قبل از پرداختن به موضوع لازم است نکاتی را متذکر شوم :
نکته ی اول – بنده نیز مانند همه ی فرهنگیان عزیز فقط از راه معلمی ارتزاق کرده و هیچ منبع درآمدی دیگری نداشته و ندارم .
نکته ی دوم – من نیز مانند ابنا بشر از پول و حقوق بسیار زیاد بدم نمی آید و آرزو می کنم که حقوق همه ، نه چهار پنج ملیون بلکه به چهل یا پنجاه میلیون برسد.
نکته ی سوم – حقیر نیز مانند همه ی مردم دوست دارم ،ایرانیان از کارگر و دانشجو گرفته تا محصل و پزشک و بیکار، رفاه نسبی داشته بتوانند امور زندگی را به صورت آبرومندی اداره کنند و هیچ گاه راضی نخواهم شد رفاه بنده موجب فقر دیگران شود .
نکته ی چهارم – شخصا تا کنون آقای دکتر حاج بابایی را زیارت ننموده و از جانب ایشان ظلمی در حق من نشده است، اما لازم دانستم بنا به وظیفه ای که بر عهده دارم مطالبی را نوشته و داوری را به عهده ی دیگران بگذارم.
نکته ی پنجم – برای هر موضوعی که دراین جستار به آن اشاره می کنم مراجعی را جهت استعلام صحت و سقم مطالبم ذکر کرده، و این رسانه و یا هر رسانه ی دیگری که منتقدین عزیز به آن اعتماد دارند را به عنوان داور قبول داشته ، تا رسانه بتواند از مراجع مورد نظر کذب یا صدق مطالبم را استعلام نموده و به صورت کتبی اعلام نمایند .
بخش اول – صحت وسقم این بخش را می توانید از : ( معاونت سیاسی امنیتی وزارت کشور ، مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی ،وزارت بهداشت ، وزارت رفاه کار وتامین اجتماعی ) استعلام کنید :
ممکن است کسانی بپرسند چرا اعتبارات حوزه ی سلامت بسیار بالا رفت و امنیت ملی به خطر نیفتاد، ولی وقتی به آموزش و پرورش رسید این اقدامات موجب ایجاد مشکل در حوزه ی امنیت ملی شد :
اول - با توجه به حوادث سال 88 و همچنین ظهور گروه های تکفیری در منطقه ی خاور میانه و سیاست های نادرست دولت گذشته چند مشکل اصلی در کشور ایجاد شد :
الف ) ظهور گروه های تکفیری در منطقه ی خاورمیانه و ایجاد مشکلات حاد و خطرناک امنیتی در کشورهای منطقه
ب ) دشمن تراشی دولت سابق و ایجاد مشکل در مناسبات بین ایران و سایر کشورها
پ ) ایجاد دودستگی بین مردم و گسست شدید اجتماعی در اثر انتخابات سال 1388
ت) سیاست های نادرست اقتصادی در دو دولت گذشته و ایجاد مشکلات زیاد در رابطه با فقر ، بیکاری ، تورم شدید، تهدید سلامت مردم ،و...
با توجه به مطالب بالا کشور دارای مشکلاتی در حوزه ی امنیت ، سلامت ، معیشت ، و مشکلات دیگر شد ؛ بنابر این یک زمامدار عاقل باید اول مشکلات حاد را برطرف می کرد و بعد به سراغ سایر کارها مانند : افزایش سطح رفاه عمومی و غیره می رفت .
دو دولت گذشته با سیاست های نادرست اقتصادی موجب گران شدن هزینه های درمان مردم به شکل بسیار خطرناکی شده بودند ، به طوری که اگر مردم اقدام به درمان می کردند تعداد زیادی از آنها دچار مشکلات شدید اقتصادی شده و به زیر خط فقر سقوط می کردند و اگر جامعه ای که فقیر و بیکار شده بود، سلامتش نیز مورد تهدید قرار می گرفت چنان آشوبی جامعه را فرا می گرفت که کنترل آن بسیار سخت و ناممکن می شد، به این دلایل دولتی که امکانات مالی بسیار محدودی داشت مجبور به اولویت بندی مشکلات شد .
پس اول در حوزه ی امنیت و سلامت وارد شد تا بتواند اوضاع را کنترل کرده و سپس به امورات دیگر بپردازد.
دوم – اختلاف سازمان بودجه ای وزارت آموزش وپرورش و وزارت بهداشت :
از رقم حدود 36 هزار میلیارد تومانی بودجه ی سال 94 وزارت بهداشت در همه ی بخش ها (بودجه ی عمومی ،سازمان بیمه سلامت ،سازمان غذا و دارو ،و.....) مبلغ حدود 20هزار میلیارد تومان درآمد اختصاصی وزارت بهداشت است که شامل :
1- با وجود 22 میلیون خانوار و همپوشانی بیمه های تکمیلی ،حدود 25میلیون خانوار در ایران سالانه مبلغی را در صنعت بیمه سر مایه گذاری می کنند، اگر هر خانوار به صورت میانگین 400 هزار تومان سالانه در بخش بیمه های پایه (درمان ) سرمایه گذاری کنند از این طریق مبلغ 10 تا 12هزار میلیارد تومان در طول سال در صنعت بیمه سرمایه گذاری کرده ، که این مبلغ مستقیما در بخش سلامت و وزارت بهداشت هزینه می شود.
2- وزارت بهداشت از محل فرانشیز و سایر درآمدها مبلغ 7تا 9 هزار میلیارد تومان درآمد دارد که مجموع دوبند ذکر شده حدود 20هزار میلیارد تومان است که مستقیما توسط مردم در بخش سلامت هزینه می شود ؛ حال می پرسم آیا آموزش وپرورش درآمد اختصاصی دارد؟
و یا واضح تر بپرسم آیا مردم سالانه 20 هزار میلیارد تومان در آموزش وپرورش سرمایه گذاری می کنند؟
اگر این مبلغ توسط مردم در آموزش و پرورش سرمایه گذاری شود یک وزیر بسیار ناتوان قادر خواهد بود که میانگین حقوق ماهانه ی پرسنل وزارت آموزش و پرورش را به حدود چهار میلیون تومان برساند .
حال ممکن است بپرسید آموزش وپرورش در اولویت است ، ما ادعای شما را قبول داریم به شرطی که همین مقدار پولی که مردم در بخش سلامت سرمایه گذاری می کنند در آموزش وپرورش هم سرمایه گذاری کنند ، بهتر است چشم ها را بر واقعیات نبندیم و درست به موضوع نگاه کنیم .
بخش دوم – این قسمت را می توانید از : ( سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور ، وزارت علوم تحقیقات و فناوری و وزارت آموزش و پرورش ) استعلام کنید :
اول – آقای حاج بابایی وزیر سابق آموزش وپرورش از سال 1358 که به استخدام وزارت آموزش وپرورش درآمده است تا سال 1372 که به نمایندگی مجلس شورای اسلامی انتخاب گردید، حدود 14 سال مناصب گوناگونی در آموزش و پرورش داشته و از سال 1372 تا سال 1388 مدت 16 سال نماینده ی مجلس و عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس بوده است، پس ایشان در سال 1388 زمانی که به وزارت آموزش وپرورش منصوب می شود از تمامی مشکلات وزارت خانه آگاه بوده، حال باید از ایشان پرسید چرا در سال های اولیه ی وزارت شان در زمانی که درآمدهای دولت سر سام آور بود طرح رتبه بندی را اجرا نکرد؟
و نکته شک برانگیز موضوع این است که چرا اجرای طرح را به سال آخر وزارت شان موکول کرد ؟
امیدوارم که ایشان قصد خیر داشته و این اقدام را برای رضای خدا و اصلاح امور انجام داده و شک وگمان بنده نادرست باشد، در ضمن اولین نفری که به طور واضح و آشکار در رسانه ها مدعی تفاوت بین کار و ویژگی های هیئت علمی دانشگاه (اساتید) و معلمان شد یکی از معاونین آقای حاج بابایی بودند،حال نمی دانم بعداز چند وقت چرا نظرشان تغییر یافت.
دوم – از مطالب فوق بگذریم و ببینیم در این چند سال اخیر ، آیا کشور از لحاظ اقتصادی توان انجام این کار را داشته است:
طرحی که به رتبه بندی موسوم است قرار بود که از سال 1392 یعنی سال ابتدای شروع طرح به مدت سه سال متوالی تا سال 1395 بتواند حقوق فرهنگیان را به سطح حدود 80 درصد هیئت علمی دانشگاه برساند .
به نظر می رسد که در سال 95 میانگین دستمزد اعضای هیئت علمی دانشگا ه ها از مربی تا استادی تمام در پایه های متفاوت به میانگین عدد ماهیانه ی هفتاد میلیون ریال یعنی هفت ملیون تومان تمام برسد که محاسبه ی 80 درصدی این مبلغ برای فرهنگیان با درجات گوناگون عدد پنج ملیون چهارصد هزار تومان ماهانه است ،که اگر در تعداد ماه های سال ضرب شود تقریبا دریافتی سالانه ی معلمان در سال 95 میانگین تقریبا شصت و پنج میلیون تومان می شود ،حال اگر این عدد را در تعداد معلمان یعنی حدود یک میلیون معلم ضرب کنیم بودجه ی وزارت آموزش و پرورش در سال 1395 با سایر هزینه ها به عدد 70 هزار میلیارد تومان یعنی سه برابر بودجه وزارت آموزش و پرورش در سال 1394 می رسید، آیا این افزایش 300درصدی برای بودجه ایران با این مبلغ امکان دارد ؟
آیا وزیر سابق آموزش وپرورش منابعی را می شناسد که این مقداربودجه را پوشش دهد ؟
آیا در زیر زمین وزارت آموزش وپرورش چاپخانه ی اسکناس وجود دارد ؟
اگر وزیر سابق محل این منابع را می شناسد و دولت مستقر را امین نمی داند ،این منابع را به اطلاع معاون سابقش که اکنون مشاور کمیسیون آموزش مجلس و کار اصلی اش جمع آوری امضا است برساند تا از این طریق نمایندگان محترم مجلس این منابع را آشکار کنند و معلمان مادام العمر دعا گویشان باشند .
البته بنده ی حقیر توانستم پس از جست وجوی فراوان گنج بادآوری که قرار بود منبع مالی طرح رتبه بندی را پوشش دهد کشف کنم و این گنج چیزی نیست مگر دو بندی که در صفحه ی 21 طرح رتبه بندی حاج بابایی به صورت زیر آمده است :
( بند 5- رعايت تراكم مناسب دانش آموز در كلاس با توجه به جنسيت و محيط شهري يا روستايي مدارس به منظور استفاده حداكثر از منابع و امكانات و عوامل آموزشي. در اين رابطه در برخي مناطق تراكم كلاس بايد به تدريج بالا رفته و تعداد كلاس ها كاهش يابد.
بند 6- با رعايت موارد فوق و كاهش در تعداد كلاس ها، تعداد مدارس، تعداد معلمان و نيز عوامل اجرايي مورد نياز به عمل مي آيد. اين كاهش ظرف 5 سال بايد به تدريج و با رعايت تمامي جوانب اجرا شود تا منابع مالي حاصل از اين كاهش بتواند مبناي اجراي نظام رتبه بندي قرار گيرد).
همان گونه که شما نیز متوجه شدید وزیر سابق می خواست با افزایش تراکم دانش آموزان و کاهش تعداد معلمان و مدارس و به طور کلی تعدیل نیرو این طرح را به سرانجام برساند .
معنی اصلی مطلب این است که باید یا اعتبارات را سه برابر کند که امری محال بود یا کارکنان را به تعداد30 درصد سابق برساند و برای این کار باید مدارس و کلاس های درس رابه 30درصد مدارس فعلی می رساند و این به معنای کاهش 70 درصدی نیروی انسانی است .
شاید عزیزان بگویند وزیر فعلی هم این کار را می خواهد انجام دهد اما نباید از نظر دور داشت که در مصاحبه های گاه و بی گاه وزیر سابق و معاونینش نسبت به تعدیل نیرو در وزارت آموزش وپرورش اعتراض داشته و این اقدام را از نقاط ضعف وزیر به حساب می آورند اما بالاخره ما باید قسم حضرت عباس را باور کنیم یا دم خروس را ...
سوم – بنده قصد ندارم ارزش شغل معلمی را پایین بیاورم ولی واقعیت را می گویم :
کدام استاد ، استادیار ،دانشیار، یا مربی دانشگاه حاضراست در مدارس کپری تدریس کند یا برای امر تدریس به یک کانکس مراجعه کند . هیئت های علمی دانشگاه دارای دفاتر جداگانه و حتی دارای سلف سرویس جداگانه هستند ، معلمان بعضی از مدارس ایران حتی سرویس بهداشتی مجزا هم ندارند چه برسد به مزایای دیگر ؛ بهتر بود به جای شعار های پر زرق وبرق تان این مسایل را حل می کردید !
بخش سوم – مطالب این بخش را می توانید از (سازمان بازنشستگی کشوری ، سازمان مدیریت و برنامه ریزی، وزارت رفاه و تامین اجتماعی و وزارت آموزش و پرورش) استعلام کنید :
الف ) به نظر نگارنده هر نوع افزایش حقوق برای همه ی کارکنان دولت بدون لحاظ کردن حقوق باز نشستگان برخلاف عدالت،خلاف عقل و خلاف انسانیت و آموزه های دینی است، یعنی باید قبل از هر افزایشی در سطح رفاه کارکنان ابتدا حقوق بازنشستگان را در نظر بگیریم .
ب) فرض محال رابر این می گذاریم که دولت می توانست منابع مالی مورد نیاز طرح رتبه بندی را تامین کند ،همان گونه که مستحضرید حقوق باز نشستگی میانگین پرداختی های دو سال آخر مستخدم می باشد ، حال با اجرای طرح رتبه بندی در دستگاهی مثل وزارت آموزش و پرورش کسانی که در پایان سال 95 باز نشسته می شدند میانگین حقوق آنها ماهانه به مبلغ حدود شش میلیون تومان می رسید و کسانی که در سال های قبل بازنشسته می شدند حدود 20درصد (یک پنجم ) این حقوق را دریافت می کردند ؛ آیا این خلاف عدالت نبود که دونفر که در یک دستگاه خدمت کرده اند و هر دو شرایط یکسان داشته اند فقط به علت اینکه چند سال زودتر بازنشست شده اند این ظلم سنگین در حق شان روا داشته شود ؟
فراموش نکنیم که آمار بازنشستگان یک سال آموزش وپرورش تقریبا دو برابر تعداد پزشکان متخصص ایران و تقریبا به اندازه ی نصف اعضای هیئت علمی دانشگاه های کشور می باشند .
پ ) صندوق بازنشستگی کشوری ماهانه حدود 9 درصد حقوق مستخدم را کسر کرده و حدود 13درصد بقیه را از دستگاه دولتی اخذ نموده و مجموع این 22 درصد را به مدت 30 سال سرمایه گذاری کرده تا بتواند بعد از 30 سال حقوق و مزایای بازنشستگی کارکنان دولت را پوشش دهد ، اگر سن امید به زندگی در ایران 75 سال باشد به دلیل اینکه اغلب کارکنان وزارت آموزش و پرورش فارغ التحصیل دانشسرا های قدیم و مراکز تربیت معلم و دبیری می باشند در سنین کمتر از 50سالگی بازنشسته می شوند . با توجه به سن امید به زندگی، کارکنان آموزش و پرورش تقریبا به اندازه ی سال های پرداخت کسورات بازنشستگی حقوق و مزایا دریافت می کنند .
چون میزان دریافتی سازمان بازنشستگی از مجموع کسورات پرداخت شده توسط دولت و خود مستخدم تقریبا 20 درصد حقوق پرداختی می باشد و با توجه به سنوات بالای سرمایه گذاری، سازمان بازنشستگی توان پرداخت پنج برابری میزان دریافتی را دارد ، ولی اگر قانون رتبه بندی به صورتی که قبلا ادعا می شد اجرا می گردید ، کسی که در سال 95 بازنشسته می شد فقط دو سال آخر مبلغ مورد نیاز سازمان بازنشستگی را پرداخت کرده ولی 28 سال قبل از آن طبق روال گذشته پرداخت شده بود ، اما سازمان بازنشستگی باید طبق قانون میانگین دو سال آخر را به عنوان مستمری به بازنشسته پرداخت می کرد ؛ حال این اختلاف دریافتی را چه کسی باید جبران می کرد ؟
آیا با این حساب و کتاب صندوق های بازنشستگی متلاشی نمی شدند ؟
البته این نکته را نباید از نظر دور داشت که وزیر سابق آموزش و پرورش در دوران وزارتش، نتوانست افزایش حاصل از مسیر ارتقای شغلی سابق را در پرداختی بازنشستگان منظور کند ؛ حال باید پرسید چگونه می توانست مبلغ افزایش رتبه بندی را که رقم بسیار بالایی است در حقوق باز نشستگان منظور کند؟
ت) همان گونه که همگی اطلاع دارند کارکنان آموزش وپرورش دریافتی کمتری نسبت به برخی از دستگاه ها داشته و دریافتی بیشتری نسبت به بعضی از دستگاه های دیگرمانند: وزارت جهادکشاورزی، وزارت رفاه تعاون و غیره دارند .
درشرایط کنونی کشور و با این وضعیت اقتصادی مملکت ، کارکنانی که مبالغ کمی دریافت می کنند با نگاه به وضعیت حقوق و مزایای معلمان و مقایسه با آنها نقطه ی امید و اتکایی دارند ، که اگر قانون رتبه بندی در شرایط کنونی اجرا می شد سایر کارکنانی که حقوق شان پایین بود با مقایسه ی دریافتی خود با حقوق فرهنگیان ،و با توجه به تعداد زیاد فرهنگیان ،خشمگین شده و کنترل این گروه از کارکنان بسیار مشکل می شد و چه بسا امنیت کشور به خطر می افتاد ؛ البته با خواندن این بخش در ذهن خوانندگان مطلب زیر متبادر نشود که دولت باید برای کنترل اوضاع همیشه حقوق و مزایای فرهنگیان را پایین نگه دارد، موضوع ذکر شده فقط مربوط به شرایط اضطرار کنونی است .
بخش چهارم – این قسمت را می توانید از آقای نوید ادهم دبیرکل فعلی شورای عالی آموزش و پرورش که در تدوین قانون رتبه بندی حاج بابایی مشارکت داشته و آقای سحرخیز ، مشاور کمیسیون آموزش مجلس استعلام کنید :
حال فرض محال را بر این می گذاریم که دولت می توانست تمام منابع مورد نیاز طرح را تامین نماید ، اما نکته ی تامل برانگیز ماجرا این موضوع است که کسی از وزیر سابق نمی پرسد:
شما که می خواستید طرح رتبه بندی را اجرا کنید ملاک تان برای ارزیابی کارکنان چیست ؟
آیا فاکتورهای امتیاز آور شما قابلیت سنجش استاندارد را دارند ؟
آیا سلیقه ی فرا دستان در کسب امتیازات مربوطه دخیل نیست ؟
آیا در دستگاهی دیگر این امتیازات مورد ارزیابی قرار گرفته اند؟
و سوالات دیگر ...
حال جهت تنویر افکار عمومی فرهنگیان به بررسی این موضوع می پردازم و داوری رابه عهده ی فرهنگیان عزیز می گذارم:
در نظام رتبه بندی دکتر حاج بابایی صفحه ی 15 ملاک ارزیابی معلمان در فعالیت های چهارگانه:
1- (فرهنگی ،تربیتی )
2- (آموزسی، تخصصی ،مهارتی )
3 - (پژوهشی )
4 - (احرایی ) مورد توجه قرار گرفته است ؛ اما نکته ای که باید در این مورد به آن اشاره کنم آیتم هایی است که در این ارزیابی معیار سنجش قرار می گیرند .
به برخی از این آیتم ها که در صفحات 30تا 33 نظام رتبه بندی حاج بابایی آمده اند بدین شرح اشاره می کنم :
الف - برخی فعالیت های فرهنگی تربیتی: (تهیه و تدوین پیوست فرهنگی ،برای فعالیت های آموزشی وپرورشی ،حسب سند تحول بنیادین 0-5 امتیاز )، ( مشارکت فعال در مناسبت ها و اعیاد اسلامی و ملی 2-3 امتیاز )، ( تقید والتزام به ارزش های دینی و انقلابی ،ملی 3-5 امتیاز، اخذ حداقل امتیاز الزامی است )، (بروز لیاقت ها و شناخته شدن به عنوان الگو و تجلی الگوی رفتار متناسب با نظام جمهوری اسلامی 2-4 امتیاز )، ( مشارکت در برنامه ها ی تربیتی و فوق برنامه ،اردوهای فرهنگی ، تربیتی واجتماعی 2-4 امتیاز ) .
همان گونه که در این آیتم ها مشاهده می کنید ، بنده به عنوان معلم باید برای کسب امتیازات مربوطه همیشه یک عکاس و دوربین عکاسی همراه داشته باشم و یا باید وزارت آموزش وپرورش برای این کار همیشه به جمع آوری استشهاد محلی بپردازد .
ب) برخی فعالیت های پژوهشی : ( بازنگری در برنامه درسی و محتوای آموزشی 0-2 امتیاز )، ( تدوین استانداردهای آموزشی 2-5 امتیاز ) ، (تدوین گزارش پایان سال تحصیلی از وضعیت پیشرفت علمی ،تربیتی دانش آموزان به مدرسه وخانواده 1-3 امتیاز ) و..
همان گونه که مشاهده می کنید در این نظام تدوین برنامه درسی و استانداردها به عهده ی معلمان گذاشته شده که با توجه به وضعیت آموزش و پرورش ایران ادعایی مضحک و بی معنی است . در ضمن در کجای قانون صدور کارنامه در پایان سال به عهده ی معلمان می باشد که این نظام رتبه بندی قصد استفاده از آن را دارد .
پ ) برخی فعالیت های اجرایی : ( راه اندازی مدارس قرآنی 0-3 امتیاز ) ، ( طراحی و راه اندازی LRC ( مرکز منابع یادگیری) 0-1 امتیاز ) ، (طراحی و راه اندازی کارگاه یا آزمایشگاه یا کارگاه عمومی ،کتابخانه ،نمازخانه فضای ورزشی 1-2 امتیاز ) ، ( راه اندازی شبکه های تخصصی رایانه ای 0-2 امتیاز ) ، ( راه اندازی واحد های کار آفرینی و فناوری در مدارس 1-2 امتیاز ) ، (فعالیت در زیباسازی فضا 1-2 امتیاز) و غیره...
همان گونه که از آیتم های مورد نظر طرح در این بخش مشاهده می کنید دقیقا یک کپی پیست از وظایف اعضا ی هیئت علمی دانشگاه است با این تفاوت که دانشگاه ها هرکدام در بودجه ی عمومی کشور ردیف خاص خود را دارند و اعضا هیئت علمی می توانند با استفاده از اعتبارات داخلی دانشگاه این اقدامات را انجام دهند .
با توجه به وضعیت بودجه ای آموزش و پرورش ؛ آیا مدارس ما این اعتبارات را دارا می باشند ؟
آیا معلمان برای اخذ این امتیازات از جیب خودشان باید استفاده کنند ؟
و سوال های دیگر ....
بله دوستان !
جناب حاج بابایی می خواست این گونه رتبه بندی را اجرا نماید ؛ آیا در این رتبه بندی اعمال سلیقه ی مدیران موج نمی زند ؟
آیا وظایفی خارج از توان و امکانات معلمان بر آنان تحمیل نمی شود ؟
آیا معلمان عزیز قادرند این امتیازات را کسب کرده و از مزایای طرح استفاده کنند ؟
البته فرهنگیان عزیز حتما این مطلب را تصدیق خواهند کرد که :
خاطره ی خوشی از معیارهای سلیقه ای ندارند و قبلا مشاهده کرده اند که این معیارها در انتخاب معلم نمونه چه عواقبی دارد با این تفاوت که طرح معلمان نمونه درصد بسیار کمی را شامل می شود، ولی این طرح (رتبه بندی ) قرار بود معیشت و منزلت همه ی فرهنگیان ایران را پوشش دهد .
بخش پنجم – دوستان و فرهنگیان عزیز !
دولت قبل با رصد شرایط جامعه به این نکته رسید که در دولت بعد جایگاهی در قدرت ندارد ؛ بنابراین با تمسک به ضرب المثل معروف : ( الغريق يتشبث بکل حشيش. غريق، به هر شاخه ي خشکيده اي چنگ مي زند ( تا خود را نجات دهد) و فلسفه ی معروف خودم نباشم جهان نباشد، می خواست با اجرای طر ح هایی شرایط را برهم زده و دولت بعد از خود را از حیز انتفاع ساقط کرده یا حداقل آن را ناتوان جلوه دهد و مقداری از اجرای این پروژه برعهده ی آقای حاج بابایی قرار گرفت ؛ در زیر به بعضی از طرح های دولت قبل جهت اجرای پروژه ی مورد نظر( ایجاد مشکل برای دولت بعدی ) اشاره می کنم :
الف – اجرای بروژه ی استخدام دولتی بیش از پانصد هزار نفری ( طرح مهر آفرین ) در انتهای دولت قبل .
ب - ایجاد اختلاف بین دولت بعد از خود و نهاد های دیگر مانند ( صدا وسیما و آستان قدس رضوی) با واگذاری ناگهانی مکان نمایشگاه بین المللی به صدا و سیما و....
پ – ایجاد تنش در روابط بین جمهوری اسلامی و دولت های دیگر .
ت – قصد اجرای پروژه ی نظام رتبه بندی در اواخر دولت قبل .
دولت قبل با درک وضعیت اقتصادی مملکت با اجرای پروؤه هایی مانند: پروژه ی استخدام دولتی (مهر آفرین ) ، نظام رتبه بندی معلمان نیت شومی را به اجرا می گذاشت .
دولت قبل از وضعیت اقتصادی مملکت آگاه بود و می دانست اگر دولت بخواهد این پروژه ها را اجرا کند شرایط اقتصادی مملکت به گونه ای است که دولت توان ادامه ی آن را نداشت و با اجرای آن دولت کاملا ورشکسته می شد و اگر دولت آن پروژه ها را اجرا نمی کرد با ایجاد انتظارات غیر منطقی برای افراد ذی نفع آنها را در مقابل دولت قرار می داد و در صورت بروز هریک از این دو سناریو ،خود را موفق می دید .
آری دوستان !
طرح رتبه بندی حاج بابایی بخشی از پروژه ی تضعیف دولت بود نه طرحی برای ارتقا معیشت ومنزلت معلمان ، البته دکتر حاج بابایی فردی است مانند دیگر افراد جامعه و به تنهایی خطری برای جامعه محسوب نمی شود .
ترس بنده برای زمانی است که امثال دکتر حاج بابایی در مدار اعمال قدرت قرار بگیرند و بخواهند افکارشان را در دایره ی تصمیم گیری های کلان محور امور قرار دهند .
هر وقت به امثال دکتر حاج بابایی نگاه می کنم یاد عمال کلیسا در قرون وسطی و عصر روشنگری و یاد آن نامه ی معروف و منسوب به ویکتور هوگو نویسنده ی بزرگ فرانسوی که در جایگاه نماینده ی مجلس فرانسه در اواخر قرن 18 قرار داشت می افتم ....
دربخشی از نامه ی ویکتور هوگو آمده است :
{ ...می خواهم به شما عمال کلیسا بگویم این قانون شماست و من به شما اطمینان ندارم؛ تعلیم دادن مانند ساختمان ساختن است، و من از آنچه شما می سازید که همه باید برده و بنده ی شما باشند بیم داشته و بیزارم… این قانون نقاب بر چهره دارد، چیزی می گویید، اما کاری دیگر می کنید، آزادی می گویید، اما بندگی می دهید….این رسم دیرین شماست که زنجیر به گردن می گذارید و می گویید آزادی است، عذاب می کنید و می گویید عفو عمومی ا ست …. }
و در پایان آقای دکتر حاج بابایی به قول شاعر :
حدیث نیک و بد ما نوشته خواهد شد
زمانه را ورق و دفتر و دیوانی است
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
منابع اختلاس کجاست که میلیاردی اختلاس میکنن!,
از همون منابع هزینه پرسنلی آ.پ هم تامین شود.
معلم بدبخت بعد از 20 سال با مدرک فوق لیسانس و رتبه عالی 2 تومن نمیگیره
تاسف داره پس اون همه سفارش های رهبری برای رسیدگی چی شد؟؟؟
در دولت قبل نقش وزیر بهداشت را حاجی بابایی ایفا می کرد.
آب در لانه مورچگان ریختی !
به هر حال مثلا این رتبه بندی منزلت معلم را زیر سوال نمیبرد!
چرا گریه ات گرفته باصطلاح ترابیان ؟
بگویید مرد انجام این کار را نداریم .
در این دو سال معلم را به خاک سیاه نشاندید .
حالا هم شما را فرستاده اند که رو پو شانی کنید .
اما کار خرابتر از آن است . که بشود شست .
کامل اجرا کنند هیچ اتفاقی نمی افتد...!
با تشکر از نگارنده محترم
به نکنه های ظریفی اشاره کردید و از جمله قرون وسطی...
سخنرانی ویکتور هوگو در مجلس قانونگذاری فرانسه به مثابه تاثیرگذار ترین سخنرانی دو قرن اخیر ارزش استثنایی دارد.
«برای پی ریزی جامعهای بکوشیم که در آن حکومت بیشتر از یک قاتل عادی حق قاتل شدن نداشته باشد، و وقتیکه بصورت حیوانی درنده حمله کند، با خودش نیز چون با حیوانی درنده عمل شود.
برای پی ریزی جامعهای بکوشیم که در آن جای کشیش در کلیسای خودش باشد و جای دولت در مراکز کار خودش، نه حکومت در موعظه مذهبی کشیشان دخالت کند و نه مذهب به بودجه و سیاست دولت کاری داشته باشد.
برای پی ریزی جامعه ای بکوشیم که در آن آموزش عمومی و رایگان، از دبستان گرفته تا کلژدوفرانس، همه جا راه را به یکسان بر استعدادها و آمادگی ها بگشاید. هرجا که فکری باشد کتابی نیز باشد. نه یک روستایی بی دبستان باشد، نه یک شهر بی دبیرستان، نه یک شهرستان بی دبیرستان، و برای پی ریزی جامعهای بکوشیم که در آن بلای ویرانگری بنام گرسنگی جایی نداشته باشد. شما قانونگزاران، از من بشنوید که:
فقر آفت یک طبقه نیست، بلای همه جامعه است.
رنج فقر رنج یک فقیر نیست، ویرانی یک اجتماع است.
احتضار طولانی فقیر است که مرگ حاد توانگر را به دنبال میاورد.
فقر بدترین دشمن نظم و قانون است.
فقر نیز، همانند جهل، شبی تاریک است که الزاما میباید سپیدهای بامدادی در پی داشته باشد.»
١٥ جنوری ١٨٥٠
حالا باید پرسید برای پی ریزی و تولید جهل و فقر تلاش می کنیم
یا در تلاش برای مقابله با آن
نکنید که همه مثل شما نیت پاکی دارند ، بعضی ها با
سخنان ظاهرا منطقی و زیبا ، کلاه سر مردم می گذارند.
انصافا نشان دادید که حاجی بابایی چه اقتداری داشت !!!
خوب اجازه می دادند این وزیر قدرتمند آن را اجرا کند اگر نمی توانست حرف های شما درست بود.
اگر وزیر محبوب شما جناب فانی می تواند حرف نویی بزند!!!
محترمانه خواسته ای بگویی قیافه معلمان به هیات علمی نمی خورد !!!
حاجی بابایی که هر سال کمتر از 35 در صد حقوق را افزایش می داد حتما می توانست این کار را انجام دهد درسال92 -25 درصد فروردین و10 درصد در دی انجام داد.
ضمنا کلیه استلال های شما مخدوش وغیر کارشناسی وغیر علمی است .
حالا دیگر 6-3-3 وتعطیلی 5شنبه ها و...تمام شد به امنیت ملی رسیدید فکر کنم بعدا به بحث دستگیری معلمان در امارات وسر تراشیدن آنها به دلیل اجرای تعطیلی 5 شنبه ها و
اجرای شتابزده 6-3-3 برسید!!!
در هر حال تابیان عزیز بدلیل معلم بودنت عزت معلمی مستدام
با عذر خواهی 10درصد تیر ماه درست است .
و ر ترابیان افتاده است.
برای این از سال اول وزارتش انجام نداد چون سند تحول آذر 90 تمام شد وبرنامه درسی ملی و6-3-3در سال 91 ودر سال 92 آماده اجرای نظام رتبه بندی شدند.
ضمنا قبل از انتخابات نظام رتبه بندی در دولت تصویب شد که معلوم نبود چه کسی رئیس جمهور می شود .
واگر توانست در 4 سال حقوق را2/7برابر کند حتما توان اجرای قدرتمندانه نظام رتبه بدی را هم داشت.
در پایان شما آقای ترابیان از امنیت ملی نظام نگرانید یا امنیت حزب ودولت خودتان که نانتان نبرد؟
تعدا کارمندان دولت چند نفر است ؟چگونه است دولت می تواند به تمام کارمندان خود حقوق مناسب ومزایای قابل توجه ارائه کند که از بس گفته شده همه می دانند اما نوبت به معلمان که می رسد از انجام ان ناتوان است
کمترین میزان وام را دولت به معلمان می دهد دیگر کارمندان در طول سی سال خمدت خود وامهایی مانند وام خرید یا ساخت مسکن وام تهیه جهیزیه وام درمان وام سفر وغیره می گیرند
در هنگام مسافرت بیشتر کارمندان دولت به جز معلمان هزینه ای به عنوان هزینه سفر وهمچنین بلیط رفت و برگشت هوایی دریافت می کنند ومکان مناسب و ابرومند برای اسکان در اختیارشان می گذارند به جز معلمان
بیشتر کارمندان
دولت اضافه کاری دارند که معادل دو ماه حقوق می شود
متاسفانه تا به حال هر مقاله ای که در این سایت چاپ شده ونویسنده ی محترم ان سعی کرده عدم افزایش حقوق معلمان را توجیه کند پاسخی به سوال فوق نداده است
همانند دیگر کارکنان داشته باشد .حال بگذریم از نظرات مضحک دیگرتان که حقوق کم معلمان آبی است بر آتش حقوق کم دیگر ارگانها که شاید دو سه ارگان هم بیشتر نباشد.
در ضمن ما کاری به فانی یا حاجی بابایی نداریم هر دولتی که میرود دولت بعدی همه کاستی ها را سر دولت قبلی میاندازد چه بسا که دولت بعد از فانی هم همین کار را انجام دهد . پس بدانید کار ما معلمان با یک وزیر قوی و حمایت ما معلمان شاید به نتیجه برسد .وزیری که بتواند از حق مادر برابر افرادی مانند آقای نوبخت و رییس جمهور وقت دفاع کند و تنها به فکر ابقاء خود نباشد.در ضمن بنده بعید می دانم شما یک معلم عادی باشید.
آخه بعضی از همکاران تا کی میخوان فریب این حرف ها رو بخورند؟!!!
الان اکثر کارمندان چند برابر ما حقوق و مزایا میگیرند, هیچ موقع حرف از کمبود بودجه و پول نیست. حالا که چندین ساله حقوق ما رو خفه کردن, بعضی ها غصه کیسه دولت و حکومت رو میخورند.
به خدا مشکل پول و بودجه نیست, مشکل اول از خود ماست که تا این حد زیر بار خفت و تبعیض رفتیم. مشکل دوم هم اینه که حاکمیت با بخل ورزی و به قول فانی صرفه جویی زورش میاد حقوق ما رو بده.
لطفا دیگه آدرس غلط ندید.
برده های بی جیره و مواجب سیستم برای خفه کردن صدای نحیف معلمان.
شرم باد بر شما.
شما چشمتان را بر روی دریایی از تبعیض های رنگارنگ بین فرهنگیان و دیگر کارمندان دولت بسته اید .
فرافکنی ، آدرس های غلط ،
شما خودت ضد امنیت ملی هستید ، نمونه اش فتنه 88
سلام
عالی بود .
دست مریزاد .
این دوستان به جای نقد محتوای مطلب شما فقط هوچی گری را می دانند و می شناسند !!
باید استدلال کرد .
؟
این که سخن معلم همه ی نظرات را منعکس نماید را مثبت ارزیابی می نمایم البته لازم می دانم به این یادداشت ضد فرهنگی پاسخ داده شود اگر چه بعضی از نکات آن به شدت مضحک به نظر می رسد.
در این که دولت قبل هم در حق معلمان و در واقع در حق آموزش و پرورش ظلم بزرگی نمود شکی نیست .بزرگترین ظلم آنان منحرف نمودن قانون مدیریت و عدم اجرای صحیح آن بود که اگر درست اجرا می شد به تدریج اکثر مشکلات و تبعیض های ناروا مرتفع می گشت. ظلم بزرگ دیگر آنان ایجاد تبعیض و بی عدالتی در بین خود فرهنگیان بود که هنوز هم همان روال ادامه دارد.
نویسنده فراموش کرده است که بی اعتنایی به آموزش و پرورش تاکنو ن چه معضلاتی برای کشور ایجاد نموده است و کشور را در چه مسیر خطرناکی قرار داده است.
بر خلاف ادعای نویسنده بادر نظر گرفتن مزایای جانبی و رفاهیات ،وضعیت همه ی کارمندان رسمی دولت بلا استثنا از وضع فرهنگیان بهتر است .بگذریم از این که دریافتی بعضی از آنها چندین برابر فرهنگیان است و این معضل بزرگی است و این ضدامنیت ملی است اگر دوراندیش باشیم.
هیچ کس منتظر حل یک باره ی مشکلات و چند برابر شدن یکباره ی حقوق نیست بلکه باید مکانیسمی طراحی شود که در یک زمان معقول برای همیشه تبعیض ها برطرف گردد.
جناح ها و دولت ها علیرغم همه ی اختلافاتشان حداقل در بی توجهی به آموزش و پرورش و اهمیت ندادن به عدالت اتفاق نظر دارند.
آری حاجی بابایی ظلم کرد اما فانی هم هیچ اقدامی برای رفع ظلم نکرد. دو نمونه ی بارز آن تفاوت تطبیق و بند سایر می باشد.
تفاوت تطبیق به حاجی بابایی چه ربطی دارد ؟
بند سایر اضافه ای بود که می خواستند خذف کنند و ایشان نگذاشت .
در دوره ایشان کدام سال دو بار افزایش حقوق نداشتیم ؟
کدام سال کمتر از 35 درصد حقوق افزایش یافت؟
در پیشگاه خدا انسان باید مسئول حرف هایش باشدو
موفق باشید .
بنده همه ی ادعاهایم را با منطق ریاضی اثبات می نمایم اگر گوش شنوایی پیدا نمایم و اگر مسئولی اهل منطق پیدا نمایم.
شما برو چک بی محل بکش بعد بگو ندارم، قاضی میگه عزیزم آزادی؟!!!
ندارین واسه همه نداشته باشین، نه این که ما بگیریم یه میلیون، یه کارمند وزارت خونه ی دیگه بگیره سه میلیون، دکتر بگیره 300 میلیون!!!
ندارم، نمی تونیم قابل قبول نیست، باید حقوق فرهنگیان با سایر وزارت خانه ها یکسان بشه، وظیفشونه، باید این کارو بکنن، هر چیزی غیر این ظلمه، تاکید می کنم این یک حقه که باید بدن، والسلام.
خواهش می کنم این هشتگ رو در شبکه های اجتماعی فراگیر کنید:
#به_آپارتاید_شغلی_پایان_دهید
نیست ، این آمار رو از کجا در آوردی؟ شاید منظور شما
آبدارچی های محترم این وزارتخانهها بوده که امکان
دارد بعد از رتبه بندی
معلمان امنیت ملی را به خطر بیندازند...!
نه، بابا خیالت راحت هیچکس کمتر از معلمان دریافتی
ندارد. بگو رتبه بندی رو بصورت کامل اجرا کنند،
اتفاقی نمی افتد...!
چون نخبه ای مثل ایشان نبودش برای امنیت کشور ثلمه است .
بای همان جا که هست نور افشانی کند .
لااقل یک عکسی از ایشان بگذارید مث ... ببینیم.
البته اگر چنین موجودی وجود داشته باشد.
در فضای مجازی وجود دارد .
واقعیت عینی ندارد .
وگرنه عکسش را می گذاشتند.
10 بار فرستادم پور سلیمان چرا نمی زنی؟
امروز همه معلمان مدرسه را شاهد گرفتم .
دوست عزیز
لطفا دوستان بحث را به مسائل سیاسی نکشانند .
نظراتی که خارج از چازچوب بحث باشد منتشر نمی شوند .
پایدار باشید.
حداقل عقلی برای دیگران قائل باش جناب پور سلیمان !
فکر نمی کنم دولت ها در کنترل کارمندان ناراضی مشکلی داشته باشند همانطور که تا حالا توانسته اند نزدیک به هفتصد هزار معلم را کنترل کنند از پس پنجاه شصت هزار کارمند ناراضی بر می ایند شما نگران نباش
وگرنه باید روزی ده بار فانی را نقد کند !
لطفا عنایت فرمائید که کلمه استاد را به هر کسی که به راحتی تهمت می زند وحرف های بی منطق می زند لقب نمی دهند !
ایشان مامور است و سنگی می اندازد تا صورتی را زخمی کند !
ولی غافل از این که چون خودش مطرح نیست حزبش ودستور دهندگانش ضرر می کنند .
حالا که کشتی شما به گل نشسته ونزد معلمان سقوط کردید .
رتبه بندی افتخار آفرین اصلی را مورد هجمه قرار می دهید وضد امنیت ملی قلمداد می کنید .؟
پاشنه آشیل شما امروز ناتوانی وبی صداقتی شماست .
همان طور که تعطیلی 5شنبه ، بیمه طلایی ، طرح ضیافت وافزایش هرسال دو بار را توانستند انجام بدهند مطمئنا نظام رتبه بندی را هم قدرتمنداندانه انجام می دادند.
انهم مصرف انتخاباتی برای آقایان دارد.
جرات داری نشون بده سخن معلم.
اگر معلم تمایی که هیچ اما اگر واقعا معلمی حقته که بااین طرز تفکر خود وخانواده ات تاابد در منجلاب فقر ومحرومیت دست وپا بزنی وادای آدمای منصف وحق گرارادربیاری ...واقعا از داشتن همکاری مانند شمامتاسفم
سلام
قبل از انتشار یک بار مطلب خود را بخوانید !
نوشته های شما بیشتر فحش نامه هستند تا مطلب .
ضمنا شما که نمی توانید برای یک رسانه خط مشی تعیین کنید .
نه این که زمان شما معلمان خیلی راحت حرف می زند !!
دلبندم :مزخرف درسته !
نه مضخرف
درضمن :عرضه ندارید حقوق معلمان رو زیاد کنید ،گیر میدند... نه !
گیر میدین درسته ،ساختارهای دستوری روهم که دیگه نگو !
آدم باید بره تو مغز شما تا از یه مشت کلمه درهم وبرهم معنا استخراج کنه !!!!!!؟؟؟؟
داداشم :خوب ریاضی سخت تر از فارسیه!قبول ،وزیر ریاضی بلد نیست ،شما که تو الف بای ابتداییت موندی اخوی!؟
یا نه اینقدر کمر همت به توهین بستی که ادب وادبیات باهم از مخیله ی جنابعالی پریده؟؟باسواد خان !!!!!!!!
بله وزیر بی سواد ومزخرف درست ،ولی آخه یه اصل علمی میگه :یه باسواد میتونه از یه بی سواد ایراد بگیره ،آخه شما که از وزیر بی سواد تری داداشم .
واتفاقا این دست جوابها و فرافکنیها هم نشان از کم مایگی وبی سوادیه چون سواد استدلال میاره وفروتنی ،وبی سوادی حاشا میاره وفرافکنی وبد دهنی؟!
داداشم ما که حرف وادعایی نداریم ؟ کتر فانی بی سواده ،اما قبول کنین شما بی سواد تر از ایشون هستین !!!!
جهل وادعا بزرگترین دشمن آدمیه؟!
آقای ترابیان از نوشته شما که دولت قبل را لجن مال می کنید مشخص است که می خواهید برای خود نمدی بدوزید!
باید به شما مدال خیانت! داد که اینگونه فقر و تنگدستی معلم بی نوا را توجیه می کنی
شما به جای مقاله با "ملاقه واژگان" ذهن ،سواد،نیت ،اندیشه ،باور ،وعقده های دل خودتو اندازه گرفتی !؟همین!!!!!
افتاد؟!
بنده به عنوان یک فرهنگی واقعا متوجه این عصبیت ها و خشونت های کلامی نمی شوم !
باید با منطق و دلیل سخن گفت .
با تشکر مجدد از دست اندرکاران سایت وزین سخن معلم
راستی!
چرا به ویژه حاجی بابایی ؟
شما هم ناخواسته یا خواسته نظر سرکار خانم آزیتا را تایید کرده اید .
واین یک واقعیت انکار ناپذیر در بین فرهنگیان هست .
سایت محترم سخن معلم هم با کسی کار دارد که معلمان علیرغم میل سیاسی آنها اورا دوست دارند.
البته باید با احترام به این اقدام تگاه کرد.
بی احترامی درست نیست چه رسد به تهمت ضد امنیتی که جناب ترابیان زده است .
معلم با انصاف وبا ادب ترین است به همین دلیل جایگاه او بالاست .
لادین لمن لا انصاف له (معصوم ع)
نیک بدانیم،نگارنده،نیت وقلم وقدمش در دوران معلمی آراسته بوده وهست وهیچگونه منصب هنوزهم برتدریس معلمی ترجیح نداده،درنقد دولت قبل وجناب حاجی بابایی،که قدمی برای قشرفرهنگیان برنداشت شکی نیست،سقوط منزلت ومعیشت معلمان بعدازدولت جناب خاتمی،برپیکرجامعه فرهنگیان فرودآمد.جوامنیتی واختناقی که هیچ گونه تجمعی ازقلم وقدم فرهنگیان را برنیمی تابید در دولت قبل ،ازیادنبریم.
واماجناب ترابیان،شایسته ست ،بی مهری دولت جناب روحانی درحق بازنشستگان ونداشتن تحرک وچابکی جناب فانی وبجانیاوردن یک عذرخواهی کوچک از نتوانستنش درشرایط کنونی،متاسفانه پیگیری خیلی از دستورالعمل های وزیرپیشین،مانندکم کردن تعدادکلاس های درس،بیمه تکمیلی نالایق،بی مهری درحق تجمع سکوت تابستان امسال،وعدم پیگیری حادثه خشونت بارشهادت حناب خشخاشی،لغوگروه تشویقی،عملکرد ستاداسکان باآن شرایط...،اجرای بخشنامه منع تحصیل فرهنگیان وزندانی شدن همکاران وصدها بی مهری درحق خانواده های فرهنگیان،درشرایط امروزی،رنجی مضاغف ببارآورده،که پرداختن به آن ویافتن چاره،وظیفه تک تک ماها واهل قلم چون شماها ورسانه هاست،
دروغ گویی که جز وعده و وعید وچرت هیچی نداره!
خواهر من زمان حاجی بابایی باعزت واحترام با25 سال باز نشیته شد 5 سالم ارفاقی گرفت اونوقت این خدا نشناسها به جسم بیمار ما هم رحم نمیکنن خدا جوابشو بده .
کاش هنوزم حاجی بابایی سر کار بود
نکنه خبریه ما خبر نداشتیم !
از حاجی بابایی کافی بود خبرنگاری از حقوق معلمان سوال کند با لودر ترتیب طرف رو می داد !!
واقعا آدم نقدپری بود !!
الکی تعریف نکنید !
ایشان از معلم دفاع کرد وبه خبرنگار گفت چرا شان معلم را با این سوال ها در جامعه کاهش می دهید/
این مثبت است یا منفی /
ضمنا شما با کسی بحث داری با حاجی بابایی چه ربطی دارد ؟
موفق باشید.
پوزش از همه همکاران معلم
ما هرگز مثل اروپاییها نمیشویم چون مانند آنها به مقام و شخصیت معلم احترام نمیکنیم....!!!!!
متاسفانه
بنظرحقیراینمطلب کاملا غیرمنطقی است که به دیگرکارکنان برمیخورد.
مگردولت یکی نیست؟ووزارتخانه هامربوط به یک دولت؟
برای دوسال پست ،محل خدمت وحقوقمان را جابجاکنند.
اصلأاینکه کسی که کامیکند منطقی واسلامیست که فقیرباشد.؟
برای درمان این مشکلات درهمه وزارتخانه ها باید ردیف الف حقوق ،( حقوق پایه)) برای جدیدالاستخدام باحداقل مدرک تحصیلی،میبایدکسری بیشترازخط فقرواقعی کشورباشد،بقیه بندها هم که روال منطقی وعادلانه خودراداشته باشند،قطعآمشکل کارمندان دراین حالت دغدغه معیشتی نیست وآنگاه شاهدتحول خواهیم بود.
تاکارمند( خصوصأمعلم) مشکلش مشکل مادیست چه انتظاری بابت فداکاری وکارآفرینی و...ازآن میتوان داشت.
هرگونه بیتوجهی به آ پ. نشانه عدم اهمیت دولت به آینده است.
.تاروزی که وزراء ازجاده جناحی واعتماد،بجای جاده شایستکی وکفایت براینگونه منصبها تکیه میزنند،نه امیدبه بهبشایستکیبایست منتظرفاجعه بود.
حیف فقط خون شهداوتحمل واعتماداین مردم است.
رستمی پیدا نخواهدشدامید
کاشکی اسکندری پیداشود
بیکفایتیها،بیقانونیهاوغارتگریهامشکل امنیتی این کشوراست نه حقوق عادلانه معلمان.
این بحث هاهمسیاسی وانداختن گناه بگردن دولت قبل است.
آنهابدوبیکفایت ودروغگو.،توچه کردی؟گزارش کارتوکدام زاویه از مردمی بودنت را نشان میدهد؟
بجای فرافکنی مدبرانع درمان کنیدنه هیاهو.
شهر خواب آلوده ها بیدار می خواهد چه کار؟
این همه دار است! (۱) استان دار می خواهد چه کار؟
رازهای پشت پرده یک به یک شد بر ملا
پرده ی بی پرده دار اسرار می خواهد چه کار؟
هر خلافی ریشه اش خشکانده شد در این دیار
شهر ما امن است! پس سرکار می خواهد چه کار؟
با وجود این همه غارتگر دارای پست
مملکت باور بکن اشرار می خواهد چه کار؟!
آن که آب از کله اش ردشد،قضاوت باشما
واقعا پیژامه و شلوار می خواهد چه کار؟!
هر دروغی را که می شد برزبان آورد و رفت
مانده ام این کار او ،انکار می خواهد چه کار؟
سرزمینی که ندارد یک نفر بی کار ،پس
یک وزارتخانه مثل کار می خواهد چه کار؟
فانی یکی از بدترین وزرای تاریخ ایرانه، وزیری که اساسا ضد مجموعه ی زیردستشه و برخلاف منافع اونا عمل می کنه.