وضعیت بغرنج دانشگاه فرهنگیان که نگارنده نیز یکی از دانش آموختگان آن می باشد موجب نگرانی و انتقاد دلسوزان و کارشناسان حوزه ی آموزش و پرورش شده است . روشن است هر نهاد و ارگانی برای تامین نیروی انسانی خود از روش های زیر بهره می برد .
1- نیروی انسانی مورد نیاز خود را انتخاب و آنها را به صورت حرفه ای آموزش می دهد سپس از آنها استفاده می کند .
2- نیروهای انسانی خود را از بین افرادی که ارگان های دیگر آموزش داده ، به طور حرفه ای انتخاب و استفاده می کنند .
3- تلفیقی از گزینه ی اول و دوم یعنی ترکیبی از آموزش توسط نهادهای دیگر و آموزش خود آن نهاد یا ارگان کاری استخدام می کنند .
وزارت آموزش وپرورش از جمله نهادهایی است که برای تربیت نیروهای زبده و حرفه ای ، دانشگاه های تربیت معلم و فرهنگیان را تامین کرده و استخدام نیروی انسانی اغلب از بین افرادی است که توسط آموزش وپرورش آموزش می دهند و در مواردی افرادی که در دانشگاه های دیگر تحصیل کرده را با دوره های آموزش فشرده استخدام می کنند .
ولی به عقیده بیشتر کارشناسان ، معلمانی که از کانال تربیت معلم و دانشگاه فرهنگیان وارد چرخه ی تدریس شده اند اغلب بازده کاری بهتری دارند که این نشان از اهمیت و جایگاه دانشگاه فرهنگیان و آموزش های موجود در این دانشگاه است .
متاسفانه وجود مشکلات بزرگ و کوچک بسیار در آموزش و پرورش که اهم آنها ، مالی ،مدیریتی و آموزشی هستند موجب شده این بخش مهم آموزش و پرورش مورد غفلت قرار گیرند و در اولویت های اصلی هیچ یک از مسئولین اصلی آموزش و پرورش و جامعه معلمان قرار نداشته باشند .
مشکلات عدیده در این بخش از نظام آموزش موجب شده تا بازدهی این بخش پایین و نقش آن بیشتر به شکل فرمالیته در آید ، چنان چه پس از گذشت چند سال دکتر مهر محمدی به صورت سرپرست در آن مدیریت می کند و در برنامه های مسئولین و تشکل ها و کل جامعه ی معلمین پیشنهاد و اعتراض و خواسته ای در رابطه با تعیین تکلیف این مسئله دیده نمی شود .
شوربختانه از ابتدای تاسیس این دانشگاه ، نگرش مسئولین موجب شده تا این دانشگاه در کل کشور هیچ گاه شکل یک دانشگاه واقعی را به خود نگیرد و بیشتر به سان مدارس بزرگسالان برای معلمان و به شکل اعتقادی تر و کنترل شده تر اداره شود .
مسایل و مشکلات مالی و بودجه پایین موجب بروز بسیاری مشکلات در دانشگاه فرهنگیان شده است .
خدمات رفاهی پایین ارائه شده ، ساختمان های فرسوده و مشکلات مالی در تامین امکانات و خدمات آموزشی نامتناسب موجب نارضایتی پرسنل و دانشجویان و در نتیجه افت کیفیت آموزشی شده است .
ضعف مدیریتی و کارکنان و اساتید در دانشگاه فرهنگیان مشکلی است که وضعیت این عضو دردمند آموزش و پرورش را بغرنج تر می کند .
وضعیت مدیریت دانشگاه به صورت سرپرستی اداره می شود ؛ دیگر پست های مدیریتی را نیز افرادی اشغال کرده اند که یا تخصص لازم را ندارند یا علاقه و شوق کار در این بخش را ندارند و طبق مشاهدات مراجعین و اعلام آنها ، اکثر کارکنان و مدیران توانایی لازم جهت انجام وظایف خود را ندارند و در بسیاری موارد برخورد نامناسب و سلیقه ای با امورات و ارباب رجوع دارند که موجب نارضایتی مراجعه کنندگان و به هم ریختگی سیستم اداری می شود .
وضعیت مدیریت دانشگاه های فرهنگیان استان ها و ارتباط بسیار ناکارآمد آن ها با دانشگاه فرهنگیان مرکز قصه ای تلخ تر است .
در مورد نارضایتی کارکنان به دلیل وجود مشکلات مالی ،استفاده از کارکنانی که تخصص لازم را برای گرفتن در آن پست اداری ندارند ،استفاده از معلمان دبیرستان ها به عنوان استاد که همزمان با تدریس در مدارس به کار مشغولند موجب افت بیشتر کیفیت آموزشی شده است .
مشکلات این بخش مغفول مانده ی آموزش وپرورش به قدری زیاد است که بیان آن نه تنها در این مقاله نمی گنجد بلکه شاید بتوان کتاب ها و تحقیقات و جلسات متعددی به این امر اختصاص داد . این نوشته تنها رئوس مشکلات را که بسیار عیان و تاثیر گذار هستند را برمی شمرد .
در زیر به صورت تیتر وار به برخی از آنها اشاره می شود . امید است دست اندرکاران و برنامه ریزان این حوزه با توجه بیشتر به این موارد و بررسی دقیق تر ، سعی در حل آنها و ارتقاء این بخش مهم و تاثیر گذار آموزش وپرورش نمایند .
1- عدم تحول واقعی و عملی متناسب با تغییرات سیستم آموزش و برنامه و سیاست های آموزشی دولت ها
2- ضعف مدیریتی شدید هم در شکل فردی و هم در شکل سیستماتیک
3- فقدان انضباط کاری در بین سیستم مدیران و کارکنان و عدم پاسخگو بودن
4- سردر گمی نیروهای مامور از آموزش و پرورش به دانشگاه فرهنگیان که در حدود بیشتر از 30 درصد پرسنل دانشگاه را تشکیل می دهند ،عدم پرداخت حقوق و مزایای قانونی این افراد طبق قانون مقررات کشوری مربوط به مامورین دستگاه های دولتی
5- عدم توان مدیریتی و کارشناسی در تعیین بودجه های سنواتی ، تدوین بودجه ها بر اساس روال های ناکارآمد که مطابق بررسی و سنجش نیازها نیست .
6- ناکارآمدی بخش آماری و اداری دانشگاه ، نداشتن اطلاعات و آمار دقیق پرسنل و عدم سازمان دهی نیروها ؛ انجام امور به صورت روزمره و پیگیری شخصی به جای انجام امورات به شکل نظام مند و سیستماتیک .
7- نداشتن برنامه ای منسجم و مشخص در دانشگاه و گذراندن امورات به شکل روز مره و رفع تکلیف .
8- کمبود شدید پرسنل متخصص و تراکم بالای نیروها ی ناکارآمد در پست های غیر ضروری .
9- شیوه جذب دانشجو و وضعیت بی ثبات آنها ، البته بخشی از این سر درگمی ها به سردرگمی وزارت آموزش وپرورش در شیوه تامین نیرو بر می گردد .
10- کیفیت پایین آموزش ،ساختار فیزیکی و امکانات آموزشی که موجب نارضایتی دانشجویان و کارشناسان شده است .
11- ضعف امکانات و خدمات رفاهی برای پرسنل و دانشجویان .
12- ایجاد چارت اداری نامتناسب با تعداد نیرو و برنامه که موجب دوری از اهداف و اتلاف انرژی و هزینه می شود .
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
نظرات بینندگان
احسنت