صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

آذری ممقانی / آذربایجان شرقی

تصمیم گیران آموزش و پرورش چه کسانی هستند ؟ واقعیت های معلم و معلمی که آنان بی خبرند !

شکاف اداره و مدرسه در آموزش و پرورش   وزارت آموزش و پرورش به فراخور گسترده بودن و اهمیت آن برای نظام و جامعه همواره دست خوش تغییر و تحول بوده و هست . این امری بدیهی است ولی به نظر می رسد در سالیان اخیر به هر دلیلی که نیاز به بررسی دارد دانش آموز ، معلم و مدرسه همواره با موجی از بخشنامه و تصمیم ها و تحمیل ها روبه روست که تمامی آنها ادعای کارشناسی بودن را یدک می کشند ولی درعمل آنچه که اتفاق می افتد عدم تحقق همه یا بخشی از اهداف این تصمیم گیری ها است.
حجم زیاد این بخشنامه ها و نامه ها به حدی است که گاهی عمل به این بخشنامه ها و نامه ها تقریبا غیر ممکن است حتی با وضع فعلی که بخش اعظمی از وقت آموزشی و پرورشی معلمان و مدارس برای اجرای آنها صرف می شود ولی باز هم امکان عمل به تمامی آنها میسر نیست و متاسفانه گاهی عمل به آنها به صورت نیم بند و حتی صوری و در حد چندین عکس و گزارش ساختگی نمود پیدا می کند .

واقعیت این است که نمی توان معلمان و مدارس را در این زمینه خیلی سرزنش کرد چون بی آن که واقعیات میدانی و عملی آنها سنجیده شود به صورت بخشنامه درمی آید و همه زیردستان هم ملزم به اجرا هستند .

با این وضع فعلی هم آنچه که در عمل روی زمین می ماند " آموزش" و " پرورش" است .


هزینه های این تصمیم های غیرکارشناسی که به ادعای تصمیم گیران کاملا کارشناسی شده است از دو جنبه قابل بررسی است: یکی به صورت هزینه های مالی که بر پیکر نحیف آموزش وپرورش ما وارد می شود و دیگری پایین آمدن سطح کیفی آموزش و پرورش . در مورد پیگیری هزینه مالی دست هیچ کس برای پی گیری به جایی بند نیست و در مورد کاهش سطح کیفی آموزش متاسفانه مقیاس دقیقی در این مورد وجود ندارد پس باز هم خیلی قابل اثبات نیست.
این همه را بیان کردم تا به این نتیجه برسم که علی رغم ادعای بسیاری از مسئولان آموزش و پرورش در مورد این که ما از دل آموزش و پروش هستیم و خود را نماینده این قشر زحمت کش و فهیم می دانند ، تصمیم گیری های گاه و بی گاه آنها در مسائل مرتبط با آموزش و پرورش مؤید این نکته است که این افراد اغلب در همان بدو خدمت جذب سیستم اداری آموزش و پرورش یا دانشکده ها و دانشگاه های تربیت معلم می شوند و با تجربه کلاس درس بیگانه هستند . حتی این افراد اغلب در شهرهای بزرگ بوده اند و با فضای آموزشی در شهرهای کوچک و روستاهای دور افتاده بیگانه هستند .

شکاف اداره و مدرسه در آموزش و پرورش


برای روشن شدن موضوع، چند مثال می آورم :
1) آیا هیچ کدام از مسئولین ما از خود پرسیده اند که چرا با آن همه تبلیغات و ادعاها ؛ پژوهش سراها را در اغلب مناطق برپاکرده اند و بعد از صرف هزینه های گزاف حال دستور برچیدن آنها را داده اند ؟


2) آیا هیچ کدام از مسئولین تصمیم گیر ما خود در کلاس درس 36 نفری تدریس داشته اند که حداکثر سقف یک کلاس را 36 نفر تعیین کرده اند؟


3) آیا تابه حال خود مسئولین برای یک بار هم شده سعی کرده اند تا یک سری آزمون توصیفی اخذ کرده  و در یک کلاس 36 نفره نمره توصیفی را با رعایت تمام شرایط اعلامی وارد دفتر کنند ؟


4) آیا هیچ کدام از مسئولین ما یک بار هم که شده در یک روستا بیتوته داشته اند یا به یک روستای محروم با صرف هزینه زیاد برای تدریس رفته اند ؟ آیا هیچ کدام از مسئولین ما در کلاس چند پایه تدریس داشته اند ؟ آیا تا به حال در کلاس درسی تدریس کرده اید که شیشه هایش از سرما یخ زده باشد ؟


5) آیا مسئولین ما در کلاس های سی نفره فنی و حرفه ای و کارو دانش بدون کمترین امکاناتی که برای آن رشته فراهم باشد تدریس داشته اند ؟


6) آیا مسئولین ما می دانند که دانش آموزان ما از غربال مدارس خاص ، نمونه دولتی ، شاهد ، غیرانتفاعی و ... رد می شوند و مابقی جذب مدارس عادی دولتی می شوند که عملا کار معلم در این کلاس ها درحد مبصری کلاس می ماند ؟

می دانند بعد از همه این غربال ها و بعد از مدارس عادی دولتی ، دانش آموزان روانه هنرستان ها می شوند که در کنار کمبود فضا و امکانات ، با این تعداد دانش آموز و با این وضعیت درسی نتیجه چیست؟

( در یکی از موارد مدیر عنوان می کرد که از تمام 63 دانش آموزی که به رشته کارودانش سال دوم وارد شده اند حتی یک نفر هم بدون واحد مانده نیست و معدل اغلب دانش آموزان در حدود 10 تا 11 است )


7) آیا واقعا در یک کلاس واقعی با یک دانش آموز ناسازگار برخورد داشته اند و سعی نموده اند تا با راهکار مناسب آن دانش آموز را با کلاس همراه کنند ؟ و می دانند که در کنار کمبود نیروهای مشاور در مدارس معلمان چه زحمتی را متحمل و متقبل می شوند ؟


8) آیا به جای اینکه این همه با تنگ نظری ، بر اضافه بودن نیروها تاکیدکنند و همگان را علیه آموزش و پروش بدبین کنند این واقعیت را می دانند که آموزش و پرورش با صرفه جویی اداره نمی شود و هرچقدر صرفه جویی در این زمینه بیشتر باشد قید " آموزش " و صدالبته " پرورش" زده می شود ؟ ( صرفه جویی به شکل فعلی در آموزش و پرورش یعنی اینکه کلاس درس تا 36 نفر جا دارد . دبیر متوسطه ،ابتدایی تدریس کند ؛ دبیر شیمی ؛ ریاضی و فیزیک و شیمی و ... را همزمان تدریس کند . یک هنرآموز تمام دروس هنرستان را به شکل خود جوش بلد باشد و مجبور به تدریس باشد . درس هنر و پرورشی به محلی برای پرکردن ساعات درسی همکاران بدل شود ؛ یعنی اینکه حاملگی مابین سال تحصیلی یک همکار خانم ، بیماری یک همکار ، تصادف ناگهانی یک یا گروهی از همکاران و صدها پیش آمد غیرمنتظره دیگر را که جزو لاینفک یک مجموعه بیش از یک میلیون نفری است را نادیده بگیری و فقط به شکل پرکردن کلاس به هرشکلی باشی ! )


9) آیا می دانند تدریس در یک کلاس درس غیرمرتبط یعنی چی ؟ دبیری که از سر اجبار به یک کلاس غیرمرتبط می رود چه بلایی سر خود و کلاس می آورد ؟ ( اینکه عنوان می شود که این نقصان با برگزاری دوره برطرف می شود بیشتر به یک شوخی شبیه است . چرا که اگر واقعا کسی می توانست با چند ده ساعت دوره آموزشی کل زیرو بم تدریس در یک دوره و کلاس را یاد بگیرد چه لزومی به چندین سال حضور در دانشگاه فرهنگیان و صرفه هزینه های گزاف در این مورد یود ... با همان مدرک دیپلم استخدام کنند و چند ده ساعت آموزش بدهند و بعد روانه کلاس کنند ! )


10) آیا مسئولان ما تا به حال با قانون "به هرقیمتی پرکردن ساعات تدریس 24 ساعت در هفته" آشنا بوده اند ؛  یعنی اینکه  دبیران مجبور شده اند تا تدریس درس غیر مرتبط را قبول کنند یا مجبور باشند برای فقط یک یا دوساعت درسی بین دورترین نقاط یک شهر و حتی مابین روستاها بدون وسیله نقلیه شخصی یا با هزینه بنزین شخصی تردد کنند؟


11) آیا مجبور شده اند تا با جیب خالی برای ایاب و ذهاب هزینه کنند؟ تفاوت و تبعیض را درک کرده اند؟

آیا تابه حال در یک روز سرد زمستانی کنار یک جاده روستایی و یا جنگل و کوهستان پراز حیوانات وحشی بعد از ساعت ها پیاده روی ، ساعت های متمادی دیگر منتظر ماشین مانده اند؟ ( دردناک تر این است که بعد از ساعت ها انتظار  ، هم کلاسی دوران مدرسه خود را ببینی که با ماشین مدل بالای خود جلو شما ترمز کند و خود را با مدرک سیکل ، نیروی خدماتی فلان اداره و با حقوق و مزایای آن چنانی معرفی کند و شما در حالی که یخ های بدن تان در حال ذوب شدن است به این بیندیشید که درکلاسی که شما شاگرد ممتازش بودید او چه وضعتی داشت؟! )


12) آیا با این همه بخش نامه های گوناگون دست و پاگیر و برنامه های گوناگون غیردرسی در کنار ساعات درسی توانسته اند  کل کتاب حجیم درسی را بدون استرس و دلهره در یک سال به پایان برسانند؟


آیا ...

سوال آخر و البته مهم :

آیا ما آماری از میزان تدریس واقعی در کلاس درس را از مسئولین ، کارشناسان ، کارکنان ارشد وزارتخانه و تصمیم گیران آن از وزیر و معاون و کارکنان وزارتخانه گرفته تا مدیران کل و کارکنان ستادی و ... را در درست داریم ؟

آنها واقعا چند مورد از بندهای بالا و خیلی از بندهای ناگفته دیگر را تجربه کرده اند که امروز به عنوان « تصمیم گیر  »عمل می کنند ؟


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

پنج شنبه, 21 آبان 1394 20:41 خوانده شده: 2150 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +18 -2 --
سعید عباس آبادی 1394/08/21 - 21:53
سلام

درود خدا و پیامبر و معلمان بر جناب آقای علی پورسلیمان

با شناختی که از پیرامون شغلی خود دارم کسی رو نیافتم به اندازه جناب علی پورسلیمان صدای هل من ناصر ینصرنی معلم را به شیوه ای مؤدبانه و قانونی به گوش های شنوا و حتی ناشنوا برساند! اگر معلمان آن چنان که بر در ستادهای تبلیغاتی نامزدهای مجلس شورای اسلامی و رئیس جمهور و... می کوبند و رژه می روند ، سینه چاک خبر و خبرگزاری این چالاک ترین عنصر دموکراسی می شدند وضع به این منوال نبود.
بارها شاهد خوار و زاری ملتمسانه معلمان بر گرد نماینده ها بوده ایم که آخرشم چیزی از توش درنیامده است!

پس ای معلم بیا و دیگر در خانه ملت را نزن!

برو در خانه پدر فقرا اصحاب خبر و فریاد را بزن!
پاسخ + 0 0 --
ali 1394/08/22 - 17:10
سلام جناب آقای آذری ممقانی
حکایت نوشته شما حکایت آن ملایی بود که به مردم گفت فرش نجس شده پاک نمی شود مگر اینکه آن قسمت را ببرید وبیندازید دور.چند روز بعد فرش خانه را بریده شده دید .وقتی علت را از خانم پرسید .خانم گفتند خود شما فرمودید واین فرش نجس شد ومن ان قسمت نجس شده را بریده وبیرون انداختم.
ملا گفت ای زن خانه خرابم کردی ، من این حرف ها را برای مردم زدم نه برای خودمان .
حال حکایت ماچنین است افرادی در باره ما تصمیم می گیرند که از مشکلات ما خبر ندارند
پاسخ + +21 -1 --
فرهنگی 1394/08/21 - 22:20
هیچ چیز در اموزش و پرورش واقعی نیست. چندسالی هست که همه چیز به بهانه های مختلف مثل فعال کردن معلم و دانش آموز و مدیر و... صوری و ظاهری شده است. از شورای دبیران الکی گرفته تا اداری .مسئولین فکر میکننند با درخواست عکس و فیلم و به اصطلاح مستندسازی کاری کرده اند و خودی نشان داده اند و زیر دستان را نظارت کرده اند اما با این کار فقط به دغل بازی ها و کاهش کیفیت اموزشی و بی انگیزگی معلم و دانش اموز افزوده اند. خدا عاملینش را نابود کند.
پاسخ + +18 -1 --
ناشناس 1394/08/21 - 22:45
سابقه کار در پژوهشسرای دانش آموزی برایم تجربه ناخوشایند بود بچه هایی که جذب می شدند با طرحههای نمایشی و هدف فقط مقام آوردن بود که باعث می شد مثلا دانش آموز عازم مابقات رباتیک بشود در حالی که مدرس پژوهشسرا ربات او را ساخته پژوهشسرای فاقد بودجه حقوق مدرسین را درست نداره بده پژوهش هم در رشته هایی است که بیشتر از اینکه مورد نیاز باشند با هدف راضی نگه داشتن مسولان رده بالا تهیه شده‍
پاسخ + +24 -1 --
بی نام 1394/08/21 - 23:00
واقعا انسان تاسف می خورد وقتی می بیند که عده ای
نادان ،چطور آموزش وپرورش را شخم میزنندو بدبختانه

هیچ کس جلو دارشان نیست...!!
پاسخ + +17 -1 --
ناشناس 1394/08/22 - 00:31
نوشتن بخشنامه خیلی آسان است.
مواد لازم : یک برگ کاغذ آ چهار . یک خودکار . بیکاری و مگس پرانی در ستادها و ادارات کل . آدم بیکار.
پاسخ + +14 -1 --
فرهنگی 1394/08/22 - 09:10
زنده باد آقای آذری, بسیار عالی مشکلاتی که گریبانگیر معلمان است مطرح کردید.

هیچ مسئولی شرایط معلم در کلاس 40 نفره را درک نمیکند, اگر درک میکردند, بساط ارزشیابی توصیفی را جمع میکردند.

متاسفم برای چنین مسئولانی.
پاسخ + +9 -3 --
فرهنگی 1394/08/22 - 09:58
دوست گرانمایه وگرانپایه جناب آقای پور سلیمان عزیز ،من شک ندارم که شما واقعا معلم ساعی و پر تلاش هستید واز روی عشق وعلاقه و نه به سبب ناچاری، این شغل را بر گزیده ای و هزینه هایی را که به خاطر تعهد و مسوولیت خود متقبل شده ای وبرایت ارزشمند است را به خاطر داریم و چه نیکو نقاط قوت وضعف این وزارتخانه عریض وطویل را آگاهی ! پس چون امام در دهه چهل فریاد بر آور که: ای دلسوزان آموزش وپرورش و ای محبان کودکان و مدیران فردای ایران ! به داد آموزش وپرورش برسید.
پاسخ + +15 -1 --
ناشناس 1394/08/22 - 11:49
تا این سیستم اداری و ستادی تقریبا بیکار و بی فایده وجود داشته باشد .....مدرسه معلم اموزش و پرورش کشور به قهقرا خواهد رفت و هیچگاه معیشت معلم درست نخواهد شد ..مدرسه محوری و واگذاری امور به مدرسه با افزایش ضریب های امینی و فناوری ....محدود شدن سیستم اداری و ستادی ..در تهران 19 منطقه داریم 4 الی 5 منطقه کافیست ...سازمان های وابسته به وزارت اپ حذف گردند و شرح وظاایف انها به مناطق باقی مانده و یا ادارات کل سپرده شود با 100 هزار نفر می توان براحتی سیستم اداری اپ را اداره کرد 250 هزار نفر اضافه هستند
پاسخ + +8 0 --
ناشناس 1394/08/22 - 16:35
کسانی که در راس آموزش وپرورش هستند می ترسند اگر هر روز بخشنامه ی جدیدی صادر نکنند به انها بگویند چرا بیکار هستید وکاری نمی کنید وکم کم همه بدانند که اصلا وجود به اینهمه نیروی عاطل و باطل در اموزش وپرورش نیازی نیست در نتیجه برای جلوگیری از این اتفاق هر روز بخشنامه ای من دراوردی وبدون فکر صادر می کنند که بیشتر انها هم می شود حکایت لقمه را دور سر چرخاندن ویک کار ساده را پیچیده کردن وبیشتر زیر دستانشان هم مانند داستنا لباس پادشاه نمی گویند گه طرحتان بسیار مزخرف است بلکه به به وچه چه می کنند ومی افتند دنبال اینکه این طرح را توسط معلم بیچاره اجرا کنند
پاسخ + +5 0 --
ناشناس 1394/08/22 - 20:53
احسنت بر جناب آقای آذری ممقانی...
پاسخ + +5 0 --
معلم 1394/08/22 - 22:29
واقعاً مشکلات آموزش و پرورش رو عالی بیان کردید ممنون.
پاسخ + +1 0 --
مسعود اسری 1394/09/01 - 21:39
با سلام بر همکاران محترم و دردمند
اینجانب تقریبا همه ی مشکلاتی را که شما نوشته اید پارسال در کتابی با نام ( زنگ بیداری ): "نقدی بر کارکرد آموزش و پرورش و صدا و سیما در تدبیت فرزندان ما " نوشتم و حتی یک نسخه از آن را به وزیرفعلی آموزش و پرورش ( و چند نفر از مسوولین ارشد نظام ) تقدیم کردم و با نامه ی کتبی تقاضا کردم که این کتاب در سطح مدارس و کتابخانه های کشور پخش بشود اما متاسفانه طبق معمول این درخواست مورد قبول و توجه واقع نشد . ... 
تقدیم کتاب به مسوولین مربوطه در تاریخ 1393/10/24 انجام شده است .
پاسخ + 0 0 --
سخن معلم 1394/09/01 - 21:50
دوست عزیز
سلام
لطفا در صورت تمایل می توانید در سایت سخن معلم به صورت کامل کتاب خود را معرفی کنید .
پایدار باشید .
پاسخ + 0 0 --
غلامحسین 1403/03/15 - 18:00
سلام یکی نیست این در آموزش پرورش گل بگیره تا مردم از دست این همه مشکل و دردسر راحت بشن بس دیگه باید خود معلم‌ها نسبت به این همه بی مدیریتی تحرکی نشان بدن وگرنه کل سیستم مدیریت جامعه تربیت یافته همین آموزش پرورش میشه و وضعیت به فلاکت کشیده میشه من نمیتونم بچه خودم را در منطقه خودم به مدرسه بفرستم و باید کلی هزینه کنم تا در یک مدرسه خوب بتونه با مدیریت خوب و معلمین خوب ودرس بخونه وای اسفا

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

آیا ملاقات های مردمی وزیر آموزش و پرورش دولت سیزدهم در کم کردن شکاف میان اداره و مدرسه و جلب اعتماد معلمان تاثیری دارد ؟

خیلی زیاد - 12.1%
زیاد - 3%
تا حدودی - 8.5%
تاثیری ندارد - 10.8%
نوعی عوام فریبی و سرکار گذاشتن معلمان است - 65.6%

مجموع آرا: 305

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور