می گویند: روزی سرنوشت به جزیره ای وارد شد و سه نفر از ساکنان جزیره را به حضور طلبید و از آنان پرسید: اگر فردا این جزیره بر اثر طغیان دریا در زیر آب فرو رود چه خواهید کرد؟ نفر اول که فردی خودخواه و لاابالی بود، گفت: تمام شب را به عیش و نوش خواهم گذراند. نفر دوم که روحی عرفانی داشت جواب داد: دست عزیزان خود را خواهم گرفت و در جنگل مجاور تمام شب را به دعا و نیایش خواهم گذراند و برای رفع خطر قربانی نیز به پیشگاه خدایان تقدیم خواهم داشت .
اما نفر سوم که عقل و چاره اندیشی را دوست می داشت، لحظه ای به فکر فرورفت و درحالی که به نظر می آمد با مشکل بزرگ روبه رو شده، اظهار داشت: اجازه می دهید که این جواب را آخر سر بگویم؟
به راستی ما چگونه به این پرسش و پرسش های مشابه پاسخ دهیم ؟ ما چگونه به مسایل فرهنگی ؛ مشکلات شهری و معضلات اجتماعی پاسخ می دهیم.
نگارنده در این مقال به بررسی مناسب سازی شهری برای معلولان می پردازد.
براساس آمار حدود 12 درصد از جمعيت ايران معلولند كه از اين ميزان حدود 2 ميليون نفر معلول شديد و 5 ميليون نفر معلول كمتوان هستند.از سوی دیگر بر اثر حوادث گوناگون بر تعداد معلولان در كشور ما افزوده ميشود و سالهاست مسئولان و مدیران شهری وعدههاي بيعملي را ميدهند كه نيازهاي جامعه معلولان در ميان اين وعدهها گم شده است و حرفهاي بزك شده برخي مسئولان تاكنون دردي از جامعه معلولان را درمان نكرده است.
راستی اگر من و شما جاي معلولان بوديم، آيا قبول ميكرديم كه شهر براي تردد و استفاده معلولان مناسبسازي شده است؟
اگر مسئولان يك روز خود را به جاي اين افراد بگذارند و با عصا و ويلچير در شهر تردد كنند، از وضیعت موجود راضی هستند یا مسوولان و مدیران شهری متوجه خواهند شد كه شهر اصلاً براي معلولان مناسب سازي نشده است؟
می خواهم در مورد ناشنوایان مثالی بزنم . آیا یک ناشنوا که برای کار اداری به یک سازمان میرود نیاز ندارد کسی در آن سازمان باشد که زبان اشاره را بلد باشد و بتواند با او ارتباط برقرار کند و در جریان علت مراجعه وی به آن سازمان قرار گیرد؟ آیا واقعا چنین کسی در سازمان های ما وجود دارد؟ آیا امکانات شهری برای نابینایان وجود دارد؟
واقعیت این است که این تصور که مشکل معلولیت مشکل مربوط به فرد است و نه جامعه، اشتباهی فاحش و دردناک است. باید پذیرفت که معلولیت مشکل جامعه است و باید شرایطی فراهم شود تا همه این افراد جامعه از حق شهروندی برخوردار باشند و جامعه بتواند با اتخاذ رویکردهای مناسب زمینه حضور و مشارکت این افراد را فراهم کند و به دلیل معلولیت از عرصههای اجتماعی طرد نشوند و مسوولیتهای اجتماعی سازمانها و مردم در قبال این شهروندان افزایش یابد.
اگر بگوییم معلول کسی است که نمی تواند بخشی از توانایی ها و ظرفیت های خود را مورد استفاده قرار دهد بنابراین بر اساس این تعریف شهر و محیط زندگی ما معلول است زیرا نمی تواند از ظرفیت، سرمایه و منابع عظیم جمعیت معلولین استفاده کند. در این شهر معلولان از حقوق شهروندی مشابه افراد سالم برخوردار نیستند.
واقعیت این است که معلولان قشری از جامعه هستند که دارای مشکلات متعددیاند. مشکلات این افراد از منظر سلامت جسمی، روحی و روانی، منظر اقتصادی و منظر محیطی که در آن زندگی می کنند قابل بررسی است .
از منظر سلامت ، معلولیت ها انواع و اقسام مختلفی دارد و به دنبال درصد معلولیت تحرک و تردد فرد در محیط زندگی و کار می تواند تحت الشعاع قرار می گیرد.
لذا این افراد نیاز جدی به حمایتهای درمانی و وسایل توانبخشی دارند تا بتوانند در جامعه حضور پررنگ تری داشته باشند ؛ از این بعد لازم است دولت با پیش بینی یارانه برای تامین تجهیزات پزشکی مورد نیاز معلول زمینه ساز حضور جدی این افراد در جامعه و فعالیتهای اجتماعی شود.
اما از منظر اقتصادی، به واسطه معلولیت این گروه افراد کمتر از فرصت های شغلی موجود در جامعه بهره مند می شوند و کارفرمایان با انگیزه کمتری از افراد معلول برای انجام فعالیت های افتصادی کمک می گیرند ، از این رو آسیب پذیری افراد از این منظر بیشتر می شود. به همین دلیل توجه و عنایت مضاعف دولت و سازمان های مردم نهاد فعال در حوزه معلولین و خیرین می طلبد تا با حمایت لازم و فرهنگ سازی زمینه ساز اشتغال بیشتر افراد در فرصت های شغلی با توجه به ظرفیت ها و توانایی آنها باشد.
از منظر فضا، معابر و محیط زندگی نیز ممکن است یک معلول در محل زندگی شخصی برای زندگی راحت تر خود تمهیداتی اندیشیده باشد اما در خارج از محیط زندگی و در سطح شهر و جامعه معلول, قادر به اثرگذاری نیست از این رو بایستی مدیریت شهری نسبت به این موضوع حساسیت های لازم را داشته باشد و به دنبال آن با پیش بینی ها و برنامه ریزی های لازم, محیطی را فراهم کند که مناسب تردد معلولین و افرادی که معلولیت جسمی دارند، باشد
بدون شک غفلت از ظرفیت بالقوه معلولان هیچ خروجی به جز وضعیت فعلی شهرها نداشته است لذا فرهنگ سازی نه تنها برای شهر و شهروندان، بلکه در اولویت اول برای مسئولان و مدیران شهری لازم است تا آنها درکی مناسبی از ظرفیت ها و مشکلات معلولان داشته باشند تا تصمیمگیریها با توجه به نیازهای این قشر جامعه در پروژه های عمرانی سطح شهر، مدیریت و مناسب سازی لازم اعمال شود.
اگر مدیران, نگرش ایجاد شهری مناسب برای معلولین داشته باشند، تمام پروژه های شهری به ویژه عمرانی به گونهای مدیریت خواهد شد تا این فضا برای افراد سالم نیز رضایت بخشتر شود و دسترسیهای آسان تر و مناسب تری برای افراد جامعه به ویژه معلولین فراهم شود.
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.