معضل کمبود فضای آموزشی مثل زخمی چرکین - که هر از گاهی از جایی سر باز كند- هر دم به نحوی در شهرها و دیهات و محلات، نمایان می گردد و متولیان آموزش و پرورش را به فکر چاره می اندازد. اما ابتلا به بلای مزمن روزمرگی و گرفتاری در گودی درماندگی، هیچ گاه اجازه نداده که این معضل به طور اساسی چاره سازی گردد و هر جا هم راه حلی ارائه و اجرا شده موقتی و مقطعی بوده و بیشتر شبیه نهان سازی مشکل به جای عیان سازی و حلّ آن بوده است! حتی ایجاد تنگنا و اعمال فشار برای دانش آموزان و معلمان همواره بخشی از راه حل های معمول برای جبران کمبود فضای آموزشی بوده و هست؛ افزایش تراکم کلاس ها تا ۴۰ نفر، ایجاد مدارس دو نوبته (و حتی سه نوبته تا چند سال پیش) و اینک کات کردن حیاط مدارس و احداث مدرسه در مدرسه !
اینها؛ راه حل های رایج برای برطرف کردن معضل کمبود فضای آموزشی در کشور ما بوده و هست!
پر واضح است که به کار گیری همه این راه حل ها به ضرر دانش آموزان بوده و با وجود حسن نیت ها و خیرخواهی های فراوان به ضرر مردم و مملکت است. بر کسی پوشیده نیست که هدف از تشکیل کلاس چیزی جز فراهم کردن فضایی برای آموزش و تربیت نيست اما آیا در کلاس های پر ازدحام و دو نوبته و کلاس های درسی محقّر با میز و نیمکت نیم وجبی و محوطه های تنگ و غربیل مانند، این هدف محقّق می گردد؟
مفهوم واضح تراکم بالا در کلاس درسی عبارت است از کاهش نسبت معلم به دانش آموز، کاهش امکان دسترسی دانش آموز به معلّم و کاهش سهم هر دانش آموز از فرآیند ارتباط دو سویه با معلّمِ خود و کاهش سرانه فضای آموزشی !
همچنین است پیامدهای دو نوبته بودن مدارس؛ بدین معنی که با دو نوبته شدن مدارس، یک روز کاری به دو نیم روز تقسیم می شود و در خوش بینانه ترین حالت - به ویژه در مدارس پرجمعیت که به زنگ های تفریح طولانی مدت نیاز است - هر زنگ آموزشی از نود دقیقه به کمتر از ۷۰ دقیقه تقلیل می یابد!
کوچک سازی محوطه مدارس نیز منجر به کاهش سرانه فضای تنفس و تفریح و ورزش شده و این وضعیت، علاوه بر اینکه کیفیّت آموزشی را تحت تأثیر قرار داده و اثربخشی فضای آموزشی را کاهش میدهد، بر سلامت جسمی دانش آموزان نیز تاثیر منفی خواهد داشت چرا که با توجه به فقدان امکانات ورزشی در محل زندگی تنها مدارس اند که انتظار می رود فرصت ورزش و جست و خیز و نشاط و شادمانی برای بچه ها فراهم آورند لیکن با چنگ اندازی در حیاط مدارس این تنها فرصت نشاط و ورزش نیز از بچه گرفته می شود!
در هر صورت می بینیم که تاوان کمبود فضای آموزشی را دانش آموزان و خانواده ها - بدون اینکه متوجه شوند - و صد البته معلمان، متحمل و متقبل می شوند.
با این مقدمه قصد دارم به مسأله ای که در چند سال اخیر در شهرک بزرگ قیام دشت در حال خود نمایی است بپردازم.
قیام دشت شهرکی است بزرگ با جمعیتی بالغ بر ۶۰ هزار نفر در حاشیه جنوب شرقی پایتخت با مردمی خونگرم و مهربان و متدیّن و زحمتکش از سراسر ایران. مردمی که در پی روزی حلال، از زادگاه و موطن اصلی خود از سراسر ایران بار هجرت بربسته و در اینجا سُکنی گزیده اند و بى وقفه، برای "زیستی شرافت مندانه" می کوشند و زحمت می کشند.
یکی از مهمترین دلایل تجمع این مردم شريف در این شهرک دسترسی به فرصت های شغلی در کارخانه های اطرافِ پایتخت و تأمین معیشت بوده و هست اما امید به دسترسی آسان فرزندان شان به مدرسه و برخورداری از امکانات آموزشی خوب و بهره مندی از آموزش مطلوب و مناسب نیز جزو بزرگترین دلایل ترک زادگاه و سکنی گزینی در این دیار غربت بوده و می باشد.
اما اینجا دسترسی به مدرسه هر چند امکان پذیر است لیکن دشواری هایی هم دارد و موانع دسترسی به آموزشِ مناسب در مقاطع تحصیلی مختلف کم نيست.
در قیام دشت فقط یک مدرسه متوسطه اول (مدرسه راهنمایی) پسرانه و فقط یک مدرسه متوسطه اول دخترانه وجود دارد و مردم انتخاب دیگری غیر از یک مدرسه برای تحصیل فرزندشان در دوره اول متوسطه ندارند.
برای دوره دوم متوسطه (دبیرستان) نیز وضعیت به همین صورت است. البته دبیرستان پسرانه ساختمان مستقلی هم ندارد و کلاس های درسی آن در ساختمان مدرسه راهنمایی که عبارت است از بنایی کهنه و فرسوده و فاقد آزمایشگاه و کارگاه، تشکیل میگردد. در این شهرک فقط یک هنرستان کار دانش پسرانه و یک هنرستان کار دانش دخترانه با تعدادی رشتۀ تحصیلی محدود وجود دارد که دانش آموزان بعد از اتمام دوره اول متوسطه (دوره راهنمایی) یا مجبور به انتخاب رشته ای می شوند که هیچ علاقه ای به آن ندارند یا راهی شهرک ها و شهرهای اطراف مي شوند که چه بسا در نیمه راه سال تحصیلی دچار مشکلات عدیده ایاب و ذهاب شده و اغلب از ادامه تحصیل باز می مانند.
مکانی برای تشکیل کلاسهای دوره پیش دانشگاهی پسرانه نیز در این شهرک بزرگ وجود ندارد و دانش آموزان، پس از سال سوم متوسطه برای گذراندن دوره پیش دانشگاهی مجبورند راهی شهرها و آبادی های اطراف شوند و چه بسیار کسانی که در مواجهه با دشواری های متعدد از همین جا با درس و مدرسه برای همیشه وداع میکنند.
گفتنی است که همه مدارس قیام دشت اعم از ابتدایی و متوسطه دو نوبته اند. این وضعیت، روز و ساعات آموزشی را به میزان چشم گیری عملا کاهش می دهد. علاوه بر این، دانش آموزان تمام مقاطع با تراکم بسیار بالا در این مدارس و کلاس های درسی سازماندهی می شوند که این امر چنان که گفته شد، کیفیّت آموزشی را تحت تأثیر قرار داده و فایده کلاس های درسی را به شدت کاهش میدهد.
در این شهرک، اغلب مدارس در حاشیه غربی آن واقع شده اند که این مسأله دسترسی دانش آموزان به ویژه خردسالان از اقصی نقاط این شهرک بزرگ به آنها را بسی دشوار و پر زحمت کرده است.
قسمت تلخ ماجرا اینجاست که اینک مسئولین آموزش و پرورش و اداره کل نوسازی مدارس برای جبران کمبود فضای آموزشی در قیام دشت، دست بر حیاط مدرسه ها گذاشته و طرح احداث مدرسه در مدرسه! را به مرحله اجرا گذاشته اند به طوری که این اتفاق نامبارک حدود چهار سال پیش در حیاط مدرسه ابتدایی تندگویان رخ داد و محوطه مدرسه که مکان بازی و تنفس بیش از هزار کودک بود، با نصب فنسِ ورود ممنوع از دست آنها خارج شد و آن همه دانش آموز از آن زمان به بعد، اوقات تفریح و بازی خود را در بخش باقیماندۀ حیاط که برای آن همه جمعیت، غربیلی بیش نیست، سر مي كنند و امکان بازی و تفریح ندارند!
و حالا متأسفانه اتفاقی شبیه آن در حیاط مدرسه راهنمایی قمربنی هاشم در حال رخ دادن است!
روز سه شنبه ۲۹ دی ماه ۹۴ (روز هوای پاک) که بعد از اتمام وظایف روزانه ام در حال ترکِ مدرسه به سوی خانه بودم، سه کارشناس محترم را در صدد متر کردن حیاط مدرسه دیدم که نقطه صفر مترشان را در ابتدای زمین بازی بچه ها - که با خط سفید کم رنگی مشخص است - قرار دادند و مأموریت خود را مبنی بر تنگ کردن عرصۀ زندگیِ مدرسه ای بر فرزندان مدرسه آغاز کردند! جلوتر رفتم و بعد از سلام سخنم را این گونه شروع کردم؛ آقا لطفاً این حیاط را کات نکنید، لطفاً اینجا را از دست این بچه ها نگیرید، لطفاً این بچه ها را از این زمین بازی کوچک محروم نسازید، لطفاً این فضا را برای تفریح و تنفس و جَست و خیز این هزار دانش آموز باقی بگذارید، لطفاً در حیاط این مدرسه، مدرسه نسازید. ...
یکی از آنها گفت: "خیّری پیدا شده که می خواهد هزینۀ ساخت مدرسه را بدهد. زمین بده، بسازیم ..."
آنجا دیگر مجال صحبت و فرصتِ مزاحمت نبود. اما حالا چند سؤال :
اکنون که هزینۀ ساخت مدرسه را "خیّر" میدهد، وزارت آموزش پرورش و اداره کل نوسازی قرار است چه کار كنند؟
اگر آموزش و پرورش یا اداره کل نوسازی پول برای خرید زمین ندارند آیا کارشناسان امر، جهت تهیه زمین مناسب برای ساخت مدرسه با مسوولین محلی گفت و گو و رای زنی کرده اند؟
آیا کارشناسان محترم، ناتوانی آموزش و پرورش در تهیه زمین را با اهالی قیام دشت و افراد متمکن این شهرک در میان گذاشته و دست یاری به سوی آنها دراز کرده و گفته اند که در صورت عدم یاری و همکاری مردم به حیاط مدارس دست درازی خواهند کرد؟
آیا معایب و عواقب احداث مدرسه در حیاط مدرسه بررسی و به سمع و نظر مردم رسیده است؟
شاید مردم فهیم و فرهیخته قیام دشت که هر سال چندین حسینیه در شهرک می سازند و سال به سال به آمار قبلی حسینیه ها می افزایند بخواهند و بتوانند قطعه زمینی نیز برای احداث مدرسه خیّر ساز تدارک ببینند! ...
نکته قابل توجه اینکه؛ زمینِ خالی در چارسوی این شهرک بزرگ برای احداث مدرسه به فراوانی موجود است.
موقعیّت قیام دشت طوری است که اطراف آن کران تا کران باز است و چشم انداز وسیعی در چار سوی آن بایر !
در چنین فضای باز و بایری هم میتوان ورزشگاه و تفرجگاه ساخت، هم می توان فضای سبز ایجاد کرد، هم می توان مراکزی برای روزهای بحران بنیان نهاد، هم می توان مدرسه ساخت و هم می شود محلی را برای قبرستان اختصاص داد.
چه بسا برگزاری چند جلسه رای زنی با مسئولین محلی اعم از بخش داری و شهرداری و اداره اوقاف و ... می توانست راه گشا باشد.
سخن آخر اینکه :
شاید روزی برسد که رویکرد ما نسبت به آموزش و پرورش تغییر كند و مدارسی با مساحت زیاد و مجهز به آزمایشگاه و کارگاه و نمایشگاه گُل و گیاه و پرنده و سالن های کشت نباتات و پژوهشگاه و ایستگاه های یادگیری و سالن های مطالعه و ... مورد نیاز باشد. آن وقت است که به عمق اشتباهی که امروز با ساختِ مدرسه در مدرسه مرتکب می شویم پی خواهیم برد و احساس پشیمانی خواهیم کرد ولی آن پشیمانی، دیگر چه سودی خواهد داشت؟
چه خوب است اهالی محترم قیام دشت قبل از اینکه دیر شود آستین همت بالا زنند و با هم کوشی و همیاری هم قطعه زمینی را که در هر چهار ضلع شهرک به فراوانی موجود است، تدارک و در اختیار سازمان نوسازی قرار دهند تا احسان آن خیّر محترم در بیرون از چار دیواری این مدرسه به خیری واسعه تبدیل گردد. ( روزنامه آفتاب)
نظرات بینندگان
بود ولی اگر کسی به اینها عمل میکرد خوب بود تو این دوره
همه به دنبال پول هستند