صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

شیرزاد عبداللهی / همکار گروه سخن معلم

علی اسدزاده ؛ معلم لرستانی و طرح یک پرسش

مشکلات قانون از کار افتادگی برای معلمان  ده هزار بیمار صعب العلاج و صدها معلمان سانحه دیده،  خواستار  چه نوع " از کارافتادگی" هستند؟ 

 آمار دقیقی از معلمانی که گرفتار بیماری های صعب العلاج هستند در دست نیست. حمیدرضا حاجی بابایی در سال 91 گفت که  10هزار نفر از فرهنگیان دارای بیماری های صعب العلاج اند و اگر متقاضی بازنشستگی پیش از موعد شوند با بازنشستگی قبل از موعد آنها موافقت می شود.  بیماری‌ صعب‌العلاج نوعی بیماری است که به‌صورت دائم یا برای مدت طولانی نیاز به درمان و دارو داشته و هزینه‌های بسیار سنگینی را به بیمار تحمیل می‌ کند .

تالاسمی‌، هموفیلی، دیالیز و پیوند کلیه ، ام اس ، سرطان، هپاتیت، دیابت ، برگر ، تعویض مفاصل، پارکینسون، آلزایمر، اسکلیوز، عمل قلب باز ، عمل ستون فقرات از جمله بیماری های صعب العلاج به شمار می روند.

بر اساس برخی برآوردها تعداد فرهنگیانی که پرونده بیماری صعب العلاج تشکیل دارند بالغ بر 20 هزار نفر است. علاوه بر این هزاران فرهنگی "معذور" در استخدام آموزش و پرورش به دلایل جسمی ، روانی و یا دلایل ناشناخته  توانایی حضور در کلاس و تدریس را ندارند. کارکنان بیمار و معذور تمایلی به خروج از خدمت و بازنشستگی بر اساس سنوات خدمت ندارند، به این دلیل ساده و معقول که حقوق و مزایای شغلی آنها کاهش می یابد. مثلا یک فرد بیمار حاضر نیست با 20 سال سابقه خدمت و  با 20 روز حقوق به صورت پیش از موعد بازنشسته می شود. شاغل بودن مزایایی دارد که مستخدم در صورت بازنشسته شدن از دست می دهد. ضمن اینکه حقوقش هم به نحو قابل ملاحظه ای کاهش می یابد.
 
وزارت آموزش و پرورش هم نمی تواند کسی به صورت اجباری بازنشسته کند. در نتیجه ، طرح بازنشستگی پیش از موعد اغلب باعث خروج افراد توانمند از خدمت می شود. از کار افتادگی راه دیگری است برای خروج از خدمت . اما حقوق و مزایای ازکار افتادگی بسیار ناچیز است و افراد بیمار حاضر نیستند به عنوان از کار افتاده "غیر ناشی از کار" از خدمت خارج شوند. حقوق و مزایای از کار افتادگی بستگی به نحوه و دلایل از کار افتادگی مستخدم او متفاوت است.
 
طبق قانون استخدام کشوری هرگاه مستخدم رسمي، عليل و يا به علت حادثه ( غير ناشي از كار) ناقص شود، به نحوي كه از كاركردن بازبماند و مراتب به تصويب شوراي امور اداري و استخدامي برسد، وظيفه ازكارافتادگي دريافت خواهد داشت. ( اصطلاحات علیل و ناقص متن قانون است و نه توصیف نویسنده ) ميزان وظيفه ازكار افتادگي چگونه محاسبه می شود ؟

ميزان وظيفه از كار افتادگي ناشي از بيماري يا حادثه غير ناشي از كار برابر است با حاصل ضرب سنوات خدمت قابل قبول در معدل حقوق و مزایای دوسال آخر . معدل حقوق را چگونه حساب می کنند ؟ 

معدل تمامي حقوق و مزاياي دريافتي كه ملاك كسور بازنشستگي در ۲ سال آخر خدمت با اعمال آخرين ضريب حقوق مبنای محاسبه است .
 
فرض کنیم کارمندی در 20 سال خدمت قابل قبول دچار بیماری صعب العلاج می شود. کمیسیون پزشکی معتمد دولت از کارافتادگی او را تایید می کند و در شورای اداری تصویب می شود . حقوق بازنشستگی این فرد بر اساس 20 روز حقوق تعیین می شود و تقریبا یک سوم حقوق او می پرد.
 
بنابراین مستخدم زیربار نمی رود و اگر سنوات بالایی داشته باشد خواستار ادامه خدمت یا بازنشستگی پیش از موعد بر اساس 25 سال خدمت و 5 سال ارفاق می شود. حقوق بازنشستگی در شرایط عادی زندگی بازنشسته سالم را تامین نمی کند در شرایطی که یک سوم آن کسر شود و بازنشسته با بیماری یا نقص عضو روبه رو باشد که برای فرد بیمار یا سانحه دیده اصلا قابل قبول نیست.
 
نکته مهم تر این است که فرد بازنشسته ، یا ازکار افتاده از زیر پوشش بیمه طلایی هم که بسیار بهتر از بیمه تکمیلی بازنشستگان است خارج می شود و این مصیت دو فرد بیمار یا سانحه دیده است .


در صورتی که سنوات خدمت مستخدم بیمار یا سانحه دیده  کم باشد و به 25 سال نرسد او خواستار این می شود که حقوقش را بر مبنای  از کار افتادگی ناشی از کار و به سبب انجام وظیفه محاسبه کنند . در مورد بیماری ها تقریبا غیرممکن است و در مورد سوانح هم بستگی به مندرجات پرونده مستخدم دارد.
 
اگر  مستخدم رسمي به علت حادثه ناشي از كار و يا به سبب انجام وظيفه عليل و يا ناقص شود به نحوي كه از كاركردن بماند و مراتب به تصويب شوراي امور اداري و استخدامي برسد ، وظيفه از كارافتادگي او به شکل دیگری محاسبه می شود که رضایت مستخدم را در پی دارد.
 
ميزان حقوق از كار افتادگي ناشي از كار و يا به سبب انجام وظيفه مستخدمين، برابر است با ميزان آخرين حقوق و مزاياي مستخدم كه مشمول كسور بازنشستگي است با احتساب ۲ گروه بالاتر ( بدون توجه به سنوات خدمت و سنوات پرداخت كسور بازنشستگي).

سازمان بازنشستگی در چنین شرایطی مو را از ماست می کشد.
 
تفاوت قابل ملاحظه در میزان دریافتی باعث می شود که همه مستخدمان رسمی بیمار یا سانحه دیده خواستار محاسبه حقوق خود بر مبنای حدوث بیماری و یا سانحه ناشی از انجام وظیفه و ناشی از کار شوند.

با این حال شورای امور اداری و استخدامی و سازمان بازنشستگی بر اساس مستندات و گزارش های پرونده مستخدم  عمل می کند.
 
البته در ماده 109 قانون مدیریت خدمات  کشوری آمده است : 

"از تاریخ تصویب این قانون ؛ حقوق کلیه بازنشستگان، وظیفه بگیران یا مستمری بگیران صندوق های بازنشستگی کشوری و لشکری که تا پایان سال 1385 بازنشسته یا از کارافتاده و یا فوت نموده‌اند در صورتی که کمتر از حاصل ضرب ضریب ریالی که با توجه به شاخص هزینه زندگی در لایحه بودجه سالیانه پیش‌بینی می‌گردد با رعایت ماده (125) ...تا این میزان افزایش می‌یابد. " اما این ماده هم نمی توند اعتماد مستخدمان بیمار و یا حادثه دیده را جلب کند.

بحث دیگر این است که کدام بیماری ها و کدام سوانح را در مورد معلمان ناشی از کار بدانیم ؟

من از ملاک های شورای اداری استخدامی اطلاعی ندارم ، اما می دانم که سالانه تعداد زیادی از معلمان در تردد بین محل زندگی و محل کار به دلیل تصادفات رانندگی فوت می کنند یا ناقص می شوند. آیا حقوق اینها را باید بر اساس  مرگ و ازکارافتادگی ناشی از کار محاسبه کرد؟

بر اساس شنیده ها ، وزارت آموزش و پرورش معتقد است که دولت مسئولیتی در قبال حوادث بین راهی معلمان ندارد و اصل بر این است که معلم در محل کار خود بیتوته کند. اما معلمان روستایی زیربار بیتوته در روستا نمی روند. در مورد بیماری هم این ابهامات وجود دارد.

آیا فقط بیماری یا مرگ معلمی که پای تخته سیاه سکته کند، ناشی از کار است؟ اگر این معلم ساعتی بعد از خروج از مدرسه سکته کند بیماری او ناشی از کار نیست؟

به اعتقاد برخی معلمان بسیاری از بیماری های جسمی معلمان از ضعف بینایی تا دیسک کمر و واریس وناشنوایی و  مشکلات روجی روانی  همگی ناشی از شرایط کار معلمی است.
 
فرض کنیم معلمی حین تصحیح ورقه شاگردانش در منزل و در ساعت غیرکاری دچار سانحه شود ، چگونه باید حقوق بازنشستگی یا مستمری فوت او برای بازماندگان را محاسبه کرد؟ حین انجام وظیفه ؟ یا مرگ عادی ؟

مورد آقای علی اسد زاده معلم عشایری استان لرستان یک نمونه است که نشان می دهد میزان سوء تفاهم و اختلاف برداشت از کارافتادگی بسیار وسیع است.

در گزارش هایی که در مورد نقص عضو و از کار افتادگی آقای اسدزاده منتشر شده است همین دوگانگی به چشم می خورد. خانواده اسد زاده می گویند که قطع پای او و عوارض بعدی ناشی از برف گیر شدن و سرمازدگی پا حین تردد بین منطقه عشایری محل خدمت و محل زندگی اش بوده است.

دختر آقای اسدزاده در گفت و گو با روزنامه دولتی ایران می گوید : " مگر پدر من در مأموریت و در زمانی که از مدرسه برمی گشت این اتفاق برایش نیفتاده است، اگر آموزش و پرورش نتواند کاری بکند، ما از چه کسی باید انتظار داشته باشیم؟" فاطمه اسد زاده  اضافه می‌کند: «به پدرم گفتند برو بنشین خانه تا حکم از کارافتادگی بیاید. « ازکار افتادگی » یعنی حقوق نصف یعنی پاداش نصف.

روایت مقامات آموزش و پرورش متفاوت است. رئیس اداره اطلاع رسانی و روابط عمومی آموزش و پرورش لرستان دلیل قطع پا و از کارافتادگی حسن زاده را بیماری  "برگر" اعلام می کند. بیماری برگر یک بیماری عروقی است که ارتباطی با سرما زدگی و برف ندارد. علاوه بر این علت ایجاد این بیماری هم ربطی به وظایف معلمی ندارد.

در گزارش مسئولین ادعا شده که قطع پا در سال 91 اتفاق افتاده و علاوه بر بیماری برگر آقای اسد زاده از بیماری دیابت مزمن رنج می برده . اگر ادعای مسئولین درست باشد ترکیب بیماری برگر و دیابت احتمالا عامل ترمیم نشدن محل زخم و قطع پا از ناحیه بالاتر بوده است.


بنده در موقعیت قضاوت و ترجیح یک روایت بر روایت دیگر نیستم به این دلیل که اطلاعات کافی و مستند ندارم. قضاوت در مورد این دو روایت برای کسی ممکن است که از پرونده پزشکی این همکار عزیز خبر داشته باشد و یا حداقل با پزشکان معالج او گفت و گو کرده باشد. ظاهرا در سال 91  برای بیماری  آقای اسدزاده طبق پرونده تشخیص این بوده که بیماری او ناشی از کار نیست،اگر پرونده پزشکی سال 91 مبنا قرار گیرد ، برای او  حکم کارافتادگی "غیر ناشی از کار" صادر می شود .

اما نصرالله بازگیر رئیس آموزش و پرورش عشایری لرستان تلاش می کند که آقای اسدزاده را به کار برگرداند تا بتواند از تیغ « ازکار افتادگی » برهد .به درخواست علی اسدزاده آموزش و پرورش تقاضای بازنشستگی اش را به سازمان بازنشستگی کشور ارسال کرده  و در اردیبهشت ۹۴ از کار افتادگی و بازنشستگی او مورد تایید و موافقت قرار گرفته است. اما آقای اسد زاده این حکم را قبول ندارد. زیرا به احتمال زیاد کارافتادگی او ناشي از كار و يا به سبب انجام وظيفه محسوب نشده است و حقوق و مزایای شغلی او در این حکم کاهش یافته است.

آقای اسدزاده به عنوان یک شهروند ایرانی باید از خدمات مناسب پزشکی بدون توجه به تمکن مالی و میزان حقوق برخوردار شود. طبق گفته فاطمه اسد زاده بیمه طلایی ، هزینه های جراحی او را پرداخته است اما این کافی نیست. هزینه پروتز و تغذیه او هم تا زمان برقراری حقوق بازنشستگی مناسب باید تامین شود. حداقل وزیر می تواند از محل بودجه در اختیار ، بدون سرو صدا در چنین مواقعی به داد همکاران گرفتار برسد.

این خبر سخن معلم  که در حال حاضر تعدادی از همکاران تهرانی و خرم آبادی در اقدامی انسان دوستانه تحت عنوان " گروه هم یاری " از هدایای فرهنگیان و معلمان را تقدیم ایشان و خانواده محترم ایشان کرده اند  خبر بسیار خوبی است و باید از اقدام انسانی این همکاران تقدیر و تشکر کرد .

اما اسد زاده یک مورد منحصر به فرد نیست. حداقل ده هزار معلم گرفتار بیماری صعب العلاج در آموزش و پرورش منتظر تعیین تکلیف هستند. تکلیف حوادث و سوانح ضمن کار هم چندان مشخص نیست. اطلاعات بنده هم محدود و مختصر است. 

پیشنهاد می کنم سخن معلم جوانب گوناگون این موضوع را در گفت و گو با یکی از مسئولان اداری وزارتخانه به بحث بگذارد بحثی کارشناسی و به دور از مسایل احساسی و تبلیغی .


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

جمعه, 25 دی 1394 14:05 خوانده شده: 7972 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +13 0 --
جلیل 1394/10/25 - 15:44
اینکه اموزش و پرورش میگه مسولیتی در حوادت بین راهی نداره و‌معلم باید بیتوته کنه ممکنه معلمی دو یا سه تا روستا بره اینجا چه طوری بیتوته کنه؟
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/26 - 02:36
چرا یک معلم باید در طول هفته سه چهارتا روستا برود؟ اشکال احتمالا در سازماندهی نیروها است. آموزش و پرورش ایران از بدو تاسیس مسئولیتی در قبال رفت و آمد معلمان نداشته است. در گذشته که روستاها جاده خوب نداشتند و وسایل نقلیه کم بود تقریبا همه معلمان در روستای محل سکونت و اغلب در یکی از اتاقهای مدرسه بیتوته می کردند. موضوع سکونت در شهر و تدریس در روستا موضوع جدیدی است که در 20 سال اخیر گسترش یافته و به همان نسبت آمار تصادف و مرگ و میر بالا رفته است.
پاسخ + +8 -1 --
الهه 1394/10/25 - 16:14
آموزش و پرورش به معلمای سالم و سرپا بها نمیده به معلمای معلول و از کار افتاده که دیگه جای خود داره!
تو کشور ما قانون گم نشده انسانیته که مدتهاست مرده و خودمونم خبر ازش نداریم!
وگرنه چه حین انجام وظیفه چه غیر از اون اگه یه آدم اینقدر به کمک نیاز پیدا کنه چرا نباید بهش کمک بشه؟
کارگر ساختمانی, معلم, پرستار,قاضی یا پزشک…اصلا یه کارتون خواب یا یه نماینده مجلس و یا وزیر و معاون یه وزارتخونه در صورت بیماری یا حادثه اگه زمین گیر بشه وظیفه جامعه و قوانین اون جامعه در مقابلش چیه!
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/26 - 02:38
با نظر شما موافقم . در متن آمده است : آقای اسدزاده به عنوان یک شهروند ایرانی باید از خدمات مناسب پزشکی بدون توجه به تمکن مالی و میزان حقوق برخوردار شود. طبق گفته فاطمه اسد زاده بیمه طلایی ، هزینه های جراحی او را پرداخته است اما این کافی نیست. هزینه پروتز و تغذیه او هم تا زمان برقراری حقوق بازنشستگی مناسب باید تامین شود. حداقل وزیر می تواند از محل بودجه در اختیار ، بدون سرو صدا در چنین مواقعی به داد همکاران گرفتار برسد.
پاسخ + +6 0 --
معلم توقف رتبه 1394/10/25 - 17:09
من 4 تا روستا در 4 روز میرم هر کدوم در جهت مخالف هم با فاصله 70 کیلومتری
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/26 - 02:44
ظاهرا شما دبیر هستی و قاعدتا به دلیل پرنشدن ساعت در یک بخش و یک دبیرستان مجبوری درچند جا کار کنی . اما امروز حتی معلمان دوره ابتدایی هم اغلب حاضر به بیتوته نیستند.
پاسخ + +3 -2 --
علوی کیا 1394/10/25 - 19:19
بالاخره یک مطلب خوب نوشتی آقای عبداللهی
پاسخ + 0 0 --
جلیل 1394/10/25 - 22:03
اره چه عجب یه مطلب خوب نوشت
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/26 - 02:45
ممنونم جناب علوی کیا. از اینکه بالاخره رضایت آقای جلیل را هم جلب کردم خوشحالم.
پاسخ + 0 -5 --
شهسوارزاده 1394/10/25 - 20:47
به نام دوست
استاد گرامي جناب آقاي شيرزاد عبدالهي
چه با دقت و بدون احساسي شدن به اين موضوع مهم پرداخته اند . همانطورکه ايشان مطرح کرده اند ورود به اين بحث نياز به کار کارشناسي دارد .
تشکل هاي مدني فعال در آموزش و پرورش بعنوان حلقه واسط بين مردم و مسئولين وظيفه دارند به اين امور بپردازند .
هرچند که استاد شيرزاد عبدالهي مي فرمايند :
یشنهاد می کنم سخن معلم جوانب گوناگون این موضوع را در گفت و گو با یکی از مسئولان اداری وزارتخانه به بحث بگذارد بحثی کارشناسی و به دور از مسایل احساسی و تبلیغی .
اميد است تشکل هاي مدني فعال در آموزش و پرورش ،فرهنگيان فرهيخته قلم بدست ، سايت وزين " گروه سخن معلم " در يک اقدام مشترک به اين مهم بپردازند .
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/26 - 11:48
با تشکر از جنابعالی من هم امیدوارم.
پاسخ + +2 0 --
سلیمی 1394/10/25 - 21:36
متشکر از آقای عبدالهی به خاطر نوشتن این نوشته مستدل. در مورد بیتوته، واقعا آموزش و پرورش باید امکانات اسکان مناسب برای همکاران ایجاد کند. در شهر ارومیه بسیاری از معلمان روزانه بین 80 تا 100 کیلومتر رفت و آمد می کنند، آنهم در جاده های خطرناک و هوای بد. البته به شرط اینکه معلمان هم باید تمایل به بیتوته داشته باشند.
پاسخ + 0 0 --
محمد 1394/10/26 - 00:15
اگر شرایط خوب فراهم کنند معلمان حتما تمایل دارند . زندگی در کانکس و یک کلبه مخروبه شرایط خوب نیست .! همانند خانه های سازمانی که به کارکنان بعضی از ادارت می دهند . این آموزش وپرورش حتی پول تعمیر مدرسه را هم ندارد چه رسد به ساخت خانه سازمانی
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/26 - 02:55
جناب شهسوار زاده مشکل برخی همکاران این است که اولا همه مسایل و مشکلات را در کادر تضاد دولت - ملت می بینند و در همه حال حتی در مواردی که یک معلم تخلف آشکاری می کند یفه دولت و وزیر و سیستم را می گیرند و اسم این را غیرت صنفی می گذارند. ثانیا ذهن ما ساده و اسطوره گرا است.یک شبه جوگیر می شویم و از یک نفر قهرمان می سازیم و فردا او را زمین می زنیم. در همین قضیه آقای اسدزاده هم در گروه های معلمی نگاه اسطوره ساز و قهرمان پرور غالب بود. ویژگی معلم خوب این است که هیجانی ، احساساتی و زود باور نباشد و هیچ مطلبی را بدون تحقیق و دلیل نپذیرد.
پاسخ + +5 -1 --
جلیل 1394/10/25 - 22:06
حداقلش اینکه باید مبلغ فوق العاده مناطق کمتر توسعه یافته رو بیشتر کنند تا معلمی که در هوای سرد زمستان 70 کیلومتره با قبول خطرات جاده رفت و امد می کنه انگیزه ای برای فعالیت داشته باشه الان فوق العاده مناطق بسته نوع سابقه در حد 40 تا 70 هزار تومانه که پول دو روز کرایه در ماه هم نمیشه
پاسخ + 0 0 --
علی 1394/10/26 - 00:17
غیر از زیاد کردن کمترتوسعه یافته که شامل بقیه کارکنان دولت هم میشود ( کارمندان دیگر چندبرابر معلمان کمترتوسعه یافته میگیرند ) میتوانند در همین طرح های من درآوردی مثل رتبه بندی بخشی را به این موضوع اختصاص دهند .
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/26 - 02:58
پیشنهاد خوبی است. البته در کنار آن باید هم آموزش ضمن خدمت معلمان روستایی را در جهت حرفه ای و تخصصی جدی بگیرند و هم برکار معلمان نظارت بیشتری صورت گیرد.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1394/10/26 - 08:19
بیمه تکمیلی معلمان مایه ننگ ماست
تعرفه های بالای پزشکی و دارویی
حسرت داشتن دندانهای سالم که همواره با بسیار حرف زدن معلم موجب فرسودگی می شود
باید دنبال بیمه دیگر باشیم
به کشورهای دیگر نگاه کنید ببینید چه خدماتی به معلمان دارند
کمی بیدار شوید و شعار ندهید
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/26 - 11:58
دوست عزیز بیمه طلایی نواقصی دارد اما در حدی نیست که مایه ننگ باشد. اصولا داستان بیمه مساله ای اخلاقی و ناموسی نیست که باعث ننگ یا افتخار شود. ضمنا دندانها در اثر بسیار حرف زدن خراب نمی شوند . اما خوب باید تلاش کرد که بیمه طلایی خدمات دندانپزشکی را هم پوشش بدهد. در مورد امریکا که خبر دارم. کارکنان باید خودشان بیمه بخرند و نرخ خدمات پزشکی و دندانپزشکی و خرید بیمه بسیار بالا است خیلی از افراد متوسط و پایین جامعه هیچ بیمه ای ندارندو اخیرا یک بیمه حداقلی به نام اوباما کَیر بخشی از آنها را پوشش می دهد با خدمات حداقلی . با جمله آخر شما هم کاملا موافقم که بیدارشویم و شعار ندهیم.
پاسخ + 0 0 --
دبیر 1394/11/02 - 11:32
آقای عبداللهی یادداشت زیرکانه شما در جهت تضعیف حق و حقوق آقای اسدزاده بود تا بیان حمایت از معلمان آسیب دیده و آسیب پذیر در راه خانه تا مدرسه . خدا وکیل بار خاطر فرهنگیان نباش.
پاسخ + +5 0 --
پروین 1394/12/01 - 21:22
سلام ایا قانون جدیدی در ارتباط با از کار افتادگی فرهنگیان وجود دارد؟
پاسخ + +3 0 --
پروین 1394/12/01 - 21:27
ایا سنوات ارفاقی برای ارکارافتادگان صعب العلاج در اموزش وپرورش وجود دارد؟
پاسخ + +6 0 --
ناشناس 1394/12/01 - 21:35
سلام همسر من حدود١/۵ساله بازنشسته شده هنوز حق بازنشستگی پرداخت نشده چرا تو سایتتون مینویسید حق بازنشستگی بلافاصله پرداخت میشه؟؟؟؟!!!!
پاسخ + +1 0 --
م ش 1396/01/03 - 22:17
سلام من در موقع تدریس بخاطر فشار کاری دچار حمله آب سیاه چشم شدم چند سال در حال مداوا هستم هر چه به مسولان اداره مراجعه کردموخواستار کار سبکتر غیر از کلاس شدم کسی اهمیت نداد بعد از پنج سال که یک چشمم بسیار کم دید شده وچشم دیگرم هم درگیر شده ناچار به دنبال بازنشستگی پیش از موعد رفتم کمیسیون درمانگاهفرهنگیان با ارایه مدارک لازم من را کار افتاده اعلام کردند ولی به مرحله دانشگاه علوم پزشکی که راه یافتم بدون اینکه مدارک من را برسی کنند سنگ اندازی میکنند آخه یه معلمی که دردش گرونه واز بیمتریش رنج میبره چطور میتونه این رفتارها را تحمل کنه کی به داد ما میرسد
پاسخ + +3 0 --
ناشناس 1396/04/07 - 09:41
اگه کسی مشکل دیسک گردن وکمر و دریچه قلب رو داشته باشه از کار افتاده است یا نه؟
اگه هست باید سنوات ارفاقی بگیره یانه؟
اگه نیست باید کار ساده ای بهش دن یا نه؟
پاسخ + +3 -1 --
یاسمن 1396/04/13 - 17:33
۲۳ سال سابقه کاردارم و از دیسک کمر و زانو درد شدید رنج میبرم به طوری که امسال در فروردین بخاطر اتمام درسها با قد خمیده و با کمک دانش اموزان به کلاس میرفتم .ودر کلاس از شدت درد دانش اموزان متوجه حال بدم میشدند . نگران سال اینده هستم .در توان خودم نمیبینم تدریس کنم .مطمین هستم بیماری ام بخاطر کارم هست . علاوه ب ۱۶ ستل تدریس در شرایط سخت روستا.در ۷ سال اخیر در مدارس دو طبقه هستم که بعضی روزها ۶ بار با ید از پله ها بالا و پایین بروم لطفا راهنمایی کنید چگونه پیگیری کنم
پاسخ + +2 -1 --
خدایا کمک 1396/11/20 - 21:16
حقوق معلما زیاد شد و حقوق مستخدیم افتضاح درحالی ک آچار فرانسه مدارس اونان بخدا موندم کیا نفرین کنم
پاسخ + 0 0 --
فرزانه 1397/05/30 - 23:57
خدا ریشه ظلم وظالم رو نابودکنه .چرامابایدازمعلم بودن که نه ،ازحقوق وشان اجتماعی که برامون درست کردن خجالت بکشیم؟مرگ برظلم وظالم
مرگ بربی عدالتی مرگ براختلاس کننده ها ومتجاوزان به بیت المال مرگ بر راحت طلب ها
پاسخ + 0 0 --
مهناز 1397/06/12 - 23:32
سلام چرلامعلمی که به سن ببازنشسته گی رسیده رو باز نشسته نمی کنند من الان کلی بیماری دارم با مدارک ولی چون بند پ رو ندارم اذیت می کنند کیه که به درد ما رسیدگی کنه
پاسخ + 0 0 --
امان نیاز گوک 1400/09/23 - 14:48
من یک معام بازنشسته هستم مادر زن پیری دارم که 25 سال در آ پ و کمک آشپز کار کرده و بی سواد هم می باشد اوایل بیمه نشده بعد چند سال شرکتی بوده ودر سال 91 پیمانی شده و دوباره در سال 94 به علت سن بالا دوباره قراردادی شده و الان با 73 سال سن و 16 سال سابقه توانایی کار کردن ندارد و بیماری دیابت .فشار خون.پوکی استخوان و فلب و... دارد .الان نه آموزش و پرورش بازنشسته و یا از کار افتاده می کند و نه تامین اجتماعی بازنشسته می کند.هیچ کس جواب درستی نمی دهد.اگر راه حلی دارد لطفا راهنمایی کنید.
پاسخ + 0 0 --
حمید کریمپوریان 1400/12/14 - 19:52
دقیقا همین اتفاق هم برای من پیش اومده من معلم عشایری هستم که در سه نقطه مختلف سکونت دارند حالا من از عشایر اول خواستم برم عشایر گروه دوم را درس بدم که تصادف کردم حالا تکلیف من برای از کار افتادگی چیه؟
پاسخ + 0 0 --
یک معلم خسته 1402/07/01 - 00:15
حق ما این نیست! زمزمه های افزایش سن بازنشستگی رو مطرح میکنندومیگن تو ایران سن بازنشستگی پایینه و کشورهای دیگه خیلی بالاتره ولی نمیگن کارمند ۴۰ ساله ما مثل ۸۰ ساله های اوناست وحتی شکسته تر وبیمارتر
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1403/05/01 - 10:48
شمایی که سن بازنشستگی و ساعات کاری را با بقیه کشورها مقایسه می کنید لطفا درآمد و رفاه و آسایش را هم با همون کشورها مقایسه کنید
پاسخ + 0 0 --
رقیه عزیزی بالابیگلو 1403/03/14 - 21:28
ایا یک معلم که دچار سکته گوش راست شده میتواند از کار افتاده باشد
در حالیکه در نوار گوش ،گوش چپ هم کم شنوایب دارد

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

آیا کنکور معیار مناسب و قابل اتکایی برای ارزیایی در مورد اثربخشی و کارایی نظام آموزشی ایران می باشد ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور