیت نمی شناسد .
در واقع او خود را یک " ابرمرد " و " عقل کل " می پندارد که باید یک تنه برای معلمانش که قادر به تشخیص " خیر " و " شر " نیستند تصمیم گیری کند و به صراحت آن را بیان می کند .
او به درستی و با صراحت مواضع و تئوری اش را در برابر « تربیت سیاسی » روشن نمی کند .
او به نقش تشکل ها اعتقادی ندارد اما بارها از نقش آقای کریمیان در ارتباط با تشکل ها صحبت می کند !
در واقع آقای حاجی بابایی دچار « تعارض در نقش » است و این پارادوکس ( تناقض ) را نمی تواند پاسخ دهد .
سخن معلم :
آیا شما به تشکل ها و فعالان صنفی اجازه تشکیل جلسات را دادید ؟
بله . وزیر جلسه می گذارد همه بلند می شوند و می آیند تا خودشان را نشان بدهند .
آیا شما به عنوان وزیر آموزش و پرورش به منتقدان برنامه ها و سیاست هایتان اجازه برگزاری نشست و یا جلسه را می دادید ؟
شما بفرمایید به کدام تشکل اجازه برگزاری نشست و یا مجمع را دادید ؟
ب: نقد بخش دوم :
حاجی بابایی :
آیا شما می توانید 7000 هزار معلم جمع کنید .
این 7000 هزار معلم را جمع کردن ؛ آن موقع شما می گویی تشکل ها ؟!
شما بفرمائید چند درصد معلمان جزء تشکل ها هستند ؟ تشکل های محترم .
آیا یک درصد معلمان هم جزء این تشکل ها هستند ؟ شما بفرمایید نیم درصد !
به جای معلمان حرف نزنید !
من الان خودم مرتبط ترین آدم با معلم ها هستم .
نقد :
آقاي حاجي بابايي احتمالا تفاوت بين توسعه با توسعه پايدار را نمي داند .
ايشان به توده غير متشکل اعتقاد دارد.ايشان مثل آقاي احمدي نژاد به ارتباط با توده غير متشکل نياز دارد .
ايشان به نقش تشکل هاي مدني ( که قرار است درخواست هاي متفرق و جدا را دسته بندي کند و پس از کار کارشناسي و تعيين اولويت ها به مسئولين منتقل کند و از سوي مسئولين آن را به اطلاع مردم برساند ) در توسعه پایدار اعتقادی ندارد .
او می داند و می فهمد که " توده " با یک شعار و هیجان به وجد می آید و سپس با شعار دیگری به جهت دیگری هدایت می شود اما جامعه ای که بر اساس تحزب ، تشکل و به عبارتی " تفکر " بنا نهاده شده باشد نمی توان به راحتی آن را بازی داد !
در جامعه " توده ای " به راحتی می توان از پاسخ گویی فرار کرد و به آسانی از طریق " برجسته تر " نقاط ضعف دیگران خود را " برتر " معرفی کرده و دوباره به صحنه با کم ترین هزینه بازگشت ...
سخن معلم :
دائم می گویند معلم اگر سیاسی شود دیگر با او کاری نداریم . آخر چرا ؟
معلم زمانی که در جنگ دستش را از دست داد سیاسی نبود ؟ وقتی در انقلاب سینه اش را سپر کرد سیاسی نبود ؟ زمانی که آقایان به واسطه همین معلمان در صندلی ها جلوس کردند ، سیاسی نبود ؟
الان چرا نباید سیاسی باشد و دائم برچسب صنفی بخورد ؟
همه باید سیاسی باشند و فقط معلم سیاسی نباشد ؟!
مگر قبلا نمی گفتند که سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ماست . چرا به معلم که می رسد همه چیز عوض می شود ؟
چه اشکالی دارد که معلم هم سیاسی باشد ؟ شما از تشکل ها صحبت کردید و این که چند نفر عضو آن هستند . شما می فرمایید با 7000 هزار معلم نشست می گذاشتید .
مگر تشکل ها از همین معلمان برنخاسته اند ؟تعدادی از آن ها دچار مشکل شدند و در زمان شما پی گیری نشد .مگر آن ها برای صنف و معیشت نیامده بودند ؟
آن ها می توانستند راه ساده ای را در پیش بگیرند و مثل همه در خانه شان بنشینند و خود را درگیر نکنند ...
الان معلمی را داریم که از زمان شما حقوقش را تا الان قطع کرده اند و معلمان خرج خانواده اش را می دهند ...
حرف من این است که ارتباط شما با این تشکل ها و معلمان و خانواده های آن ها دلسوزانه نبوده است هر چند خصلت های انسانی شما قابل ذکر و تشکر است .
حاجی بابایی :
من در مجلس با آن حرکتم زمانی که تشکل ها می آمدند و من برای آن ها سخنرانی می کردم ، چه بسیار آدم های بزرگی که به من می گفتند فلانی ! تو چرا این کار را می کنی ؟
من می گفتم که من به این قضیه اعتقاد دارم .این ها برای کارشان این جا آمدند و شما خیال تان راحت باشد .این ها مشکلی ندارند و آن ها هم قبول می کردند .
آن زمان آقای کروبی رئیس مجلس بودند .
من این معلمان را به کمیسیون بردم ( احتمالا آقای پورسلیمان هم بودند ) و آن ها حرف شان را زدند .بحث می کردیم ، گفت و گو می کردیم .
نقد :حاجي بابايي که در زمان وزارتش و حتي زماني که وزارتش ياد مي کند . تشکل ها را قبول ندارد .و آنها را يک درصد يا نيم درصد از معلمان مي داند . در زمان نمايندگي در مجلس با نمايندگان تشکل ها را به مذاکره مي نشيند .زيرا به باور حاجي بابايي (نماينده مجلس) نمايندگان تشکل ها براي کارصنفي به جلوي مجلس مي آمدند . ولي به باور حاجي بابايي ( وزير آموزش و پرورش ) کل تشکل ها ي معلمان نه فقط نمايندگان تشکل هاي مدني نيم درصد از معلمان هستند و قابل توجه نيستند .
حاجی بابایی :
وزیری که در عرض یک ماه 750 چالش پیدا کرد ، چگونه بررسی کرد ؟
نقد :
حالا که آقاي حاجي بابايي وزير آموزش و پرورش نيست ، اگر بيشتر از گذشته آموزش و پرورش را رصد نکند کمتر از گذشته رصد نمي کند . ايشان دقيقأ مي داند که چند دانش آموز در کدام شهر ها صدمه ديده است !
حالا که حاجي بابايي وزير نيست ! بودجه شش سال گذشته آموزش و پرورش را براي نمايندگان مجلس تحليل مي کند .
حالا که حاجي بابايي وزير نيست ! دقيقأ مي داند که طرح رتبه بندي اجراء شده با طرح وي چه تفاوت هایي دارد !
حالا که حاجي بابايي وزير نيست ! روش هاي خريد صندلي خالي ، تعداد بازنشستگان ، روش جابه جايي معلمان و... به خوبي رصد مي کند .
دولت در سايه يک قاعده پذيرفتني در دنياي امروز است .
يعني گروهي که امروز در قدرت حضور اجرايي ندارد براي کسب قدرت سياسي در آينده برنامه دارد .
اين برنامه در درجه اول بر اساس نقد وضعيت موجود است که پس از نقد وضعيت موجود بايد راهکار اصلاح را هم ارائه نمايد .
بعيد است که از چنين وزير سابق ( حاجي بابايي ) و چنين علاقه مند مسايل آموزش و پرورش بشنويم :
وزیری که در عرض یک ماه 750 چالش پیدا کرد ، چگونه بررسی کرد ؟
حاجی بابایی :
ممکن است شما به من بگویید که فلانی خدمتگزار را معلم کرد .
من یک روزی وارد آموزش و پرورش شدم . این مال قبل از دوره 84 است .تفکری که تا 2 سال بعد از احمدی نژاد هم حاکم بود .
آن آقا رسما در کمیسیون این حرف را می زد باید کارمند را قراردادی بیاوری تا کار کند .
اگر رسمی شود دیگر کار نمی کند !
این تفکر است .این اندیشه است .این همه آدم را به عنوان شرکتی درست کردند و روی دست نظام گذاشتند .
آمدیم استخدام کردیم . 100 نفر هم ایراد بگیرند از کار خودم راضی هستم .
برای این که می گویم ممکن است کاری که من کردم یک یا دو درصد ایراد داشته باشد اما صدها هزار نفر آدم هایی که کنار خانواده شان زجر می کشیدند مشکل شان حل شد .
نقد :
ايشان براي توجيه روند استخدام هاي بي رويه که صرفأ براي کاهش آمار بيکاري در دوره آقاي احمدي نژاد بود و به فکر عواقب استخدام هاي بي رويه نبود به جاي آنکه توضيح دهد چرا به گفته خودش خدمتگزاران را در پست معلمي استخدام کرده است و براي فراموش کردن آتش اصلي ، آتش ديگري را مي گشايد و بحث ديگري را پيش مي کشد !
بحث استخدام قراردادي و رسمي را مطرح مي کند و متأسفانه به جاي آن که از استخدام رسمي خدمتگزار قراردادي صحبت کند از عمل نابخردانه استخدام خدمتگزار در پست معلمي با اين توجيه که مشکل صدها هزار نفر که در کنار خانواده شان زجر مي کشيدند دفاع مي کند !
نقدي در رابطه با دانشگاه فرهنگيان:
در زمان وزارت آقاي حاجي بابايي هيئت امناي دانشگاه فرهنگيان ( به تاريخ 24 تير ماه 1391 ) در رابطه با ارائه خدمات رفاهي به دانشجو معلمان مصوب مي کند که از حقوق آنان کسر شود .
آقاي حاجي بابايي به جاي لغو اين مصوبه ضد دانشجو معلمان ، به طور موقت مانع از کسر مي شود. لذا پس از دوره ايشان اين مشکل خود نمايي مي کند و در برابر سئوال سخن معلم مي گويد :
حاجی بابایی :
من اصلا چنین مصوبه ای ندیدم .
سخن معلم :
آقای دکتر مهر محمدی در مصاحبه این را رسما اعلام کرد .
حاجی بابایی :
من اصلا چنین چیزی را ندیدم . من اصلا به آن اعتقادی نداشتم .
اگر بود چرا خودم آن را لغو کردم .خودم رئیس هیات امنا بودم .من این مصوبه را لغو کردم .
سخن معلم :
شما فرمودید که این مصوبه بود و من آن را لغو کردم .
حاجی بابایی :
آن اجرایی که آقای محبی نیا انجام داده بود و با آقای کیارشی صحبت کرده بودند .
معاونت پشتیبانی خوششان می آید که درآمد زایی داشته باشند .
من جمع بندی کردم .دیدم رفتند یک ماه انجام دادند .این جور در ذهنم می آمد .
یک جا رفتم ، من خبر نداشتم .
دانشجویان گفتند . من پرسیدم چه کسی این کار را کرده است . گفتم که به شدت مخالفم و من گفتم از همین جا دستور می دهم لغو شود و قابل قبول نیست .
سخن معلم :
آیا این لغو کتبی بوده است ؟ آیا مستند است و یا شماره ای دارد ؟
حاجی بابایی :
نمی دانم . عمل شد .
نقد :
حاجي بابایي آن زمان( به تاريخ 24 تير ماه 1391 ) که خودش رئيس هيئت امنا بود به جاي لغو مصوبه ضد دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگيان ، به طور موقت مانع از کسر مي شود لذا پس از دوره ايشان ( در حال حاضر ) اين مشکل خود نمايي مي کند .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
الحق و انصاف که زاده شهر ستارخان ها و باقرخان ها هستی !
درود بر ذهن آگاه تو و امید که جهل و ناآگاهی از سرزمین ما رخت بربندد .