مدتهاست که « سخن معلم »در زمرۀ معدود سایتهایی است که تقریباً هر روز به آن سر میزنم.
اگر چه در آغاز با نوع مدیریت و برخی مطالب آن راحت نبودم اما سرعت بهبود در مدیریت و محتوای آن چشم گیر و ملموس بوده است.
به آقای پورسلیمان و همکاران شان خداقوت می گویم و برایشان آرزوی توفیق روزافزون دارم.
حوزۀ فعالیت سخن معلم، آموزش و پرورش و مسائل مرتبط با آن است که در قالب شورای نویسندگان و با دکترین اعلام شده و به دور از وابستگیهای سیاسی و اقتصادی مطرح میشود.
برای ورود اثر بخش به تحلیل در حوزۀ گسترده و سهل و ممتنع مسائل آموزش و پرورش همچون اغلب مسائل دیگر باید زنجیره ای از عوامل مهیا باشد. شاید بتوان یک چینش ساده به صورت زیر ارائه کرد:
-تعیین و تبیین مسائل آموزش و پرورش ؛
- اولویت بندی ؛
- گردآوری اطلاعات؛
- تعیین مخاطب و جامعۀ هدف ؛
- ورود به مسئله و ارائۀ تحلیل، انتقاد یا پیشنهاد ؛
- ایجاد راه ارتباطی برای رساندن پیام به مخاطب ؛
- گرفتن بازخورد ؛
- بهبود روش.
« سخن معلم » نیز مانند بسیاری از نشریات مکتوب و الکترونیک دیگر با گرد آمدن نویسندگانی دلسوز و دردآشنا و با بهره گیری از امکانات گستردۀ فضای مجازی در این راه گام نهاده است اما فقط برخی از حلقههای این زنجیره را کامل میکند.
دکتر فانی، وزیر آموزش و پرورش از وجود صدها مشکل و معضل در آموزش و پرورش سخن میگوید. فهرستی هم در دست نیست. البته پژوهشگاه تعلیم و تربیت و ادارات کل استانی هر از گاهی فهرستی از نیازهای پژوهشی آموزش و پرورش را ارائه میدهند که مخاطبان خاص خود را دارد و نویسندگان این سایتها و نشریات آنها را در اولویت کاری خود نمیدانند.
در اسناد بالا دستی همچون سند تحول هم تقریباً از همه چیز سخن رفته است و هر کس با مراجعه به این اسناد که از فرط جامع نگری تقریباً بی خاصیتاند، میتواند مرجع قانونی برای اولویت بخشی به خواستۀ خود بیابد.
حال باید نوشت اما دربارۀ مسائلی که مشکل ماست نه مشکل مدیران و نه مشکل خیل کثیری از معلمان.
داستان گردآوری اطلاعات نیز همین گونه است. در همین طرح رتبه بندی بنگریم. تا آخرین روزهای نهایی شدن، اطلاعات دقیقی از اهداف طرح، منابع مالی آن، نحوه و زمان اجرا به ویژه شاخص های رتبه بندی و چگونگی تعیین آنها اعلام نشد.
بارها طی جلساتی از وزیر و معاون پشتیبانی درخواست شد که نماینده یا نمایندگانی از تشکلها در کارگروه مربوطه باشند اما بنا به سنت همیشگی، حرکت با چراغ خاموش در دستور کار بود.
حال میخواهیم با دادههایی تحلیل کنیم که نداریم.
اغلب مخاطبان مقالات و تحلیلها را میتوان معلمان یا مدیران آموزش و پرورش دانست. اما با در نظر گرفتن آمار ارائه شده از بازدید کنندگان و مقایسه با جمعیت دو میلیون نفری معلمان شاغل و بازنشسته و با شناخت اجمالی از جامعۀ هدف، چه معلمان و چه مدیران، میتوان گفت که در جذب مخاطب هنوز در کلاس اولیم و البته این به فرهنگ نامیمون حاکم بر ما بازمیگردد.
از دیگر سو با نبود سازوکارهای نظرسنجی درست و دقیق نمیتوان گفت که این طرح و طرحهای دیگر اثربخش بودهاند یا نه و رضایتی ایجاد کردهاند یا نه و یا تحلیل ما از یک مسئله مورد تأیید یا رد چه درصدی از مخاطبان است. در فضایی که مخاطبان اندکاند، فلان مدیر سابق یا لاحق با بسیج یاران و سیل کامنت ها به راحتی میتواند جریان سازی کند و فضا را واژگونه نشان دهد.
در این زمینه گفتنی بسیار است. اما در جایی که مسائل فراواناند و اجماعی بر سر مهمترینها وجود ندارد، در فضایی که پردهها بسیارند و اطلاعات در پس آنهاست، در جامعه ای که حتی معلمانش نمیخوانند و حق خود و شاگردان را نمیشناسند که بستانند، در سازمانی که مدیران از ورای دیوارهای بیاعتمادی با اهل مدرسه می گویند و نمیشنوند، در خطهای که هرازگاهی به ظن و گمان فیلتر و سانسور دست دلسوزان اهلقلم را میبندد و بالاخره در کشوری که هر کس میتواند از زبان همه سخن بگوید و مدعیالعموم باشد، سخن معلم و سخن معلمها یک حلقه از زنجیرهای هستند که باید جور حلقههای مفقوده را هم بکشند.
موفق باشید
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
استاد بزر گوار جناب آقاي مصلحي چه انديشمندانه و با نگاه ژرف چالش هاي آموزش و پرورش را ترسيم نموده مي فرماييد :
برای ورود اثر بخش به تحلیل در حوزۀ گسترده و سهل و ممتنع مسائل آموزش و پرورش همچون اغلب مسائل دیگر باید زنجیره ای از عوامل مهیا باشد. شاید بتوان یک چینش ساده به صورت زیر ارائه کرد:
-تعیین و تبیین مسائل آموزش و پرورش ؛
- اولویت بندی ؛
- گردآوری اطلاعات؛
- تعیین مخاطب و جامعۀ هدف ؛
- ورود به مسئله و ارائۀ تحلیل، انتقاد یا پیشنهاد ؛
- ایجاد راه ارتباطی برای رساندن پیام به مخاطب ؛
- گرفتن بازخورد ؛
- بهبود روش.
نظر ادامه دارد .
حالا که تعداد حلقه هاي مفقوده در آموزش و پرورش کم نيست !
حالا که سخن معلم و سخن معلمها یک حلقه از زنجیرهای هستند که باید جور حلقههای مفقوده ديگر را هم بکشند.
از شما استاد فاضل و انديشمند تقاضا دارم ، بيشتر از پيش فرهيختگان جامعه را مورد تفقد قرار داده تا اثر قلم نافذ شما را ، بيشتر از پيش تجربه کنيم .
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
درود خدا و پیامبر و معلمان بر جناب آقای علی پورسلیمان
با شناختی که از پیرامون شغلی خود دارم کسی رو نیافتم به اندازه جناب علی پورسلیمان صدای هل من ناصر ینصرنی معلم را به شیوه ای مؤدبانه و قانونی به گوش های شنوا و حتی ناشنوا برساند! اگر معلمان آن چنان که بر در ستادهای تبلیغاتی نامزدهای مجلس شورای اسلامی و رئیس جمهور و... می کوبند و رژه می روند ، سینه چاک خبر و خبرگزاری این چالاک ترین عنصر دموکراسی می شدند وضع به این منوال نبود.
بارها شاهد خوار و زاری ملتمسانه معلمان بر گرد نماینده ها بوده ایم که آخرشم چیزی از توش درنیامده است!
پس ای معلم بیا و دیگر در خانه ملت را نزن!
برو در خانه پدر فقرا اصحاب خبر و فریاد را بزن!