وزیر محترم آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران
جناب آقای دکتر فانی
خواستیم مقاله ای بنویسم و برایتان از آموزش و پرورش و معلم سخن بگوییم .
اما این بار نمی خواهیم از اهمیت آموزش و پرورش و جایگاه علم و معلم در جهان و توسعه و… سخن برانیم .
این بار نمی خواهیم از روایات و احادیث معصومین درباب تعلیم و تعلم و معلم و متعلم بنگاریم که سطور اوراق نیز خسته شده اند از القاب پر طمطراقی که نقش بسته اند بر آنها و هیچ سودی نداشته اند ؛ چرا که گوش شنوایی نبوده است .
وزیر محترم
نمی خواهیم بنویسیم که قله های رفیع علم بر مدار دانش معلم می چرخد و گردونه هر پیشرفتی معلم است.
خسته ایم از وام های کلانی که به ما می دهید تا خانه بخریم، خودرو بخریم و هر سال چند سفر سیاحتی و زیارتی داشته باشیم و در هتل های آن چنانی مامن گزینیم و چندین ملک وباغ و ویلا برای فرزندانمان بخریم.
وزیر عزیز خسته ایم از این همه تبعیض که درحق ما روا داشته اند ، خسته ایم از جور زمان بر معلم و از این همه سکوت مسئولین که رنج ما را کتمان می کنند و هر بار خواستیم سخن برانیم، ایثار و کرامت و انبیاء بودنمان را برسرمان زدند ؛ گویی وحیی نازل شده که باید ایثار کنیم و در گرسنگی بمیریم و رنج فرزندان مان را نظاره کنیم و ارزش مان را در جامعه از دست بدهیم و فرزندان مان به هرشغلی تن دهند جز معلمی .
خسته ایم از تعطیلات مختلف که مایه ی تحقیر ما شده و دست آویزی برای تمسخرمان توسط خدمتگزار …فلان اداره که چند برابر ما حقوق می گیرد .
جناب وزیر ، خسته ایم از پی گیری های مکرر شما جهت اجرای نظام هماهنگ پرداخت حقوق کارکنان که به خاطر ما رنج می کشید و به خاطر ما استعفاء می دهید و از تریبون مجلس حرف دل ما را می زنید بدون اینکه به فکر رای اعتماد خود باشید.
خسته ایم ازاین همه زیر نویس شبکه خبر در خصوص پرداخت مطالبات و معوقات فرهنگیان، پرداخت عیدی و…، خسته ایم ازاین که حق مان را به موقع نداده اید ،تا شده اند مطالبات و معوقات، و بدبخت صدا وسیما ، که لابد مثل شما خبر ندارند از افزایش چندین برابر حقوق و پاداش سایر ادارات تا آن را زیر نویس کنند.
خسته ایم از بس که به ما گفتند اضافه اید، به خدا اما زیاد هستیم اما زیادی نیستیم ؛ ما فرزندان همین آب و خاکیم که سنگرهای جبهه ها ، ما را فراموش نکرده اند ، راهپیمائی ها و انتخابات نظام اسلامی هنوز هم ما را به یاد دارند ؛ چفیه هایمان هنوز هم بر گردن مان آویزان است ، ما فرزندان دوران سختی هاییم و سروهای ایستاده ای هستیم که ایستاده هم خواهیم مرد ؛ ما انبیای فراموش شده ایم که هنوز هم چراغ هدایت نسل جوانیم و ماییم که تلاش مان در سنگر تعلیم و تربیت دشمن را به فکر عقب نشینی از خاک ریزهای این کشور کرده است.
به خدا خسته ایم از ملامت های فرزندان مان که دائم می پرسند، بابا کی برایم … می خری؟ فلان کلاس ثبت نامم می کنی و…
خسته ایم از این همه نسیان و فراموشی و از این همه کج اندیشی و این همه سیاست زدگی ؛ خسته ایم ازاینکه دردهایمان مرهمی ندارد و خسته ایم از همه آنانی که نان زحمات معلم را خوردند و بر معلم تاختند .
وزیر عزیز ؛ خسته ایم از توهین بیمه های طلایی شما ، از صندوق ذخیره انحصاری که با پول معلم سرمایه دار شد و سودش به معلم نرسید .صندوقی که با پرداخت سود ۲۲درصدی به سپرده ها ی بانکی در سال گذشته بر اساس اعلام جناب غندالی مدیر عامل محترم صندوق و سود اعلام شده کمتر از ۱۵درصد عایدی داشته است .
خسته ایم از اینکه گوش شنوایی نیست، تا حرف مان را بشنود و سنگ صبورمان باشد.
حرف بسیار است و فرصت شما اندک ؛ اما جهت اعتلای آموزش و پرورش نگاهی به موارد زیر می تواند برای آینده ی سازمان مفید بوده و نام شما را در تاریخ آموزش و پرورش جاودانه کند :
۱- در جهت اجرای نظام هماهنگِ پرداخت حقوق ِکارکنان دولت در وزارت خود تلاش مضاعف نمایید و ما را یاور خود بدانید .
۲- نظام رتبه بندی دردی را دوا نخواهد کرد و طرحی خام و ابتر خواهد بود و خواسته ما نظام هماهنگ پرداخت حقوق کارکنان است.
۳- نگرشی مجدد بر صندوق ذخیره و خارج کردن آن از انحصار می تواند وضع معیشتی معلم را بهبود بخشد.
۴- درصد قبولی بلای جان آموزش و پرورش شده است . این بیمارِ درحال احتضار را نجات دهید و امتحانات نهایی پایه سوم راهنمایی را احیاء کنید و کیفیت را سرلوحه قرار دهید که در دهه های آتی با مشکل متخصص مواجه نشویم .
5- هماهنگ سازی دریافتی معلمان دارای مدارک کارشناسی ارشد و دکتری با هیئت علمی دانشگاه ها فراموش شده ؛ لطفا” پیگیری شود.
6- حق مسکن در احکام ما جایی ندارد ؛ مگر ما زندگی نداریم .
7- پرداخت پاداش های بازنشستگان نقدی و در زمان بازنشستگی باشد نه سال های بعد که وراث آن را دریافت نمایند.
8- درخصوص ایجاد و تشکیل اتحادیه صنفی یا نظام معلمان به شکلی موثر و کارآمد اقدام شود.
9- محتوای کتب درسی به روز شده و با واقعیات جامعه و دنیا تدوین شود.
10- سازمان دهی نیروی انسانی، قوززبالاقوزشده که توجه ویژه ای می طلبد.
11- هنرستان های کارودانش عملا” وقت گذرانی و بی سواد پروری است که تجدید نظر در آن ضروری است.
و هزار حرف ناگفته ای که اگر با معلمان همدم شوید خواهید فهمید و درد و رنج آنان را لمس خواهید نمود.
و امیدواریم دیگر هیچ رسانه ای از شما خبری دروغ و وعده ای سرخرمن ننویسد و پخش نکند « پاداش و معوقات و سرانه مدارس و...» .
خودتان باشید که یک رنگی نزد ما ارزش دارد .
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
واقعاً حرف دل مان را گفتی
تشکر و خداقوت
وافعا یاد کتاب اری اینچنین بود ای برادر مرحوم شریعتی افتادم .اری باز هم تاریخ تکرار میشود اما این بار این معلم است که قربانی مثلث شوم زر زور و تزویر میشود
فانی جنسش محافظه کار, اون هم در جهت له کردن معلمها است. قبای اصلاحات در این سازمان برای فانی بسیار گشاد و زننده است.
برای تغییر اساسی باید وزیر و معاونان و مشاوران متحجرش برند کنار یا به قولی جارو بشند, اون وقت میشه امیدوار بود تا تحولی در وضعیت اسف بار معلمان ایجاد شود.
دوست عزیز
1- مطلبی که آقای جلیل اشاره کرده است قلم من نبوده و
یاددادشت یکی از همکاران من بوده است .
2- این رسانه تاکنون تمام قد از کسی دفاع نکرده است .
روش و مشی ما بیان نقاط و نکات مثبت و منفی است و وزیر آموزش و پرورش هم از این وجوه مبرا نمی باشد .
3-باور ما این است که آموزش دغدغه مجلس نیست . نه این مجلس که هیچ مجلسی چنین نبوده است .
در نشست اخیرمان با آقای محجوب به صراحت گفتیم که هیچ یک از مجالس اول تا نهم دغدغه جدی شان آموزش و پرورش نبوده است و اتفاقا اکثر وزرای آموزش و پرورش افراد ضعیفی بوده اند و مختص به فانی نبوده و نخواهد بود !
البته باید در این مساله به قد آموزش و پرورش و معلمان هم توجه کرد .
وقتی معلمان ضعیف باشند وزیرشان هم ضعیف خواهد بود .
درست مثل معلمی که سر کلاس می رود .
اگر کلاس قوی باشد و معلم را به چالش بکشد معلم نیز خود را متناسب با جو کلاس خواهد کرد .
بر عکس ، اگر کلاس محافظه کار باشد و افراد آن حتی جرات بیان نام خودش را نداشته باشند ... نباید که وزیرش رابین هود و یا رستم دستان باشد !
مشکل ما که مشکل جامعه ما این است که همواره به دنبال " قهرمان سازی " و " قهرمان پروری " است اما خودش نمی خواهد اصولا هزینه ای بدهد .
4- مشکل بزرگ ما در معلمان " پوپولیسم " و " فقر فرهنگی " است .
البته خیلی ها فکر می کنند که مشکل معلمان اقتصادی است .
در اقتصاد هم نگرش فرهنگی مهم تر است .
کافی است کسی از معلمان انتقاد کند . سریع افرادی جون جلیل و... آن را توهین می نامند ؛ اما خودشان بدرترین توهین ها را به صورت " ناشناس " مطرح می کنند .
سخن معلم با پوپولیسم میانه ای ندارد و روش آن تفکر نقادی است .
این تفکر نقادی شامل حال معلمان هم می شود و مختص وزیر نیست .
پایدار باشید .
آفرین و دست مریزاد به استدلال سخن معلم
واقعا این جلیل غیر از اتهام پراکنی و کیش شخصیت چیز دیگری هم بلد است ؟
متاسفم اگر این فرد معلم باشد .
سلام
قبلا یک بار به شما هشدار داده شد تا از اتهام پراکنی ، توهین ، و... بپرهیزید .
متاسفانه به نظر می رسد به مصداق مثل معروف " ما ایرانیان معمولا قدر آزادی را نمی دانیم " همچنان به رویه خود ادامه می دهید .
اگر تغییری در روش خودتان به وجود نیاورید دیگر هیچ کامنتی با نام و آی پی شما در سخن معلم منتشر نخواهد شد .
پایدار باشید .
بعضی ها یاد بگیرند
بجای مقایسه ما با توالت شور بدنبال حق ضایع شده مان باشد
و اینکه حتماً رسانه ای بشه
ناشکری نکنید..!!
خواهید دید.