بدون تردید سیستم مدیریت در آموزش و پرورش این را می طلبد که با دقت و حساسیت بیشتر نسبت به انتخاب مدیران در مدارس همت بگمارند و این مقوله جزء غیر قابل تغییر در سیاست گذاری های کلان در آموزش و پرورش به شمار می رود ولی متاسفانه معمولا در مناطق دور از مرکز و شهرستان ها تنها ملاک گزینش مدیران وابستگی خویشاوندی یا صرفا آشنایی است که قبلا به آن پرداخته شده است .
حال با این اوصاف به آسیب شناسی این سیاست غلط در انتخاب مدیران مدارس به عنوان مدیران پایین دستی می پردازیم :
اشخاص انتصاب یافته چه کسانی هستند ؟
غالبا افرادی هستند که مدت مدیدی در ادارات آموزش و پرورش مشغول فعالیت بوده اند و اکنون که مسیر رو به بازنشستگی را طی می کنند با انتصاب آنها در مدیریت مدارس موافقت می شود و آنان بدون گذراندن دوره های آموزشی مدیریت مدارس و آن هم اول مهر ماه هرسال سکان هدایت مدرسه ای را در دست می گیرند که حتی به سیستم آموزشی آن تسلط کافی ندارند ، مدیرانی که حتی نام کتب درسی دانش آموز را نمی دانند و از برنامه نویسی برای معلمان سر رشته ای ندارند چگونه می توانند هدایت یک موسسه آموزشی را بر عهده بگیرند .
علت انتصاب آنها به این سمت ها چه می تواند باشد ؟
علت و انگیزه این افراد صرفا افزایش حقوق بازنشستگی و به تبع آن افزایش میزان پاداش پایان خدمت می باشد چرا که این افراد در طی سالیان طولانی با دریافت اضافه کار / حق مدیریت / حق ماموریت / و سایر مزایای کارکنان ستادی حتی یک لحظه هم به استعفا و تدریس در مدارس فکر نکرده اند .
اما معلمانی هستند که 29 سال تمام عمر خویش را در تدریس سپری کرده و بدون هیچ گونه چشم داشتی به افتخار باز نشستگی نایل می شوند و هیچ بهره ای از حق مدیریت و یا معاونت در مدارس نمی برند .
ملاک انتصاب آنها چیست ؟
ملاک خاصی برای این انتصاب وجود ندارد و تنها با چراغ سبز مسئول محترم اداره به این سمت ها منصوب می شو ند و حتی در این میان متاسفانه رییس اداره و معاونان در شرف بازنشستگی نیز خود اقدام به این کار می نمایند و مسبوق به سابقه است که رییس اداره در یکی از شهرستان ها در انتهای خدمت خود به سمت معاون اجرایی در یکی از مدارس روستایی منصوب شده و سپس به افتخار باز نشستگی نایل گردیده است .
چه تدبیری می توان برای این کار اندیشید؟
بهتر است روسای ادارات همکاران شان را توجیه نمایند که از یک سال مشخص مثلا سابقه خدمت 25 سال به بالا با استعفای هیج کسی موافقت نشود تا این گونه افراد زودتر به فکر مدیریت در مدارس بیفتند و این مقوله می تواند کمک شایانی به بهبود کیفیت مدارس نماید .
فردی که علاقه ای به آموزش ندارد و مدت 25 سال و بیشتر از آموزش دور بوده است چگونه می تواند سکان هدایت آینده سازان این مرزو بوم را برعهده گرفته و آنها را به سر منزل مقصود برساند ؟
آیا صرفا انگیزه ی مادی می تواند ملاکی باشد برای ظلمی مضاعف به دانش آموزانی که با هزاران امید در مدارس حاضر می شوند .
چرا این آقایان زودتر به این فکر نیفتادند که خدمت در پست شریف مدیریت مدارس را بر خود تکلیف بدانند و زودتر قدم در این عرصه گذارند .
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
کسانی سر رشته اموزش رو در دست دارند که همیشه از کلاس درس فراری یا دقیقتر متنفر هستند.
بزرگترین اونها هم وزیر و معاونان و مشاورانش هستند.