در زمانی نه چندان دور یک مدرسه دارای نیروهایی بود که بر اساس نیاز مدرسه نام گذاری و نیروهای آن با توجه به درجه آن سازمان دهی می شدند . نیروهایی نظیر مربی تربیتی ، بایگان ، دفتر دار ، متصدی سایت ، متصدی آزمایشگاه ، متصدی سیستم دانا ، مدیر دروس و غیره که کار و فعالیت این پست ها مشخص و محدود بوده و هر کدام از نیروها قسمتی از کار مدرسه را زیر نظر مدیر واحد انجام می دادند .
یکی از فعالیت های وزیر قبلی ، آقای حاجی بابایی از بین بردن تمامی این پست ها و جایگزینی آنها با 3 معاونت اجرایی پرورشی و فن آوری بود که عملا باعث شد که مدیران مدارس برای انجام امور تخصصی مدرسه از نیروهای آزاد و بازنشسته استفاده کنند و علت امر هم کاملا مشخص است ، چون نیروهایی که به عنوان معاون پرورشی و فن آوری ابلاغ می گیرند نه تنها توانایی انجام شرح وظایف متصدی سایت و متصدی آزمایشگاه ، فعالیت های مربی تربیتی را ندارند و به نیروهای آسوده خیال و به دست آورندگان دنیا و آخرت در یک زمان تبدیل شده اند ؛ هم حق معاونت مشابه معاون آموزشی و مدیران می گیرند و هم مسوولیتی نداشته و کار آن چنانی هم برای اجرا ندارند مگر اینکه کمک کار معاون اموزشی یا مدیر بشوند که بستگی به توانایی های ذاتی آنها دارد که اکثرا فاقد آن هستند .
دیده می شود که بعضی از افراد با توصیه مدیر واحد یا منطقه وقتی که نزدیک به زمان بازنشستگی می شوند یعنی دو سال آخر خدمت با استفاده از آشنایی ها و سفارش به این « پست های تراز نوین » مفتخر شده و دو سال آخر خود را به آسودگی و خوشی می گذرانند .
البته به استثناها کاری نداریم ...
اما اکثر این افراد مدرک یا تخصص این معاونت ها را نداشته و به علت راحتی به اظهار نظر در باره کیفیت صبحانه مدرسه می پردازند و توصیه می کنند که اگر کنار پنیر گوجه فرنگی باشد خیلی بهتر است و بعد نوبت به خیار می رسد و بعد از مهیا شدن آنها شروع به سرائیدن شعر می کنند !
رتق و فتق شغل دوم و سوم هم در مدرسه توسط این عزیزان قابل اجرا است و گاهی اوقات در کار دانش آموزان فعال تشکل ها ی مدرسه دخالت کرده و کار آنها را هم خراب می کنند و گاهی در مقابل درخواست مدیر برای رفتن به کلاس به جای دبیر غایب می گویند : " ما شرط کردیم که کلاس نرویم " ، یا اعصاب نداریم یا چقدر بدهیم مارا فوری بازنشسته کنند و قس علیهذا.
این در حالی است که مدیر برای انجام کارهای مدرسه از نیرو های آزاد و بازنشسته متخصص باید استفاده کند و از محل درآمد انجمن مدرسه حقوق پرداخت کند و دبیران هم که کسی را برای توصیه نداشتند باید در کلاس های 30 الی 40 نفره تدریس کنند و مدیر و معاون آموزشی در حال دویدن برای انجام امور مدرسه باشند .
اما چالش بزرگتر ، همسانی حق مدیریت و معاونت های مدرسه است فی المثل حق معاونت معاون آموزشی با آن همه مسولیت خطیر با معاون فن آوری و پرورشی یکسان است و یا حق مدیریت هم با سایر معاونت ها با یک مسولیت حقوقی سنگین یکسان است و معلمی که در یک کلاس شلوغ کار می کند هیچ حقی دریافت نمی کند .
بنابراین ، طرح آقای حاج بابایی باعث شد آزمایشگاه های مدارس ، سایت ها ، سیستم الکترونیک و بایگانی سنگین مدارس عملا بدون نیرو بمانند و مدیران مدارس به جای آنها از نیروهای آزاد و بازنشسته استفاده کنند .
در پایان ، پیشنهاداتی در جهت بهبود کیفیت نیروهای مدرسه بدون تحمیل بودجه مضاعف تقدیم می گردد :
1-حذف معاونت فن آوری در مدارس و تخصیص دیبر 24 ساعته جهت تصدی امور کامپیوتری و آزمایشگاهی مدرسه با توجه به مدرک و درجه مدرسه بدون حق معاونت
2-حذف معاون پرورشی و احیای مربی پرورشی 24 ساعته مثل اوایل انقلاب که کارایی بسیار بیشتری داشتند بدون حق معاونت
3- تخصیص مبلغی هر چند اندک به عنوان حق فنی به دبیران در جهت افزایش انگیزه کاری آنان و جلوگیری از فرار دبیران به سمت معاونت ها
4- افزایش حق مدیریت مدارس با توجه به مسوولیت حقوقی سنگین و تفاوت آن با سایر معاونت ها
5- برقراری قوانین جدید در جهت جلوگیری از اعطای پست های معا
ونت به افرادی که صلاحیت های لازم را نداشته یا سفارشی هستند .
امید که مورد عنایت قرار گیرد .
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
حقوق مفت میگیرند و سربار ما هستند
اما معلمی چی برا یک افزایش 200 تومن هزار تا شرط حالا قضاوت حساس تره یا معلمی
قاضی بناید حداقل بالای 40سال باشه مدرک حداقل دکترا
متاسفانه آمارها دروغ هستند . از یک میلیون و 200 هزار پرسنل آموزش وپرورش نزدیک به 200 هزار نفر مامور به سایر ادارات و سازمانها نظیر بخشداری ، فرمانداری ، وزارت کشور و ... هستند و بار حقوق و بودجه ان روی دوش آموزش وپرورش قرار گرفته !
نیمی از این پرسنل در ادارات مناطق و استانها و ستادها و نیروهای اداری مدارس هستند که حق مدیریت اضافه کاری و حق ماموریت های انان رقم زیادی است .
حدود 450 هزار معلم شامل ، دبیر ، آموزگار و هنرآموز داریم که حداقل حقوق را دریافت میکنند . وزیر محترم در هربار کل پرسنل را بر تعداد دانش اموزان تقسیم میکنند و میگوید 1 به 15 که این درست نیست الان نسبت واقعی از 1 به 40 بیشتر است . پس این کلاسهای 45 نفره در شهرها را چه کسی اداره میکند ؟؟؟
برای هزینه دانش اموزان هم کل بودجه وزارتخانه را بر کل دانش آموزان تقسیم میکنند و این رقم را اعلام میکنند که از اساس نادرست است .
ما معلمان با وجود نخبگانی مثل شما نیاز به دشمن نداریم.
بجای کم کردن حقوق دیگران کسی مرد است حقوق بقیه را اضافه کند.
اگه شما وزیر بشی با این تنگ نظریت نان همه را می بری
اینا بهانه است.هدف کاهش هزینه های به قول سخنگوی دولت وزارت اضافی آموزش و پرورشه.
اگه اگه دلتون برای وضعیت معلمان دبیران و نظام آموزشی سوخته.بیاین به میزان عملکرد حقوق رو ببندید. و این بخشنامه های سر کاری رو بزارین کنار تا ظاهرا کسی بیکار دیده نشه.این کاغذ بازی های وزارت خدا میدونه چقدر مشغله سازه.
نمونه بخشنامه های مسخره رو همه دیدن.اما رویکرد این وزارت با اسم بالعکس و اشتباه آموزش و پرورش.که در اصل پرورش و آموزش هست.مشکل از خود مقاماته.وقتی رسم مقام آوردن در امتحانات و دروس کم مقدار آموزشی است توقعی نیست.
و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه.رو که ولش کن مهم فرمول های ریاضیه که خیلی از اینا نه به درد دنیا میخوره نه آخرت.حالا تو این فضا کی میدون داره کار تربیتی بکنه..
وظیفه پیشبرد دانش،و فن آوری با دانشگاه هست.رسالت آموزش و پرورش پرورش صفات مثبت اخلاقیات نیکو .پرورش مهارت های زندگی.ترویج باورهای دینی و تهذیب نفس هست.