مشکلاتی که امروز گریبانگیر جامعه ی امروز و به تبع آن جامعه ی فردای ماست، صرف نظر از حاکمیت نظام ارزشی و محیط امن و سالم و به دور از فساد و انحرافات اخلاقی که از نقاط مثبت و برجسته ی نظام آموزشی ماست، کلیت نظام آموزشی ما را در بر می گیرد.
نه یک یا چند مدرسه ی خوب و موفق (چه دولتی و چه غیر دولتی) می تواند جامعه را به سرمنزل مقصود برساند و نه یک یا چند مدرسه ی ضعیف می توانند جامعه را به ورطه ی سقوط بکشانند.
مشکل امروز سیستم آموزشی ما این است که همه تلاش و برنامه های آن- در نگاه کلی و صرف نظر از استثنائات - معطوف به افزایش "دانش" است.
دانشی که در عصر گردش اطلاعات ، فاصله ی نادانی و دانایی فقط به اندازه ی تایپ کردن واژه و جست و جوی آن است و این مهارتی است که نسل کنونی به خوبی با آن آشناست و می تواند به سادگی از آن بهره بگیرد.
در حالی که مشکل کشور ما و هم ردیفان ما، کمبود یا نبود " بینش" است و این مسئله ما را وارد رقابتی بی پایان از آزمودن انباشتی از اطلاعات قرار داده که همواره همراه و در دسترس ماست.
رقابتی که منجر به خستگی و فرسودگی و بعضأ بیزاری یادگیرندگان و معلمان ما از فضای آموزشی شده و همه میل به فرار از این سیستم آموزشی دارند.
رقابتی که تفاوت های فردی را نادیده گرفته و این انتظار را در خانواده ها ایجاد کرده که چنانچه فرزندانشان به دانشگاه راه نیابند، برابر با نابودی و بی خاصیتی آنها خواهد شد، اتفاقی که از قضا بعد از ورود به دانشگاه و حتی متاسفانه پس از فارغ التحصیلی آنان افتاده و همچنان می افتد.
انبوهی از دانش و محفوظات و عدم وجود زمینه ی استفاده ی کاربردی از آن در بسیاری از موارد و استفاده معدود از آن در موارد کم، اما بدون بینش لازم و بدون مهارت کافی برای زندگی درست و همراه با آرامش و حس رضایت مندی از آن.
مشکلی که امروزه تبدیل به اصلی ترین عامل افسردگی و ناپایداری نظام خانواده و اجتماع شده است.
جوانان ما آموختن بسیاری از مهارت های زندگی فردی و اجتماع را فدای آموختن و حفظ کردن آن تا زمان امتحان و پس از کسب نمره ی لازم آن را مانند یک "فایل" اضافی و غیر ضروری از حافظه خود "ریموو" می کنند.
در حالی که کارنامه ی موفقی از "دانش" که از قضا در نظام آموزشی ما ساز و کار ارزشیابی مبتنی بر آن طراحی شده، دارند، لیکن نمره ی قابل درک و ارزیابی ای از مهارت " بینش" ندارند که قابل اندازه گیری و قضاوت هم نیست.
معلمان ما میل به پیشرفت تحصیلی در زمینه دانش فراگیران دارند و تمایلی به تلاش در زمینه ی آگاه سازی و ارائه ی بینش، ندارند.
چرا که نه در کتب درسی بحثی از آن به میان آمده و نه مبنای درستی برای ارزیابی از کار معلم در این زمینه پیش بینی شده است.
به عبارت دیگر در نظام آموزشی ما، افزایش "دانش" قابل اندازه گیری است و از قضا می تواند مبنای قوت و ضعف معلمان و دانش آموزان قرار گیرد اما ارائه ی بینش و تربیت "انسان موفق" صرف نظر از گرایش های شغلی و تحصیلی، نه قابل اندازه گیری است و نه مبنای قضاوت قرار می گیرد.
در حالی که به نظر حقیر، نیاز "امروز" ما، ارائه ی بینش به فراگیرانی است که بتوانند "فردا" ی خود و جامعه را مدیریت کنند و بر مشکلات احتمالی آن فایق آیند.
چیزی که در آموزش و پرورش نوین، از آن به عنوان " مهارت حل مسئله" یاد می شود.
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
نظرات بینندگان